eitaa logo
بهلول عاقل | داستان کوتاه
38.2هزار دنبال‌کننده
14هزار عکس
6.8هزار ویدیو
70 فایل
📚حڪایات شیرین بهلول عاقل و داستانهاے آموزنده 😊 . . .کپی بنرهای کانال شرعا حرام است . . تبلیغات ثامن برندینگ💚👇 https://eitaa.com/joinchat/2308702596Cce98270c04 👈محتوای تبلیغات تایید و یا رد نمیشود🌹 همراهی شما باعث افتخار ماست ♥️😍
مشاهده در ایتا
دانلود
10.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥فیلم کوتاه «نبأ السما» (قصه آسمان) که این روز‌ها در فضای مجازی دست به دست می‌شود و از لحاظ تکنیک‌های ساخت مورد توجه سینماگران قرار گرفته، توسط عباس یوسفی کارگردان جوان ایرانی-کویتی به تولید رسیده است. این فیلم کوتاه بر اساس زندگی حضرت علی (ع) ساخته شده که به طور گذرا و در مدت سه دقیقه ماجرای ولادت تا ماجرای غدیر( ولایت ایشان) را با صحنه‌های بسیار جذاب روایت می‌کند. ساخت این فیلم به زبان عربی باعث شده تا از شبکه‌های مختلف تلویزیونی کشور‌های حوزه خلیج فارس به صورت گسترده به نمایش درآید. عباس یوسفی در سال ۱۹۸۶ از پدر و مادری ایرانی در دمشق متولد شده و در کویت و سایر کشور‌های حوزه خلیج فارس زندگی کرده است ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عٰاقدش‌گفت‌: ڪہ‌مهریہ‌او‌آب‌شود.. وقـرار‌است‌ڪہ‌او مـٰادرِ اربـٰاب شـود..♥️ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
‌ ❤️«موجود نازنینی به نام بابا»❤️ در داستانهای هزار و یک شب آمده است که " مردی بود عبدالله نام که از راه صید ماهی با درویشی و مسکنت خانواده خود را روزی می رساند. روزی صید سنگینی به دامش افتاد، که گمان برد ماهی بزرگ و پر برکتی است اما وقتی دام را به ساحل آورد و باز کرد مردی را دید به شکل و شمایل خویش که از دام بیرون آمد. پرسید کیستی و نامت چیست؟ و در این حوالی به چه کار آمده ای گفت من جفت و همزاد تو هستم که در قعر دریا زندگی می کنم و نامم عبدالله است. من عبدالله دریایی و تو عبدالله زمینی، به دیدن تو آمده ام و سبدی از جواهرات جانانه و شاهانه برایت هدیه آورده ام. عبدالله گفت قدمت مبارک، خوش آمدی و چه خوشتر که چندی میهمان ما باشی. او را به خانه برد و آنچه رسم مهمان دوستی بود بجا آورد تا زمانی که عبدالله دریایی یاد وطن کرد و نزد یاران دریایی بازگشت. یاران دور او را گرفتند که از عجایب و غرایب روی زمین بر ما حکایت کن گفت عجایب بسیار دیدم اما از همه عجیبتر موجودی بود که او را "بابا" می گفتند این مرد مظلوم و محجوب هر روز صبح از خانه بیرون می رفت تا شام کار می کرد و به هر زحمتی تن می داد وآنچه خانوده اش نیاز داشت برای آنها می آورد و تازه خرده می گرفتند که این چیست و آن چیست،بهتر از این می باید و باز فردا مرد عازم کار می شد و وعده می داد که همه خواستها را چنانکه پسند آنها است بر آورد. یاران گفتند این ممکن نیست، آن مرد می توانست وقتی می رود دیگر باز نگردد شاید زنجیری به پایش بسته بودند و شب اورا خانه می کشیدند گفت من هم همین گمان را داشتم اما خوب نگاه کردم و دیدم هیچ زنجیری به پا ندارد صبح با پای آزاد می رود و شام با پای آزاد باز می گردد. اصحاب دریا نمی دانستند که در جهان زنجیرهای پنهانی هست که مردان را می برد و می آورد: زنجیر زلفت هر طرف دیوانه وارم می کشد با اشتیاقم می برد، بی اختیارم می کشد این سودای عشق است که مرد را به قعر دریا می کشاند تا مرواریدی صید کند و به گردن نازنینی بیندازد که اورا دوست دارد اینهمه شور و غوغای شعر و غزل و اینهمه عربده مستانه و زمزمه شاعرانه که بازار جهان را به خریداری گرم کرده و کالای عشق را رونق بخشیده، از کجاست؟ بلبل اگر نه مست گل است این ترانه چیست گر نیست عشق، زمزمه عاشقانه چیست زمزمه همین بلبلان بیدل و مردان مقبل است که فضای هزاران هزار خانه را گرم کرده و آوای جان بخش عشق من، عشق من را چون نسیم عطر گردان بهشتی همه جا به طنین آورده است. و آفتاب نگاه این عاشقان است که کودکان در آن نشو و نما می کنند تا زنان و مردان شوند و زنان به ذوق کرشمه معشوقی بالهای بهشتی خود را به سر مردان می گشایند چه خوشتر که زنان قدر عشق و جان فشانی مردان را بدانند و مردان قدر این فرشته رویان فرشته خو را که چون چراغ جادوی علاء الدین هزار کار شگفت از ایشان می آید بیش از پیش دریابند و فرزندان نیز منزلت رفیع این صورت فلکی دو پیکر را که چون دو ستاره فرخنده فال پدر و مادر در آسمان اقبالشان بهم پیوسته اند، هر دم بیش از پیش قدر شناسند. قدرآیینه بدانیم چو هست نه درآن وقت که افتاد و شکست ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
علیه السلام : 🔸هیچ چیز به مانند نماز، بینى شیطان را به خاک نمى ساید، پس نماز بگذار و بینى ابلیس را به خاک بمال. کمال الدین، ج۲، ص۵۲۰ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
🌹امام سجاد (علیه السلام): ☘️مکروهاتی که روزی را از انسان دور می‌کنند 1⃣ اظهار فقر و نداری کردن در حضور مردم، 2️⃣ خواب دیر هنگام شب و بعد از نماز صبح، 3️⃣ تحقیر و کم‌ ارزش شمردن نعمت های خدا، 4️⃣ شکوِه و گلایه داشتن از خداوند متعال. 📚 معاني الأخبار ، ص ۲۷۱ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
6.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 🎙سخنران: دکتر رفیعی موضوع: چهار علامت افراد بهشتی ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐️خدای من چگونه ناامید باشم، 💜در حالے ڪه تو امید منی ⭐️چگونه سستے بگیرم 💜ڪه تو تڪیه‌گاه منی ⭐️ای آنڪه با ڪمال زیبایے و نورانیت خویش 💜آنچنان تجلے ڪرده‌اے ڪه ⭐️عظمتت بر تمامے ما سایه افڪنده 💜نگاه خود را از ما مگیر ⭐️الـــــــــهـــــــی آمــــــــیـــــــن🙏 💜نگاه خدا معجــزه میکنه 😇 🌙نگاه خدا را براتون آرزو میکنم 🙏 💜شبتون پراز نگاه مهربون خدا ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️سلام صبح بخیر ، روزتون پر خیر و برکت دریافت انرژی کائنات: خداوندا همان گونه که چشم هایمان را از خواب بیدار کردی قلب‌های ما را از غفلت بیدار کن و همان گونه که جهان را به نور صبح منور گرداندی زندگیمان را به نور هدایت منور بگردان . . .خداوندا بنویس برای ما پاک شدن گناهان و پوشش عیوب و نرمی قلوب و بر طرف شدن غم ها و آسان شدن کارها را . . . خداوندا صبحمان و روزمان را سرشار از خیر و بخشش و مغفرت و توفیق و استواری و استقامت بر صراط بندگی‌ات قرار بده.الهی آمیـن🙏 ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
گاهي برات يه اتفاق غير منتظره پيش مياد كه تا مدت ها از ذهنت بيرون نميره. ماشيني كه بعد يه ترمز طولاني، دقيقا كنار زانوت متوقف ميشه.. حس و حال آدم بعد فرود اضطراري پروازي، كه تو رو حسابي ترسونده باشه، نجات پيدا كردن از دل ساختموني كه آتيش گرفته.. يا گذروندن يه دوره بيماري سخت و مهلك. آدم تو اون شرايط، وقتي برميگرده و پشت سرش رو ميبينه، به اين فكر ميكنه كه چقدر آخرين ها ميتونه راحت اتفاق بي افته. هر عكسي كه از تو گرفته ميشه يا ميگيري، هر چيزي كه مينوسي، پيش هر كسي.. هر جايي كه ميري، هر صحبتي هر نگاهي ميتونه آخريش باشه. فكر كردن به اين چيزها ميتونه خيلي روحيه ي آدم رو تغيير بده. انگار زندگي معناي عميق تري به خودش ميگيره و روزمَرِگي از بين ميره. هرچيزي براي آدم عجيبه و ميشه نگاه تازه اي داشت بهش. اينجور وقت ها حتي بدمزه ترين غذاهارو ميشه با اشتياق خورد و به طولاني ترين قهرها پايان داد چون ارزش ها برات تغيير ميكنه. بايد بدوني كه اگر هرچيزي تا الان آخرين نبوده دليلش تويى، كه هستي هنوز كه لحظه ميسازي براي خودت و اطرافيانت و اگرآخرين ها برات اتفاق بي افته، تصويري كه از تو براي اطرافيانت ميمونه، آخرين لحظه هاييه كه تو هيچوقت فكر نميكردي آخريش باشه. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
قضاوتت میکنن ... اونایی که قاضی نیستن !!! حکم میکنن ؛ اونایی که حاکم نیستن ... از حست میگن ؛ اونایی که احساسو نمیفهمن !! تحقیرت میکنن ؛ اونایی که خودشون حقیرن .. تو رو به بازی میگیرن ؛ اونایی که خودشون بازیچه اند !! از عشق میگن ؛ اونایی که عاشق نیستن !! و من مینویسم در حالی که ؛ نویسنده نیستم... اینجا سرزمین جابه جایی هاست !!! سرزمینی که نخونده معنات میکنن ... ندیده ترسیمت میکنن !! و نشناخته ازت انتقام میگیرن... ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌حجه الاسلام دارستانی 📢تامابه همدیگررحم نکنیم،امام زمان(عج)نمی آید. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
💎زن جوانی پیش مادر خود میرود و از مشکلات زندگی خود برای او میگوید و اینکه او از تلاش وجنگ مداوم برای حل کردن مشکلاتش خسته شده است‌. مادرش او را به آشپزخانه برد و بدون آنکه چیزی بگوید سه تا کتری را آب کرد و گذاشت که بجوشد .سپس توی اولی هویچ ریخت در دومی تخم مرغ ودر سومی دانه های قهوه. بعداز 20 دقیقه که اب کاملا جوشیده بود گاز هارا خاموش کرد! اول هویچ هارا در ظرفی گذاشت ٬ سپس تخم مرغ هارا هم در ظرف گذاشت وقهوه راهم در ظرفی ریخت و جلوی دخترش گذاشت سپس از دخترش پرسید که چه میبینی؟ او پاسخ داد:هویچ٬تخم مرغ٬قهوه. مادر از او خواست که هویچ هارا لمس کند وبگوید که چگونه اند ؟! او اینکار را کردو گفت: نرم اند۰ بعد از او خواست تخم مرغ هارا بشکند ٬ بعداز اینکه پوسته آن را جدا کرد ٬ تخم مرغ سفت شده را دید و در آخر از او خواست که قهوه را بچشد . دختر از مادرش پرسید که: مفهوم اینها چیست؟ مادر به او پاسخ داد: هرسه این مواد در شرایط سخت و یکسان بوده است ٬ آب جوشان٬ اما هرکدام عکس العمل متفاوتی نشان داده اند.هویچ در ابتدا بسیار سخت ومحکم به نظر میرسد اماوقتی در آب جوشان قرار گرفت به راحتی نرم و ضعیف شد.تخم مرغ که در ابتدا شکننده بود و پوسته بیرونی آن از مایع درونی آن محافظت میکرد٬وقتی در آب جوش قرار گرفت مایع درونی آن سفت و محکم شد‌. دانه های قهوه که یکتا بودند٬بعد از قرار گرفتن در آب جوشان٬آب را تغییر دادند. مادر از دخترش پرسید:تو کدام یک ازین مواد هستی؟وقتی شرایط بد وسختی پیش می آیدتو چگونه عمل میکنی؟تو هویچ٬تخم مرغ یا دانه های قهوه هستی؟به این فکر کن که من چه هستم؟آیا من هویچ هستم که به نظر محکم می آیم٬ اما در سختی ها خم میشوم و مقاومت خود را از دست میدهم ؟ آیا من تخم مرغ هستم که با یک قلب نرم شروع میکند اما با حرارت محکم میشود؟ یا من دانه قهوه هستم که آب داغ را تغییر داد؟ وقتی آب داغ شد آن دانه بوی خوش وطعم دلپذیری را آزاد کرد. اگر تو مانند دانه های قهوه باشی هرچه شرایط بدتر میشوند تو بهتر میشوی وشرایط را به نفع خودت تغییر می دهی. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel