eitaa logo
بهلول عاقل | داستان کوتاه
38.8هزار دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
6.6هزار ویدیو
70 فایل
📚حڪایات شیرین بهلول عاقل و داستانهاے آموزنده 😊 . . .کپی بنرهای کانال شرعا حرام است . . تبلیغات ثامن برندینگ💚👇 https://eitaa.com/joinchat/2308702596Cce98270c04 👈محتوای تبلیغات تایید و یا رد نمیشود🌹 همراهی شما باعث افتخار ماست ♥️😍
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 شیر نر از تنها حیوانی که واهمه و ترس دارد، ماده خودش است! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
❤️بردباری در برابر بی ادبان بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ روزی عایشه، همسر رسول اکرم (ص) در حضور او نشسته بود که مردی یهودی وارد شد. هنگام ورود به جای «سلام علیکم» گفت: «السام علیکم»؛ یعنی «مرگ بر شما». طولی نکشید که یکی دیگر وارد شد. او هم به جای سلام گفت: «السام علیکم». معلوم بود که آنها می خواستند با زبان، رسول اکرم (ص) را آزار دهند. عایشه سخت خشمناک شد و فریاد بر آورد که: «مرگ بر خود شما و...». آن حضرت فرمود: ای عایشه! ناسزا مگو، اگر ناسزا مجسّم گردد، بدترین و زشت ترین صورت ها را دارد، اما نرمی، ملایمت و بردباری روی هر چه گذاشته شود، آن را زیبا می کند و زینت می دهد و از روی هر چیزی برداشته شود، از قشنگی و زیبایی آن می کاهد. چرا عصبی و خشمگین شدی؟ عایشه گفت: مگر نمی بینی که با کمال وقاحت و بی شرمی به جای سلام چه می گویند؟ رسول اکرم (ص) فرمود: من هم در جواب گفتم: «علیکم» (بر خود شما)، همین قدر کافی بود. به نقل از: داستان راستان، نوشته استاد مرتضی مطهری ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تنها فرمول شکست یه چیزه؛ اونم اینه که، تو بخوای همه رو راضی نگه داری ...! دکتر_انوشه ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
💡 اصطلاح "کلک خوردن "را بسیار شنیدیم که به معنای فریب خوردن است حال ببینیم این کلک چیست؟! استان مازندران در فصل پاییز و زمستان میزبان پرندگانی است که از شمال اروپا به سمت مناطق گرمتر در حال مهاجرت هستند، و معمولا در مرداب ها و آب بندان های کوچک این استان ساکن می شوند. گوشت این پرندگان لذیذ و بسیار گران است در نتیجه هر ساله صیادان فصلی این پرندگان را شکار می کنند. صیادان می دانند که با یک تیر فقط می توانند یک پرنده را صید کنند به همین دلیل برای آنکه تعداد بیشتری پرنده را صید کنند، معمولا حوضچه های مصنوعی درست می کنند و اطراف آنرا با نی و چوب می پوشانند تا جای مناسبی برای سکونت به نظر آید، اما این حوضچه ها فقط یک راه ورودی دارند و در سطح آنها تور مستحکمی پهن شده است که به محض ورود پرندگان که معمولا مرغابی های وحشی هستند این تور بر سر آنها می افتد و مدخل ورودی هم بسته می شود این گونه پرندگان در دام می افتند، در زبان مازندرانی به این حوضچه ها "کلک"می گویند. بد نیست بدانیم گاهی برای آنکه این کلک ها جای امن تری برای پرندگان به نظر آید ، صیادان از مرغابی های دست آموزی و تربیت شده ای استفاده می کنند که وقتی آنها را در این حوضچه ها رها می کنند و با ایجاد سروصدا موجب جلب نظر پرندگان وحشی می شوند ،که به اصطلاح به این شیوه صید "کلک مرغابی "می گویند. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
