هدایت شده از صحیفه سجادیه
شرح دعاي اول صحيفه سجاديه
(۱۲)
از: آيت الله حسن ممدوحي
فراز ششم
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَوْ حَبَسَ عَنْ عِبَادِهِ مَعْرِفَةَ حَمْدِهِ عَلَی مَا أَبْلَاهُمْ مِنْ مِنَنِهِ الْمُتَتَابِعَةِ، وَ أَسْبَغَ عَلَیهِمْ مِنْ نِعَمِهِ الْمُتَظَاهِرَةِ، لَتَصَرَّفُوا فِی مِنَنِهِ فَلَمْ یحْمَدُوهُ، وَ تَوَسَّعُوا فِی رِزْقِهِ فَلَمْ یشْکرُوهُ.
وَ لَوْ کانُوا کذَلِک لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِیةِ إِلَی حَدِّ الْبَهِیمِیةِ فَکانُوا کمَا وَصَفَ فِی مُحْکمِ کتَابِهِ: «إِنْ هُمْ إِلَّا کالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا».
سپاس خداوندي را سزاست كه اگر معرفت شكر نعم خود را - كه پيوسته بر بندگان نازل است و يكي پس از ديگري به ظهور مي پيوندند - منع مي فرمود، بندگان در نعمت هاي او تصرف فراوان نموده و به توسعه زندگي خويش مي پرداختند، بدون آن كه به منعم توجه كنند، و در اين صورت از فطرت و حدود انسانيت خارج شده و همانند بهايم زندگي مي كردند؛ چنان كه - خداي متعال فرموده: ان هم الا كالانعام بل هم اضل سبيلا ؛ آنان همانند حيوانات، بلكه پست تر از آن ها هستند.
بدون شك، امتياز انسان بر ساير موجودات عالم، به شعور و ادراك و حسن انتخاب و تكليف پذيري او است، تا در طاعت حضرت حق كوشيده و به معرفت او كه غايت و نتيجه خلقت انسان است دست يابد.
لذا اگر انسان عمر را چنان بگذراند كه هدفي جز اشباع غرايز - كه وجه اشتراك او و ساير حيوانات است - نداشته باشد، از فطرت انساني خارج گشته و در رديف حيوانات قرار خواهد گرفت، بلكه پست تر؛
زيرا به خوبي مي دانيم كه تمامي حيوانات در همان خطي حركت مي كنند كه دستگاه آفرينش براي آن ها ترسيم فرموده و هرگز تخلف و تخطي از آن راه و رسم ندارند، بر خلاف انسان كه از بهترين و زبده ترين نعم الهي استفاده برده، ولي غالبا كمتر شعوري نسبت به عنايات ولي نعمت خود ندارد. مسلم است كه اين انسان ها از آن حيوانات كمتر و پست ترند، چرا كه قواي عقلاني و استعدادهاي فطري خود را ضايع و تعطيل كرده و از غرض اصلي بازمانده اند.
اينان در وادي خواسته هاي غرايز، محكوم طبيعت خاكي خود گشته اند و به هيچ چيز ديگري جز اشباع نفس حيواني فكر نمي كنند؛ در حالي كه خرد انساني، سپاس منعم را حتمي و لازم مي داند. ضمن اين كه ناديده گرفتن كرامت و فضل الهي، روشي دور از شان انسان و خلاف وظيفه ي بندگي حضرت حق است.
ادامه دارد.......
@sahifeh_ir
هدایت شده از صعود | دکتر سید محمود نبویان
14.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پاسخ قاطع و مستدل دکتر نبویان به همتی
حاج عماد // رئیس سابق موساد در گفتوگو با شبکه دوازده اسرائیل گفته فخریزاده را سالها از نزدیک رصد میکردیم.
به گزارش رصدخانه امنیتی برون مرزی خیمه گاه ولایت، یوسی کوهن، رئیس سابق موساد، در مصاحبهای بیسابقه با شبکه ۱۲ اسرائیل ابعاد تازهای از عملیات اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل در قبال ایران را فاش کرده و از جمله به محسن فخریزاده و سرقت اسناد هستهای پرداخته است.
او گفت ۲۰ نفر از عوامل موساد در عملیات سرقت اسناد هستهای در تهران حضور داشتند.
کوهن حاضر نشد صراحتا مسئولیت خرابکاری در تاسیسات نطنز را بپذیرد اما گفت: "ما به ایران روشن میگوییم: نمیگذاریم به تسلیحات هستهای دست یابید. کجای این حرف را نمیفهمید؟"
برخی از دستاندرکاران برنامه هستهای ایران و همچنین شماری از تاسیسات مرتبط در سالهای اخیر هدف سوءقصد و خرابکاریهایی بودهاند که عمدتا به اسرائیل نسبت داده میشود.
محسن فخریزاده، رئیس سابقه سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع ایران در آذر ۱۳۹۹/نوامبر ۲۰۲۰ در جاده فیروزکوه به ضرب گلوله به شهادت رسید.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی او را مدیر برنامه "آماد" ایران معرفی کرده بود که بر فعالیتهای هستهای با قابلیت نظامی تمرکز داشت.
یوسی کوهن، رئیس سابق موساد، به شبکه ۱۲ اسرائیل گفته: او سالها هدف عملیات گردآوری اطلاعات بود.
کوهن گفت موساد سالها آقای فخریزاده را از نزدیک زیر نظر داشت و از جمله به طور فیزیکی به او نزدیک بود.
ایلان دایان، خبرنگار اسرائیلی که با یوسی کوهن مصاحبه میکرد، درباره سوءقصد به جان محسن فخریزاده گفت: یوسی کوهن نمیتواند مسئولیت این کار را بپذیرد، اما امضای شخص او را میتوان پای جزء جزء عملیات دید.
