eitaa logo
بیسیمچی
1.8هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
622 فایل
سلام علیکم این کانال بمنظور ارتباط معنوی،فرهنگی ،تبلیغی و مذهبی با فرهیختگان تشکیل شده استbabaii@
مشاهده در ایتا
دانلود
پیامها و نکات برخی از آیات جزء بیست و هشتم قرآن کریم : آيه 18 سوره حشر يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ‏ ترجمه اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! از خداوند پروا كنید و هر كس به آن چه براى فرداى (قیامت) خود فرستاده است، بنگرد. باز هم از خدا پروا كنید كه خداوند به آنچه انجام مى‏دهید، به خوبى آگاه است. نکته ها فرمان تقوا در این آیه تكرار و تأكید شده است كه علاوه بر تأكید، مى‏تواند معانى متعدّدى داشته باشد، از جمله: 1. تقواى اول مربوط به اصل كار و تقواى دوم مربوط به كیفیّت آن باشد. 2. تقواى اول مربوط به انجام كار خیر و تقواى دوم مربوط به ترك محرمات باشد. 3. و شاید تقواى اول مربوط به توبه از گذشته و تقواى دوم مربوط به ذخیره آینده باشد. در روایات مى‏خوانیم: با نیمى از یك دانه خرما، یا اگر ندارید با سخنان خوب، دل‏هایى را شاد كنید تا در قیامت كه خداوند مى‏پرسد: من به تو چشم و گوش و... دادم چه ذخیره‏اى فرستادى، شرمنده نباشید. زیرا در آن روز بعضى به هر سو مى‏نگرند، ولى ذخیره‏اى كه وسیله نجاتشان باشد از پیش نفرستاده‏اند.(53)53) تفسیر نورالثقلین. پيام ها 1- ایمان، زمینه تقوا و شرط ثمر بخشى ایمان، داشتن تقوا است. «یا أیّها الّذین آمنوا اتّقوا» 2- به امید كار خیر وارثان نباشیم، هركس به فكر قیامت خود باشد. «ولتنظر نفس ما قدّمت لغد» 3- در آنچه به عنوان عمل صالح ذخیره مى‏كنیم، دقّت كنیم. «ولتنظر نفس ماقدّمت» 4- محاسبه نفس لازم است. «و لتنظر نفس» (اگر امروز دقّت نكنیم، دقّت فردا سبب شرمندگى خواهد بود. «یوم ینظر المرء ما قدّمت یداه و یقول الكافر یا لیتنى كنت ترابا»(54)) 5 - قیامت، نزدیك است. «لغد» (چنانكه در جاى دیگر نیز مى‏فرماید: «انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا»(55)) 6- آینده‏نگرى و عاقبت‏اندیشى، لازمه‏ى ایمان است. «ما قدّمت لغد» 7- تقوا، زمینه محاسبه نفس و محاسبه نفس، سبب رشد و تقویت تقوا است. («و لتنظر نفس» میان دو «اتّقوا اللّه» قرار گرفته است). 8 - هیچ كس در هیچ مرحله‏اى خود را ایمن نداند. «یا أیّها الّذین آمنوا اتقوا اللّه... و اتقوا اللّه» 9- ایمان به خبیر بودن خداوند، عامل تقوا است. «واتقوا اللّه... ان اللّه خبیر»54) نبأ، 40. 55) معارج، 6.
