eitaa logo
بینش‌ مطهر شهرستان‌های‌تهران
178 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
577 ویدیو
87 فایل
شعبه مرکز بینش مطهر در شهرستان های استان تهران (شهرستان های ورامین، قرچک، پیشوا، پاکدشت، شهریار، دماوند، واوان، اسلامشهر و ...) ارتباط با مدیریت کانال @sireh_shohada جهت ثبت نام در دوره ها و اطلاع از برنامه زمانی کلاسها ارتباط با @Seilsepour
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵 تحریف هدف امام حسین علیه السلام استاد مطهری: من نمیدانم کدام جانی یا جانیهایی جنایت را به شکل دیگری بر حسین بن علی وارد کردند و آن اینکه هدف حسین بن علی را مورد تحریف قرار دادند و همان چرندی را که مسیحیها در مورد مسیح گفتند درباره حسین گفتند که حسین کشته شد برای آنکه بار گناه امّت را به دوش بگیرد، برای اینکه ما گناه بکنیم و خیالمان راحت باشد، حسین کشته شدبرای اینکه گنهکار تا آن زمان کم بود، بیشتر بشود. ▪لذا بعد از این انحراف، چارهای نبود جز اینکه ما فقط صفحه سیاه و تاریک این حادثه را بخوانیم، فقط رثاء و مرثیه ببینیم. من نمیگویم آن صفحه تاریک را نباید دید بلکه باید آن را دید و خواند، اما این مرثیه همیشه باید مخلوط با حماسه باشد. اینکه گفتهاند رثای حسین بن علی باید همیشه زنده بماند، حقیقتی است و از خود پیغمبر گرفتهاند و ائمه اطهار نیز به آن توصیه کردهاند. ▪این رثاء و مصیبت نباید فراموش بشود، این ذکری، این یادآوری نباید فراموش بشود و باید اشک مردم را همیشه بگیرید، اما در رثای یک قهرمان. پس اول باید قهرمان بودنش برای شما مشخص بشود و بعد در رثای قهرمان بگریید، وگرنه رثای یک آدم نفله شده بیچاره بیدست و پای مظلوم که دیگر گریه ندارد، و گریه ملتی برای او معنی ندارد. در رثای قهرمان بگریید برای اینکه احساسات قهرمانی پیدا کنید، برای اینکه پرتوی از روح قهرمان در روح شما پیدا شود و شما هم تا اندازهای نسبت به حق و حقیقت غیرت پیدا کنید، شما هم عدالتخواه بشوید، شما هم با ظلم و ظالم نبرد کنید، شما هم آزادیخواه باشید، برای آزادی احترام قائل باشید، شما هم سرتان بشود که عزت نفس یعنی چه، شرف و انسانیت یعنی چه، کرامت یعنی چه. ▪ اگر ما صفحه نورانی تاریخ حسینی را خواندیم، آن وقت از جنبه رثائیاش میتوانیم استفاده کنیم وگرنه بیهوده است. خیال میکنیم حسین بن علی در آن دنیا منتظر است که مردم برایش دلسوزی کنند یا- العیاذباللَّه- حضرت زهرا علیه السلام بعد از هزار و سیصد سال، آنهم در جوار رحمت الهی منتظر است که چهار تا آدم فکسنی برای او گریه کنند تا تسلّی خاطر پیدا کند! ▪ حماسۀ حسینی، ج 1/ ص 21 و 22
هدایت شده از ص خ
استاد مرتضی مطهری: معاویه هنگام مردن سخت نگران وضع پسرش یزید بود و نصایحی به او کرد . گفت : تو برای بیعت گرفتن ، با عبدالله بن زبیر آنطور رفتار کن ، با عبدالله بن عمر آنطور رفتار کن ، با حسین بن علی علیه السلام اینگونه‏ رفتار کن . مخصوصا دستور داد با امام حسین ( علیه السلام ) با رفق و نرمی زیادی‏ رفتار کند . گفت : او فرزند پیغمبر است ، مکانت عظیمی در میان مسلمین‏ دارد ، و بترس از اینکه با حسین بن علی با خشونت رفتار کنی . معاویه‏ کاملا پیش بینی می‏کرد که اگر یزید با امام حسین با خشونت رفتار کند و دست خود را به خون او آلوده سازد ، دیگر نخواهد توانست خلافت کند و خلافت از خاندان ابوسفیان بیرون خواهد رفت . معاویه مرد بسیار زیرکی بود ، پیش بینی‏های او مانند پیش‏بینی‏های هر سیاستمدار دیگری غالبا خوب از آب درمی‏آمد . یعنی خوب می‏فهمید و خوب می‏توانست پیش بینی کند . برعکس ، یزید ، اولا جوان بود ، و ثانیا مردی بود که از اول در زی‏ بزرگزادگی و اشرافزادگی و شاهزادگی بزرگ شده بود ، با لهو و لعب انس‏ فراوانی داشت ، سیاست را واقعا درک نمی‏کرد ، غرور جوانی و ریاست‏ داشت ، غرور ثروت و شهوت... حماسه حسینی ج 2 _ ص 19 .