‌ 📚داستان کوتاه (طعم هدیه) روزی فردی جوان هنگام عبور از بیابان، به چشمه آب زلالی رسید. آب به قدری گوارا بود که مرد سطل چرمی اش را پر از آب کرد تا بتواند مقداری از آن آب را برای استادش که پیر قبیله بود ببرد. مرد جوان پس از مسافرت چهار روزه اش، آب را به پیرمرد تقدیم کرد. پیرمرد، مقدار زیادی از آب را لاجرعه سر کشید و لبخند گرمی نثار مرد جوان کرد و از او بابت آن آب زلال بسیار قدردانی کرد. مرد جوان با دلی لبریز از شادی به روستای خود بازگشت. اندکی بعد، استاد به یکی دیگر از شاگردانش اجازه داد تا از آن آب بچشد. شاگرد آب را از دهانش بیرون پاشید و گفت: آب بسیار بد مزه است. ظاهرا آب به علت ماندن در سطل چرمی، طعم بد چرم گرفته بود. شاگرد با اعتراض از استاد پرسید: آب گندیده بود. چطور وانمود کردید که گوارا است؟ استاد در جواب گفت: تو آب را چشیدی و من خود هدیه را چشیدم. این آب فقط حامل مهربانی سرشار از عشق بود و هیچ چیز نمی تواند گواراتر از این باشد. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
جزء جزء لحظاتتان را کنترل کنید، بر روی اعمالتان مراقبت داشته باشید، طوری که بعد از یک روز که پشت سر گذاشتی امام زمان شب پایین پرونده ات بنویسند: این خوبی است. ❌نشود از ساعت هفت هشت بلند شدی تا که به رختخواب می روی طوری عمل کنی که آقا با نگاه به پرونده ات بگویند: این چه شیعه ای است، چه سالکی است؟!؟! ☄یک سالک الی الله صبح هنوز چشم باز نکرده میگوید: "السلام علیک یا مولای یا صاحب الزمان" 🔻در طول روز در تمام ساعات به یاد اربابش است، ❌مبادا عملی از من سر بزند که امام زمانم را برنجانم، شب هم که به رختخواب میرود می گوید: آقا من سعی خودم را کردم، اگر خطایی از من سر زد، جهل داشتم، شما رحمةللعالمینی، مرا ببخش. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
🔴 این داستان رنج آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقا به خدا عشق می ورزید. روزری یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت،از او پرسید تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت می کند، را دوست داشته باشی؟ آهنگر سر به زیر اورد و گفت وقتی که میخواهم وسیله آهنی بسازم،یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم.سپس آنرا روی سندان می گذارم و می کوبم تا به شکل دلخواه درآید.اگر به صورت دلخواهم درآمد،می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود،اگر نه آنرا کنار میگذارم. همین موضوع باعث شده است که همیشه به درگاه خدا دعا کنم که خدایا ، مرا در کوره های رنج قرار ده ،اما کنار نگذار ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
📚قاپ کسی را دزدیدن! در مواردی به کار می‌رود که کسی را به لطایف‌الحیل تحت تاثیر قرار دهند و آنچنان نظر مساعدش را به خود جلب کنند که: "هر چه از او بخواهند بکند و هرحرفی به او بگویند باور نماید و مخصوصا در مورد دوم بیشتر موقع استعمال دارد." قاپ به معنی استخوانی خرد در پاچه گوسفند و غیره آمده که با آن قاپ بازی می‌کنند. قاپ بازی به این ترتیب است که مقداری قاپ معمولی را در وسط دایره‌ای به شکل افقی می‌چینند. هر یک از بازیکنان یک شاه‌قاپ در میان دو انگشت دست دارند و در خارج دایره و پشت سر هم با شاه‌قاپها به قاپ‌های وسط دایره می‌زنند. هر کس توانست قاپ‌های بیشتری را بزند و از دایره خارج کند برنده شناخته می‌شود. شاه‌قاپ بزرگتر از قاپ‌های معمولی است و برای آنکه سنگین باشد معمولا قسمت مقعر و فرورفته آن را که جیک می‌گویند با سرب پر می‌کنند و یا به طور کلی آن‌را سوراخ کرده درونش را سرب می‌ریزند تا به علت ثقل و سنگینی بتواند قاپها را از وسط دایره خارج کند. این عمل را بار زدن قاپ و آن قاپ را قاپ پر یا قاپ بارزده می‌گویند. پیداست هرکس قاپش از نظر سنگینی خوشدست‌تر و آماده‌تر باشد در بازی موفق‌تر است. در بازی‌های دیگر هم بعضی‌ها با قاپ‌های مخصوص خودشان که قبلا آن را پر کرده‌اند بازی می‌کنند تا هر نقشی را که بخواهند بر زمین بنشیند. این قاپ‌ها در نزد اهل فن خیلی قیمت دارد و اگراین قاپ‌ها دزدیده شود سارق و رباینده آن هر چه از صاحب قاپ بخواهد ناچار است تمکین کند تا قاپش را پس بگیرد. اصطلاح قاپ کسی را دزدیدن اشاره به این موضوع دارد. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