آيه 8 سوره جمعه قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِى تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاَقِيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى‏ عَالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ترجمه (اى پیامبر!) بگو: همانا مرگى را كه از آن فرار مى‏كنید قطعاً ملاقات كننده شما است، سرانجام به نزد آن كه به غیب و شهود آگاه است، برگردانده مى‏شوید، پس او شما را به آنچه انجام داده‏اید خبر خواهد داد. نکته ها انسان‏ها براى فرار از مرگ، هزاران تدبیر مى‏اندیشند، ولى چه سود؟ از جبهه جنگ فرار مى‏كنند، اما خداوند مى‏فرماید: هرگز این فرار جلوى قتل یا مرگ شما را نخواهد گرفت. «قل لن ینفعكم الفرار»(59) خانه‏هاى بسیار محكم مى‏سازند، ولى باز هم مرگ به سراغشان مى‏آید. «اینما تكونوا یدرككم الموت و لو كنتم فى بروجٍ مشیّدة»(60) آرى، در دنیا نمى‏توان از مرگ فرار كرد همان گونه كه در آخرت نمى‏توان از قهر و كیفر الهى فرار كرد. «یقول الانسان یومئذٍ این المفرّ»(61) ایمان و باور به این كه در قیامت دوباره زنده شده و حضور خواهیم یافت و جرم‏ها كشف خواهد شد، بهترین عامل براى رعایت تقوا در دنیا است. «فینبّئكم»59) احزاب، 16. 60) نساء، 78. 61) قیامت، 10. پيام ها 1- اراده خداوند بر اراده انسان غالب است. «تفرّون... ملاقیكم» 2- بین مرگ و قیامت، فاصله زیادى است. «فانّه ملاقیكم ثمّ تردّون» («ثمّ» براى تأخیر به كار مى‏رود.) 3- علم خداوند نسبت به حاضر و غایب و ظاهر و باطن یكسان است. «عالم الغیب و الشهادة» 4- مجرم باید ابتدا از جرم خود آگاه شود، سپس به كیفر برسد. «فینبّئكم بما كنتم تعملون»
آيه 9 سوره جمعه يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا نُودِىَ لِلصَّلاةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْاْ إِلَى‏ ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُواْ الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ترجمه اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! آنگاه كه براى نماز روز جمعه ندا داده شد، پس به سوى یاد خدا (نماز) شتاب كنید و داد و ستد را رها كنید كه این براى شما بهتر است، اگر بدانید. پيام ها 1- براى دعوت مردم به عبادت باید بسترسازى كرد. (در ابتداى سوره قبل از دستور به شركت در نماز جمعه، سخن از تسبیح موجودات است.) «یسبّح للّه... فاسعوا الى ذكر اللّه» 2- براى دعوت مردم، آنان را با احترام و نام نیك یاد كنیم. «یا ایّها الّذین آمنوا» 3- حضور در نماز جمعه، نشانه ایمان است. «یا ایّها الّذین آمنوا اذا نودى للصّلاة...» 4- نماز، مایه‏ى ذكر خدا است. «اذا نودى للصّلاة... فاسعوا الى ذكر اللّه» 5 - براى حضور در نماز جمعه، شتاب كنید. «للصّلاة من یوم الجمعة فاسعوا» 6- براى حضور در نماز جمعه، باید موانع موجود را برطرف كرد. «و ذروا البیع» (رها كردن كسب و كار و تجارت از باب نمونه است وگرنه همه كارها را باید در هنگام نماز، رها كرد و در نماز جمعه حضور یافت.) 7- خداوند كه فرمان ترك تجارت مى‏دهد، آن را با وعده‏هاى حق جبران مى‏كند. «ذلكم خیر لكم ان كنتم تعلمون» 8 - نشانه علم واقعى، انتخاب بهترین‏ها در هر زمان است. «ذلكم خیر لكم ان كنتم تعلمون» 9- در تربیت دینى، هم تشویق لازم است، «یا ایّها الّذین آمنوا» هم فرمان لازم است، «فاسعوا الى ذكر اللّه» هم نهى لازم است، «ذروا البیع» هم استدلال لازم است. «ذلكم خیر لكم» آيه 6 تحریم يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قُواْ أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلاَئِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَّا يَعْصُونَ اللَّهَ مَآ أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ‏ ترجمه اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! خود و خانواده خود را از آتشى كه هیزم آن مردمان (گنهكار) و سنگ‏ها هستند، حفظ كنید. آتشى كه بر آن فرشتگانى درشت خو و سخت گیر نگهبانند و خدا را در آنچه فرمانشان دهد، نافرمانى نكنند و آنچه را فرمان یابند انجام دهند. نکته ها «وَقُود» به معناى ماده اشتعال زاست، همچون نفت و زغال سنگ. لذا برخى مفسّران، مراد از «الحجارة» را مواردى همچون زغال‏سنگ دانسته‏اند. در حدیث مى‏خوانیم: سنگ آتش‏زا، همان كبریت و گوگرد است.(3) در روایات آمده است كه جوانى با شنیدن این آیه بر زمین افتاد و پیامبر اكرم‏صلى الله علیه وآله به او وعده بهشت داد و فرمود: «ذلك لمن خاف مقامى و خاف وعید»(4) بهشت مخصوص كسانى است كه از مقام من پروا داشته و از وعده‏هاى عذاب من بترسند. در روایات مى‏خوانیم كه شیوه حفظ بستگان از آتش دوزخ، امر به معروف و نهى از منكر آنان است كه اگر قبول كردند، آنان را از آتش حفظ كرده‏اى و اگر نپذیرفتند، تو به وظیفه‏ات عمل كرده‏اى. «ان اطاعوك كنت قد وقیتهم و ان عصوك قد قضیت ما علیك»(5) در روایتى مى‏خوانیم: «رحم اللّه رجلاً قال یا اهلاه! صلاتَكم صیامَكم زكاتَكم مسكینكم یتیمكم جیرانكم»(6) رحمت خدا بر كسى‏كه به خانواده‏اش هشدار دهد كه مراقب نماز و روزه و زكات و فقرا و ایتام و همسایگانتان باشید. شاید «وقودها النّاس»، اشاره به تجسّم عمل انسان در قیامت باشد كه خصلت‏ها و اعمال زشت او در دنیا، در آن روز آتش‏گیره مى‏شود.
