🥀مادر شهید محمدرضا دهقان:
💔همیشه از من میخواست دعا کنم که
شهید شود . حتی وقتی دانشگاه بود
پیامك میفرستاد که مامان یادت نرود
دعا کنی شهید شوم ، هربار در جواب
میگفتم که نیتت را خالص کن تا شهید
شوی ؛ نیتش را خالص کرد...
#امام_زمان
#رفیق_شهید
🔰 چشم به درد نخور !
🔻 چشماش مجروح شد
و منتقلش کردند تهـران ؛
محسن بعد از معاینه دکتر پرسید:
آقای دکتر مجرای اشک چشمم سالمه؟
میتونم دوباره با این چشم گریه کنم؟
دکتر پرسید: براچی این سوال رو
می پرسی پسر جون؟
محسن گفت:
چشمی که برا امامحسین(ع) گریه نکنه بدرد من نمیخوره ....
#شهید_محسن_درودی 🌷
🥀آمدی جانم به قربانت، ولی بیسر چرا...
❤️🔥شهید والامقام «رضا اسماعیلی»
💔شهید رضا اسماعیلی از نخستین کسانی بود که به فاطمیون پیوست و به نخستین شهید بیسر فاطمیون معروف است.
دوسال مدام میرفت سوریه و برمیگشت. در نبرد آزادسازی شهرک شیعهنشین زمانیه، وارد منطقه داعشیها میشود. تا جایی که مهمات داشته از خودش دفاع میکند، بعد که مهماتش تمام میشود، اسیر دست پیروان یزید میشود.
داعشیها چند بار از او میپرسند که برای چه اینجا آمدی؟ رضا هم میگوید:«بهخاطر حضرت زینب(سلام علیها).» میگویند اگر به مقدساتی که به آنها معتقدی پشت بکنی، ما تو را آزاد میکنیم. اما رضا میگوید:«من بهخاطر حضرت زینب(سلام علیها) آمدهام سرم را هم بدهم، محال است به اعتقاداتم پشت کنم.» در بهمن ۱۳۹۳ درحالی که مدام «یاعلی» و «یا زینب» میگفت، او را شهید میکنند.
هنوز ساعتی از اسارتش نگذشته بود که در شبکههای مجازی تصاویر سر بریدهاش از سوی یزیدیان زمان پخش شد.
دوستانش عملیات را ادامه دادند و شهرک آزاد شد و پیکر رضا بدون سر به دست آمد.
رضا شب قبل از شهادتش یک خوابی دیده بود و همرزمانش را بیدار کرده بود و گفته بود:«من خواب دیدم امام حسین(علیه السلام) به خوابم آمد و گفت رضا تو شهید میشوی، اگر سرت را بریدند، نترس، درد ندارد.»
♦️قرائت «زیارت عاشورا» هدیه به روح مطهرش.
#شهدای_بیسر
🥀قرار بود برای زیارت عتبات عالیات به عراق برویم. مرتضی خیلی اهل بذل و بخشش بود اما من از صرفهجویی حقوق، 10 میلیون تومان پسانداز کرده بودم. مرتضی یک روز آمد و گفت: «یکی از دوستان به پول احتیاج دارد» پول را گرفت و به او داد. فقط یک میلیون، ته حسابمان باقی مانده بود. چند روز بعد مرتضی آمد خانه و گفت: «کارت عابر بانک رو میدهی؟ میخواهم بروم کار پاسپورت و... را انجام بدهم». رفت و بعد از چند ساعت برگشت. گفت: «یک بنده خدایی من را دید و گفت ۷۰۰ هزار تومان داری به من قرض بدهی؟ من هم دادم».
معمولاً برای اینکه مرتضی تمام پولها را به دیگران نبخشد، مقداری را به دلار تبدیل کرده و نگه میداشتم.
مرتضی که خبر داشت، گفت: «خسیس خانم! از آن دلارهایت بردار و بیار، هیچ چیزی نمیشود.» من گفتم: «نه نمیدهم».
بعد از زیارت رفتیم خرید. سریع آن پول ناچیز تمام شد و من دلارها را به مرتضی دادم تا خرج کنیم. در همین ایام یکی از دوستانش در عراق چندینبار پیام داد که بیا میخواهم ببینمت. اما مرتضی جواب نداد.
بعد فهمیدم که آن بنده خدا میخواست مبلغی را به مرتضی هدیه بدهد،اما مرتضی نمیخواست قبول کند. بالاخره چند نفر را فرستاد هتل و مبلغی را به مرتضی هدیه دادند. وقتی مرتضی به اتاق آمد ۴۰۰ دلار دستش بود. به من گفت: «چقدر از تو قرض گرفتم؟» گفتم: «۲۰۰ دلار»؛ گفت: «این پول را بچهها برایم آوردند و بقیه را پس میدهم. تو این ۲۰۰ دلارت را بگیر که مدیون تو نباشم.» وقتی برگشتیم ایران همان ۲۰۰ دلار را هم برگردان.
🥀خاطرهای به یاد شهید مرتضی حسین پور معروف به حسین قمی
🥀راوی: همسر شهید
#امام_زمان
🥀رقیه بودن
زمان و مکان نمیشناسد
هر دختر شهیدی
طلب بابایش را دارد ...
مَنِ الذي ايتمني...
#محرم
#دختر_شهید
14.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مگه نمیدونی کار گره خورده؟
دیگه از این به بعد کار ما نیست.......
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
💐 شهدا دلها را تصرف میکنند .....
💐 با ذکر صلوات نثار ارواح مطهر شهدا این پست را برای مخاطب هاتون هم ارسال کنید .
✨ الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#بیقرار_شهادت
@bighrar_shahadat