آنهایی که کمتر تو را می‌شناسند همیشه می‌گویند خوش به حالت! فکر می‌کنند آرامش تو و شادی‌ات نتیجه‌ى بی‌خیالی‌هاست. فکر می‌کنند تو بلدی دنیا را ندیده بگیری. به خیالشان می‌رسد بدی‌ها را حس نمی‌کنی. آنها فکر می‌کنند دیوار شادی تو به اندازه‌ی صدای خنده‌هایت بلند است. اما کسانی هستند که بیشتر می‌شناسندت. بیشتر در کنار تو بوده‌اند و یا عمیق‌تر تو را دیده‌اند. آنها می‌فهمند و می‌دانند که بدی‌های دنیا را خوب دیده‌ای. می‌بینند ناراحتی‌هایی را که روی دلت سنگینی می‌کند را بلدی با چند تا خنده‌ى بلند از سرزمین قلبت بیرون کنی. آنهایی که تو را بیشتر بشناسند حساب نفس‌های سنگین شده‌ات را دارند و می‌بینند گاهی با ته‌مانده‌ى امید، تاریِ چشم‌هایت را پاک می‌کنی. آنهایی که تو را بهتر می‌شناسند خوب می‌دانند همیشه قاعده‌ها برعکس است: آدم‌هایی که زیاد می‌خندند، زیاد نمی‌خندند آنهایی که دوست زیاد دارند، دوست‌های کمی پیدا می‌کنند و آنهایی که می‌خواهند غمگین به نظر برسند غم‌های کوچک‌تری دارند. قدر شادی را کسانی می‌دانند که قلب سنگین‌تری داشته باشند. ✍ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 موضوع: ماجرای شنیدنی از سید مهدی قوام و زن گناهکار سخنرانی استاد عالی ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
در آمریکا، آرایشگری زندگی می کرد که سالها بچه دار نمی شد. او نذر کرد که اگر بچه دار شود، تا یک ماه سر همه مشتریان را به رایگان اصلاح کند. بالاخره خدا خواست و او بچه دار شد! روز اول یک شیرینی فروش وارد مغازه شد. پس از پایان کار، هنگامی که قناد خواست پول بدهد، آرایشگر ماجرا را به او گفت. فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه اش را باز کند، یک جعبه بزرگ شیرینی و یک کارت تبریک و تشکر از طرف قناد دم در بود. روز دوم یک گل فروش به او مراجعه کرد و هنگامی که خواست حساب کند، آرایشگر ماجرا را به او گفت. فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه اش را باز کند، یک دسته گل بزرگ و یک کارت تبریک و تشکر از طرف گل فروش دم در بود. روز سوم یک مهندس ایرانی به او مراجعه کرد. در پایان آرایشگر ماجرا را به او گفت و از گرفتن پول امتناع کرد. فرداى آن روز همه دوستان و آشنايان مهندس، دم در سلمانی صف کشیده بودند و غر می زدند که پس این مردک چرا مغازه اش را باز نمی کند.. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
❤️ دکتر انوشه اگر کسی خیلی صادقانه با شما کینه ورزی کرد و دشمنی خود را نشان داد به او احترام بگذارید اودشمن با شرفی است و خیلی بهتر از دوستی است که ریاکارانه محبت میکند. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
📚روزی افتاده دست قوزی این مَثَل هنگامی بکارمی رود که اختیار معاش دست فردی نالایق یا ناشی ویا خسیس افتاده باشد. درزمان های گذشته درحکومت پادشاهی، وزیری بود لایق ودانا وعادل که ازبرکت وجودوی وضع مملکت به سامان بود ومردم درامن وامان ورفاه زندگی می کردند.گذشت وشترمرگ درخانه وزیرخوابید و وی نیزدرگذشت.پس ازمدتی پادشاه یکی ازخویشان خودرا که ازقضا قوزی هم برپشت داشت به جای وزیرپیشین منصوب کرد.برخلاف وزیرقبلی این وزیرفردی نالایق وناشی وخسیس بودکه درامرمملکت داری چیزی درچنته نداشت. براثربی تدبیری وزیرنالایق اوضاع مملکت روبه نابسامانی گذاشت ومردم گرفتاررنج وسختی درتامین معیشت خود شدند و لذا این حرف وحدیث دربین مردم رایج شد که بله "روزی افتاده دست قوزی".واین گفته به مروربه صورت مَثَل سینه به سینه نقل شد وبه ما رسید. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو به این دنیا اومدی که زندگی کنی. سهم تو آرزوهاته، پس به دنبال همون لحظه هایی بگرد که حالت رو خوب میکنه... ❥↬ @bohlool_aghel ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
