eitaa logo
بینش‌ مطهر شهرستان‌های‌تهران
178 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
577 ویدیو
87 فایل
شعبه مرکز بینش مطهر در شهرستان های استان تهران (شهرستان های ورامین، قرچک، پیشوا، پاکدشت، شهریار، دماوند، واوان، اسلامشهر و ...) ارتباط با مدیریت کانال @sireh_shohada جهت ثبت نام در دوره ها و اطلاع از برنامه زمانی کلاسها ارتباط با @Seilsepour
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 جفای ما به امام حسین علیه‌ السلام ❗️ ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ 🌐 @bineshmitahar1542
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 برنامه عزاداری ایام شهادت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) حسینیه امام خمینی(ره) در حضور رهبر انقلاب از شب هفتم تا دوازدهم محرم۱۴۴۲ 📺 پخش مراسم هر شب ساعت ۲۲ از شبکه اول سیما و صفحات پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در شبکه‌های اجتماعی. ◾️◾️◾️◾️◾️◾️ 🌐 @bineshmitahar1542
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
27.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️ 🔳 از جوانان اهل بیت پیغمبر علیهم السلام اول کسی که موفق شد از اباعبدالله علیه السلام کسب اجازه کند، فرزند جوان و رشیدش علی اکبر بودکه خود اباعبدالله علیه السلام درباره اش شهادت داده است که از نظر اندام و شمایل، اخلاق، منطق و سخن گفتن ،شبیه ترین فرد به پیغمبر(ص) بوده است...خود ابا عبدالله علیه السلام فرمود: خدایا خودت میدانی که وقتی ما مشتاق دیدار پیغمبر(ص) میشدیم ،به این جوان نگاه میکردیم.این جوان آمد خدمت پدر، گفت: پدر جان !به من اجازه جهاد بده. درباره بسیاری از اصحاب، مخصوصاً جوانان، روایت شده که وقتی برای اجازه گرفتن نزدحضرت می آمدند، حضرت به نحوی تعلّل میکرد ولی وقتی که علی اکبر می آید و اجازه میدان میخواهد، حضرت فقط سرشان را پایین می‌اندازند.جوان روانه میدان شد. نوشته اند اباعبدالله علیه السلام چشمهایش حالت نیم خفته به خود گرفته بود؛ به او نظر کرد مانند نظر شخص ناامیدی که به جوان خودش نگاه می کند. ناامیدانه نگاهی به جوانش کرد،چند قدمی هم پشت سر او رفت. اینجا بود که گفت: خدایا!خودت گواه باش که جوانی به جنگ اینها میرود که از همه مردم به پیغمبر تو شبیه تر است.جمله‌ای هم به عمر سعد گفت،فریاد زد به طوری که عمر سعد فهمید:"یَابنَ سَعدٍ قَطَعَ اللّٰهُ رَحِمَکَ" خدا نسل تو را قطع کند که نسل مرا از این فرزند قطع کردی.اینطور بود که علی اکبر به میدان رفت...جناب علی اکبر با شهامت و از جان گذشتگی بی‌نظیری مبارزه کرد. ◾️کتاب 72 و 73. ◾️شب. ◾️شب 🌐 @bineshmotahar1542
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️السلام علیک یااباعبدالله▪️ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ◼️روز عاشورا می شود بنا بر یکی از دو روایت ابوالفضل می‌آید جلو عرض می کند برادر جان به من هم اجازه بفرمایید، این سینه من دیگر تنگ شده است، دیگر طاقت نمی آورم،می خواهم هر چه زودتر جان خودم را قربان شما کنم .فرمود: برادرم! حالا که می خواهی بروی، پس برو،بلکه بتوانی مقداری آب برای فرزندان من بیاوری. حالا ببینید چه منظره باشکوهی است، چقدر عظمت است،چقدر شجاعت است چقدر دلاوری است،چقدر انسانیت است، چقدرشرف است، چقدر معرفت است،چقدر فداکاری است! یک تنه خودش را به این جمعیت میزند. مجموعه کسانی را که دور این آب را گرفته بودند چهار هزار نفر نوشته اند.خودش را وارد شریعه فرات میکند.اسب خودش را داخل آب میبرد.این را همه نوشته‌اند:اول مَشکی را که همراه دارد پر از آب میکند و به دوش میگیرد. تشنه است،هوا گرم است،جنگیده است،همین طوری که سوار است تا زیر شکم اسب را آب گرفته است، دست میبرد زیر آب، مقداری آب با دو مشت خودش تا نزدیک لبهای مقدس می آورد.آنهایی که از دور ناظر بوده اند گفته اند اندکی تأمل کرد،بعد دیدیم آب نخورده بیرون آمد.آبها را روی آب ریخت.آنجا کسی ندانست که چرا ابوالفضل آب نیاشامید،اما وقتی بیرون آمد یک رجزی خواند که در این رجز مخاطب،خودش بود نه دیگران. ▪️کتاب 🌐 @bineshmotahar1542