هدایت شده از عرفان، اوج ناز
#سفارشهای_امام_صادق_عليه_السّلام_به_عبداللَّه_بن_جندب (۱۲۶)
از آیت الله مصباح یزدی
ﻣﺤﺒﺖ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻏﻴﺮ ﺍﺯ ﺷﻴﻌﻪ ﯼ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﻣﻘﻮﻟﻪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻳﮑﺪﻳﮕﺮ ﺗﻔﮑﻴﮏ ﮐﺮﺩ.
ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺷﻦ ﺗﺮ ﺷﺪﻥ ﻣﻮﺿﻮﻉ، ﺭﻭﺍﻳﺘﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﻧﻘﻞ ﻣﯽﮐﻨﻴﻢ:
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﻋﻬﺪﯼ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ، ﻣﻄﺮﺡ ﮔﺮﺩﻳﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﻣﺮﻭ ﺗﺸﺮﻳﻒ ﻓﺮﻣﺎ ﺷﺪﻧﺪ، ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺳﺘﻪ ﺩﺳﺘﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺮﺽ ﺗﺒﺮﻳﮏ ﺧﺪﻣﺖ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺷﺮﻓﻴﺎﺏ ﻣﯽﺷﺪﻧﺪ؛ ﺯﻳﺮﺍ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺶ ﺁﻣﺪ ﭘﻴﺮﻭﺯﯼ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﻣﯽﺁﻣﺪ.
ﻣﺪﺗﯽ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﺳﺘﻘﺮﺍﺭ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺩﺭ ﻣﺮﻭ، ﺩﺳﺘﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﻣﺤﻀﺮ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺷﺮﻓﻴﺎﺏ ﺷﺪﻧﺪ. ﺩﺭﺑﺎﻥ ﻭ ﺧﺪﻣﺖ ﮐﺎﺭ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺳﺆﺍﻝ ﮐﺮﺩ: ﺷﻤﺎ ﮐﻴﺴﺘﻴﺪ ﻭ ﭼﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻴﺪ؟ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻣﺎ ﺟﻤﻌﯽ ﺍﺯ ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻭ ﺗﻘﺎﺿﺎﯼ ﺷﺮﻓﻴﺎﺑﯽ ﺣﻀﻮﺭ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻳﻢ.
ﺩﺭﺑﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﮕﻴﺮﻡ، ﺳﭙﺲ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩ: ﺟﻤﻌﯽ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﻣﯽﮔﻮﻳﻨﺪ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻭ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﮐﻨﻴﻢ.
ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﻔﺮﻣﻮﺩﻧﺪ.
ﺩﺭﺑﺎﻥ، ﭘﺎﺳﺦ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﮔﻔﺖ. ﺁﻧﺎﻥ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺭﻭﺯ ﺩﻭﻡ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺭﺍ ﻣﻄﺮﺡ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﻠﺎﻗﺎﺕ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ.
ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯ ﺳﻮﻡ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﻣﺠﺪﺩﺍ ﻫﻤﺎﻥ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﺭﺍ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﻧﻴﺰ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﻔﺮﻣﻮﺩﻧﺪ. ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺎ ﮔﺮﻳﻪ ﻭ ﺯﺍﺭﯼ ﺍﺯ ﺩﺭﺑﺎﻥ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﺆﺍﻝ ﮐﻨﺪ ﮔﻨﺎﻫﺸﺎﻥ ﭼﻴﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﯼ ﻣﻠﺎﻗﺎﺕ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﻨﺪ.
ﺩﺭﺑﺎﻥ ﻣﻄﻠﺐ ﺭﺍ ﺧﺪﻣﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩ. ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﭼﻪ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﺑﺎﻟﺎﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯽﮔﻮﻳﻨﺪ، ﺁﻧﺎﻥ ﻣﯽﮔﻮﻳﻨﺪ ﻣﺎ ﺷﻴﻌﻪ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺻﻔﺎﺕ ﺷﻴﻌﻪ ﺩﺭ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﻴﺴﺖ؛ ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻣﺜﺎﻝ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﻭ ﺍﺑﻮﺫﺭ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
ﺩﺭﺑﺎﻥ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻳﺶ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﮔﻔﺖ. ﺁﻧﺎﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻣﺎ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺷﻴﻌﻪ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻳﻢ، ﻣﺎ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﻳﻴﻢ. ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﺩﺭﺑﺎﻥ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﮕﻮ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺍﻥ ﻭ ﻣﺤﺒﺎﻥ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻴﺪ، ﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﻣﺎ ﻧﻴﺴﺘﻴﺪ.
ﺁﻧﺎﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺁﺭﯼ، ﻣﺎ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺍﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻫﺴﺘﻴﻢ. ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺣﺎﻟﺎ ﺭﺍﺳﺖ ﮔﻔﺘﻨﺪ، ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻮﻧﺪ.
ﺷﺎﻳﺪ ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﺟﺎﯼ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻮﺩﻳﻢ ﻭ ﺳﻪ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﯽﺭﻓﺘﻴﻢ ﻭ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﯼ ﺣﻀﻮﺭ ﻧﻤﯽ ﻳﺎﻓﺘﻴﻢ، ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽﺷﺪﻳﻢ ﻭ ﺑﺮﻣﯽ ﮔﺸﺘﻴﻢ، ﻭﻟﯽ ﺁﻧﺎﻥ ﭼﻮﻥ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﺳﺮ ﻣﻄﻠﺐ ﺭﺍ ﺩﺭﻳﺎﺑﻨﺪ.
ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺮﺑﻴﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻓﻬﻤﺎﻧﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺻﺮﻑ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻣﺤﺒﺖ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﮐﺎﻓﯽ ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﻠﮑﻪ ﻣﺤﺒﺖ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻗﺪﻡ ﺍﻭﻝ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﮐﺘﻔﺎ ﮐﺮﺩ؛ ﻣﺮﺍﺗﺒﯽ ﮐﻪ ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﺩﺭ ﺳﺎﻳﻪ ﯼ ﺍﻧﺘﺴﺎﺏ ﺑﻪ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﺎﻳﺪ ﮐﺴﺐ ﮐﻨﻨﺪ، ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺍﺳﺖ.
ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﻟﻄﻒ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﺤﺒﺖ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻝ ﻣﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﻴﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﭘﻠﻪ ﯼ ﺍﻭﻝ ﺗﻮﻗﻒ ﻧﮑﻨﻴﻢ.
@nazz_ir
9.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بازخوانی
🎥 چرا آمریکا تحریم واکسن برای ایران رو برداشته؟
🔸امروز رهبر انقلاب تو صحبتهاشون اشاره کردن که تولید واکسن داخلی باعث شد تا تحریم واکسن برداشته بشه
هدایت شده از نهج البلاغه
#سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۳۲۷)
حکمت ۳۷۲ نهج البلاغه
بخش دوم:
آنگاه امام(عليه السلام) اشاره به نقطه مقابل اين چهار ركن و آثار شوم آن مى كند و مى فرمايد:
«پس هرگاه عالم، علم خود را به كار نگيرد و ضايع كند جاهل از فراگيرى علم خوددارى خواهد كرد و زمانى كه اغنيا در كمك هاى مالى بخل ورزند، نيازمندان، آخرت خود را به دنيا مى فروشند»;
(فَإِذَا ضَيَّعَ الْعَالِمُ عِلْمَهُ اسْتَنْكَفَ الْجَاهِلُ أَنْ يَتَعَلَّمَ، وَ إِذَا بَخِلَ الْغَنِيُّ بِمَعْرُوفِهِ بَاعَ الْفَقِيرُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ).
بديهى است كه افراد غير عالم هنگامى كه ببينند علما به علم خود پايبند نيستند، هم به خود آن ها بى اعتماد مى شوند و هم به علمشان و در اين حال به دنبال فراگيرى علوم آن ها نمى روند و مى گويند: اگر علم آن ها حقيقتى داشت خودشان به آن عمل مى كردند. به تعبير ديگر، بهترين راه تبليغ علم، عمل به آن است همان گونه كه در حديث معروف از امام صادق(عليه السلام) آمده است:
«كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَيرِ أَلْسِنَتِكُمْ».