مسئولیّت انسان در برابر خانواده‏ در آیات متعدّدى از قرآن به رسالت انسان در برابر خانواده‏اش اشاره شده است، از جمله: «قوا انفسكم و اهلیكم ناراً»(7) «و أمر اهلك بالصّلاة و اصطبر علیها»(8) اهل خود را به نماز فرمان ده و بر آن پایدارى كن. «و انذر عشیرتك الاقربین»(9) نزدیك‏ترین بستگانت را هشدار ده. «یا بنىّ اقم الصّلاة و أمر بالمعروف»(10) فرزندم! نماز به پا دار و امر به معروف كن. «قل لازواجك و بناتك و نساء المؤمنین»(11) اى پیامبر! به زنان و دختران خود و سپس زنان مؤمنان بگو... «ان الخاسرین الّذین خسروا انفسهم و اهلیهم یوم القیامة»(12) زیانكاران واقعى كسانى هستند كه خود و خانواده‏شان در قیامت باخته‏اند. «انّا كنّا قبا فى اهلنا مشفقین»(13) مردان خدا در مورد خانواده دغدغه دارند و بى‏تفاوت نیستند. «و كان یأمر اهله بالصلاة»(14) پیامبر، همواره خانواده‏اش را به نماز سفارش مى‏كرد. در روایات نیز توجّه بسیارى به این موضوع شده كه چند نمونه‏اى ذكر مى‏شود: امام على علیه السلام مى‏فرماید: «علّموا انفسكم و اهلیكم الخیر و ادّبوهم»(15) به خود و خانواده‏تان خیر بیاموزید و آنان را ادب كنید. پیامبر اكرم‏صلى الله علیه وآله فرمودند: «كلّكم راع و كلكم مسئول عن رعیّته... الرجل راع على اهل بیته... فالمرئة راعیة على اهل بیت بعلها و ولده»(16) همه شما نسبت به زیر دست خود مسئول هستید. مرد، مسئول خانواده‏اش، زن مسئول شوهر و فرزندش است. پیامبر اسلام‏صلى الله علیه وآله مى‏فرماید: «مرّوا صبیانكم بالصلاة اذا بلغوا سبع سنین واضربوهم على تركها اذا بلغوا تسعاً و فرقوا بینهم فى المضاجع اذا بلغوا عشرا»(17) همین كه فرزندتان به هفت سالگى رسید، آنان را به نماز فرمان دهید و همین كه نه ساله شدند، سخت‏گیرى تا مرز تنبیه بدنى مانعى ندارد و بستر و رختخواب آنان را در ده سالگى جدا كنید. قرآن در سوره مدّثر، تعداد فرشتگان دوزخ را نوزده نفر مى‏داند: «علیها تسعة عشر»(18) و شاید وصف «غلاظ شداد» در این آیه (6 تحریم)، حالات همان نوزده فرشته باشد. شاید مراد از «لا یعصون اللّه ما امرهم»، همان فرمان خداوند نسبت به گرفتن و بستن و در آتش انداختن دوزخیان باشد كه در جاى دیگر مى‏خوانیم. «خذوه فغلّوه ثمّ الجحیم صلّوه»(19) و یا«خذوه فاعتلوه الى سواء الجحیم ثم صبّوا فوق رأسه من عذاب الحمیم»(20) چون در میان فرشتگان نیز سلسله مراتب وجود دارد، «و ما منا الا له مقام معلوم»(21) شاید مراد از «یفعلون ما یُؤمرون» همان فرمان‏هایى باشد كه فرشتگان برتر به فرشتگان تحت امر خود مى‏دهند، آنان نیز بدون چون و چرا اطاعت مى‏كنند. هم خودتان را حفظ كنید، «قوا انفسكم» و هم از خداوند بخواهید شما را حفظ كند. «ربّنا... قنا عذاب النار»(22)3) بحار، ج 17، ص 364. 4) ابراهیم، 14. 5) تفسیر نور الثقلین. 6) تفسیر مراغى. 7) تحریم، 6. 8) طه، 132. 9) شعراء، 214. 10) لقمان، 17. 11) احزاب، 59. 12) زمر، 15. 13) طور، 26. 14) مریم، 55. 15) تفسیر مراغى. 16) مجموعه ورّام، ج 1، ص 6. 17) بحار، ج 85، ص 134. 18) مدّثر، 30. 19) حاقّه، 30 - 31. 20) دخان، 47 - 48. 21) صافات، 164. 22) بقره، 201.
