رویای صادقه فرزند زهراء سلام الله علیها
راوی: دوست صمیمی شهیدعلی الهادی
دوستم #شهید_علی_الهادی علاقه ی زیادی به #شهید_احمد_مشلب داشت این شهید اهل شهر نبطیه #لبنان بود...
علی دو ماه قبل از شهادتش برایم از خوابش گفت و اینطور تعریف کرد: یک شب در خواب دوست شهیدم را دیدم و از او پرسیدم: شما شهید احمد مشلب هستی؟
گفت: بله
گفتم: از شما یک درخواست دارم و آن اینکه اسم من را نیز جزء شهداء در لیستی که حضرت زهراء سلام الله علیها می نویسند و شما را گلچین میکنند بنویسی
شهید احمد محمد مشلب به من گفت: اسمت چیست؟
گفتم: علی الهادی
شهید احمد مشلب دوباره گفت: این اسم برای من آشناست، من اسم تو را در لیستی که نزد حضرت زهراء سلام الله علیها بود دیده ام و به زودی به ما ملحق خواهی شد...
اینطور شد که دوستم علی الهادی دو ماه بعد #شهید شد
پ. ن: نفر سمت چپ شهید علی الهادی میباشد.
#شهید
#حضرت_زهرا_سلامالله_علیها
@bicimchi1
#بلند_شو_پدر
#پروندۀ_ادبیات_جنگ_و_دفاع_مقدس
#تازهترین_مطلب_ستون_شعر_سایت_شهرستان_ادب
تو می توانستی
در آصلاندوز یا ترکمنچای
اسبت را زین کرده
با کلاهی پشمی
پشت عباس میرزا باشی
شکست هم خورده بودی اگر
نامت، ننگی به پیشانی این قوم نمی شد...
یا می توانستی چوپانی باشی
عشقت را به رود می سپردی اگر
پیغمبر قبیله ات می شدی...
امّا تو #سربازی_خاکی بودی
با لهجه ی سرد آذری
و داغ دیده از آفتاب جنوب
و داغ دیده از مردمی که به "قاف" تو می خندند
چون تو #سیمرغشان بودی...
خنده دار است که این روزها
قرص ها
حرف های زیر زبانت را می کِشند
و نامه ات روی میز اداره ها گم می شود...
امان از چرخ های #ویلچر
که دیگر تاول دست هایت از شیمیایی نیست...
بلند شو #پدر
خاک لباست را بتکان
دستی به موهایت بکش
و راحت بمیر
تو #گمنام شدی
تا بزرگی نامت، کمر سنگ مزار را نشکند...
#شهریار_شفیعی
#جانباز
#جانبازان_اعصاب_و_روان
@bicimchi1
حواس همه را پرت خودش کرد
و من همچنان
درگیر تو و نبودنت هستم
در این هوای سرد...
#شهید_فرهاد_نعمتی
#جهادگر
@bicimchi1
قسم به ذبح عظیم و فدایی کربلا آنگاه که در گودال قتلگاه فرمود:
اَوْ سَمِعْتُم بِغَریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی
ویاهنگامی که از غریبی یا شهیدی خبری شنیدید، بر من ندبه کنید...
هرجا مظلومی باشد و ظالمی،
نبردی بر پاست بین حق و باطل!
آری امروز یمن کربلاست
و هر لحظه اش عاشوراست ...
پس گریه میکنیم برای
صاحب مصیبت عظیم و امام عاشورا
به نیت فتح مردم مظلوم
#یَـمن
@bicimchi1
🔴قسمت اول
#خواهر_شهید:
#بسم_الله .
_صبح روز 19 بهمن 94 روی گوشی حبیب یک پیام رسید .
_ #حاج_عباس_کردانی در سوریه به فیض #شهادت نائل آمد" .
_حبیب باور نکرد مثل آن دفعه شاید زخمی شده باشد، شایعه است.
خبرها متواتر شد
دخترها خواب بودند،
آقا مرغداری بود ،
محسن رفت سرکار
محسن در سپاه خدمت می کرد بنابراین همه از رابطه او با عباس آگاه بودند .
تسلیت ها محسن را میخکوب کرد محسن که یار و همراهش عباس بود. با پرویز تماس گرفت #آقا را آرام خبر کنید
#عباس شهید شده .
پرویز قلبش یکدفعه گرفت
چطور آقا را خبر کنیم!!
#ادامه_دارد....
..
#شهید_عباس_کردانی
#خواهرانه
@bisimchi10