هدایت شده از ص خ
انتظار فرج انسان را به صورت سربازی در می آورد که مطمئن است فرضا خودش از میان برود، ایده اش و هدفش قطعا در آینده پیروز است. یادداشت های استاد مطهری، ج 9، ص 395
هدایت شده از ص خ
پیشوایان دین از زمان پیغمبر اکرم و زمان ائمه اطهار دستور اکید و بلیغ داده‌اند که باید نام حسین بن على زنده بماند، باید مصیبت حسین بن على هر سال تجدید بشود، چرا؟ بحث در این «چرا» است. این چه دستورى است در اسلام؟ چرا این همه ائمه دین به این موضوع اهتمام داشتند؟ چرا براى زیارت حسین بن على این همه اهتمام و ترغیب است، این همه تشویق است؟ ما باید به این «چرا» دقت کنیم. ممکن است کسى بگوید: «این براى این است که تسلى خاطرى براى حضرت زهرا باشد.» آیا این حرف مسخره نیست که بعد از هزار و چهار صد سال، هنوز حضرت زهرا احتیاج به تسلیت داشته باشد؟ در صورتى که به نصّ خود امام حسین و به حکم ضرورت دین، بعد از شهادت امام حسین دیگر امام حسین و حضرت زهرا نزد یکدیگر هستند. این چه حرفى است؟! مگر حضرت زهرا بچه است که بعد از هزار و چهار صد سال هنوز هم دائماً به سر خودش بزند، گریه کند، بعد ما برویم به ایشان سرسلامتى بدهیم! این حرفها دین را خراب مى‌کند. حسین مکتب عملى در اسلام تأسیس کرد. حسین علیه السلام نمونه عملى قیام‌هاى اصلاحى است. خواستند مکتب حسین زنده بماند، خواستند حسین سالى یک بار با آن نداهاى شیرین و عالى و حماسه انگیزش ظهور پیدا کند، فریاد کند: «أَ لا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لا یُعْمَلُ بِهِ وَ الْباطِلَ لا یُتَناهى عَنْهُ لِیَرْغَبِ الْمُؤْمِنُ فى لِقاءِ اللَّهِ مُحِقّاً» خواستند «الْمَوْتُ اوْلى مِنْ رُکوبِ الْعارِ» (مرگ از زندگى ننگین بهتر است) براى همیشه زنده بماند. خواستند «لا ارَى الْمَوْتَ الّا سَعادَةً وَ الْحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ الّا بَرَماً» براى همیشه زنده بماند. زندگى با ستمکاران براى من خستگى‌آور است؛ مرگ در نظر من جز سعادت چیزى نیست. خواستند آن جمله‌هاى دیگر حسین: «خُطَّ الْمَوْتُ عَلى وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقَلادَةِ عَلى جِیدِ الْفَتاةِ» زنده بماند، «هَیْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ» زنده بماند. 📚 استاد شهید مطهری، حماسه حسینی، ج 1 ص 78
هدایت شده از ص خ
دو نقطه ضعف در مجالس عزادارى! یکى از نقاط ضعف این است که معمولًا، هم صاحبان مجالس و هم مستمعین آن چیزى را که مى‌خواهند ازدحام جمعیت است. اگر جمعیت ازدحام بکند راضى است، اگر جمعیت ازدحام نکند راضى نیست. این، نقطه ضعف است. این جلسات که براى این نیست که جمعیت ازدحام بکند یا نه! مگر ما مى‌خواهیم سان بدهیم؟ مگر ما مى‌خواهیم رژه برویم؟ هدف چیز دیگرى است. هدف آشنا شدن با حقایق و مبارزه کردن با تحریفات است. گوینده در مقابل این نقطه ضعف قرار مى‌گیرد، چه بکند؟ اگر بخواهد با این نقطه ضعف مبارزه کند، حقایق را به مردم بگوید، با تحریفات مبارزه کند، با هدف صاحب مجلس و هدف مستمعین که از جمع شدن دور یکدیگر و از شلوغ شدن و از اینکه خودشان را با هم زیاد ببینند خوششان مى‌آید، جور درنمى‌آید. و اما اگر بخواهد از این نقطه ضعف استفاده کند، فقط در این فکر است که ما چه کار بکنیم که جمعیت بیشتر جمع بشود. اینجاست که یک عالم سر دوراهى قرار مى‌گیرد: از این نقطه ضعف استفاده کنم، بهره‌بردارى کنم، به عبارت دیگر روى دوش این جمعیت سوار بشوم، حالا که اینها این قدر احمق و نادان هستند و چنین نقطه ضعفى دارند، من هم از همین نقطه ضعف استفاده کنم؟ یا على‌رغم این نقطه ضعف، من با آن مبارزه کنم، بروم دنبال حقیقت، چه کار دارم به اینکه اجتماع مى‌شود یا اجتماع نمى‌شود . نقطه ضعف دوم عوام الناس در مجالس عزادارى این مسأله شور و واویلا بپا شدن است. باید منبرى حتماً در آخر ذکر مصیبت کند و در این ذکر مصیبت هم نه تنها مردم اشک بریزند، اشک بریزند قبول نیست، باید مجلس از جا کنده بشود، باید شور و واویلا بپا بشود! من نمى‌گویم مجلس از جا کنده نشود، من مى‌گویم این نباید هدف باشد. من مى‌گویم اگر کسى در آن مسیر صحیح با بیان حقایق و واقعیات بدون آنکه یک روضه دروغى بخواند، بدون اینکه جعلى بکند، بدون اینکه تحریفى بکند، بدون اینکه براى امام حسین اصحابى بسازد که در تاریخ نبوده و خود امام حسین آنها را نمى‌شناسد چون وجود نداشته‌اند، بدون آنکه براى امام حسین فرزندانى ذکر کند که چنین فرزندانى در دنیا وجود نداشته‌اند، بدون اینکه براى امام حسین دشمنانى در کربلا با نام و نشان بسازد، که اصلًا چنین کسانى وجود نداشته‌اند، اگر اشکى از روى صداقت و حقیقت ریخت، شور و واویلا هم بپاشد، مجلس هم کربلا شد، بسیار خوب؛ ولى وقتى که نبود، آن وقت ما باید با امام حسین بجنگیم، دشمنى کنیم؟ دروغ ببندیم؟ دروغ بگوییم؟! 📚 استاد شهید مطهری، حماسه حسینی، ج 1 ص 115 (با تلخیص)
هدایت شده از ص خ
... در آخر الزمان، مردم ریاکارى پیدا مى‌شوند که دائماً آیه قرآن و دعا مى‌خوانند «وَ یَتَنَسَّکونَ» اظهار مقدس‌مآبى مى‌کنند «حُدَثاءُ سُفَهاءُ» یک مردم تازه به دوران رسیده‌ای هستند. تنها چیزى که این مقدس‌مآبها به آن اعتنا ندارند، امر به معروف و نهى از منکر است. «لا یوجِبونَ أَمْراً بِمَعْروفٍ وَ لا نَهْیاً عَنْ مُنْکَرٍ الّا اذا أَمِنُوا الضَّرَرَ» اینها تا مطمئن نشوند که امر به معروف و نهى از منکر کوچکترین ضررى به ایشان نمى‌زند، به آن تن نمى‌دهند. «یَطْلُبونَ لِانْفُسِهِمُ الرُّخَصَ وَ الْمَعاذیرَ» دائم دنبال این هستند که یک راه فرارى براى امر به معروف و نهى از منکر پیدا کنند، یک عذرى بتراشند که خوب، دیگر نمى‌شود، دیگر ممکن نیست. «یُقْبِلونَ عَلى الصَّلاةِ وَ الصِّیامِ وَ ما لا کلِّفُهُمْ فى نَفْسٍ وَ لا مالٍ» دنبال آن عبادتهایى هستند که نه به جان، نه به مال و نه به حیثیتشان ضرر مى‌زند (مثل نماز و روزه) اما اگر وظیفه‌اى ضررى به جایى مى‌زند، دیگر آن را قبول ندارند. تا آنجا که مى‌فرماید اگر نماز هم به کار یا حیثیت یا جانشان ضرر مى‌زد، آن را رها مى‌کردند: «کَما رَفَضوا اسْمَى الْفَرائِضِ وَ اشْرَفَها» همان‌طور که عالى‌ترین و شریف‌ترین فریضه‌ها را رها کردند، نماز را هم رها مى‌کردند. آن عالى‌ترین و شریف‌ترین فریضه‌ها کدام است؟ «انَّ الْامْرَ بِالْمَعْروفِ وَ النَّهْی عَنِ الْمُنْکَرِ فَریضَةٌ بِها تُقامُ الْفَرائِضُ» [امر به معروف و نهى از منکر] فریضه بزرگى است که سایر فرایض به وسیله آن بپا مى‌شود. باید امر به معروف و نهى از منکر باشد تا نمازى باشد، تا زکاتى باشد، تا حجّى باشد، تا خمسى باشد، تا معاملاتى باشد، تا قانونى باشد، تا اخلاقى باشد.... 📚 استاد شهید مطهری، حماسه حسینی، ج 1، ص 289
هدایت شده از ص خ
انسان نه تنها باید در مقابل حقیقت جحود و استنکار نداشته باشد، بى‌طرف هم نمى‌تواند باشد، باید از حق دفاع کند. مردم کوفه مى‌دانستند که حق با حسین بن على (ع) است و این معنى را اعتراف هم کرده بودند ولى در حمایت از حق و دفاع از آن کوتاهى کردند، ثبات قدم نشان ندادند و استقامت نورزیدند. در حقیقت، حمایت نکردن از حق، جحود عملى آن است. حضرت زینب (سلام اللّه علیها) در خطبه معروف خویش براى کوفیان، آنها را به کوتاهى در حمایت از حق و به ظلم و جنایت بر آن نکوهش مى‌کند. فرمود: یا اهل الکوفة، یا اهل الختل و الغدر و الخذل، أ تبکون؟ الا فلا رقأت العبرة، و لا هدأت الزّفرة، انّما مثلکم کمثل الّتى نقضت غزلها من بعد قوّة انکاثا «اى اهل کوفه، اى دغلبازان فریبکار بى‌وفا، آیا گریه مى‌کنید؟! پس اشک شما نخشکد و ناله‌تان خاموش نگردد. مثل شما همچون آن زن احمق است که پنبه‌هایى را مى‌رشت و نخ مى‌ساخت، دوباره آنچه را که رشته بود پنبه مى‌کرد و آنچه را که بافته بود باز مى‌کرد.» استاد شهید مطهری، عدل الهی، ص 276
هدایت شده از ثاقب۱۸_ کل بینش پژوهان
بسم الله الرحمن الرحیم ثبت نام مرحله دوم دوره بینش مطهرکشوری ( ویژه افرادی که مرحله اول را گذرانده اند یا در حال گذراندن هستند) از طریق سایت بینش مطهر Bineshemotahar.ir امکان پذیر است
🕋◾🕋◾🕋◾🕋◾🕋◾ ♣ نمونه هایی از موارد سادگی در زندگی پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلم 🔹در مجالس همه به صورت حلقه ای و دایره وار می نشستند که بالا و پایین نداشته باشد. قرآن در سوره مبارکه مجادله آیه 11می فرماید : در مجالس جاها را باز کنید؛ یعنی مقیّد نباشید که یک نقطه معین را اشغال کرده باشید. 🔸 کسی نباید پشت سر پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم راه می رفت. 🔹 اگر سواره بودند اجازه نمی دادند کسی پیاده برود. اگر ممکن بود دو نفره می نشستند. 🔸 مخیر کردن همسرانشان به طلاق و یا رضایت ایشان به زندگی ساده. یکی از اصول زندگی آن حضرت پرهیز از تکلف بود. شک نیست که زندگی، اصولی و حدودی دارد و باید آن اصول و حدود را رعایت کرد. اگر بر زندگی اصول و حدود حکومت نکند، به زندگی جنگلی تبدیل می شود. قرآن کریم مخصوصاً به این نکته تصریح می کند که حدود الهی را محترم بشمارید و از آنها تجاوز نکنید. بزرگان بشریت آنهایی هستند که در درجه اول اصولی داشته اند که آن اصول را محترم می شمرده اند. 3⃣ پرهیز از تکلف یعنی خود را به سختی و رنج انداختن. خیلی فرق