فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادرشهید:
کمی آرامتر روی صورتش
دست بکشید.
آخر مگر نمیبینید؟؟!
دردانه ام
صورتش کبودَست.
#شهید_آرمان_علی_وردی
🥀🥀🥀
#یادشهداکمترازشهادتنیست
#باشهـــداوسیّدالشُّهداتــاظهــــور
@bicimchi1
🌷🕊
﴿شهـید محـمد حـسن حسنـیان فـرمانده گـردان المـهدی (عج) لشــگر ده سیدالشـهدا(ع)﴾
🌷تولد:۱۳۴۱/۲/۱۳همدان
🕊شهادت:۱۳۶۵/۲/۱۳
(شهیدی که اسم و رسم امام حسنی داشت و با ذکر یا اباعبدالله آسمانی شد)
سیزدهم ارديبهشت ۶۵ درکـربلای فـکه همچـون مقـتدايش حضـرت ابوالفـضل العبـاس(ع)هـر دو دستش جـدا میشود و چشمانش هم مورد اصابت گلوله قرار ميگيرد. در حالی كه به علت خونريزی شديد دچار عطش شده بود و آب طلب می كرد، نیمه های شب آسمان شروع به باریدن كرد.
🌷دمادم صبح، یارانی که در کنارش بودند ، دیدند که حسن نیـمخـیز شد و عرضـه داشت :
« الســلام علــیک یــا ابـــاعــبداللـــه(ع) »
و بعد سـر به زمین گذاشت و به آسمـان پــرکشید ..
🕊 مدتی قبل برای دوستان نزدیکش، تاریخ و نحوۀ شهادتش را بیان کرده بود! و دقيقاً روز شهادتش با سالروز تولدش يكی می شود.
🔻 پیـکر مطهرش ۱۸ روز در سرزمین گرم و سوزان فـکه، زیر آتش بی امان دشمن ماند تا به آغوش خـانواده بازگشت.
#یادشهداکمترازشهادتنیست
#درودورحمتخداوندبرپدرومادراینشهیدبزرگوار
🍃یادش گرامی ونامش جاودان
🍃دسته گلی از صلوات به نیابت از این شهیدوالامقام هدیه می کنیم به حضرت ولیعصرارواحنا فداه
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم
به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان
🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله
https://eitaa.com/bisimchi10
#شهید_محمد_عشایری
متولد سال ۱۳۴۱ شهرستان ساری.
از سال ۶۰ تا ۱۳۶۲ در فرودگاه مهرآباد مشغول خدمت شد. بعد از اون هم کارمند کمیته امداد و مدتی هم در شرکت گاز مشغول شد. بسیجی بود و انقلابی.
روزی مخالفین نظام او را در منزلش به وسیله تخته ای که سر آن میخ داشت به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند.
شهیدعشایری بعنوان بسیجی به جبهه رفت و چندین مرحله مجروح شد. بالاخره محمد در ۴ خرداد ۱۳۶۷در #شلمچه به شهادت رسید و ۶ سال بعد پیکرش بازگشت.
چند دقیقه قبل شهادتش به همسنگرش گفت: من بيست دقیقه دیگر شهید می شم. گفتم از کجا میدونی؟
گفت: در عالم رویا نصف لیوان شربتی را به من دادند و نوشیدم و گفتند: نصف دیگر را بیست دقیقه دیگر به تو می دهیم. من به ساعت خود نگاه کردم پس از آن مشغول به کارهای مان در سنگر بودیم که ناگهان خمپاره ای آمد و دود و گرد و خاک به هوا برخاست. پس از آن دیدم او به شهادت رسید. گویا آن خمپاره ماموریتش به شهادت رساندن او بود .
به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان
#یادشهداکمترازشهادتنیست
🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله
https://eitaa.com/bisimchi10