یک شب به اصرار من به جلسه #عیدالزهرا رفتیم فكر میكردم ابراهیم كه عاشق حضرت صدیقهست خیلی خوشحال میشه...
مداح جلسه، مثلاً برای شادی حضرت زهرا(س) حرفای زشت و نامربوطی رو به زبان میآورد اواسط جلسه ابراهیم به من اشاره كرد و با هم از جلسه بیرون رفتیم در راه گفتم: «فكر میكنم ناراحت شدین درسته؟»
ابراهیم در حالی كه آرامش همیشگی رو نداشت رو به من كرد و در حالیكه دستش رو تكان میداد گفت: «توی این جور مجالس خدا پیدا نمیشه همیشه جایی برو كه حرف از خدا و اهل بیت باشه» و چند بار این جمله رو تكرار كرد...
بعدها وقتی نظر علما رو در مورد این مجالس و ضرورت حفظ وحدت مسلمین مشاهده كردم به دقت نظر ابراهیم بیشتر پی بردم
#شهید_جاویدالاثر_ابراهیم_هادی
منبع: کتاب سلام بر ابراهیم
@bicimchi1
#قاب_ماندگار
به تاریخ سال های دفاع برادر به برادر نامه داد: "این سلام مرا به مادر برسان تمام."
برادر به برادر جواب نامه داد: "تو خوب میدانی که اینجا #کربلاست، پرستوی دلم فصلِ کوچ کردنش رسیده، برادر خبر کوچ مرا به مادر برسان تمام."
سمت چپ: برادر بزرگتر شهید فضل الله شیرین آبادی فراهانی
محل شهادت فاو، والفجر ۷، مفقود الاثر
سمت راست: شهید فتح الله شیرین آبادی فراهانی
محل شهادت شلمچه، کربلای ۵
مزار دو برادر: قطعه ۵۳، ردیف ۲۹ و ۳۰، شماره ۱۸
@bicimchi1
وی جوانی توانمند، خوش فکر و با انگیزه و عملیاتی بود شهید ابوالقاسم اکبری مرد ماموریتهای سخت بود و برای هر عملیات دشوار و طاقتفرسا داوطلب میشد. این روحیه حماسی و شهامت وصف ناپذیر و عزم و اراده پولادین، نشات گرفته از تقوای الهی، احساس تکلیف، اقامه نماز اول وقت و سلامت فکر و روح این شهید والا مقام بود.
ب قلم سردار پاشا از همرزمان شهید
#سردارشهیدابوالقاسم_اکبری
@bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پلاکـش را در آورد و رفــت؛
آن شَـهیـــدی
که آرزو داشت بی نشان باشد،
شبیه مادرش فاطمه!
@bicimchi1
گلوله بدجوری شکمش را سوراخ کرده بود روده هایش زده بود بیرون روده هایی که بیرون آمده بود را فشار میدهد داخل و با باند میبندد...
به خاطر خونریزی، #عطش شدیدی دارد قمقمه آبش هم تمام شده...
ناگهان از پشت سر یک #ترکش میخورد کنار نخاعش بچه ها خط را شکسته بودند بعثیها داشتند فرار می کردند یک دفعه یک خمپاره آمد و افتاد نزدیکش...
در حال #شهادتین خواندن، خمپاره منفجر شد بوی خاک و مواد منفجره قاطی شده بود چشمانش را که باز میکند، میبیند پایین شکمش پاره شده و روده هایش بیرون ریخته... رودهها را جمع میکند و داخل شکم میگذارد و با عمامه دورش را میپیچید #حاج_آقا_محمد_صادقی_سرایانی ۲۵ روز در کما بوده و حتی قبل آن فکر میکردند #شهید شده و کفنش کردند...
پ.ن: رهبری یه وقتی میفرمودند: این #عمامه سبک است چند سیر بیشتر وزن ندارد ولی مسئولیتش خیلی سنگین است...
حاج محمد صادقی بعد از پاره شدن شکمش داد و فریادی نزد خب او روحانی گردان بود مسئولیت عمامه، شنیدن درد مردم و داد نزدن درد خود است...
@bicimchi1