است بین اصول زندگی و بین یک سلسله قیود و تکلّفات و عادات بی دلیل که در میان مردم پیدا می شود و زندگی را بر آنها دشوار و ناگوار می سازد. ✅ اصول زندگی موجب گشایش و آسایش و رفاه است، ولی قیود و تکلّفات موجب سنگین باری و ناراحتی است. ✅ بطور کلی مقید شدن به زندگی متکلّفانه اولاً، ناشی از کوچکی و حقارت روح و نداشتن شخصیت است و ثانیاً، ناسازگار با کار و فعالیت و مثبت بودن، می باشد. ✳ روزی امام صادق علیه السّلام خواست به حمام برود. حمامی اجازه خواست که حمام را برای امام خلوت کند و در وقتی که حمام هست کسی دیگر را راه ندهند. امام اجازه نداد و فرمود : "مؤمن سبکبارتر و بی تکلّف تر از اینهاست." 4⃣ نرمی در عین صلابت ایشان در مورد مسائل فردی و شخصی نرم و ملایم و با گذشت بودند؛ اما در مسائل عمومی، آنجا که حریم قانون بود، سختی و صلابت نشان می داد دیگر هیچ گونه مسامحه و گذشتی نمی فرمود. 5⃣ مهربانی با زیر دستان نسبت به خدمتکاران و بردگان فوق العاده مهربان بود. و توصیه می فرمود با آنها مانند برادران خود رفتار کنید، کار طاقت فرسا به آنها تحمیل مکنید، خودتان در کارها به آنها کمک کنید. 6⃣ تنفر از بیکاری و بطالت از کسالت و بی نشاطی و بیکاری بیزار بود و مسلمانان را به کار کردن و کسب روزی حلال تشویق می کردند و می فرمودند : " عبادت هفتاد جزءدارد و بهترین جزء آن کسب حلال است." 🔸 کافی. ج 5، ص 78 7⃣ مشورت با این حال که بهتر از همه می دانست ولی باز هم در مورد مسائلی که از طرف خدا دستور نرسیده بود مشورت می کرد و نظر آنها را محترم می شمرد. 8⃣ نظم و انظباط نظم و انظباط در کارهایش مشاهده می شد و اوقات خود را تقسیم می کرد. 9⃣ ظرفیت شنیدن انتقاد و تنفر از چاپلوسی ایشان گاهی با اعتراضات برخی یاران مواجه می شد. اما بدون آنکه درشتی کند نظرشان را به آنچه خود تصمیم گرفته بود جلب و موافق می کرد و از شنیدن مداحی و چاپلوسی بیزار بود و می فرمود : " بر چهره. مداحان و چاپلوسان خاک بپاشید. 🔹بحارالانوار، ج 73، ص 294. 🔟 اراده و استقامت اراده و استقامت ایشان بی نظیر بود؛ از او به یارانش هم سرایت کرده بود. او در تاریخ مکرّر در شرایطی قرار گرفت که امیدها از همه جا قطع شد ولی حتی یک لحظه هم تصور شکست در مخیله ایشان راه پیدا نکرد. 1⃣1⃣ عبادت با وجود مشغله زیاد در روز از عبادت شب غافل نمی شدند و عبادات فردی را طول می دادند و عبادات اجتماعی و جماعت را به اختصار انجام می داد. 📖 سیره نبوی استاد شهید مرتضی مطهری (ره)
💦✨💦✨💦✨💦✨💦✨💦✨ 💦✨ یکی دیگر از مسائل سیره نبوی که باید الگو گیری شود، کیفیت استخدام وسیله است. هر فرد مسلمان علاوه بر اینکه باید در اهدافش مسلمان باشد. باید در انتخاب راه و وسیله و رسیدن به هدف هم مسلمان باشد. اگر هدف انسان فقط خواب و خوراک و لذات نفسانی و تن آسایی باشد نه تنها هدفش اسلامی نیست، بلکه انسانی هم نیست. فرد مسلمان باید فقط رضای خدا را در اهداف و استخدام وسیله در نظر بگیرد. پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم و اهل بیت علیه السّلام برای اهداف متعالی از چه وسیله ای و چگونه استفاده می کردند؟ به عبارت دیگر کیفیت استخدام وسیله : 1⃣ جبهه حق ⬅ هدف وسیله را توجیه نمی کند. ⬅ جزء اصول بسیار مهم تربیتی است که انسان را تربیت می کند، استعدادهای بالقوّه را به باالفعل تبدیل می کند، مقام انسان کامل یعنی انسانی که حوادث روی او اثر نمی گذارد. یکی از بهترین راهها که ائمه پیشنهاد می کنند، این است که کلاً باب توجیه، دروغ، تهمت را ببندید. اگر انسان واقعاً مسلمان باشد تمام هدف ها در یک کلمه خلاصه می شود و آن خداست و رضای حق. خداوند از ما می خواهد مظهر صدق، صلح، عدالت و رحمت خدا شویم. مداومت بر صدق ما را صادق می کند. خداوند از ما می خواهد صالح باشیم افعال مداوم عمل من را رقم می زند، در اثر تداوم بر عمل صالح ما صالح می شویم. ✅ برای هدف مقدٌس باید از وسیله مقدّس استفاده کرد، نه از وسیله نامقدّس و پلید. 2⃣ جبهه باطل ⬅ هدف وسیله را توجیه می کند. یعنی با یک وسیله ی نامشروع بخواهی به هدف عالی برسی ولی با مأنوس شدن با آن امر نامشروع دیگر گناه عادی می شود و قبح آن می ریزد. تمام گناهان از جایی شروع می شود که باب توجیه باز می شود. به میزانی که توجیه در زندگی ما زیاد شود تأخیر در تربیت ایجاد می شود. 🔴 یکی از علت های برتری جبهه باطل این است که توجه به این قضیه ندارد و برایشان هدف وسیله را توجیه می کند. جبهه باطل از تمام وسیله ها استفاده می کند تا به هدفش برسد. معمولاً استفاده از وسیله بد نتیجه بد خواهد داشت. ولی در جبهه حق این طور نیست. مثلاً وقتی پسر پیامبر صلی اللّه علیه و آله وسلّم فوت کرد. ماه گرفتگی پدید آمد و همه گفتند به خاطر مرگ پسر پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم ماه هم ناراحت شده (جهل مردم) ولی پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم حقیقت را آشکار کردند و فرمودند : این یک پدیده طبیعی است و ربطی به مرگ پسر من ندارد. در صورتی که همین قضیه شاید برای اسلام بسیار کار آمد می شد و باعث می شد تعداد زیادی مسلمان شوند ولی ایشان از جهل مردم استفاده نکردند. هرگز انبیاء در سیره و روش خودشان، برای رسیدن به حق از باطل استفاده نمی کردند، برای رسیدن به حق هم از خود حق استفاده می کردند. ✅ بسیاری از افراد در جامعه یا در زبان به اینکه " هدف وسیله را توجیه می کند " اعتقاد دارند و یا بدتر از آن اگر چه آن را با زبان رد می کنند، ولی در عمل آن را مرتکب می شوند. آن قدر درگیر توجیهات کارهای خود می شوند که گویا کار دیگری برای انجام دادن وجود ندارد! 🔰سیره نبوی استاد مطهری (ره 💦✨ 💦✨ 💦✨💦✨💦✨💦✨💦✨
بسم الله الرحمن الرحيم آغاز مرحله دوم در سراسر کشور 《تربیت معلم و مربی◇ استخدامی، انتخاب مدرس و پژوهشگر◇》 برای ثبت نام ابتدا به سایت بینش مطهر وارد شده ثبت نام سایتی را بدون واریز وجهی انجام داده سپس ثبت نام قطعی را در شعبه استانی انجام دهید 💻سایت بینش مطهر https://bineshemotahar.ir/ 👤دبیرخانه ۱۵_خرداد قشقایی 09127914370 👥ارتباط با ادمین در ایتا @sireh_shohada 👇👇👇👇👇👇👇 کانال ۱۵_خرداد @bineshmotahar1542