eitaa logo
بهلول عاقل | داستان کوتاه
37.5هزار دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
70 فایل
📚حڪایات شیرین بهلول عاقل و داستانهاے آموزنده 😊 . . .کپی بنرهای کانال شرعا حرام است . . تبلیغات ثامن برندینگ💚👇 https://eitaa.com/joinchat/2308702596Cce98270c04 👈محتوای تبلیغات تایید و یا رد نمیشود🌹 همراهی شما باعث افتخار ماست ♥️😍
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹درود و صد سلام روزت سرشار از انرژی➕🌹 🌷دریافت انرژی الهی پروردگارا امروز قلبم مالامال از شکرگزاری‌برای موهبت زندگی است کمک کن تا داستان زندگی‌ام را به همان زیبایی بیافرینم که تو جهان را آفریدی . کمک کن تا آیین مهر و مهربانی را سرلوحه زندگیم قرار دهم کمک کن تا به جای تسلی خواهی,تسلی بخشم کمک کن به جای درک شدن ,درک کنم . کمک کن که بی هیچ قید و شرط خودم را دوست بدارم تا بتوانم عشق را با تمامی انسان‌ها سهیم شوم . الهی آمین🙏🏻 ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
📚 گوید: شنیدم بازرگانی صد و پنجاه شتر بار داشت و چهل غلام خدمتکار که شهر به شهر برای تجارت حرکت می‌کرد. یک شب در جزیره کیش مرا به حجره خود دعوت کرد. به حجره‌اش رفتم، از آغاز شب تا صبح آرامش نداشت، مکرر پریشان گویی می‌کرد و می‌گفت: فلان انبارم در ترکمنستان است و فلان کالایم در هندوستان است، این قباله و سند فلان زمین می‌باشد، و فلان چیز در گرو فلان جنس است، فلان کس ضامن فلان وام است، در آن اندیشه‌ام که به اسکندریه بروم که هوای خوش دارد، ولی دریای مدیترانه طوفانی است. ای سعدی! سفر دیگری در پیش دارم، اگر آن را انجام دهم، باقیمانده عمر گوشه نشین گردم و دیگر به سفر نروم. پرسیدم، آن کدام سفر است که بعد از آن ترک سفر می‌کنی و گوشه نشین می‌شوی؟ در پاسخ گفت: می‌خواهم گوگرد ایرانی را به چین ببرم، که شنیده‌ام این کالا در چین بهای گران دارد، و از چین کاسه چینی بخرم و به روم ببرم، و در روم حریر نیک رومی بخرم و به هند ببرم، و در هند فولاد هندی بخرم و به شهر حلب (سوریه) ببرم، و در آنجا شیشه و آینه حلبی بخرم و به یمن ببرم، و از آنجا لباس یمانی بخرم و به پارس (ایران) بیاورم، بعد از آن تجارت را ترک کنم و در دکانی بنشینم. او این گونه اندیشه‌های دیوانه وار را آن قدر به زبان آورد که خسته شد و دیگر تاب گرفتار نداشت، و در پایان گفت: ای سعدی! تو هم سخنی از آنچه دیده ای و شنیده ای بگو، گفتم: آن را خبر داری که در دورترین جا از سرزمین غور (میان هرات و غزنه) بازرگان قافله سالاری از پشت مرکب بر زمین افتاد، یکی گفت: چشم تنگ و حریص دنیاپرست را تنها دو چیز پر می‌کند: یا قناعت یا خاک گور. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
📚 داستان کوتاه دو "فرشته" مسافر، برای گذراندن شب، در خانه یک خانواده ثروتمند فرود آمدند. این خانواده رفتار نا مناسبی داشتند و دو فرشته را به مهمانخانه مجللشان راه ندادند، بلکه زیر زمین سرد خانه را در اختیار آنها گذاشتند، فرشته پیر در دیوار زیر زمین شکافی دید و آن را تعمیر کرد. وقتی فرشته جوان از او پرسید چرا چنین کار را کرده، پاسخ داد؛ "همه امور بدان گونه که می نمایند، نیستند!" شب بعد این دو فرشته به منزل یک خانواده فقیر ولی بسیار مهمان نواز رفتند، بعد از خوردن غذایی مختصر زن و مرد فقیر، رختخواب خود را در اختیار دو فرشته گذاشتند. صبح روز بعد فرشتگان، زن و مرد فقیر را گریان دیدند، گاو آنها که تنها وسیله گذران زندگیشان بود، در مزرعه مرده بود. فرشته جوان "عصبانی" شد و از فرشته پیر پرسید: چرا گذاشتی چنین اتفاقی بیفتد؟ خانواده قبلی همه چیز داشتند و با این حال تو کمکشان کردی، اما این خانواده دارایی اندکی دارند و تو گذاشتی که گاوشان هم بمیرد! فرشته پیر پاسخ داد: وقتی در زیر زمین آن خانواده ثروتمند بودیم، دیدم که در شکاف دیوار "کیسه ای طلا" وجود دارد، از آنجا که آنان بسیار حریص و بددل بودند، شکاف را بستم و طلاها را از دیدشان "مخفی" کردم. دیشب وقتی در رختخواب زن و مرد فقیر خوابیده بودم، "فرشته مرگ" برای گرفتن "جان" زن فقیر آمد و من به جایش آن گاو را به او دادم! "همه امور به دان گونه که نشان می دهند، نیستند و ما گاهی اوقات خیلی دیر به این نکته پی می بریم." پس به گوش باشید؛ "شاید کسی که زنگ در خانه تو را می زند فرشته ای باشد" "و یا نگاه و لبخندی که تو بی تفاوت از کنارش می گذری، آنها باشند که به دیدار اعمال تو آمده اند!" ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
فاصله دنیای واقعی از دنیای مجازی! علی صدری‌نیا نوشت: 🔹این چند خط ابدا به معنای نادیده گرفتن اعتراضات موجود و ناراحتی معترضان نیست؛ و البته درباره طراحی موجود برای سواری گرفتن از این ناراحتی و تفاوت آن رفتارها با اعتراض هم قبلا نوشته‌ام. اما حتما این روزها با تصویری اغراق شده از اعتراض و خشونت و وضعیت کشور مواجهیم؛ چطور؟ عرض می‌کنم... 🔹این گزارشی است که چند سال پیش شبکه الجزیره درباره کمپ منافقین پخش کرد. از تلاش شبانه‌روزی آنها برای اینکه با اکانتهای فیک متعدد تصویر مشخصی را از جمهوری اسلامی در ذهن مردم بسازند. با دستورالعمل مشخص برای اینکه به چه چیزهایی بپردازند و به چه چیزهایی نه؛ حالا به اینها اضافه کنید کلی تیم و رسانه رسمی و غیر رسمی دیگر که با انواع روش‌ها همین کار را می‌کنند. 🔹مثلا در ذهن مخاطبان خود تصویری اغراق شده از یک اتفاق را ثبت می‌کنند؛ تصویری تقطیع شده از یک حادثه را برجسته می‌کنند؛ فحشهای رکیک و باور نکردنی تعدادی دانشجو را حذف می‌کنند، و برخورد پس از آن را بصورت اغراق شده روایت می‌کنند. از یک اتفاق واحد تصاویر متعدد فیلمبرداری شده از زوایای مختلف را منتشر می‌کنند تا تصویر اعتراضات را گسترده‌تر و پر دامنه‌تر نشان دهند. 🔹۲۰۰ میلیون توییت با یک هشتگ منتشر می‌کنند اما معلوم می‌شود این توییتها فقط توسط چند هزار اکانت منتشر شده... سر و صدایی چندین برابر واقعیت موجود... شبیه شعار ما بیشماریم در سال ۸۸..‌. شبیه بوق زدن ۱۰ ماشین در یک بزرگراه که سر و صدای زیادی ایجاد می‌کند اما هدفش فقط ایجاد تصور زیاد بودن است. اقداماتی که گاهی خود ضدانقلاب را به اشتباه می‌اندازد که واقعا انقلاب شده و به توهم سهم خواهی میفتند، و گاهی بخشهایی از جامعه را؛ شبیه تصوری که در بعضی از چهره‌های هنری و ورزشی در روزهای اول شکل دادند که فکر کردند واقعا اتفاقی افتاده و باید از خود موضعی نشان دهند... 🔹این اقدامات نه باید منجر به اشتباه گرفتن تصویر واقعی اتفاقات شود و نه باید منجر به نشنیده گرفتن صدای اعتراضات و ناراحتی‌های واقعی شود... ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
از خوشحالى داشتم خفه مى شدم. رو به دوستم كردم و خواستم بگويم: «وه كه چه لذتى!» اما جرئت نكردم. مى‌دانستم كه با سخن گفتن، طلسم مى‌شكند. يادم است كه یک روز روباهى ديدم. دم پرپشتش را سيخ نگه داشته بود و خرامان خرامان راه مى‌رفت. نفس در سينه حبس كردم مبادا حيوان بگريزد، اما نتوانستم جلوى شادى خود را بگيرم و فريادى كوچک كشيدم. روباه شنيد و فورى ناپديد شد. احساس مى‌كنم كه خوشحالى در زندگى انسان همواره چنين است و نباید آنرا فریاد زد ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
🌸🍃🌸🍃 📚 مردی در بصره، سال‌ها در بستر بیماری بود؛ به‌طوری که زخم بستر گرفته بود؛ و اموال زیادی را فروخته بود تا هزینه درمان خود کند؛ همیشه دست به دعا داشت. روزی عالمی نزد او آمد و گفت: می‌دانی که شفا نخواهی یافت! آیا برای مرگ حاضری؟ گفت: بخدا قسم حاضرم. داستان مرد بیمار به این طریق بود که، در بصره بیماری وبا آمد؛ و طبیبان گفتند: دوای این بیماری آ‌ب لیمو است. این مرد، تنها آب لیمو فروش شهر بود. که آب‌لیمو را نصفه با آب قاطی می‌کرد و می‌فروخت. چون مشتری زیاد شد، کل بطری را آب ریخته و چند قطره‌ای آب‌لیمو می‌ریخت تا بوی لیمو دهد. مردی چنین دید و گفت: من مجبور بودم بخرم تا نمیرم، ولی دعا می‌کنم زندگی تو بر باد برود چنانچه زندگی مردم را بر باد می‌دهی و خونشان را در شیشه می‌کنی. عالم گفت: از پول حرام مردم، نصف بصره را خریدی! و حالا ده سال است برای درمان و علاج خود آن‌ها را می‌فروشی. می‌دانی از آن همه مال حرام چه مانده است؟ دو کاسه! آن دو را هم تا نفروشی و از دست ندهی، نخواهی مرد! و زجر کش خواهی شد. پس مالت را بده که بفروشند تا مرگت فرا رسد. پیرمرد به پسرش گفت: ببر بفروش، چون مال حرام ماندنی نیست. چون پسر کاسه‌ها را فروخت، پدرجان داد. 💞الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💞 ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
🔴 دنبال عيوب مؤمنین نباشید، خداوند متعال رسوایتان می‌کند حتی اگر در خانه باشید 💢علیّ بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن علیّ بن إسماعیل، عن ابن مسکان، عن محمّد بن مسلم أو الحلبیّ، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام قال: قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و اله و سلّم: لا تطلبوا عثرات المؤمنین، فإنّ من تتبّع عثرات أخیه تتبّع اللّه عثراته و من تتبّع اللّه عثراته یفضحه و لو فی جوف بیته. ✍🏻 جناب محمّد بن مسلم یا حلبی از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده‌اند که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: لغزش‌های مؤمنان را جستجو نکنید، زیرا هرکس لغزش‌های برادرش را بجوید خداوند لغزش‌هایش را می‌جوید و هرکس که لغزش‌هایش را خداوند بجوید او را رسوا می‌کند، اگرچه در درون خانه‌اش باشد. 📚 الکافی، جلد ۲، کتاب الإیمان و الکفر، باب من طلب عثرات المؤمنین، حدیث ۵ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞لحظاتی از فیلم‌جیب برها به بهشت نمی روند سال۱۳۷۰ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
"۱۲" نشانه ی افسردگی همه‌­ی ما گاهی در واکنش به ناکامی ها و درصورت برآورده نشدن انتظاراتمان افسرده می­‌شویم. اما معمولا این واکنش کوتاه­‌مدت است. افسردگی زمانی اختلال تلقی می­‌شود که روحیه­‌ پایین و سایر علائم افسردگی و نشانه افسردگی بیشتر از دو هفته طول بکشد.این نشانه ها به صورت مختصر عبارتند از : ۱) احساس ناراحتی، پوچی یا درماندگی از نشانه های اصلی افسردگی است. ۲) کج­‌خلقی، فوران خشم یا پایین آمدن آستانه­‌ صبر به افسردگی و علایم آن مرتبط است. ۳) بی‌­میلی به انجام فعالیت‌­های لذت ­بخش، از رابطه جنسی گرفته تا ورزش نیز از نشانه های اختلالات روانی مرتبط با افسردگی است. ۴) اختلال در خواب، ازجمله بی­‌خوابی یا پرخوابی یکی از نشانه های بیماری روانی افسردگی است. ۵) خستگی و پایین بودن انرژی و زمانی که همه‌­ کارها در نظر فرد طاقت­‌فرسا است، نشانه افسردگی است. ۶) اختلال در اشتها، شامل بی­‌میلی به غذا و کاهش وزن یا پرخوری و افزایش وزن به ناراحتی اعصاب و این بیماری مرتبط است. ۷) اضطراب، پرخاشگری و بی­‌قراری از نشانه های اصلی افسردگی است. ۸) حرکت، تفکر یا صحبت فرد کند می­‌شود. ۹) احساس بی­‌ارزشی و عذاب وجدان، تمرکز روی شکست­‌های گذشته و سرزنش خود از نشانه های اصلی افسردگی است. ۱۰) اختلال در تمرکز، یادآوری و تصمیم­‌گیری از نشانه های افسردگی شدید است. ۱۱) فکر به مرگ از علائم افسردگی شدید است. ۱۲) درد فیزیکی مثل سردرد یا کمردرد که علت مشخصی ندارد می‌توان از علائم افسردگی باشد . ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانومت اشتباه کرده 🎙با صدای استاد دانشمند ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
از دلتنگی هایم تا خدا میدونستید جواب تموم دلتنگی هات توی ارتباطت با خدا نهفته هست؟ وقتی که خدا رو وارد زندگیت میکنی، وقتی که اون رو به عنوان همدم و همرازت انتخاب میکنی، دلتنگی در وجودت برای موقعیت ها و افراد مختلف کم کم پر میکشه و از بین میره. بالاخره خدا خالق تموم اون موقعیت ها و افراد بوده و وقتی که تو به جای اون ها خالقشون رو انتخاب میکنی و سعی میکنی اون رو به زندگیت وارد کنی، کم کم میبینی که چقدر دلتنگی هات برای افراد و موقعیت هایی که دلت میخواست همیشه باهات باشن بی دلیل بوده. البته خودت رو نباید به خاطر دلتنگی هات سرزنش کنی اما یادت باشه بیکار هم نشینی و سعی کنی اونقدر ارتباطت رو با خدا خوب کنی که کم کم دلتنگی هات از یادت برن. خدا تنها همراهی هست که هیچوقت تنهات نمیذاره، خدا تنها همراهی هست که بهترین موقعیت ها رو پیش روت میذاره، خدا بهترین همراهی هست که باعث میشه هیچ وقت احساس دلتنگی نکنی پس به جای آدما و موقعیت هایی که توی زندگیت میان و میرن، به خدایی دل ببند که هست و همیشه میمونه و حتی بعد از مرگت هم تنها نمیذاره. وقتی که درگیر چالش ها و مشکلات سخت زندگیت بودی، به خدایی فکر کن که هر لحظه کنارته و تنها نمیذاره. با خدا که باشی حتی اگه درگیر بدترین مشکلات هم باشی میدونی که یک پشتوانه قوی داری و برای همین کم نمیاری. ما آدما در بیشتر موقعیت هایی که باعث ضعفمون میشن احساس میکنیم که تنهاییم و به همین حس مون ادامه میدیم و بهش پر و بال میدیم تا وقتی که تمام وجودمون رو در بر میگیره. اما میون تموم این موقعیت ها بهتره که کمی با خودمون صحبت کنیم، بگیم که آیا واقعا تنهاییم؟ پس اون خدایی که این زندگی و موقعیت ها رو به وجود آورده چی؟ پس خالق من چی؟ یعنی اون هم منو تنها گذاشته و رفته؟ یعنی اون دیگه دستم رو نمیگیره؟ تا حالا چند تا موقعیت این چنینی بوده که همون خالق معجزه کرده و اون موقعیت برطرف شده؟ یعنی الان دیگه تواناییش رو از دست داده و نمیتونه کاری کنه؟ وقتی به این ها فکر میکنیم، قدرت پروردگاری رو به یاد میاریم که هر لحظه و هر دم حواسش به ما هست و لحظه ای ما رو تنها نمیذاره و همین فکر به ما قدرت میده، انگیزه میده و باعث میشه که کم نیاریم. خدا رو توی زندگیت باور کن تا ببینیش. بعضیا میگن خدایی که دیده نمیشه و خدایی که خودش رو نشون نمیده به چه دردی میخوره و کجای زندگی ماست؟ مسئله اینه که خدا توی قلب ماست و دیده نمیشه اما باور میشه، وقتی که خدا رو باور کنی اون موقع میتونی رد پاش رو توی قسمت های مختلف زندگیت ببینی، اون موقع میتونی موقعیت هایی از زندگیت رو ببینی که اگه خدا در اونها نقش نداشت قطعا تو شکست میخوردی و در همون موقعیت ها طعم خوش زندگیت به پایان میرسید. بعضی ها به دنبال اینن که خدا رو با چشم سر ببینن و حرفش رو با گوش سر بشنون اما نکته ای که هست اینه که خدا با این ها دیده و شنیده نمیشه، خدا با چشم دل دیده میشه و صداش با گوش دل شنیده میشه. هر وقت تونستی خدا رو در قلب باور کنی، یعنی با چشم دل اون رو دیدی و با گوش دل صداش رو شنیدی. چقد خوبه که ما آدما دستمون رو به سمت کسی به غیر از خدا دراز نکنیم. خالق تموم کسایی که ما توی ذهنمون داریم تا برای کمک به سمتشون بریم کیه؟ خداست! این خدا خالق من و تو هم هست پس چرا وقتی که میتونیم دست مون رو به سمت خدا دراز کنیم تا اون دستمون رو بگیره، دستمون رو به سمت بنده خدا دراز می کنیم؟ این مسئله ای هست که باید توی ذهنمون حلش کنیم. تا وقتی که دستمون رو به سمت غیر دراز کنیم، ارزشمون رو کمتر و کمتر میکنیم و ممکنه حتی پاسخی هم نگیریم اما وقتی که دستمون رو به سمت خدا دراز می کنیم، نه تنها ارزش مون از قبل بیشتر میشه بلکه پاسخی هم که قراره از اون بگیریم حتمی هست و خدا حتما پاسخی به ما میده تا به واسطه اون بتونیم چالشی که در اون گرفتار شدیم رو برطرف کرده و از بین ببریم. خدا رو در موقعیت های مختلف زندگیت از یاد نبر خدا که همراهت باشه دیگه به هیچ کسی نیاز نداری. چه تو موقعیت های خوب، چه تو موقعیت های بد، باور کن که یکی کنارته، یکی هست که حواسش بهته و تو رو از تموم خطرات و اتفاقات بد مصون میکنه. وقتی که این رو باور کنی، در تموم موقعیت ها، چه موقعیت های خوب و چه موقعیت های بد یه اعتماد قوی درونت شکل میگیره، یک اعتماد که بهت میگه به دل موقعیت پیش روت بزن و مطمئن باش که در اون پیروز میشی چون خدایی رو در کنارت داری که همه جوره ساپورت و حمایتت میکنه. ✍ادمین ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
‌ 📚 داستان کوتاه 🔹️گویند: شبی ابراهیم ادهم همۂ تاج و تخت و پادشاهی‌اش را برای رسیدن به خدا از دست داد و درویشی بیابان‌نشین شد. تابستانی روزی گرم به میدان شهر رفت تا او را شاید کسی برای لقمه‌ای نان به کارگری برد. آنقدر گرسنگی بر تن خود داده بود که بسیار لاغر و نحیف شده بود و کسی او را برای کارگری هم نمی‌برد. جوانی دلش به حال او سوخت او را با خود به مزرعه‌اش برد و بیل به دستش داد تا زمین را شخم زند، ابراهیم از فرط گرسنگی و ضعف زمین خورد ولی از خدای خود شرم کرد که لقمه‌ای نان از او بخواهد. جوان گرسنگی او را چون دید، لقمه‌ای نان به او داد و چون ابراهیم قوّت گرفت به سرعت کار کرد. 🔹نزدیک غروب، جوان دستمزد او حاضر کرد اما ابراهیم نگرفت و گفت: دستمزد من لقمه‌ای نان بود که خوردم و تا دو روز مرا سرپا نگه می‌دارد. جوان گفت: با این حال نحیف در شگفتم در حسرت این باغ من نیستی؟ ⁉️ابراهیم گفت: به یاد داری بیست سال پیش این باغ را چه کسی به تو هدیه داد؟ آن کس امیر لشگر من و تو سرباز او بودی و این باغ یکی از ده‌ها هزار باغ‌های ابراهیم ادهم بود و من ابراهیم ادهم هستم. 🔹بدان! زمانی پادشاهی داشتم ولی خدا را نداشتم، هر چه سرزمین فتح می‌کردم سیر نمی‌شدم چون می‌دانستم برای من نیست و روزی کسی که مرا سرنگون می‌کند همۂ آن‌ها را از من خواهد گرفت. نفس‌ام هرگز سیر نمی‌شد. 🔹 اکنون که همۂ باغ و ملک و تاج و تخت را رها کرده‌ام و خدا را یافته‌ام، هر باغ و کوهی را که می‌نگرم آن را از آنِ خود می‌دانم. ☝بدان! هر کس خدا را داشته باشد هر چه خدا هم دارد از برایِ اوست و هر کس خدا را در زندگی‌اش ندارد، اگر دنیا را هم فتح کند سوزنی از آن، مال او نیست. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel