بیسیمچی #گردان_حنظله حاج همت رو خواست
حاجی اومد پای بیسیم و گوشی رو به دست گرفت صدای ضعیف و پر از خشخش رو از اون طرف خط شنیدم که میگه: "احمد رفت، حسین هم رفت، باطری بیسیم داره تموم میشه عراقیها عنقریب میان تا ما رو خلاص کنن من هم خداحافظی می کنم..."
حاج همت همانطور که به پهنای صورت اشک می ریخت، گفت: "بیسیم رو قطع نکن… حرف بزن هر چی دوست داری بگو، اما تماس خودت رو قطع نکن"
صدای بیسیمچی رو شنیدم که میگفت: "سلام ما رو به امام برسونید از قول ما به امام بگید همانطور که فرموده بودید #حسینوار مقاومت کردیم، ﻣﺎﻧﺪﻳﻢ و ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺟﻨﮕﻴﺪﻳﻢ..."
و صدای بیسیم قطع شد...
#شهید_حسینعلی_یاری_نسب
منبع: سایت ابر و باد
@bicimchi1
رویای صادقه فرزند زهراء سلام الله علیها
راوی: دوست صمیمی شهیدعلی الهادی
دوستم #شهید_علی_الهادی علاقه ی زیادی به #شهید_احمد_مشلب داشت این شهید اهل شهر نبطیه #لبنان بود...
علی دو ماه قبل از شهادتش برایم از خوابش گفت و اینطور تعریف کرد: یک شب در خواب دوست شهیدم را دیدم و از او پرسیدم: شما شهید احمد مشلب هستی؟
گفت: بله
گفتم: از شما یک درخواست دارم و آن اینکه اسم من را نیز جزء شهداء در لیستی که حضرت زهراء سلام الله علیها می نویسند و شما را گلچین میکنند بنویسی
شهید احمد محمد مشلب به من گفت: اسمت چیست؟
گفتم: علی الهادی
شهید احمد مشلب دوباره گفت: این اسم برای من آشناست، من اسم تو را در لیستی که نزد حضرت زهراء سلام الله علیها بود دیده ام و به زودی به ما ملحق خواهی شد...
اینطور شد که دوستم علی الهادی دو ماه بعد #شهید شد
پ. ن: نفر سمت چپ شهید علی الهادی میباشد.
#شهید
#حضرت_زهرا_سلامالله_علیها
@bicimchi1
#بلند_شو_پدر
#پروندۀ_ادبیات_جنگ_و_دفاع_مقدس
#تازهترین_مطلب_ستون_شعر_سایت_شهرستان_ادب
تو می توانستی
در آصلاندوز یا ترکمنچای
اسبت را زین کرده
با کلاهی پشمی
پشت عباس میرزا باشی
شکست هم خورده بودی اگر
نامت، ننگی به پیشانی این قوم نمی شد...
یا می توانستی چوپانی باشی
عشقت را به رود می سپردی اگر
پیغمبر قبیله ات می شدی...
امّا تو #سربازی_خاکی بودی
با لهجه ی سرد آذری
و داغ دیده از آفتاب جنوب
و داغ دیده از مردمی که به "قاف" تو می خندند
چون تو #سیمرغشان بودی...
خنده دار است که این روزها
قرص ها
حرف های زیر زبانت را می کِشند
و نامه ات روی میز اداره ها گم می شود...
امان از چرخ های #ویلچر
که دیگر تاول دست هایت از شیمیایی نیست...
بلند شو #پدر
خاک لباست را بتکان
دستی به موهایت بکش
و راحت بمیر
تو #گمنام شدی
تا بزرگی نامت، کمر سنگ مزار را نشکند...
#شهریار_شفیعی
#جانباز
#جانبازان_اعصاب_و_روان
@bicimchi1
حواس همه را پرت خودش کرد
و من همچنان
درگیر تو و نبودنت هستم
در این هوای سرد...
#شهید_فرهاد_نعمتی
#جهادگر
@bicimchi1
قسم به ذبح عظیم و فدایی کربلا آنگاه که در گودال قتلگاه فرمود:
اَوْ سَمِعْتُم بِغَریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی
ویاهنگامی که از غریبی یا شهیدی خبری شنیدید، بر من ندبه کنید...
هرجا مظلومی باشد و ظالمی،
نبردی بر پاست بین حق و باطل!
آری امروز یمن کربلاست
و هر لحظه اش عاشوراست ...
پس گریه میکنیم برای
صاحب مصیبت عظیم و امام عاشورا
به نیت فتح مردم مظلوم
#یَـمن
@bicimchi1
🔴قسمت اول
#خواهر_شهید:
#بسم_الله .
_صبح روز 19 بهمن 94 روی گوشی حبیب یک پیام رسید .
_ #حاج_عباس_کردانی در سوریه به فیض #شهادت نائل آمد" .
_حبیب باور نکرد مثل آن دفعه شاید زخمی شده باشد، شایعه است.
خبرها متواتر شد
دخترها خواب بودند،
آقا مرغداری بود ،
محسن رفت سرکار
محسن در سپاه خدمت می کرد بنابراین همه از رابطه او با عباس آگاه بودند .
تسلیت ها محسن را میخکوب کرد محسن که یار و همراهش عباس بود. با پرویز تماس گرفت #آقا را آرام خبر کنید
#عباس شهید شده .
پرویز قلبش یکدفعه گرفت
چطور آقا را خبر کنیم!!
#ادامه_دارد....
..
#شهید_عباس_کردانی
#خواهرانه
@bisimchi10
خدایا !
اگر در رکاب امام زمان (عج)
هزاران بار
قطعه قطعه شوم
و دشمنانت از شدّت کینه
مرا بسوزانند
و خاکسترم را بر باد دهند
و هر بار تو جان دوباره
به من بدهی ؛
باز هم آن جان را
در راه دفاع از دینت
در رکاب امام زمان (عج)
نثار می کنم ؛
ولی ، ننگ زندگی
در زیر پرچمی
غیر از پرچم امام زمان (عج)
را روی پیشانی خودم
نخواهم گذاشت....
یادش گرامی باد با ذکر
صلوات،
سوم آذرماه
سالروز زمینی شدنت مبارک
فرمانده آسمانی
#شهیدمحمود_رادمهر
#شهادت_اردیبهشت۹۵_خانطومان
لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#فرازی_از_وصیتنامه
#التماس_شفاعت
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@bicimchi1
و تاریخ تکرار میشود
روزگاری که #پدر جای پسر میایستاد؛ رفت...
و اکنون بچهها جای پدر میایستند...
عاشقان، پا پس کشیدن نیست در قاموسشان
مرد میداناند و حتی بیسپر میایستند
پ. نوشت: تصویر بالا: مراسم تشییع شهید عباس ورامینی در اوایل آذر ۱۳۶۲ در بهشت زهرای تهران؛ میثم فرزند حاج عباس در آغوش حاج همت
تصویر پایین: محمّدعلی فرزند شهید صدرزاده در آغوش شهید مرتضی عطایی بر سر مزار شهید حسن قاسمی دانا
#دفاع_همچنان_باقیست
@bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه ولادت پیامبر اکرم ص در فیلم محمد رسول الله
@bicimchi1
به دلیل ارادت زیادی که به حضرت رسول الله(ص) داشتند اسم پسرمان را #محمد_رسول رسول انتخاب کردند
و به نقل از همرزمانش در لحظه جان دادن، با ذکر #یا_رسول_الله دعوت حق را لبیک گفتند...
راوی: همسر شهید
#شهید_روحالله_صحرایی
ولادت: ۱۳۶۲
شهادت: ۱۳۹۵
#خانطومان
#سوریه
#شهید_مدافع_حرم
لشکر عملیاتی ۲۵ کربلا
@bicimchi1
🔴قسمت دوم ..
می دانستند آقا و الیاس،
باهم رفتند سر زمین کشاورزی که #عباس و الیاس در آن گندم کاشته بودند.
الیاس "عباس شهید شده"...
الیاس پشتش خالی شد.
اما مسئولیتش سنگین بود
باید باور نمی کرد تا به آقا با ناباوری بگوید
شاید کم کم خودش متوجه شود.
به سمت آقا رفت
رنگش تغییرکرده بود
"ها ، الیاس چه شده؟"
می گویند عباس #شهید شده
گویی مثل دفعه قبل باشد
و بعد ایستاد تا اثر حرفش را ببیند. . آقا لبخندی زد و #تسبیحش را در آورد قلبش آرام بود
استخاره های آقا حرف ندارد !
یک رشته در دست گرفت
یکی یکی یکی انداخت
"شهید شده"! نه!
دوباره یک قبضه گرفت دوتا دوتا دوتا "شهید شده" ! نه!
یک قبضه دیگرگرفت.
دانه های تسبیح آرام روی هم افتادند.
"ش ه ی د ش د" .
#ادامه_دارد...
#شهید_عباس_کردانی
#خواهرانه
@bicimchi1