در حديث ديگرى از آن حضرت مى خوانيم كه فرمود:
«إِنَّ الْعَالِمَ إِذَا لَمْ يعْمَلْ بِعِلْمِهِ زَلَّتْ مَوْعِظَتُهُ عَنِ الْقُلُوبِ كَمَا يزِلُّ الْمَطَرُ عَنِ الصَّفَا;
هنگامى كه عالم به علمش عمل نكند مواعظ و اندرزهاى او از دل ها فرو مى ريزد آن گونه كه باران از سنگ هاى سخت فرو مى ريزد (و بر آن باقى نمى ماند)».
نيز روشن است كه هرگاه اغنيا به وظايف خود در برابر نيازمندان عمل نكنند آن ها سد تقوا را شكسته و آلوده انواع گناهان، امثال سرقت و غارت، خيانت در امانت، حتى قيام هاى عمومى بر ضد ثروتمندان و رفتن به سراغ نظام هاى اشتراكى و كمونيستى مى شوند.
در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم:
«إِنَّ مِنْ بَقَاءِ الْمُسْلِمِينَ وَ بَقَاءِ الاِْسْلاَمِ أَنْ تَصِيرَ الاَْمْوَالُ عِنْدَ مَنْ يعْرِفُ فِيهَا الْحَقَّ وَ يصْنَعُ فِيهَا الْمَعْرُوفَ فَإِنَّ مِنْ فَنَاءِ الاِْسْلاَمِ وَ فَنَاءِ الْمُسْلِمِينَ أَنْ تَصِيرَ الاَْمْوَالُ فِى أَيدِى مَنْ لاَ يعْرِفُ فِيهَا الْحَقَّ وَ لاَ يصْنَعُ فِيهَا الْمَعْرُوفَ;
از عوامل بقاء اسلام و مسلمين اين است كه اموال و ثروت ها به دست كسانى بيفتد كه حق را در آن بشناسند و به ديگران كمك كنند، و از عوامل فناء اسلام و مسلمين اين است كه اموال به دست كسانى بيفتد كه حق را در آن نشناسند و كمك به ديگران نكنند».
@nahi_ir
هدایت شده از تفسیر قرآن
درس دویست و شصت و نه
تفسیر آیه ۲۳۰ سوره #بقره از تفسیر نور
فَإِنْ طَلَّقَها فَلا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتّی تَنْکِحَ زَوْجاً غَیْرَهُ فَإِنْ طَلَّقَها فَلا جُناحَ عَلَیْهِما أَنْ یَتَراجَعا إِنْ ظَنّا أَنْ یُقِیما حُدُودَ اللّهِ وَ تِلْکَ حُدُودُ اللّهِ یُبَیِّنُها لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ (۲۳۰)
پس اگر(بعد از دو طلاق و دو رجوع،برای بار سوم)او را طلاق داد،دیگر آن زن بر او حلال نخواهد بود،مگر آنکه به نکاح مرد دیگری درآید(و با او آمیزش نماید.)پس اگر(همسر دوّم)او را طلاق داد،مانعی ندارد که به یکدیگر بازگشت کنند(و زن با همسر اوّل خود مجدّداً ازدواج نماید.)البتّه در صورتی که امید داشته باشند حدود الهی را برپا دارند.و اینها حدود الهی است که خداوند آن را برای افرادی که آگاهند بیان می کند.
نکته ها:
* در اسلام بعضی مقرّرات،جهت جلوگیری از تصمیمات عجولانه به چشم می خورد. مثلاً:
الف: هر کسی بنا دارد زن خود را طلاق دهد،باید زن در حال پاکی بوده و طلاق در برابر دو شاهد عادل باشد.باید تا مدّتی هزینه زن را بپردازد و زن در این مدّت می تواند با آرایش کردن،خود را به مرد عرضه کند.هر یک از این شرائط می تواند از طلاق های عجولانه جلوگیری کند.
ب:مردم برای گفتگوهای خصوصی با پیامبر بسیار هجوم می کردند،خداوند دستور داد هر کس با پیامبر سخن خصوصی دارد،مقداری صدقه بدهد و بعد گفتگو کند.این قانون برای جلوگیری از طرح سؤالات غیر ضروری بود.
به هر حال شرط ازدواج با شوهر دیگر و طلاق دادن او،برای همسرِ شوهر اوّل شدن،یکی دیگر از نمونه های قوانین سرعت گیر در اسلام است.
پیام ها:
۱- مردان نباید از اختیارات خود سوء استفاده کنند و باید بدانند که اختیار آنها برای طلاق،محدود است.از امام رضا علیه السلام روایت شده است که فرمود:طلاق را سبک نگیرید و به زنان ضرر نرسانید. «فَلا تَحِلُّ لَهُ»
۲- امید به زندگی براساس احکام الهی،شرط ازدواج است. «إِنْ ظَنّا أَنْ یُقِیما حُدُودَ اللّهِ»
۳- مسلمانان بدانند که حدود الهی،تنها در نماز،زکاه،حج و جهاد نیست، مراعات مسائل خانوادگی نیز از حدود الهی است. «تِلْکَ حُدُودُ اللّهِ»
۴- هر کسی اسرار و حکمت مقرّرات الهی را نمی داند. مردم عادّی،ظاهر دستورات و آگاهان،روح و عمق آن را می بینند. «لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ»
@alquran_ir
هدایت شده از عرفان، اوج ناز
#سفارشهای_امام_صادق_عليه_السّلام_به_عبداللَّه_بن_جندب (۱۲۷)
از آیت الله مصباح یزدی
ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎﯼ ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﮔﺸﺎﺩﻩ ﺩﺳﺘﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﺍﻳﻤﺎﻧﯽ:
ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺷﺮﻳﻒ، ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺻﻔﺖ ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﺭﺍ ﺟﻮﺩ ﻭ ﺑﺨﺸﺶ ﻭ ﻋﺪﻡ ﺍﻣﺴﺎﮎ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﺎﻳﺮ ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﺫﮐﺮ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﻤﺎﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻫﻞ ﻭ ﻋﻴﺎﻟﺶ ﺗﻮﺟﻪ ﻣﯽﮐﻨﺪ، ﺑﺎﻳﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﺍﻳﻤﺎﻧﯽ ﺍﺵ ﻫﻢ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﺴﺆﻭﻟﻴﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.
ﺩﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺍﺧﻮﺍﻥ، ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﺻﻮﻝ ﮐﺎﻓﯽ ﻫﻢ ﺑﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻧﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ، ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ: ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﻏﻠﺎﻣﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺍﻣﻮﺭ ﻣﻨﺰﻟﺶ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺍﻳﻤﺎﻧﯽ ﺍﺵ ﺍﺯ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻏﻠﺎﻡ ﻣﺤﺮﻭﻡ ﺍﺳﺖ، ﺍﻭ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺣﻖ ﺍﺧﻮﺕ ﻣﻮﻇﻒ ﺍﺳﺖ ﻏﻠﺎﻡ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﺳﺘﺪ ﺗﺎ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺍﻳﻤﺎﻧﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﺪ.
ﺩﺭ ﺟﺎﻳﯽ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻥ ﻏﻠﺎﻡ - ﮐﻪ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻏﻠﺎﻡ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻣﺮﺳﻮﻡ ﺑﻮﺩ - ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺩﻳﻨﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻭﻇﺎﻳﻒ ﻣﺆﻣﻨﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻧﻌﻤﺖ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭﻧﺪ ﺫﮐﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻣﺴﻠﻤﺎ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﮐﺮﺩﻥ ﻧﻴﺎﺯ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺍﻳﻤﺎﻧﯽ ﻭ ﻳﺎ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﻣﻠﺎﻗﺎﺕ ﺍﻭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﻴﻤﺎﺭﯼ ﻭ ﻳﺎ ﻣﺮﺍﺟﻌﺖ ﺍﺯ ﺳﻔﺮ ﻭ... ﺍﺯ ﺍﺑﺘﺪﺍﻳﯽ ﺗﺮﻳﻦ ﻭﻇﺎﻳﻒ ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭ ﻣﯽﺁﻳﺪ.