#عملیات #موساد #اسراییل #فخری_زاده #siyasi #امنیتی #خیمه_گاه_ولایت #یوسی_کوهن #اطلاعات #نظامی #ایران #اتمی #هستهای #هسته_ای #سرقت #اسناد
8.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
همسايه سايهات به سرم مستدام باد
لطفت هميشه زخم مرا التيام داد
وقتي انيس لحظه تنهاييام توئي
تنها دليل اينکه من اينجاييام توئي
هر شب دلم قدم به قدم ميکشد مرا
بياختيار سمت حرم ميکشد مرا
با شور شهر فاصله دارم کنار تو
احساس وصل ميکند آدم کنار تو
حالي نگفتني به دلم دست ميدهد
در هر نماز مسجد اعظم کنار تو
با زمزم نگاه دمادم هزار شمع
روشن کنند هاجر و مريم کنار تو
تا آسمان خويش مرا با خودت ببر
از آفتاب رد شده شبنم کنار تو
در اين حريم، سينه زدن چيز ديگريست
خونينتر است ماه محرم کنار تو
ما در کنار صحن شما تربيت شديم
داريم افتخار که همشهريات شديم
ما با تو در پناه تو آرام ميشويم
وقتي که با ملائکه همگام ميشويم
بانو! تمام کشور ما خاک زير پات
مردان شهر نوکر و زنها کنيزهات
زيباترين خاطرههامان نگفتني ست
تصوير صحن خلوت و باران نگفتني ست
باران ميان مرمر آيينه ديدنيست
اين صحنه در برابر آيينه ديدنيست
مرغ خيال سمت حريمت پريده است
يعني به اوج عشق همين جا رسيده است
خوشبخت قوم طايفه، ما مردم قميم
جاروکشان خواهر خورشيد هشتميم
اعجاز اين ضريح که همواره بيحد است
چيزي شبيه پنجره فولاد مشهد است
من روي حرفهاي خود اصرار ميکنم
در مثنوي و در غزل اقرار ميکنم
ما در کنار دختر موسي نشستهايم
عمريست محو او به تماشا نشستهايم
اينجا کوير داغ و نمکزار شور نيست
ما روبروي پهنه دريا نشستهايم
قم سالهاست با نفسش زنده مانده است
باور کنيد پيش مسيحا نشستهايم
بوي مدينه ميوزد از شهر ما، بيا
ما در جوار حضرت زهرا نشستهايم
36.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
احساسات جمعی است نه عقل جمعی
عقل مردم در لیبرال دموکراسی آمریکایی کاربردی ندارد
هرکس بتواند با قالتاق بازی متلک گویی و زبان بازی کار خود را پیش ببرد برنده است
#سید_ابراهیم_رئیسی #مناظره #مناظره_۱۴۰۰
هدایت شده از نهج البلاغه
#سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۳۰۲)
قسمت نخست حکمت ۳۶۷ نهج البلاغه
بخش دوم:
اين سخن در واقع برگرفته از تعبيرات قرآن مجيد است آن جا كه درباره زندگى دنيا مى فرمايد: «(اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَينَكُمْ وَتَكاثُرٌ فِى الاَْمْوالِ وَالاَْوْلادِ كَمَثَلِ غَيث أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ يهيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يكُونُ حُطاماً);
یعنی:
بدانيد زندگى دنيا تنها بازى و سرگرمى و تجمّل پرستى و فخرفروشى در ميان شما و افزون طلبى در اموال و فرزندان است، همانند بارانى كه محصولش كشاورزان را در شگفتى فرو مى برد، سپس خشك مى شود به گونه اى كه آن را زردرنگ مى بينى; سپس تبديل به كاه مى شود!».
ولى امام(عليه السلام) تصريح مى فرمايد كه اين گياه خشكيده خرد شده كم ارزش، آلوده به وبا نيز مى باشد كه آن را مبدل به شىء خطرناكى مى كند.
سپس در ادامه اين سخن به دو عيب ديگر از عيوب دنيا اشاره كرده، مى فرمايد:
«دل كندن از آن لذت بخش تر است از دل بستن و اعتماد به آن و استفاده از آن به مقدار نياز بهتر است از جمع كردن و انباشتن ثروت آن»;
(قُلْعَتُهَا أَحْظَى مِنْ طُمَأْنِينَتِهَا، وَ بُلْغَتُهَا أَزْكَى مِنْ ثَرْوَتِهَا).
امام(عليه السلام) در اين دو ويژگى، راه استفاده از مواهب دنيا را نشان مى دهد. نخست اين كه انسان دل به آن نبندد و به آن اعتماد نكند و ديگر اين كه به مقدار نياز و حاجت از آن بهره گيرد و درپى ثروت اندوزى و جمع كردن مال از طريق حرام و حلال نباشد.
بديهى است كسى كه دل به دنيا نبندد اكثر نگرانى هاى او برطرف مى شود زيرا دلبستگى به دنيا توأم با نگرانى هاى فراوانى به دليل حفظ يا از دست رفتن آن و حسد حسودان و كينه توزى دشمنان است.
به گفته حافظ:
حافظا ترك جهان گفتن طريق خوش دلى است
تا نپندارى كه احوال جهان داران خوش است
«قُلعَة» به معناى كوچ كردن و دل كندن است و از مادّه «قَلع» (بر وزن نفع) گرفته شده است.
«بُلغَة» به معناى زاد و توشه اى است كه انسان با آن به مقصد مى رسد و به تعبير ديگر به معناى مقدار نياز و حاجت است.
@nahj_ir