#یک_داستان_یک_پند
درویشی با شاگرد خود دو روز بود که در خانه گرسنه بودند. شاگرد شبی زاری کرد و درویش گفت: «صبور باش، فردا خداوند غذای چربی روزی ما خواهد کرد.» فردا صبح به مسجد رفتند. بازرگانی دیدند که در کاسههایی عسل و بادام ریخته و به درویشهای مسجد میداد. به هر یک از آنها هم کاسهای داد. درویش از بازرگان پرسید: «این هدیهها برای چیست؟»
بازرگان گفت: «هفت روز پیش مالالتجاره عظیم و پرسودی از هندوستان در دریا میآوردم. به ناگاه طوفان عظیمی برخواست و ترسیدم. بادبانها کم بود بشکند و خودم با ثروتم طعمه ماهیهای دریا شویم. دست به دعا برداشته از خدا خواستم باد را فرو نشاند تا من به سلامت به ساحل برسم و صد درویش را غذایی شاهانه بدهم. دعای من مستجاب شد و باد خاموش شد و این نذرِ آن روز طوفانی است.
درویش رو به شاگرد خود کرد و گفت: «ای پسر! یقین کن خداوند اگر بخواهد شکم من و تو را سیر کند، طوفانی چنین میفرستد بعد فرو مینشاند تا ما را شکم سیر کند. بدان دست او روزی رساندن سخت نیست.»
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞چقدر خوبه این سکانس قصه های مجید
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
✍🏻وسط داد و بیداد و دعوا یهو میگفت:
"منم!"
راستش اونقدری سرم گرم گله و لجبازی بود که توجه نمی کردم توی جواب اون همه حرف فقط نوشته منم! حواسم نبود بپرسم اصلا یعنی چی منم؟! منم چی؟! فحشه، بد و بیراهه؟! چیه این منم! بدتر حرصی می شدم و آتیش معرکه بالا می گرفت و کار می رسید به اونجایی که نباید!
یه بار اما وقتی گفت منم، دیگه سکوت نکرد، داد زد:
" منم!
اینی که داری باهاش می جنگی منم!
دشمن نیست، غریبه نیست، رهگذر کوچه و خیابونم نیست، منم!
نه شمشیر دستمه، نه سنگر گرفتم جلوت، نه قراره باهات بجنگم، ببین دستام بالاست؟! تسلیمم، نه از ترس و نه بخاطر ناحق بودنم، فقط به حرمت عشقی که تو از یادت می بریش گاهی!
یه وقتایی اگه سکوت می کنم دربرابرت برای این نیست که حرفی واسه گفتن ندارم یا نمی تونم جواب حرفاتو بدم، فقط برای اینه که حالیمه قرار نیست خراب کنیم چیزیو، اگه بحثیم هست برای بهتر شدنمونه، یادم نمیره اینی که جلوم وایساده تویی، ولی تو انگار یادت میره اینی که داری زخم رو زخمش می زنی منم، میفهمی؟! منم!"
بعد اون تلنگر انگار بزرگ تر شدم، بزرگ تر شدیم جفتمون، حالا اونم خبط و خطایی اگه کنه بهش میگم ببین فهمیدما، هرچند از نظر من درست نبود این کارت ولی چون تویی اشکال نداره، فدای سرت! فقط دیگه تکرار نشه که کلاهمون میره توو هم!
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
از خدا پرسیدم:
چرا وقتی شادم،همه بامن میخندند!
ولی وقتی ناراحتم
کسی با من نمیگرید؟
جواب داد:
شادیها را برای جمع کردن دوست آفریده ام
ولی غم را برای انتخاب بهترین دوست!!
مهربانی ساده است
سادهتر از آنچه فکرش را بکنی...
کافی است به چشمهایت
بیاموزی که چشم "آیینه روح" است
کافی است به "دلت" یادآوری
کنی همیشه "دلهایی" هستند،
که "درد" امانشان را بریده
و احتیاج به "همدلی" دارند…
مهربانی ساده است
کافی است به "گوشهایت" یاد دهی
که میتوانند "سنگ صبور" باشند؛
حتی اگر صبوری "سنگینشان" کن
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💡حکایت بهلول عاقل و خشت طلا
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
🖤پیشاپیش سالروز شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی تسلیت باد
خواب دیدم که فرج آمده؛
در دولت عشق،
باز فرمانده قدس است
سلیمانی ما ...
#سومینسالگردشهادت_حاج_قاسم_سلیمانی💔
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیری با جوانی هم غذا شدند، هر دو گریه میکردند.
از پیر پرسیدند: چرا گریه میکنی؟
گفت: برای آنکه من دندان ندارم و جوان هر چه هست خواهد خورد.
از جوان پرسیدند: تو چرا گریه میکنی؟...☝️🏻☝️🏻
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
یه روز گاو پاش میشکنه دیگه نمی تونه بلند شه ، کشاورز دامپزشک میاره .
دامپزشک میگه:
" اگه تا 3 روز گاو نتونه رو پاش وایسته گاو رو بکشید "
گوسفند اینو میشنوه و میره پیش گاو میگه:
"بلند شو بلند شو"
گاو هیچ حرکتی نمیکنه...