پيام ها 1- ایمان داشتن كافى نیست، حفظ آن از خطرات و آسیب‏ها مهم است. پس باید مراقبت كرد. «یا ایّها الّذین آمنوا قوا انفسكم» 2- اولین گام در اصلاحات، اصلاح خود و بستگان و سپس اصلاح جامعه است. در این آیه، اصلاح خود و بستگان و سپس در آیه نهم، اصلاح جامعه از طریق جهاد با كفّار و منافقان آمده است. «قوا انفسكم و اهلیكم» 3- ایمان به معاد و دوزخ، نقش مهمى در ایجاد تقوا و اصلاح خود و دیگران دارد. «قوا انفسكم و اهلیكم نارا وقودها الناس و الحجارة» 4- تربیت دینى فرزندان، بر عهده مدیر خانواده است. «قوا انفسكم و اهلیكم ناراً» 5 - نفس انسان، سركش است و نیاز به حفاظت دارد. «قوا انفسكم» 6- اولى‏ترین فرد به حفظ انسان، خود انسان است. «قوا انفسكم» 7- تا زنجیر از پاى خود باز نكنیم، نمى‏توانیم دیگران را آزاد كنیم. خودسازى شرط موفقیّت در ساختن خانواده و جامعه است. «قوا انفسكم و اهلیكم» 8 - كیفر رها كردن خانواده و نزدیكان، هیزم آتش دوزخ شدن است. «وقودها الناس و الحجارة» 9- كسانى كه در دنیا سنگدل باشند، «فهى كالحجارة او اشدّ قسوة»(23) در آن روز نیز در ردیف سنگ قرار مى‏گیرند. «وقودها الناس و الحجارة» 10- در مدیریّت، مسئول هر كار باید با آن كار سنخیّت داشته باشد. اگر مسئول دوزخ، غلاظ و شداد نباشد، یا خودش اذیّت مى‏شود و یا به رسالت خود درست عمل نمى‏كند. «علیها ملائكة غلاظ شداد» 11- گرچه انسانِ معصیت كار به دوزخ مى‏رود، امّا فرشتگان دوزخ، در عذاب كردن او معصیت خدا را نخواهند كرد. «لا یعصون اللّه ما امرهم» 12- فرشتگان، نه دستورات گذشته را تمرّد كرده و مى‏كنند، «ما امرهم» نه دستوراتى كه بعداً به آنان داده مى‏شود. «ما یؤمرون» 23) بقره، 74. آيه8 تحریم يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ تُوبُواْ إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحاً عَسَى‏ رَبُّكُمْ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يَوْمَ لَا يُخْزِى اللَّهُ النَّبِىَّ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى‏ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَآ أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَآ إِنَّكَ عَلَى‏ كُلِ‏ّ شَىْ‏ءٍ قَدِيرٌ ترجمه اى كسانى كه ایمان آوردید! به درگاه خدا توبه كنید، توبه‏اى خالصانه. امید است كه پروردگارتان بدى‏هاى شما را بپوشاند و شما را به بهشت‏هایى كه نهرها از زیر آنها جارى است وارد كند. روزى كه خداوند، پیامبر و كسانى را كه به او ایمان آورده‏اند خوار نكند، نورشان پیشاپیش آنها واز سوى راستشان مى‏شتابد، مى‏گویند: پروردگارا! نور ما را كامل كن و ما را بیامرز، همانا تو بر هر چیز توانایى. نکته ها «نَصوح» از «نُصح» به معناى خلوص و صدق است و گاهى به معناى محكمى نیز آمده است. در تفاسیر براى توبه نصوح مواردى آمده است، از قبیل: پشیمانى، استغفار، ترك گناه و تصمیم بر ترك در آینده، ترس از پذیرفته نشدن، گناه را در برابر خود دیدن و شرمنده شدن، گریه، كم سخن گفتن و كم خوردن و كم خوابیدن، پرداخت حقوق مردم و... بهتر است به سراغ روایات برویم. اگر مغرور شویم و بگوییم كه توبه ما صد در صد پذیرفته مى‏شود، راه را براى انجام یا تكرار خلاف هموار كرده‏ایم و لذا ضمن امیدوار بودن، نباید