eitaa logo
بیسیم‌چی
5.4هزار دنبال‌کننده
27.2هزار عکس
14.3هزار ویدیو
134 فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. دریافت محتوا @Sanjari @a_a_hemati @koye_shahid
مشاهده در ایتا
دانلود
بیسیم‌چی
قدش یکم خمیده بود به سختی راه میرفت البته با کمک عصا... دلش خون بود اسمش ... میگفت: بیرون میترسم بگم مادر شهیدم همه یه جور خاص بهمون نگاه میکنن و حرف میزنن... با یه آهی گفت: خدا خفه کنه همه اونایی که دارن به خون پسرم خیانت میکنن... اسم پسرش علی بود علی آقا خلیلی میگفت: یه شلوار پاش بود که لنگه اش پاره بود و چند بار دوخته بود و میپوشید... یه روز بهش گفتم: علی! پول بهت میدم برو یه شلوار بخر واسه خودت دیگه... خندید و سرش رو انداخت پایین و گفت: مامان چی میگی؟! بچه ها اونجا دارن پر پر میشن من اینجا فکر شلوارم باشم؟!... گفت: آخرین بار که میخواست بره شبش اومد پیشم و گفت: ننه تو راضی نیستی من میرم جبهه؟؟؟ چه جوریه من دور و برم همه تیر میخورن و میشن ولی من هیچیم نمیشه؟! میگفت: نگاهش کردم و گفتم: علی! این چه حرفیه؟ از علی اکبر حسین که عزیزتر نیستی، ابا عبدالله کل خونواده اش رو داد، من حالا راضی نیستم که تو بری جبهه؟ راضی راضیم برووووووووو... میگفت: بعد این حرفم علی یه خنده ای کرد و صبحش رفت چند روز بعد زنگ زدن که مجروح شده... گفتم: من میدونم شده جنازه شو آوردین؟ اگه آوردین بگین من اهل گریه و زاری نیستم اتفاقا خوشحال خوشحالم میخوام پسرمو ببینم... علی یک هفته تو آب بود و بعد یک هفته واسه علی رو آوردنش... گفتم: ننه! علی کجا شهید شد؟ یکم فکر کرد و گفت: نمیدونم تو آب افتاد نزدیک عراق، لب مرزشون... تو قایق زدنش تیر خورد به سینه اش... فهمیدم شهید شده سال ۶۵ پ.ن: انقلاب و کشورمون مفت مفت بدست نیومد که یه عده دزد بخوان نابودش کنن قدر ننه سلیمه هارو بدونیم ،مواظب دلهاشون باشیم شادی روح شهید خلیلی صلوات @bicimchi1
🔻 #آتش_به_اختیار یعنی ؛ جوانی بسیجی که وقتی در دو راهیِ بی تفاوتی و #شرافت قرار می‌گیرد؛ شرافتش را با رگ گردنش ضمانت می‌کند... 🍁 رسم #پرواز همین بود... هر که #بسیجی تر #پر ... #شهید_علی_خلیلی #سالروز_شهادت #یادشهـدا_‌باذکرصلوات @bicimchi1
اواخر ماه صفر بود تازه از سفر کربلای برگشته بودیم درد در ناحیه شکمش بود و خیلی اذیتش میکرد کف حجره می‌خوابید و به خودش می‌پیچید گریه می‌کرد می‌گفتیم: علی اونقدر درد داری که گریه می‌کنی؟ قوی باش پسر! می‌گفت: نه؛ دارم به یاد غربت امام مجتبی گریه می‌کنم؛ می‌گن زهر، پاره های جیگر آقا رو کنده بود و.... خاطره از یکی از دوستان شهید شهید امر به معروف و نهی از منکر ولادت: ۱۳۷۱ تهران شهادت: ۱۳۹۳/۱/۳ تهران آرامگاه: تهران گلزار شهدای بهشت زهرا (س) @bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت شهروند سبزواری در دفاع از دختران جوان‌ ‌ ✍اگر آن روز که در راه دفاع از ناموس روی زمین افتاد، تریبون دارها هیاهو می کردند و ضارب را در مرکز شهر به دار می آویختند،حالا هر بچه هوسرانی در خیابان دست دخترکان را نمی کشید و چاقو به قلب «غیرت» نمی زد... روزی خداوند انتقام خواهد گرفت!! هم از این بچه های هوسران و هم از تریبون دارهای ساکت... 🔸 https://eitaa.com/bisimchi10