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺭﻋﺎﻳﺖ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺩﺳﺘﻮﺭﺍﺕ ﺍﺧﻠﺎﻗﯽ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻣﺸﮑﻞ ﺍﺳﺖ. ﻣﺜﻠﺎ ﻓﺮﺽ ﮐﻨﻴﺪ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﺧﻮﺩ ﮐﺘﺎﺏﻫﺎﻳﯽ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﮐﻪ ﻧﻴﺎﺯ ﭼﻨﺪﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﺪﺍﺭﻳﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻃﺮﻑ، ﺩﻭﺳﺖ ﺷﻤﺎ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﻣﺸﮑﻞ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺣﺘﻴﺎﺝ ﻣﺒﺮﻡ ﺑﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺭﺩ، ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﻭﻳﺪ ﻭ ﺁﻥ ﮐﺘﺎﺏﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺷﻴﺪ ﺗﺎ ﻧﻴﺎﺯ ﺩﻭﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﺳﺎﺯﻳﺪ، ﮐﺎﺭ ﺁﺳﺎﻧﯽ ﻧﻴﺴﺖ.
@nazz_ir
▪️چطور به این روز رسیدیم؟
در روزهایی که طالبان با چند موتورسوار بیابانگرد ولایات افغانستان را یکی پس از دیگری تصرف میکند جای سوال است که چرا مقاومتی صورت نمی پذیرد؟
جواب را باید در عملکرد بیست سال اخیر جستجو کرد
با ورود آمریکا و متحدانش به افغانستان اکثریت رهبران جهادی که دارای جایگاه مردمی بودند برنامهها و آرزوهای خود را به حضور غربیها گره زدند
آمریکاییها هم آنان را در قدرت خود شریک کرد و با چشمپوشی و رانت، رهبران مردمی را یکباره به تاجران و میلیاردرهای مناطق خود تبدیل کرد.
حالا رهبران جهادی اسم خود را به دبیرکل احزاب سیاسی تغییر دادند و باور کردند که غربیها با صرف میلیاردها دلار هزینه هیچگاه افغانستان را بلاتکلیف رها نمیکنند!
رهبران جهادی که روزی با فرمانشان صدها جوان به میدان میرفتند و جان میدادند، بیست سال فرصت داشتند روی جوانان آیندهساز کار کنند و ظرفیتها را بسازند و جایگاه مردمی خود را (با خدمترسانی) تقویت کنند اما آنها تکیهگاهی غیر از مردم پیدا کرده بودند
سیاسیونی که روزی با مردم خود سر یک سفره بودند و با حمایت و فداکاری همین مردم بالا رفته بودند حالا برای دیدارشان و بیان مشکل روزها باید در نوبت ایستاد.
"چطور به اینجا رسیدیم" را باید از مردمی پرسید که در این بیست سال نیازمند اتحاد ملی بودند ولی بخاطر منافع حزبی و کسب قدرت با شعار قومیت و نژاد رو در روی هم قرار گرفتند و این تفکر را تا عمق ارتش سیصدهزار نفری افغانستان هم گسترش دادند.
.
"چطور به اینجا رسیدیم" را باید در کاخها و شرکتهای بزرگ تجاری رهبران سابق (سیاسیون امروز) و سفرههای خالی و دردهای ناشنیده مردم جستجو کرد.
و بیچاره مردمی که خود را بین آینده تاریک در حکومت طالبان و بقای رهبران و دولتمردان فاسدی میبینند که نتیجه هر دو برایشان تباهی است.
#فارس_پلاس #طالبان #افغانستان #آمریکا #قومیت #نژاد #غرب #سیاست #فساد