صد در صد مطمئن باشیم. چنانكه در این آیه مى‏فرماید: «عَسى‏ ربّكم ان یكفّر عنكم سیّئاتكم» و در آیه 31 سوره نور مى‏فرماید: «توبوا الى اللّه جمعیا ایّها المؤمنون لعلكم تفلحون» توبه كنید، شاید رستگار شوید. كلمه «لَعلَّ» نشانه امیدوار بودن است. در آیات قبل، سخن از نار بود، در این آیه سخن از نور است. در آیات قبل سخن از پیشگیرى بود، «قوا انفسكم و اهلیكم نارا» در این آیه، سخن از درمان است كه اگر نتوانستید خود را حفظ كنید و گرفتار گناه شدید، راه توبه باز است و نباید امید شما به یأس تبدیل شود. «توبوا الى اللّه... عَسى‏ ربّكم» در دنیا و آخرت، پیامبر و مؤمنان عزیزند: در دنیا: «و للّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین» منافقون، 8. عزّت مخصوص خدا و رسول و مؤمنان است. در آخرت: «یوم لا یخزى اللّه النّبىّ و الّذین آمنوا معه» روزى كه خداوند، پیامبر و یارانش را ذلیل نمى‏كند. (بلكه خذلان و رسوایى، مخصوص كافران است.) همراهان پیامبر در قیامت، «آمنوا معه» همان كسانى هستند كه در دنیا با مال و جان خود جهاد مى‏كردند و نسبت به كفّار شدید و نسبت به مؤمنان رحیم بودند. «و الّذین آمنوا معه جاهدوا باموالهم و انفسهم» توبه، 88.، «و الّذین معه اشداء على الكفّار رحماء بینهم» فتح، 29. دعا و درخواست از خداوند، همیشه نقش دارد: چه در دنیا: «اهدنا الصراط المستقیم» و چه در قیامت: «اتمم لنا نورنا» طلب مغفرت، هم در دنیاست: «ربّنا فاغفرلنا ذنوبنا» آل عمران، 193 هم در آخرت: «ربّنا... واغفرلنا»
پيام ها 1- در آیات قبل فرمان داد كه خود را از آتش دوزخ حفظ كنید، «قوا انفسكم...» در این آیه، یك از راههاى آن را توبه واقعى مى‏داند. «توبوا الى اللّه» 2- گاهى از مؤمن، گناه سر مى‏زند كه باید توبه كند. «یا ایّها الّذین آمنوا توبوا...» 3- توبه باید به درگاه خدا باشد، نه افشاى گناه نزد بندگان. «توبوا الى اللّه» 4- یكى از تكالیف مؤمن، توبه از گناه است. «یا ایّها الّذین آمنوا توبوا...» 5 - توبه باید خالصانه و صادقانه باشد نه لقلقه زبان. «توبةً نصوحا» 6- توبه، زمان و مكان خاصّى ندارد. «توبوا الى اللّه توبةً نصوحا» 7- براى تشویق به توبه، باید مردم را به رحمت الهى امیدوار كرد. «عسى‏ ربّكم» 8 - پذیرش توبه، از شئون ربوبیّت است. «عسى‏ ربّكم ان یكفّر عنكم سیئاتكم» 9- ناپاكى و پلیدى در بهشت جاى ندارد؛ اول پاك شدن، سپس وارد بهشت شدن. «یكفّر... یدخلكم» 10- نتیجه توبه دو چیز است: محو گذشته «یكفّر عنكم سیئاتكم» و تأمین آینده. «یدخلكم جنّات» 11- ایمان به پیامبر كافى نیست، همراهى و تبعیّت از آن حضرت لازم است. «و الّذین آمنوا معه» 12- عمل صالحِ دنیا، در قیامت به صورت نور ظاهر مى‏شود. «نورهم یسعى بین ایدیهم» 13- كسانى‏كه در دنیا دنبال نورند، «و اتبعوا النّور الّذى انزل معه»(36) در آخرت غرق نورند. «نورهم یسعى بین ایدیهم و من ایمانهم» 14- در قیامت نیز تكامل هست. مؤمنان در آن روز به فكر تكمیل نور خود هستند. «ربّنا اتمم لنا نورنا» 15- مؤمنان واقعى در فكر ریزش و كاهش بدى‏ها، «و اغفر لنا» و رویش و جهش خوبى‏ها هستند. «اتمم لنا نورنا» 16- امید به استجابت دعا، «اتمم لنا نورنا و اغفر لنا» برخاسته از قدرت مطلقه اوست. «انك على كلّ شى‏ء قدیر» 36) اعراف، 157.
درس بیست و هشتم از جزء بیست و هشتم: «محاسبه اعمال با مروری بر فردای قیامت» یایهال الذین ءامنوا اتقوالله و لتنظر نفس ما قدمت لغد واتقوالله ان الله خبیر بما تعملون. «سوره حشر، آیه 18» معنی آیه: ای کسانیکه ایمان آورده اید از مخالفت با خدا بپرهیزید و هر انسانی باید بنگرد که چه چیزی را برای فردای قیامتش از پیش فرستاده و از خدا بپرهیزید که خداوند از آنچه می کند آگاه است. نکات مهم آیه: 1- این آیه مومنین را به امر به تقوی کرده دستور می دهد در اعمال خود نظر کند. اعمالی که برای روز حساب از پیش می فرستد. 2- تقوی و ترس از خداوند سبب می شود که انسان برای فردای قیامت بیندیشد و اعمال خود را پاک و پاکیزه و خالص کند. 3- تعبیر به «غد» «فردا» برای این است که بفهماند قیامت به ایشان نزدیک است. آنچنانکه فردا به دیروز نزدیک است. 4- انسان باید با دقت اعمالش را زیر نظر بگیرد که آیا اعمالش صالح است یا طالح و اگر صالح است شایستگی برای قبول خدا دارد یا مردود است. 5- اینکه امر به تقوی می کند به خاطر اینکه (ان الله خبیر بما تعملون) او باخبر است از آنچه می کنید پس در محاسبه اعمال نیز تقوی داشته باشید. 6- علت اینکه د و بار امر به تقوی کرد به خاطر آنست که اول آیه، مومنین را امر به تقوی در مقام عمل نموده و می فرماید: عمل شما باید منحصر در طاعت خدا و اجتناب از گناهان باشد. و در آخر آیه دوباره امر به تقوی می کند. یعنی در محاسبه و زیر نظر گرفتن آن عمل نیز تقوی پیشه کنید. چنان نباشید که عمل زشت خود را به خاطر اینکه عمل شماست زیبا و خالص به حساب آورید. 7- پس تقو در انجام عمل و تقوی در محاسبه عمل وظیفه ماست. 8- پس بر همه مومنین واجب است نخست او را اطاعت نموده، از نافرمانیش بپرهیزید، بعد از آنکه اطاعت کردند دوباره نظری به کرده های خود بیاندازند. چون این اعمال مایه زندگی آخرتشان است که امروز از پیش می فرستند. با همین اعمال به حسابشان می رسند.
مشارطه، مراقبه و محاسبه اعمال نخستین گامی که علمای بزرگ اخلاق بعد از توبه ذکر کرده اند مشارطه است. منظور از مشارطه شرط کردن با نفس است، با تذکر است و یادآوریهایی که همه روز تکرار می شود. و بهترین وقت آنرا بعد از فراغت از نماز صبح دانسته اند به این طریق که نفس خویش را مخاطب قرار داده به او یادآور شود که ای نفس: من جز سرمایه گرانبهای عمر کالایی ندارم. و اگر از دست برود تمام هستی ام از دست رفته و با یادآوری سوره شریفه «والعصر ان الانسان لفی خسر» به نفس خویش بگوید: با از دست رفتن این سرمایه، من گرفتار خسران عظیم می شوم. باید به خود بگوید فکر کن عمر تو به پایان یافته و بعد از مرگ با دیدن حقایق تلخ و ناگوار سخت پشیمان شده ای و فریاد بر آورده ای: ای فرشتگان پروردگار، شما را به خدا مرا باز گردانید تا عمل صالح انجام دهم در برابر کوتاهی هایی که انجام داده ام. (آیه 100 سوره مومنون) سپس به نفس خویش در مورد اعضاء هفتگانه یعنی چشم و گوش و زبان و دست و پا و شکم و فرج نیز سفارش کن و بگو اینها خدمتگزاران تو و سر بر فرمان تو دارند. آیا می دانی جهنم هفت در دارد و از هر دری گروه خاصی از مردم وارد می شوند و آیا می دانی که این درهای هفتگانه احتمالاً برای کسی است که با این اعضای هفتگانه عصیان کند. بیا و با کنترل دقیق این اعضاء درهای دوزخ را به روی خود ببند و درهای بهشت را به روی خود بگشا.
مراقبه گام بعدی برای اصلاح نفس، مراقبه است (رقبه) به معنی گردن است و از آنجا که انسان به هنگام نظارت و مواظبت از چیزی گردن می کشد این واژه به معنی نظارت آمده است. بعد از شرطهایی که با خود کردی اینک نوبت مراقبت از خویش است چرا که اگر غفلت کند تمام شرطها از بین می رود. البته پیش از آنکه انسان مراقب خویش باشد فرشتگان الهی مراقب اعمال او هستند و خدا مراقب هست «و کان لله علی کل شیء رقیبا». (15-2 احزاب) اما رهروان راه دوست پیش از آنکه فرشتگان مراقب اعمال آنها باشند، خودشان مراقب اعمالشان هستند. در حقیقت در این دنیا به کسی می ماند که دارای گوهرهای گرانبهایی است و از یک بازار آشفته می گذرد و می خواهد با آن بهترین متاعها را برای خود تهیه کند در حالیکه اطرافش را دزدان گرفته اند. اگر لحظه ای از سرمایه نفس خویش غافل گردد آن را به غارت می برند و او می ماند و یک عالم اندوه و افسوس. محاسبه گام بعدی برای رهروان راه خدا محاسبه است. منظور این است که هر کس در پایان هر سال یا ماه و هفته و یا در پایان هر روز به محاسبه کارهای خویشتن بپردازد و عملکرد روزانه خود را مورد محاسبه قرار دهد درست همانند تاجر موشکاف و دقیقی که همه روزه یا هر هفته و هر ماه و هر سال به حسابرسی تجارتخانه خود می پردازد. اگر عمل خیری از او سر زده حمد و شکر خدا کند و یا اگر خدای ناکرده، نافرمانی حق کرده از خداوند طلب آمرزش نماید.
چند روایت در مورد محاسبه نفس 1- پیامبر (ص) فرمود: انسان هرگز اهل ایمان نخواهد شد مگر اینکه در حسابرسی خویشتن سختگیر باشد حتی سختگیرتر از حساب شریک نسبتن به شریکش و مولی نسبت به غلامش. 2- عاقل ترین مردم کسی است که به محاسبه نفس خویش بپردازد. 3- پیامبر (ص) فرمودند: کسی که به محاسبه نفس خویشتن واقف می شود از گناهانش باخبر می گردد و از گناه توبه می کند و عیوب خود را اصلاح می کند. 4- امام علی (ع) فرمودند: کسی که به محاسبه خویشتن بپردازد سعادتمند می شود. 5- و باز فرمودند: میوه درخت محاسبه اصلاح نفس است. مردی از حضرت علی (ع) سئوال کرد: ای امیر مومنان انسان چگونه نفس خویش را محاسبه کند؟ امام فرمودند: هنگامی که صبح را به شام می رساند نفس خویش را مخاطب ساخته چنین گوید: ای نفس امروز بر تو گذشت و تا ابد باز نمی گردد و خداوند از تو درباره آن سئوال می کند که در چه راهی گذراندی؟ چه عملی در آن انجام دادی؟ آیا به یاد خدا بودی و حمد او را بجا آوردی؟ آیا حق برادر مومن را ادا کردی؟ آیا غم و اندوهی از دل او زدودی و در غیاب او زن و فرزندانش را حفظ کردی؟ آیا حق بازماندگانش را بعد از مرگ او ادا کردی؟ آیا جلو غیبت برادر مومن را گرفتی؟ آیا مسلمانی را یاری نمودی، راستی چه کار مثبتی امروز انجام دادی. (اخلاق در قرآن- آیه اله مکارم شیرازی)