صدای اذان صبح، بچه‌ها را از بیابان پشت چادرها دور هم جمع می‌کرد. حاج آقا اکبرزاده پیش‌نماز و اولین نفر بود. موقع قنوت با سوز و ناله می‌خواند: «اللهم ارزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک» کربلای 4 به آرزویش رسید. از خاطرات حاج حسین یکتا @bicimchi1

شب جمعه، شب زیارتی حسین علیه السلام السلام علیک یا ابا عبدالله @bicimchi1

فرازی از وصیت‌نامه شهید قباد شمس‌الدینی: مسئولین بدانند اگر عهد خود با شهدا را فسخ کنند، آن‌ها را نمی‌بخشیم. این حکومت خون نمی‌دهد تا شکم‌ها از مال دنیا پر شود، خون می‌دهد تا اسلام ناب محمدی برقرار و عدالت حاکم شود. @bicimchi1

دعــایم‌ کن‌ همــیشه‌ در‌پناه‌ این‌ حــرم‌ باشم که‌ عمری‌ غیر از اینجا‌ هر‌کجا‌ رفتم‌ پشیمانم #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله #صبحم_بنام_شما @bicimchi1

بوسیدن این سجده‌گاه، کم از عبادت نیست... @bicimchi1

آمد جفیر، فکر کردم برای سخنرانی آمده. داخل چادر شد و بلافاصله یک صف ده پانزده نفری مقابل چادر کشیده شد. با خودم گفتم حتماً نیروها می‌خواهند مشکلات خودشان را با او در میان بگذارند. رفتم داخل چادر که سلام و احوالپرسی کنم. دیدم بساط سلمانی‌گری‌اش را باز کرده و سر رزمنده‌ها را اصلاح می‌کند. شهید احمد سلیمانی معاونت ستاد و مسئولیت طرح و عملیات تیپ ثارالله @bicimchi1

بـاز‌خواهد‌شـد‌گره‌هاے‌دلـم‌،‌بایـاحسین عاقبت‌آن‌شـاه‌بۍسـر‌،سـَر‌به‌راهم‌میکند..... #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله #صبحم_بنام_شما @bicimchi1

حاج علی فقط دو بار با لباس سبز پاسداری دیده شد. یکی پای سفره عقد و مراسم ازدواجش و دیگری عملیات کربلای یک در منطقه مهران که در همان عملیات شهید شد. @bicimchi1

سفر به ترکیه و کیش و دیگر اماکن تفریحی آزاد و مراسم مذهبی و سفر به مکان‌های مذهبی ممنوع!!!! وقتی خودت را زیر چتر غرب ببینی بهتر از این نمیشه! ظاهراً فقط می‌خواهند مردم را عصبی کنند. @bicimchi1

سردار شهید حاج قاسم سلیمانی: ما افتخار می‌کنیم مشایخی مال ماست که در شب خوفناک عملیات کربلای 5 گفت: من پاهای خودم را با ریسمان می‌بندم که عقب‌تشینی نکنم، برادرها! شما را قسم می‌دهم اگر خواستم عقب‌نشینی کنم، مرا با تیر بزنید. #شهید_محمد_مشایخی @bicimchi1

گوشه‌ای از خاطرات علی نجیب‌زاده در خصوص آماده‌سازی شرایط برای عملیات والفجر 8: ...سلول سلول بدنمان خسته شده بود و استخوان‌هایمان درد می‌کرد، دست‌هایمان تاول زده و آبسه کرده، پوست روی پوست و زخم روی زخم آمده بود. اگر به حمام می‌رسیدیم باید ساعت‌ها با سنگ‌پا پوست‌مان را می‌تراشیدیم تا گِل لا‌به‌لای آن را پاک کنیم. حسرت یک خواب شیرین و طولانی به دل‌مان مانده بود.... @bicimchi1

ایستاده از راست: جانباز شیمیایی حسین متصدی، شهید مهرداد خواجویی، رضانژاد، شهید حسن یزدانی، شهید حاج قاسم سلیمانی، جانباز ۷۰ درصد حسن حسنی سعدی، نشسته از راست، شهید حسینعلی عالی، شهید حمیدرضا سلطانی، جانباز اکبر حسن‌زاده @bicimchi1