روز دوم باز دوباره گوسفند بدو بدو میره پیش گاو میگه:
" بلند شو بلند شو رو پات بایست"
بازگاو هر کاری میکنه نمیتونه وایسته رو پاش
روز سوم دوباره گوسفند میره میگه:
"سعی کن پاشی وگرنه امروز تموم بشه و نتونی رو پات وایسی دامپزشک گفته باید کشته شی "
گاو با هزار زور پا میشه..
صبح روزبعد کشاورز میره در طویله و میبینه گاو رو پاش وایساده از خوشحالی بر میگرده میگه:
" گاو رو پاش وایساده ! جشن میگیریم ...گوسفند رو قربوني كنيد... "
نتیجه اخلاقی:
خودتونو نخود هر آشی نکنید !
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
#یک_فنجان_تفکر ☕️
اگر بیماری مزمن دارید به تغذیه سالم بیشتر توجه کنید
نداشتن تغذیه سالم مهمترین علت بروز و وخامت شدت بسیاری از بیماریهای مزمن است. این در حالی است که پزشکان به ندرت در مورد بیماریهای مزمنی مانند روماتوئید آرتریت به بیماران درباره رعایت تغذیه سالم توصیه میکنند.
متاسفانه کسانی که به بیماریهای مزمن مبتلا هستند خودشان هم برای تغذیه بهتر به کارشناس تغذیه مراجعه نمیکنند. پژوهشگران علت این امر را اتکای مردم به حرفهای غیرمعتبر افراد غیرمتخصص در اینستاگرام میدانند.
آنها میگویند اگر کسی یک بیماری مزمن دارد در کنار درمان دارویی دوکار مهم باید انجام دهد:
۱- پایین آوردن وزن در حدی که شاخص توده بدن یا BMI به ۲۵ برسد
۲- کنترل قند خون و رساندن هموگلوبین A1c به کمتر از ۶ درصد
چنین کارهایی کنترل علائم بیماریهای مزمن را بسیار ساده تر میسازد.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چطور مثبت صحبت کنیم؟
🔹چه "جملههایی" را با چه "جملههای دیگری" اگر جایگزین کنیم تأثیر مثبتی در روابط ما خواهد داشت؟
🔹️در این ویدئو تعدادی از این جملهها را با هم مرور میکنیم که با کمی تغییر تاثیر بسیاری در گفتگوهای ما دارد.
🔹شما چه جایگزینهای دیگری پیشنهادی میدهید؟
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
یادمه هشت سالم بود…
یه روز از طرف مدرسه بردنمون کارخونه تولید بیسکوییت، مارو به صف کردن و بردنمون تو کارخونه که خط تولید بیسکویت رو ببینیم. وقتی به قسمتی رسیدیم که دستگاه بیسکویت میداد بیرون خیلی از بچه ها از صف زدن بیرون و بیسکویتایی که از دستگاه میزد بیرون رو ورداشتن و خوردن…
ولی من رو حساب تربیتی که شده بودم میدونستم که اونا دارن کار اشتباه و زشتی میکنن، واسه همین تو صف موندم ولی آخرش اونا بیسکویت خورده بودن و منی که قواعدو رعایت کردم هیچی نصیبم نشده بود…
الان پنجاه سالمه، اون روز گذشت ولی تجربه اون روز بارها و بارها تو زندگیم تکرار شد.
خیلی جاها سعی کردم که آدم باشم و یه سری چیزا رو رعایت کنم ولی در نهایت من چیزی ندارم و اونایی که واسه رسیدن به هدفشون خیلی چیزارو زیر پا میزارن از بیسکویتای تو دستشون لذت میبرن…
از همون موقع تا الان یکی از سوالای بزرگ زندگیم این بوده و هست که خوب بودن و خوب موندن مهمتره یا رسیدن به بیسکوییتای زندگی؟ اونم واسه مردمی که تو و شخصیتت رو با بیسکوییتای توی دستت میسنجند؟!؟!
👤 پرویز پرستویی
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
9.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مورچه و مورچه خوار
💢 مورچه و مورچه خوار از شخصیتهای به یادماندنی و مشهور کارتون پلنگ صورتی بودند.
💢 تعقیب وگریز بی نتیجه مورچه خوار برای گرفتن مورچه ای قرمز رنگ به نام چارلی که حتی از تماشای چندباره آن هم به خنده میافتادیم.
💢مورچه خوار با تمام پشتکارو ذکاوتی که به خرج میداد هر بار فقط خودش را بیچاره تر میکرد. داستان سوراخ فوری و اتوبوس جهانگردی را که یادتان هست؟
💢بعد ازدیدن کارتون، تکه کلامهای مورچه خوار سرزبان بچهها میافتاد: «از تو متنفرم سوراخ فوری»، «سلام سوسیس یه مورچه ندیدی؟»، «برگرد اینجا مورچه ، مزه اسپاگتی منو از بین نبر.» نقشه کشیهای مورچه خوار را با صدای مهدی آرین نژاد و صدای بی خیال وخمارآلود مورچه را با صدای حسن عباسی میشنیدیم.
این مجموعه کارتونی بین سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۱ تولید شدهاست.
#خاطرات_کاغذی
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel