نقاره ها ز اوج مناره وزیده اند
مردم صدای آمدنت را شنیده اند
زیباتر از همیشه شده آستان تو
آقا! چقدر ریسه برایت کشیده اند
در حقیقت ناله نقارهها، زنگ رخصت است....
@bicimchi1
بیسیمچی
چقدر به فکر عاقبت بخیری فرزندانمان هستیم؟!👆👇 @bicimchi1
چقدر به فکر عاقبت به خیری، فرزندانمان هستیم؟!
موقع ازدواج، آقای نبی لو ۲۳ سال داشت، من ۱۹ سال. همیشه می گفت: ما دیر ازدواج کردیم. خانم حیف نبود؟! این زندگی به این خوبی رو ما چهار سال زودتر می تونستیم شروع کنیم. چرا دیر ازدواج کردیم؟!
همیشه می گفتند: وقتی انسان می تونه زندگی خوبی داشته باشه، چرا دیر؟!
بعد شاید باورتون نشه دخترمون که ۱۴ سالش بود، خود آقای نبی لو واسطه ازدواج دامادم با دخترم شدند...
اصغر آقا یه طلبه ساده، از روستاهای استان همدان بودند و پسر دایی بنده که در قم در حال تحصیل بودند...
یه روز در حرم همسرم به ایشون گفته بودند: چرا شما ازدواج نمی کنی؟!
گفته بود: من شرایط ازدواج ندارم...
گفته بودند: حالا اگر من یه خانواده ای رو پیدا کنم که حاضر باشند با شرایطی که داری به شما دختر بدن، شما چیکار می کنی؟!
ایشون گفته بود: اصلا محاله یه همچین چیزی... من یه طلبه ساده ام... هیچی ندارم... پدرم خوب یه کشاورزه... محاله کسی به من دختر بده...
گفته بودند: نه من یه خانواده ای رو می شناسم که شما رو می شناسن، من شما رو بهشون معرفی کردم...
برای من خیلی سخت بود. چون فامیل هم بودیم.. گفتم: برای من وجهه خوبی نداره، بری و پیشنهاد بدی... آقای نبی لو می گفتند: نه روی شناختی که من از این جوون دارم، دوست ندارم همچین پسری رو از دست بدیم. بعد من می گفتم: اصلا مگه دختر ما چقدر سن داره که ما خودمون بخوایم اقدام کنیم برای ازدواجش؟!
خلاصه ایشون تونست منو قانع کنه برای این کار ...
شهید نبی لو به دامادم گفته بود: من با خانواده این دختر صحبت می کنم. اونها هم با دخترشون مطرح کنند، اگر بتونم موافقت همه شون رو بگیرم، حتما میام بهت میگم.
حالا من مونده بودم چطوری این موضوع رو با دخترم مطرح کنیم. به همسرم گفتم، حالا چطور می خوای به طیبه بگی؟! گفت: خانم، اونم راهش رو بلدم. من خودم یه جوری میگم.
ایشون نشستن شروع کردن به صحبت کردن با دخترم که چقدر ازدواج خوبی داره و چقدر باعث دوری از گناه میشه و اینکه اگر پسر مومن با تقوایی باشه و ... اینها رو توضیح داد برای دخترم...
خیلی با بچه ها راحت بود.
بعد گفت: حالا اگر من به عنوان پدرت یه پسری رو معرفی کنم که تمامی این خصوصیاتی که گفتم داشته باشه، تو چیکار میکنی؟ نظرت چیه؟!
دخترم بنده خدا همین جور مونده بود... همسرم به دخترم گفت: نه حالا نمی خوام جواب بدی، خوب فکرات رو بکن، بعد جواب بده...
من به عنوان پدر تو خوشبختی تو رو می خوام. اگر یه روزی چنین پیشنهادی بدم، نظرم رو می پذیری؟!
بعد از مدتی مجدد موضوع رو با دخترم مطرح کردیم و دخترم هم موافقت کرد.
وقتی مجدد با پسر داییم مطرح کرده بودن، ایشون گفته بودن، من حتما باید این خانواده رو ببینم، پدرش رو ببینم، مادرش رو ببینم، رو چه حسابی با این شرایط من، حاضرن به من دختر بدن؟!
گفته بودن باشه من هماهنگ می کنم بیا حرم، بگم پدرش هم بیاد، با هم صحبت کنید.
می گفت رفتیم نشستیم، اصغر آقا هم هی نگاه می کرد، با یه حالت نگرانی می گفتن نیومدن، نمی خواید یه تماس بگیرین، ببینید چرا نیومدن؟!
گفته بودن: الان من پدر اون دختر، چی می خوای بهش بگی؟!
خندید گفت: نه حالا بیان، من بهشون میگم.
گفته بودن، اومدن دیگه... من الان پدر اون دختری هستم که گفتم، من طیبه رو برای شما در نظر گرفتم.
دامادم تعریف می کنه که وقتی بابا این حرف رو زد، از یه طرف واقعا تو دلم یه همچین چیزی رو می خواستم و دوست داشتم چنین ازدواجی انجام بشه، همیشه می گفتم، کاش این دختر سه چهار سال بزرگ تر بود، من جراتش رو داشتم، که مطرح کنم. از اون طرف می گفتم، کاش زمین دهن باز می کرد من می رفتم داخلش، چقدر راحت بابا گفت، من پدر اون دخترم...
خلاصه با هم صحبت کرده بودن و آقای نبی لو گفته بودن از نظر من مسئله ای نیست. به لحاظ مالی هم حاضرم از حقوق خودم، یه کمکی به شما بکنم، ولی راستش رو بخواید، نمی خوام پسری مثل شما رو از دست بدم. من با خانواده هم صحبت کردم و هماهنگ هستند.
الحمدالله دختر من ۱۴ سالگی ازدواج کرده... تا به امروز، حتی یکبار هم نگفتم، کاش دوسال دیرتر این ازدواج انجام می شد. الحمدالله هم خودش تونسته عاقلانه با این موضوع برخورد کنه، هم خدا رو شکر، انتخابی که همسرم کرده بود، مناسب و شایسته بود. و تا به امروز هم واقعا خیلی راضی هستیم.
دخترم الان یه وقتایی که در فراق پدرش گریه می کنه، میگه، بابا دستت درد نکنه، واقعا عاقبت به خیری منو می خواستی...
🔹خاطره همسر شهید مدافع حرم #شهید_مصطفی_نبی_لو از واسطه گری برای ازدواج دختر ۱۴ ساله اش در مصاحبه با رادیو معارف
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#خانواده_مستحکم
@bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 عصبانیت بی بی سی از قدرت دریایی ایران!
از زمانی که صدور دستور رهبر ایران برای ایجاد پایگاه نظامی در اقیانوس هند به گوش رسانه انگلیسی رسیده، دائم در حال تهیه گزارشهایی است که قدرت نیروی دریایی ایران را زیر سوال ببرد که این خود نشان دهنده اهمیت بالای این اقدام مقتدرانه ایران است! با این حال اعترافاتی که لابلای گزارشات خود دارد جالب توجه است!
@bicimchi1
▪️ماسک بزنید و به پویش #من_ماسک_میزنم بپیوندید
باور کنید این ویروس منحوس، اهل شوخی و مزاح نیست ...
💬 Kianush Jahanpur
@bicimchi1
🔰 لوح | سردار سلیمانی: دفاع از حرم حضرت زینب(س)، دفاع از حرم امام رضا(ع) در ایران هم هست.
@bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتشار نخستینبار
📹 ببینید | سردار سلیمانی: نگین انگشتری من از شیشههای حرم امام رضاست که از انفجار [۳۰خرداد۷۳] بهجای مانده... فردا حرف درنیاورید که زمرد دستش است...
🔹️تدوین: محمدجواد فکری
🔹️آهنگساز: استاد محمدرضا علیقلی
@bicimchi1
اینقدر لب تر نکرده حاجت ما را نده
دست آخر نوکرانت را بد عادت می کنی
موقع اذن دخولت باز هم اشکم چکید
ای به قربانت که حالم را رعایت می کنی
غیر مشهد هیچ جایی نیست که در ازدحام
با امام خویشتن آسوده خلوت می کنی.....
@bicimchi1
رسم بود داماد؛
شبِ ازدواجش حنا بگذارد
یک رسم دیگر آمد،
رزمنده شب شهادتش
حنا میگذاشت ...!
#شهید_قاسم_نوری
#شهید_حسین_برزگر_گنجی
#شهادت_عملیات_والفجرهشت
@bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 «لطفا قبل از مهاجرت ببینید»
بخش قابل تاملی از مستند زندگی یهودیان ایرانی تبار ساکن اسرائیل؛
از زندگی در اسرائیل راضی نیستیم!
اینجا تحقیر و اذیت شدیم چون اروپایی نبودیم!
من بعد از ۴۸ سال زندگی در اینجا نمیتوانم بگویم اسراییل وطن من است؛ من بیوطن هستم!
@bicimchi1
اینجا دلی جامانده از قافلهٔ عشق
در آرزوی رسیدن به عُشاق
بیقراری میکند ...
قلاجه، تیرماه ۱۳۶۵
شب عملیات کربلای یک
عکاس: سیدمسعود شجاعی
#نوجوانان
#آزادسازی_مهران
@bicimchi1
بیسیمچی
اینجا دلی جامانده از قافلهٔ عشق در آرزوی رسیدن به عُشاق بیقراری میکند ... قلاجه، تیرماه ۱۳۶۵ ش
#نذر_مـادر
در قلاجه غوغایی بود ....
سخت بود، به خدا خیلی سخت بود، دل کندن از هم، اما حالا نزدیکی غروب آفتاب، بچه ها همدیگر را سخت در بغل میفشردند و گریه سر میدادند، عاشق بودند، کاری نمیشد کرد و با اینکه با خودشان عهد کرده بودند از همه چیز دل بکنند، اما حسابی دلبسته هم شده بودند، تا ساعاتی دیگر باید از موانع سخت، میادین مین و از زیر آتش دشمن رد میشدند و حماسهای دیگر را در تاریخ دفاع مقدس رقم میزدند، حسابی توجیه شده بودند که برای آزادسازی شهر مهران (برگ برنده صدام در جنگ که خیلی به آن مینازید) باید مردانه بجنگند، با بچههای لشگر سیدالشهدا همراه بودم، الحق و الانصاف بچههای تبلیغات سنگ تمام گذاشته بودند. دروازه قرآنی درست کرده بودند تا بچهها از زیر آن رد شوند، حاج علی فضلی فرمانده لشگر هم با اکثر بچه ها مصافحه میکرد، نه بچهها از او دل میکندند نه او از بچه ها، انگار برای عروسی میرفتند، رسیدن به وصال عشق، آذین بندیها هم به این گمانه دامن می زد، حسابی چراغانی کرده بودند، در عکس رشته لامپ ها مشخص است، روحانی جوانی در حالی که لباس رزم بر تن دارد و قرآن به دست گرفته بچههـا را از زیر قرآن رد می کند...
در این میان نوجوانی نشسته و برای بچههـا اسفند دود می کند، در عکس پشتش به ماست، سنش کم بود، چون چادر ما نزدیک بچههای ستاد بود، بارها و بارها دیده بودمش، خیلی اصرار کـرده بود تا او را هم به همراه رزمندگان دیگر بفرستند، اما سنش کم بود، به گمانم 12 سالش بود، این لحظههای آخر آنقدر زاری کرده بود که هم خودش خسته شده بود هم بچههای ستاد، شب قبل از اعزام، درست پشت چادر ما صدای گریه اش را شنیدم، از چادر بیرون زدم، دیدم گوشه ای کز کرده و #اشک بر چهرهٔ آسمان سیمایش جاری است، رفتم و کنارش نشستم، با اینکه میدانستم علت چیست, از او پرسیدم:
"چرا گریه میکنی؟"
خیلی ساده در حالیکه احساس می کردم بغض تمام گلویش را پر کرده است و به سختی می توانست حرف بزند گفت:"می خواهم با بچه ها به خط مقدم بروم، اما نمی گذارند، می گویند سنم کمه"
دست روی شانه اش گذاشتم و گفتم:" خب اولاً مرد که گریه نمی کند، ثانیا تا اینجا هم که با بچهها آمدی خیلی ها آرزویش را دارند و نتوانسته اند بیایند"
گفت:" به مادرم گفتم که نذر کند تا من به خط مقدم بروم، اگر نگذارند بروم نذر مادرم ادا نمی شود."
با این حرف آخر واقعا کم آوردم، مانده بودم چه بگویم، گفتم:" اگر دعای مادر پشت سرت باشد، انشاءلله نذر او هم ادا می شود"...
حالا در آخرین غروب وداع #قلاجه با یاران، به او گفته بودند فعلا اسفند دود کند تا ببینند بعد چه می شود، به نظرم می رسید یک جورایی سرکارش گذاشته بودند...
درمرحله دوم عملیات در شهر مهران باز هنگام غروب دیدمش, سوار بر پشت تویوتا، تعجب کردم، تفنگ کلاش به شانه اش بود، برای لحظه ای نگاهمان به هم تلاقی کرد، صورت زیبایش آسمانی تر شده بود، لبخندی زد و دستش را به سمتم دراز کرد، دویدم تا خودم را به ماشین برسانم، نرسیدم، دستم به او نرسید... دور شد، لحظاتی بعد در غبار دود انفجار گم شد،" نذر مادر ادا شده بود...
به روایت عکاس دفاع مقدس
سیدمسعود شجاعی طباطبایی
#جنگ_به_روایت_تصویر
#عملیات_کربلای_یک
#آزادسازی_مهران
@bicimchi1
دیروز:
صدام: خوزستان را میگیرم.
رجوی: تهران را فتح میکنم.
داعش: مشهد را ویران میکنیم.
بنسلمان: جنگ را به ایران میکشانم.
بولتون: کریسمس را در تهران جشن میگیرم.
روح الله زم: صدا و سیما رو میگیرم
امروز:
صدام: به دار آویخته شد...
رجوی: فرار کرد...
منافقین: از کمپهای خود در منطقه فرار و به اروپا پناهنده شدهاند...
داعش: تار و مار شد...
بنسلمان: به غلط کردم افتاده...
عربستان: در باتلاق جنگ یمن فرو رفت...
بولتون: برکنار شده...
ترامپ: نسبت به جنگ داخلی در آمریکا هشدار داد...!
روح الله زم: خودشو گرفتند و حکم اعدامش صادر شد
دو دوتا چارتای ضد انقلاب با ما خیلی فرق داره، کلی برنامه می ریزه و براش خرج میکنه، اما نمیفهمه که خدا جای حق نشسته!!! به همین سادگی...
ما در پناه خدا و پیرو امام خامنه ای و در مسیر #اربعین هستیم.
@bicimchi1
🔻حاجآقا #فاطمینیا:
همانطور كه اگر نهضت امام حسين علیهالسلام نبود، ما دين و معارف نداشتيم، اگر آمدن امام رضا علیهالسلام به خراسان و نهضت علمی ايشان نبود هم از دين و معارف خبری نبود. خراسان آمدن امام رضا عيناً مانند كربلا رفتن امام حسين بود كه هر دو با علم به شهادت و برای احياء دين خدا و اعلاء كلمه حق اقدام كردند.
@bicimchi1
شهید مدافع حرم مرتضی عطایی(ابوعلی) در لباس خادمی حرم مطهر رضوی ...
بخشی از وصیتنامه شهید عطایی:
برای فرج امام زمان(عج) بسیار دعا کنید که فرجمان در فرج آقا و مولایمان صاحب الزمان (عج) میباشد...
#شهید_مرتضی_عطایی
#شهید_مدافع_حرم
@bicimchi1
بازگشت حاج احمد متوسلیان به کشور بعد از ۳۸ سال /حاج احمد و سه همرزمش در ساحل مدیترانه تیرباران شدهاند/محل دفن مشخص شده است
🥀خبر بازگشت حاج احمد متوسلیان، فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسولالله به کشور آنهم بعد از ۳۸ سال به گوش میرسد.
🥀احسان محمد حسنی مسوول سازمان هنری رسانهای اوج در یادداشتی نوشت: خبر آورده اند که فاتح راستین خونین شهر، حاج احمد متوسلیان و سه همرزم او «سیدمحسن موسوی»، «تقی رستگار مقدم» و «کاظم اخوان» پس از ربوده شدن و سپری کردن ایّام کوتاهی در اسارت نیروهای مزدور شبه نظامی فالانژ وابسته به رژیم صهیونیستی، در ساحل مدیترانه تیرباران شده اند و محل دفن ایشان هم مشخص است.
🥀این خبر، یا واقعیت دارد و یا صرفاً یک ادعاست! هر چه که هست سال های سال، اساتید، محققین، مستندسازان، نویسندگان و پژوهشگران توانا بر مبنای اسناد و شواهد و قرائنِ متقن و شهادتِ شاهدان زنده و حاضر در اسارتگاه و محل تیرباران و دفن این چهار ایرانیِ مظلوم، گواهی می دهند که حاج احمد متوسّلیان و همراهان غریبش به طرز وحشیانه ای به شهادت رسیده اند.
@bicimchi1
امروز ۱۴ تیر سال روز ربوده شدن احمد متوسلیان است
حاج احمد متوسلیان یکی از ۴دیپلمات ربوده شده در سال ۱۳۶۱ است، که گفته شده زنده است.
امروز ۱۴ تیرماه سالروز ربوده شدن احمد متوسلیان یزدی در لبنان است. وی فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسولالله در جنگ هشت ساله ایران و عراق بود. عملیات آزادسازی خرمشهر (بیتالمقدس) با فرماندهی وی در سال ۶۱ انجام شد.
پس از آزادسازی خرمشهر، در ۱۴ تیر ۱۳۶۱، اتومبیل سفارت ایران در لبنان که حامل مسئولین سیاسی-نظامی ایران (ازجمله احمد متوسلیان) بود هنگام ورود توسط فالانژیستها متوقف و توسط نیروهایی اسرائیل ربوده و گروگان گرفته شدند. سمیر جعجع یکی از رهبران فالانژها پس از آزادی از زندان اعتراف کرد که گروگانهای ایرانی به نیروهای وی تحویل داده شده و سپس توسط آنان کشته شدهاند و لیکن مقامات ایرانی این ادعا را مشکوک دانستهاند.
هاشمی رفسنجانی در خاطرات سال ۱۳۶۷ خود مینویسد:
«فرستاده رئیس جمهور کنیا آمد. اطلاع داد که گروگانهای ما در لبنان همان سال ۶۲ شهید شدهاند و خواستار مبادله گروگانهای انگلیسی و سه اسرائیلی با ۹۰ اسیر شیعه در اسرائیل شد. گفتم اسامی اسرای مورد نظر و آثار گروگانهای ما را بیاورند.»
وی در خاطرات سال ۱۳۶۹ در جریان کمک به آزادسازی گروگانهای آمریکایی در لبنان به پیامی از جرج بوش -رئیس جمهور وقت ایالات متحده- اشاره میکند و مینویسد:
«اطلاعات آمریکا میگوید گروگانهای ایرانی در دست مارونیها در همان روزهای اول کشته شدهاند ولی بازهم آنها آمادگی دارند که پیگیری مسئله آن گروگانها را ادامه دهند.»
@bicimchi1
بیسیمچی
بازگشت حاج احمد متوسلیان به کشور بعد از ۳۸ سال /حاج احمد و سه همرزمش در ساحل مدیترانه تیرباران شدها
از قرار معلوم شهادت حاج احمد متوسلیان و همراهانش پس از ۳۸ سال تائید و حتی محل دفن آنها نیز پیدا شده است.
کانالی خبری که منتسب به یکی از نمایندگان اصولگرای مجلس است، نوشت:
طبق خبرهای رسیده، بالاخره انتظارها به سر رسید و بعد از ۳۸ سال پیکر مطهر شهید والامقام حاج احمد متوسلیان و سه همرزم او شهیدان سیدمحسن موسوی، تقی رستگار مقدم و کاظم اخوان، پیدا شده است و به زودی به ایران بازخواهند گشت./رسانه
@bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آخرین سخنرانی حاج احمد متوسلیان
ما ثابت مىکنیم که خون ما باعث خواهد شد که سرزمینهاى مقدس اسلامى از دست امپریالیزم آمریکا و این رژیم غاصب و فاسد صهیونیستى آزاد بشود.
@bicimchi1
📸 قبلا میگفتن به عقب باز نمیگردیم، الآن میگن تو رو خدا به عقب بازگردیم!
#خود_کرده_را_تدبیر_نیست
@bicimchi1