♦️درخواست تشکلهای دانشجویی از عبدالحمید و فرار مولوی از پاسخگویی
🔹 جمعی از تشکلهای دانشجویی استان سیستان و بلوچستان، با صدور بیانیهای خواستار حضور عبدالحمید در جلسه پرسش و پاسخ با نمایندگان تشکلهای دانشجویی استان شدند.
🔹 پس از یک هفته، دفتر دانشجویی دارالعلوم به این نامه با فرافکنی پاسخ داد و هماهنگی این جلسه پرسش و پاسخ را در مسجد مکی فراهم نکرده است؟! فقط به باز بودن درب مسجد مکی به روی همه اشاره کرده است.
🔹 این نوع پاسخ دادن دفتر عبدالحمید، نشان از هراس وی از گفتگو با جوانان پرسشگر دارد!
🔹 او از سویی در خطبههای نماز جمعه مدعی است که باید به جوانان بها داده و با آنان سخن گفته شود و از سویی به دانشجویان همشهری خود اینگونه بیمهری میکند و حاضر به تشکیل یک جلسه پرسش و پاسخ با آنان نیست!
🔹 امید است که عبدالحمید، برای روشن شدن صداقتش در انتقادات علیه نظام اسلامی، اجازه تشکیل این جلسه را بدهد و با بها دادن به نخبگان و جوانان، انتقادات علیه عملکرد خود را نیز پاسخ دهد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️صفر تا صد ماجرای گاز ترکمنستان
🔹قضیه از سال ۹۵ که دولت قبل نتوانست تعهدات مالی به ترکمنستان را بپردازد شروع شد.
🔹ترکمنستان هم گاز را قطع کرد هم توسط دادگاه، ایران را جریمه کرد که دولت فعلی نیمی از بدهی را پرداخت کرد و جریان ۵ میلیون مترمکعب در روز را مجدد وصل کرد...
🔺و اما ادامه ماجرا را در فیلم ببینید...
نباید وقتی تو یه مکان عمومی هستیم و یه نوزاد شروع به گریه میکنه مدام جوری به پدر و مادرش نگاه کنیم انگار مرتکب جرم شدن!
نباید مانع ازدواج پدربزرگ و مادربزرگ /پدر مادرهامون باشیم
تنهایی برای همه سخته
نباید در یک جمع که کسی با گویش و زبان ما آشنا نیست، به زبان محلی خودمون صحبت کنیم!
🥫قوطی خالی کمپوت
تو جبهه بودیم و داشتیم ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ به رزمندگان ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽﮐﺮﺩﯾﻢ که یک ﻧﺎﯾﻠﻮﻥ ﺭﻭ ﺩﯾﺪیم ﮐﻪ داخل آن ﯾﮏ ﻗﻮﻃﯽ خالی ﮐﻤﭙﻮت بود با ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ که در آن ﻧﻮﺷﺘﻪ شده ﺑﻮﺩ:
ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ! ﺳﻼﻡ، ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﺒﻬﻪﻫﺎﯼ ﺣﻖ ﻋﻠﯿﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﻔﺮﯼ ﯾﮏ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻢ.
ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻘﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺑﺨﺮﻡ، ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﮐﻤﭙﻮﺕﻫﺎ ﺭﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺍﻣﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ. ﺣﺘﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﮔﻼﺑﯽ ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺘﺶ ۲۵ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ نتوﺍنستیم بخریم
ﺁﺧﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﯿﺮﮐﺮﺩﻥ ﺷﮑﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ. ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ و ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ آﻥ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺗﻤﯿﺰ ﺗﻤﯿﺰ ﺷﺪ.
ﺣﺎﻻ ﯾﮏ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺸﻮﻡ ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪﻫﺎ ﮐﻤﮑﯽ ﮐﻨﻢ.»
ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺗﻮ ﺳﻨﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﻧﻮﺑﺖ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮏ ﺑﻮﺩ...😭
📚نقل از سردار شهید حسین خرازی