📚 حکایتی‌بسیارزیباوخواندنی 💎 روزي دانشمندى آزمايش جالبى انجام داد. او يك صندوقچه ساخت و با قرار دادن يک ديوار شيشه‌اى در وسط صندوقچه آن ‌را به دو بخش تقسيم ‌کرد در يک بخش، ماهى بزرگى قرار داد و در بخش ديگر ماهى کوچکى که غذاى مورد علاقه ماهى بزرگتر بود.. ماهى کوچک، تنها غذاى ماهى بزرگ بود و دانشمند به او غذاى ديگرى نمى‌داد. ماهی بزرگ براى شکار ماهى کوچک، بارها و بارها به سويش حمله برد ولى هر بار با ديوار شیشۀ كه وجود داشت برخورد مى‌کرد، همان ديوار شيشه‌اى که او را از غذاى مورد علاقه‌اش جدا مى‌کرد… پس از مدتى، ماهى بزرگ ازحمله به ماهى کوچک دست برداشت. او باور کرده بود که رفتن به آن سوى صندوقچه غير ممکن است! در پايان، دانشمند شيشه ي وسط صندوقچه را برداشت و راه ماهي بزرگ را باز گذاشت.. ولى ديگر هيچگاه ماهى بزرگ به ماهى کوچک حمله نکرد و به آن‌سوى صندوقچه نيز نرفت ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
یک دنیا آرامش یک دنیا تندرستی و یک عالم خوشبختی و برکت خواستارم لحظه هاتون پر از عطر گل با طراوت شب تون بخیر🌸🌸🌸 ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام هر روز غنچه به باغبان سلام هرروز پنجره به آفتاب تبسم کوچهٔ بیدار مانده تا سحر بر اولین شعاع زیبای روزتاب 🌸سلام صبحتون پرشور و نشاط 🌸امروزتون پر از یهویی‌های پرمهر و شاد ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
🔴 داستان «اسکناس مچاله شده» یک سخنران معروف در مجلسی که دویست نفر در آن حضور داشتند، یک صد دلاری را از جیبش بیرون آورد و پرسید: چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ دست همه حاضرین بالا رفت. سخنران گفت: بسیار خوب، من این اسکناس را به یکی از شما خواهم داد ولی قبل از آن می خواهم کاری بکنم. و سپس در برابر نگاه های متعجب، اسکناس را مچاله کرد و پرسید: چه کسی هنوز مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ و باز هم دست های حاضرین بالا رفت. این بار مرد، اسکناس مچاله شده را به زمین انداخت و چند بار آن را لگد مال کرد و با کفش خود آن را روی زمین کشید. بعد اسکناس را برداشت و پرسید: خوب، حالا چه کسی حاضر است صاحب این اسکناس شود؟ و باز دست همه بالا رفت. سخنران گفت: دوستان، با این بلاهایی که من سر اسکناس در آوردم، از ارزش اسکناس چیزی کم نشد و همه شما خواهان آن هستید. و ادامه داد: در زندگی واقعی هم همین طور است، ما در بسیاری موارد با تصمیمــاتی که می گیریم یا با مشکلاتی که روبرو می شویم، خم می شویم، مچالــه می شویم، خاک آلود می شویم و احساس می کنیم که دیگر پشیزی ارزش نداریم، ولی این گونه نیست و صرف نظر از این که چه بلایی سرمان آمده است هرگز ارزش خود را از دست نمی دهیم و هنوز هم برای افرادی که دوستمان دارند، آدم با ارزشی هستیم. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌ 📚بی‌خیال غصه‌ی چی را می‌خوری که چرا رفاه و ثروت بیشتری نداری؟این غصه خوردنت فایده‌ای هم دارد؟با همینی که داری دلخوش باش،آرام و صبور و پر تلاش که باشی،به بیشترش هم می‌رسی. غصه می‌خوری که چرا مشکلات و گرفتاری‌ها سمت تو هجوم آورده‌اند؟ صبور باش و در همه حال به این فکر کن که اوضاع آنقدرها هم بد نیست،که می‌شد بدتر از این هم باشد غصه می‌خوری که چرا آدم‌هایی که رویشان حساب می‌کردی،به اعتماد و احساست پشت پا زدند؟قحطی آدم است مگر؟صبور باش! آدم‌های بهتری را ملاقات خواهی‌کرد،دنیا پر است از آدم‌های خوبی که هنوز با آن‌ها ملاقات نکرده‌ای... بی‌خیال باش جانم،دنیا که با غصه خوردن من و تو تغییر نمی‌کند چرخ گردون دارد بدون توقف می‌گردد، بالا دارد،پایین دارد،روزهای بد دارد و روزهای خوب، درست می‌شود همه چیز به مرور، غصه‌اش را نخور... ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
وقتی که از پیری سخن می گویی و به جای احساس جوانی کردن به گذر زمان تمرکز می کنی آیا میدانی که در حال خلق سلولهای معیوب در بدنت هستی؟ افکار و احساسات شما کارخانه تولید سلولهای بدن شما هستند و شما بخاطر نوع ارتعاشات خویش سلولهای بیماری یا سلامتی را جذب می کنید. بنابراین سعی کنید از بیماری سخن نگویید افکاری مثبت در جهت سلامتی را در خود پرورش دهید و با شادی بگویید که من هر روز شاداب و سالمتر میشوم به بدن خود عشق بدهید عشق نیروی رشد دهنده سلامتی شماست. همه چیز در این دنیا بی نظیر طراحی گردیده است، باورش کنید تا اتفاقات شما را شگفت زده کند... ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
🟢اعمالت را نسوزان کارت بانکی‌ام رو به فروشنده دادم و با خیال راحت منتظر شدم تا کارت بکشه، ولی در کمال تعجب، دستگاه پیام داد: موجودی کافی نمی‌باشد! امکان نداشت، خودم می‌دونستم که اقلاً سه برابر مبلغی که خرید کردم، در کارتم پول دارم. از فروشنده خواستم که دوباره کارت بکشه و این بار پیام اومد: رمز نامعتبر است. این بار فروشنده با بی‌حوصلگی گفت: آقا لطفا نقداً پرداخت کنید، پول نقد همراهتون هست؟ فکر کنم کارتتون رو پیش موبایلتون گذاشتین کلاً سوخته. در راه برگشت به خانه مرتب این جمله فروشنده در سرم صدا می‌کرد؛ پول نقد همراهتون هست؟ خدایا! ما در کارت اعمالمان کارهای بسیاری داریم که به امید آن‌ها هستیم مثلاً عبادت‌هایی که کردیم، دستگیری‌ها و انفاق‌هایی که انجام دادیم و.. نکند در روز حساب و کتاب بگویند موجودی کافی نیست و ما متعجبانه بگوییم: مگر می‌شود؟ این همه اعمالی که فکر می‌کردیم نیک هستند و انجام دادیم چه شد؟ و جواب بدهند: اعمالتان را در کنار چیزهایی قرار دادید که کلاً سوخت و از بین رفت! کنار «بخل»؛ کنار «حسد»؛ کنار «ریا»؛ کنار «بی‌اعتمادی به خدا»؛ کنار «دنیادوستی»؛ نکند از ما بپرسند: نقد با خودت چه آورده‌ای؟ و ما کیسه‌هایمان تهی باشد و دستانمان خالی. خدایا! از تمام چیزهایی که باعث از بین رفتن اعمال نیکمان می‌شود، به تو پناه می‌بریم. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
🍒مادامی که گیلاس با بند باریکش به درخت متصل است؛ همه... قطعه ای از بهشت مادامی که گیلاس با بند باریکش به درخت متصل است؛ همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند. باد، باعث طراوتش میشود، آب، باعث رشدش میشود، و آفتاب، به او پختگی و کمال میبخشد. اما … به محض پاره شدن آن بند؛ و جدا شدن از درخت، آب، باعث گندیدگی؛ باد باعث پلاسیدگی؛ و آفتاب باعث پوسیدگی و ازبین رفتن طراوتش میشود! بنده بودن یعنی همین، یعنی بند به خدا بودن، که اگر این بند پاره شد، دیگر همه عوامل در فساد ما مؤثر خواهند بود. پول، قدرت، شهرت، زیبایی…. تا بند به خداییم برای رشد ما، مفید و بسیار هم خوب است اما به محض جدا شدن بند بندگی، همه آن عوامل باعث تباهی و فساد ما می شود. "اتصالتان با خدای بزرگ مستدام باد" ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel