eitaa logo
بیداری
835 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
2 فایل
با لمس آدرسهای زیر عضو کانالهای ما در ایتا شوید: تفسیر قرآن: @alquran_ir نهج البلاغه: @nahj_ir صحیفه سجادیه: @sahifeh_ir اخلاق، اوج نیاز @nyaz_ir عرفان، اوج ناز @nazz_ir خانواده امن در ایتا @amn_org بیداری در ایتا @bidary_ir مدیریت: @bidaryir
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اخلاق، اوج نیاز
هدایت شده از اخلاق، اوج نیاز
برگی زرین از امام خمینی(۱۵۷) ‏‏همین طور که تذکرات ثلاثه(که در درس قبل ذکر شد) رفع حجب سه گانه را نماید، محبت با یکدیگر در راه خدا سبب حبّ خدا شود. و این حبّ نیز نتیجه اش رفع حجب می باشد، چنانچه عرفای شامخین فرمایند. معلوم است این محبوبیت نیز دارای مراتب است، چنانچه حبّ فی الله از حیث شوب و خلوص نیز دارای مراتب کثیره است. و خلوص تام آن است که شوب به کثرات اسمائی و صفاتی هم نداشته باشد. و این موجب حبّ تام است، و محبوب مطلق محجوب از وصال نخواهد شد در شریعت عشق، و بین او و محبوبش حجابی نخواهد ماند. و بدین بیان می توان ربط داد بین دو سؤال جناب موسی، علیه السلام، زیرا که پس از آنکه آن حضرت شنید که حق تعالی فرمود من جلیس ذاکرم هستم، وعده وصال و وصول به جمال، که در دل داشت از محبوب شنید، خواست ارباب وصال را استقصا کند تا به همه شئون قیام به وظیفه نماید، عرض کرد: فمن فی سترک یوم لا ستر إلّا سترک؟ یعنی: کیان اند در پناه تو که از تعلقات رسته و در قید حجب نیستند و به وصال جمال جمیل تو رسند؟ فرماید: دو طایفه: آنهایی که متذکر من اند ابتدائا. یا آنکه در راه من با یکدیگر محبت ورزند، که آن نیز تذکر من است در مظهر جمال تام من، یعنی انسان. این ها در پناه من و جلیس من اند و من جلیس آنانم. پس معلوم شد که از برای این دو طایفه یک خصلت بزرگ است، و نتیجه آن یک خصلت بزرگ دیگر. زیرا که حق تعالی یاد آنها کند و آنها محبوب حق شوند، و نتیجه آن است که در ستر و پناه حق واقع شوند در روزی که ستری نیست، و جلیس آنها حق باشد در خلوتگاه مطلق. و دیگر از خصلتها آن است که خداوند عزت به واسطه کرامت آنها رفع عذاب از بندگان خود فرماید، یعنی، تا آنها بین بندگان هستند به واسطه آنها عذاب و بلیّات فرو نفرستند.‏ @nyaz_ir
هدایت شده از خانواده امن
فرزندان آگاه (۲۵) حق شناسى از والدين: تشكر از ولى نعمت امرى فطرى است و عقلاى عالم روى آن تاءكيد دارند. اساسا انسان از كسى كه قدردان نعمت هاى داده شده نباشد خوشش نمى آيد و او را فردى جاهل، بى ادب، بى فرهنگ، و دور از انسانيت قلمداد مى كند و در مقابل شكر گزارى و قدرشناسى در ميان عموم مردم امرى پسنديده و مطلوب تلقى مى شود. به همين جهت خداوند متعال با ياد آورى زحمات والدين، فرزندان را به حق شناسى و قدر دانى از آنان دعونت مى كند و مى فرمايد: و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش كرديم؛ مادرش او را با ناتوانى روى ناتوانى حمل كرد (به هنگام باردارى هر روز رنج و ناراحتى تازه اى را متحمل مى شد)، و دوران شيرخوارگى او در دو سال پايان مى يابد؛ (آرى به او توصيه كردم ) كه براى من و براى پدر و مادرت شكر بجا آور كه بازگشت (همه شما) به سوى من است! و در سوره احقاف مى فرمايد: ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند، مادرش او را با ناراحتى حمل مى كند و با ناراحتى بر زمين مى گذارد؛ و دوران حمل و از شير بازگرفتنش سى ماه است. تا زمانى كه به كمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگى بالغ گردد مى گويد: پروردگارا! مرا توفيق ده تا شكر نعمتى را كه به من و پدر و مادرم دادى بجا آورم و كار شايسته اى انجام دهم كه از آن خشنود باشى، و فرزندان مرا صالح گردان؛ من به سوى تو باز مى گردم و توبه مى كنم، و من از مسلمانانم. مادر در اين سى و سه ماه (دوران حمل و دوران شيرخوارگى ) بزرگترين فداكارى را هم از نظر روحى و عاطفى، و هم از نظر جسمى، و هم از جهت خدمات در مورد فرزندش انجام مى دهد. جالب اينكه در آغاز توصيه درباره هر دو مى كند ولى به هنگام بيان زحمات و خدمات تكيه روى زحمات مادر مى نمايد تا انسان را متوجه ايثارگريها و حق عظيم او مى سازد. سپس مى گويد: توصيه كردم كه هم شكر مرا بجاى آور و هم شكر پدر و مادرت را (ان اشكر لى و لو الديك). شكر مرا بجا آور كه خالق و منبع اصلى تو هستم و چنين پدر و مادر مهربانى به تو داده ام و هم شكر پدر و مادرت را كه واسطه اين فيض و عهده دار انتقال نعمتهاى من به تو مى باشند. و چقدر جالب و پر معنى است كه شكر پدر و مادر درست در كنار شكر خدا قرار گرفته. در پايان آيه با لحنى كه خالى از تهديد و عتاب نيست مى فرمايد: بازگشت همه شما به سوى من است (الى المصير). آرى اگر در اينجا كوتاهى كنيد، در آنجا تمام اين حقوق و زحمات و خدمات مورد بررسى قرار مى گيرد و مو به مو حساب مى شود، بايد از عهده حساب الهى در مورد شكر نعمتهايش، و همچنين در مورد شكر نعمت وجود پدر و مادر و عواطف پاك و بى آلايش ‍ آنها برآئيد. @amn_org
5.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مواضع و ناگفته هایی که بارها از سوی مخالفین کذب خوانده شد و از سوی دوستان هم مورد بی‌مهری و بی توجهی قرار گرفت، بنده حقیر را بارها روانه دادگاه کرد، البته که هر بار هم با ارائه مستندات حکم تبرئه و منع تعقیب صادر شد، شاید اگر همان زمان با جدیت بیشتری این خط روشنگری توسط سایرین و رسانه های انقلابی پیش گرفته میشد امروزه بساط و دودمان تقی‌زاده های دوران بر چیده شده بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هشدار حسن عباسی در مورد امکان ترور روحانی قبل از انتخابات برای بهم ریختن فضای روانی کشور
هدایت شده از نهج البلاغه
هدایت شده از نهج البلاغه
را از بیاموزیم (۲۶۶) وَمَنْ عَلِمَ أَنَّ كَلاَمَهُ مِنْ عَمَلِهِ قَلَّ كَلاَمُهُ إِلاَّ فِيَما يَعْنِيهِ.  حکمت ۳۴۹ نهج البلاغه آنكس كه بداند گفتارش جزء اعمال او محسوب مى شود سخن كم مى گويد مگر در آنجا كه به او مربوط است. بخش دوازدهم: در يازدهمين و آخرين نكته حكيمانه مى فرمايد: «آنكس كه بداند گفتارش جزء اعمال او محسوب مىشود سخن كم مى گويد مگر در آنجا كه به او مربوط است»؛ (وَمَنْ عَلِمَ أَنَّ كَلاَمَهُ مِنْ عَمَلِهِ قَلَّ كَلاَمُهُ إِلاَّ فِيَما يَعْنِيهِ). بسيارند كسانى كه هرچه بر سر زبانشان آمد مى گويند و چنين مى پندارند كه سخن، باد هواست و جايى ثبت نمىشود در حالى كه سخنان انسان سرنوشت سازترين اعمال اوست و بارها گفته ايم بخش عظيمى از گناهان كبيره به وسيله زبان انجام مى شود، همانگونه كه بخش عظيمى از طاعات با زبان است. زبان، كليد خوشبختى ها و بدبختى هاست، بنابراين چگونه ممكن است انسان سخنش را جزء اعمالش نداند؟ به يقين اگر بداند (مَّا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ)؛ انسان هيچ سخنى را بر زبان نمى آورد مگر اينكه همان دم، فرشته اى مراقب و آماده براى انجام مأموريت (و ضبط آن) است!» در سخنان خود دقت مى كند و جز آنچه به او مربوط است و مصلحت وى ايجاب مى كند سخن نخواهد گفت. درباره خطرات زبان و بيهوده گويى ها و سخنان بدون مطالعه روايات فراوانى از معصومان : نقل شده است. نكته: نسخه اى كامل! امام علیه السلام در اين مجموعه از كلمات حكمت آميز كه به يازده دستور مهم اشاره كرده، نسخه اى كامل مربوط به سير و سلوك در راه حق و رسيدن به قرب خدا ونجات از عذاب دنيا و آخرت ارائه فرموده است. بخشى از آن مربوط به تربيت نفوس و خودسازى است: نپرداختن به عيوب ديگران و به عكس، دقت در عيوب خويشتن و ترك فضول كلام كه مايه حيات قلب است و توجه به خطرات زبان، همه از امورى است كه سالكان راه حق را در اين مسير كمك مى كند و به اهداف مقدس خود واصل مى نمايد. بخش ديگر مربوط به تحصيل آرامش در حيات دنياست: قناعت پيشه كردن و ترك تجمل پرستى و به ياد مرگ بودن و راضى شدن به مقدار ضرورت از مواهب دنيا، همه از امورى است كه درهاى آرامش را به روى انسان مى گشايد واو را از غوطه ور شدن در امورى كه مايه پريشانى و اضطراب است حفظ مى كند. بخش ديگر در ارتباط با مسائل اجتماعى و زندگى صحيح با مردم است؛ ترك ظلم و ستم و توجه به عواقب سوء آن، پرهيز از موارد تهمت و نگاه كردن به وضع مردم و خويشتن با يك چشم، همه از امورى است كه رابطه انسان را با مردم اصلاح مى كند. در مجموع نسخه جامعى است كه هركس آن را به كار بندد در طريق سير وسلوك و پوييدن راه حق نياز به چيز ديگرى ندارد. چه خوب است افراد به جاى اينكه به دنبال پير و شيخ و مرشد و استاد عرفان بيفتند كه خطرات فراوانى دربر دارد همين برنامه مطمئن را نصب العين خود قرار دهند و آنچه را مى خواهند از آن بخواهند و آنچه را مى جويند در آن بجويند. پایان شرح حکمت ۳۴۹ از آیت الله ناصر مکارم شیرازی @nahj_ir
هدایت شده از تفسیر قرآن
درس دویست و هشتم ادامه تفسیر آیه ۱۸۷ سوره از تفسیر نور * در تشبیه همسر به لباس،نکات و لطایف بسیاری نهفته است: · لباس باید در طرح و رنگ و جنس مناسب انسان باشد،همسر نیز باید کفو انسان و متناسب با فکر و فرهنگ و شخصیّت انسان باشد. · لباس مایه ی زینت و آرامش است،همسر وفرزند نیز مایه ی زینت و آرامش خانواده اند. · لباس عیوب انسان را می پوشاند،هریک از زن و مرد نیز باید عیوب و نارسایی های یکدیگر را بپوشانند. · لباس انسان را از سرما و گرما حفظ می کند،وجود همسر نیز کانون خانواده را گرم و زندگی را از سردی می رهاند. · دوری از لباس،مایه ی رسوایی است،دوری از ازدواج و همسر نیز گاهی سبب انحراف و رسوایی انسان می گردد. · در هوای سرد لباس ضخیم و در هوای گرم لباس نازک استفاده می شود،هر یک از دو همسر نیز باید اخلاق و رفتار خود را متناسب با نیاز روحی طرف مقابل تنظیم کند؛اگر مرد عصبانی است،زن با لطافت با او برخورد کند و اگر زن خسته است،مرد با او مدارا کند. · انسان باید لباس خود را از آلودگی حفظ کند،هر یک از دو همسر نیز باید دیگری را از آلوده شدن به گناه حفظ نماید. @alquran_ir
هدایت شده از خانواده امن
فرزندان آگاه (۲۶) بعضى از مفسران در اينجا به نكته اى توجه كرده اند كه در قرآن مجيد تاكيد بر رعايت حقوق پدر و مادر كرارا آمده است، اما سفارش ‍ نسبت به فرزندان كمتر ديده مى شود (جز در مورد نهى از كشتن فرزندان كه يك عادت شوم و زشت استثنائى در عصر جاهليت بوده است). اين به خاطر آن است كه پدر و مادر به حكم عواطف نيرومندشان كمتر ممكن است فرزندان را به دست فراموشى بسپارند، در حالى كه زياد ديده شده است كه فرزندان، پدر و مادر را مخصوصا به هنگام پيرى و از كار افتادگى فراموش مى كنند، و اين دردناكترين حالت براى آنها و بدترين ناشكرى براى فرزندان محسوب مى شود. امام رضا عليه السلام فرمود: خداوند متعال فرمان داده كه بندگانش از او و از پدر و مادرشان، سپاس گذارى و تشكر نمايند. پس هر كس پدر و مادرش را شكر گزار نباشد و به زحمات آنان ارج نگذارد، چنين شخصى در واقع از خداى خويش هم سپاس گذارى نكرده است. در حديث ديگرى آمده است كه مردى مادر پير و ناتوان خود را بر دوش گرفته بود، و به طواف مشغول بود، در همين هنگام خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله رسيد عرض كرد: هل اديت حقها؛ آيا حق مادرم را اينسان ادا كرده ام؟! پيامبر در جواب فرمود: لا و لا بزقره واحدة نه حتى يك نفس او را جبران نكرده اى! در اين روايت به اهميت حقوق مادر بيشتر تاءكيد شده است. و علت اين است كه شرح درد و رنجهاى مادر در راه پرورش فرزند هم به خاطر اين است كه محسوستر و ملموستر است، و هم بخاطر اين كه زحمات مادر در مقايسه با پدر از اهميت بيشترى برخوردار است، و به همين دليل در روايات اسلامى تاكيد بيشترى در مورد مادر شده است. @amn_org
6.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سیدما مولای ما دعا کن برای ما
هدایت شده از عرفان، اوج ناز
هدایت شده از عرفان، اوج ناز
(۶۶) از آیت الله مصباح یزدی بیان نکات ضروری در مورد ابهامی که در شماره قبل مطرح شد: ﺗﻠﺎﺯﻡ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﻋﻤﻞ: ﻳﮏ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﯼ ﻣﻬﻢ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﻳﺎ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﻋﻤﻞ ﻫﺮ ﺩﻭ، ﺷﺮﻁ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻳﺎ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﻳﯽ ﻭ ﻳﺎ ﻋﻤﻞ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﻳﯽ ﮐﺎﻓﯽ ﺍﺳﺖ؟ ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺩﻳﮕﺮ ﺁﻳﺎ ﺍﺻﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻳﺎ ﻋﻤﻞ، ﻳﺎ ﻫﺮ ﺩﻭ؟ ﭘﺎﺳﺦ ﺍﺟﻤﺎﻟﯽ ﺍﻳﻦ ﺳﺆﺍﻝ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﺷﮏ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻗﺮﺁﻥ ﮐﺮﻳﻢ، ﻋﻤﻞ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ، ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ، ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ ﻭ ﺍﺋﻤﻪ ﻣﻌﺼﻮﻣﻴﻦ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻫﺮ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﺪ، ﺑﺎﻋﺚ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺁﺧﺮﺗﺶ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ. ﺍﺻﻮﻟﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﯼ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﻭ ﺟﻬﻨﻢ ﻭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺮﻭﺩ؟! ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﮐﺮﻳﻢ ﻣﯽ‌ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ﻭ ﺍﻟﺬﻳﻦ ﮐﻔﺮﻭﺍ ﺃﻋﻤﺎﻟﻬﻢ ﮐﺴﺮﺍﺏ ﺑﻘﻴﻌﺔ ﻳﺤﺴﺒﻪ ﺍﻟﻈﻤﺂﻥ ﻣﺎﺀ ﺣﺘﯽ ﺍﺫﺍ ﺟﺎﺀﻩ ﻟﻢ ﻳﺠﺪﻩ ﺷﻴﺌﺎ ﻭ ﻭﺟﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﺪﻩ ﻓﻮﻓﺎﻩ ﺣﺴﺎﺑﻪ ﻭ ﺍﻟﻠﻪ ﺳﺮﻳﻊ ﺍﻟﺤﺴﺎﺏ؛ یعنی: ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﮐﺎﻓﺮﻧﺪ، ﺍﻋﻤﺎﻟﺸﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﺜﻞ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﺑﯽ ﻣﺎﻧﺪ ﺩﺭ ﺑﻴﺎﺑﺎﻥ ﻫﻤﻮﺍﺭ ﺑﯽ ﺁﺏ ﮐﻪ ﺷﺨﺺ ﺗﺸﻨﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺁﺏ ﭘﻨﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﻧﺐ ﺁﻥ ﺷﺘﺎﺑﺪ، ﭼﻮﻥ ﺑﺪﺍﻥ ﺟﺎ ﺭﺳﺪ ﻫﻴﭻ ﺁﺏ ﻧﻴﺎﺑﺪ ﻭ ﺁﻥ ﮐﺎﻓﺮ، ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺣﺎﺿﺮ ﻭ ﻧﺎﻇﺮ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺧﻮﻳﺶ ﺑﺒﻴﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺎﺭﺵ ﺗﻤﺎﻡ ﻭ ﮐﺎﻣﻞ ﺑﺮﺳﺪ [ﻭ ﮐﻴﻔﺮ ﮐﻔﺮﺵ ﺑﺪﻫﺪ] ﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﻠﺎﻳﻖ ﺭﺳﻴﺪﮔﯽ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ. ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻌﻤﻮﻟﺎ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺧﻮﺏ ﺯﻳﺎﺩ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽ‌ﺩﻫﻨﺪ، ﻣﺜﻠﺎ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻣﯽ‌ﺳﺎﺯﻧﺪ ﻳﺎ ﭘﻮﻝ‌ﻫﺎﯼ ﺧﻴﻠﯽ ﮐﻠﺎﻥ ﺧﺮﺝ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ، ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﻣﯽ‌ﺷﻤﺎﺭﻧﺪ، ﺣﺎﻝ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺷﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﻋﺪﻡ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻭ... ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﻌﻀﯽ ﺑﭙﺮﺳﻨﺪ، ﻣﮕﺮ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﻕ ﺭﺍ ﺍﺧﺘﺮﺍﻉ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻧﻴﺎ ﺍﺯ ﺍﺧﺘﺮﺍﻉ ﺍﻭ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﻧﺮﻭﺩ؟ ﭘﺎﺳﺦ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻗﺮﺁﻥ ﺍﮔﺮ ﻫﻤﻴﻦ ﻓﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺑﺮﻕ ﺭﺍ ﺍﺧﺘﺮﺍﻉ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﻭﺟﻮﺩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ، ﻭ ﺣﻘﺎﻧﻴﺖ ﺍﺳﻠﺎﻡ، ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ، ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﺍﺋﻤﻪ ﯼ ﺍﺛﻨﺎ ﻋﺸﺮ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻧﻴﺰ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﺛﺎﺑﺖ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﻭﻟﯽ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻋﻨﺎﺩ ﺍﻧﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﻧﻤﯽ ﺭﻭﺩ. ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻋﻤﺪ ﺣﻘﻴﻘﺘﯽ ﺭﺍ ﺍﻧﮑﺎﺭ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﻣﯽ‌ﻓﻬﻤﺪ ﻳﺎ ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻔﻬﻤﺪ، ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ ﮐﻨﺪ، ﻫﺮ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﺪ، ﻣﻮﺟﺐ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺍﺧﺮﻭﻳﺶ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﺟﺰﺍﯼ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺪﻫﺪ، ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺭﺳﻴﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﺕ ﺗﺄﺛﻴﺮﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﻭ ﻗﺮﺁﻥ، ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ؛ ﻳﻌﻨﯽ ﻣﻌﺎﺭﻑ ﺍﻟﻬﯽ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﺛﺎﺑﺖ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﻋﻤﺪﺍ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺍﻧﮑﺎﺭ ﮐﻨﺪ، ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﻧﻤﯽ ﺭﻭﺩ، ﺣﺘﯽ ﺑﻮﯼ ﺑﻬﺸﺖ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺍﺳﺘﺸﻤﺎﻡ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ: «ﻟﺎﻳﺠﺪ ﺭﻳﺢ ﺍﻟﺠﻨﺔ». @nazz_ir