فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷درود و صد سلام ، روزتون در پناه خدا🌷
نیایش صبحگاهی :
خدای مهربانم ، مهربانیت مانند امواج دریا پی در پی ساحل وجودم را در برمیگیرد و به دستِ قدرت تو،تمام تیرهای بلا شکسته میشود.تو هر زمان در کنار من بودهایی من در گهواره ی محبتت چه آسوده آرام گرفتهام...پس ای خداے مهربانم به ذکر نام زیبایت و نیایش لحظههایت، وجود زمینیَم را ملکوتی گردان تا آنچه تو میخواهی باشم و از آنچه من هستم رها شوم ، که تو بی نیاز و من غرق نیازم.الهی آمین🙏🏻
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
۱ تیر ۱۴۰۰
🔴امام رضا(ع) و عاقبتِ شنیدنِ صدای جن!
در«شیعه نیوز»، در کتاب گرانسنگ الکافی اثر شیخ کلینی آمده است:
محمدبن جحرش میگوید حکیمه دختر امام موسی کاظم(علیه السلام) به من گفت دیدم امام رضا (علیه السلام) بر درِ انبار هیزم ایستاده، آهسته با کسی سخن میگوید و من هیچکس را نمیبینم. گفتم: «آقای من، با که آهسته سخن میگویید؟» فرمود: «ابنعامر زهرایی (از جنّیان) است. آمده از من سؤال کند و دردش را به من بگوید.» گفتم: «آقای من! دوست دارم صدایش را بشنوم.» فرمود: «اگر صدایش را بشنوی، یکسال تب میکنی.» گفتم: «آقای من! دوست دارم بشنوم.» فرمود: «بشنو.» در این حال، من صدایی شبیه سوت شنیدم، تب به سراغم آمد و یکسال تب کردم.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
🟣کپی بدون ذکر منبع جایز نیست
۱ تیر ۱۴۰۰
6.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امروز یکی از مشتریا میگفت
صبح یادم رفت
به مرغ عشق هام غذا بدم
شب آخر وقت که برگشتم خونه دیدم
یکی از مرغ عشق ها مرده،
نر مرده بود و ماده زنده بود
گفت فکر کنم نر غذا نخورده بود
تا ماده بخوره و زنده بمونه.
نمیگم واقعا این اتفاقی که
اون میگفت افتاده
ولی یه چیز رو امروز یاد گرفتم
اینکه چرا به اون پرنده ها میگن
مرغ عشق.....♥️
حواسمون بیشتر به دور ورمون باشه🌸
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
۱ تیر ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلت را به دلِ خیابان بزن
با بیخیالیِ جاده همراه شو ...
فراموش کن روزهایت چطور گذشت ،
مهم نیست قرار است چه اتفاقاتی بیفتد ،
و مهم نیست چقدر مشغله رویِ هم تلنبار شده
روزهایِ رفته را به بادِ فراموشی بسپار
و روزهایِ نیامده را به خدا ...
چای ات را کمی آرام تر و سرخوش تر از همیشه بنوش ،
جوری که سقفِ دنیا هم اگر ریخت ؛
آب در دلِ لحظه هایت تکان نخورَد .
آدم نیاز دارد گاهی عینِ خیالش نباشد .
آدم نیاز دارد برای یک روز هم که شده ؛
به خاطرِ خودش نفس بکشد .
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
۱ تیر ۱۴۰۰
سلام تابستان !
فصلِ خوبِ خاطره انگیزِ من ؛
نفسِ گرمِ تو را دوست دارم ،
بویِ فراغت می دهد ...
بادهایِ لطیف و ملایمِ بعد از ظهرت ؛
مرا یادِ بازی و شیطنتِ کودکی ام می اندازد ...
یادِ روزهایی که آمدنت ؛
پایانِ درس و مشغله ها بود ...
نامِ تو تداعیِ کوچه هایی شلوغ ،
و هیاهویِ کودکانِ بازیگوش است ...
تو هر چقدر هم که گرم و طاقت سوز باشی ؛
من به حرمتِ لبخندِ کودکی ام ؛
تو را دوست دارم ...
آغوشِ آرام و بی دغدغه ات ؛
جان می دهد برای تفریح ،
برایِ سفر ،
برایِ فراموشی ... !
با این که تحملِ هوایِ گرمت سخت است ولی ؛
نمی شود تو را دوست نداشت ،
تو بخشنده ترین فصلِ سالی ...
دستانت پر است از میوه هایِ آبدار و رنگارنگ ،
و خورشیدِ آسمانت ؛
بی وقفه می تابد !!!
چیزی از بهشت ، کم نداری ،
به جز ابرهایی ؛
که بر سرِ این دل هایِ بیقرار ؛
"باران" ببارد ... !!!!
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
۱ تیر ۱۴۰۰
📚پینهدوز و آهنگری که دو تا زن داشت
پينهدوزى بود که دو تا زن داشت. روبهروى دکان او آهنگرى بود که کار و کاسبى خوبى داشت. آهنگر، هر روز مىديد پينهدوز از جيب خود دستمالى که نان و گوشت در آن پيچيده درمىآورد و نان و گوشت را مىخورد. روزى به او گفت: تو که دو تا زن داري، با اين کسب ضعيفت چطور هر روز نان و گوشت مىخوري؟ پينهدوز گفت: زنهايم از لج يکديگر هر کدام سعى مىکند از من بيشتر پذيرائى کنند، اين است که من هر روز نان و گوشت دارم. تو هم برو يک زن ديگر بگير، ببين چطور از تو پذيرائى مىکنند.آهنگر رفت و يک زن ديگر گرفت. زن آهنگز متوجه شد مدتى است که شوهر او دير به خانه مىآيد. او را تعقيب کرد و فهميد که زن گرفته است. او را از خانه بيرون کرد. آهنگر رفت به خانهٔ زن دوم خود آنجا هم زن فهميده بود که آهنگر زن داشته است او را راه نداد. آهنگر ناچار راه افتاد و رفت به ديزىپزى و يک ديزى گرفت و خورد. گوشت کوبيدهٔ اضافى را هم لاى نان گذاشت و پيچيد توى دستمال خود.جائى نداشت برود. ناچار رفت به مسجد که آنجا بخوابد. داخل مسجد ديد گوشهاى چراغى سوسو مىزند. به آن طرف رفت. ديد مرد پينهدوز آنجا نشسته است. به او گفت: اين چه بلائى بود به سر من آوردي؟ پينهدوز گفت: من شش ماه است که در اينجا تنها زندگى مىکنم، خواستم رفيقى داشته باشم و تنها نباشم. حالا نان و گوشتت را آوردي؟ آهنگر گفت: بله، گفت: خوب صبح بنشين آن را بخور، ببين چه کيفى دارد!آهنگر گفت: تو که اين بلا به سرت آمده بود، ديگر چرا مرا دچارش کردي؟ صبح تا شب زحمت بکشم، آن وقت بيايم در خانهٔ دائىکريم بخوابم؟ پينهدوز گفت: حالا چند شب با هم هستيم تو که پول داري، مهر يکى از زنهايت را بده و راحت شو. اما من بيچاره که پولى ندارم تا زنده هستم بايد شبها در خانهٔ دائىکريم بخوابم
📙قصههاى مشدى گلينخانم ـ ص ۳۵۴
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
۱ تیر ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸کمترین مهربانی
⭐️میتواند این باشد؛
🌸که در انتهای شب
⭐️برای آرامش یکدیگر
🌸دعـــا کـنــیــم🙏🏻
🌷شبـ🌙ـتون به لطافت گل🌷
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
۱ تیر ۱۴۰۰
🔴خواب عجیبی که آیت الله بهجت برای رهبر و آینده انقلاب دیدند!
از آیتالله بهجت نقل کرده اند که ایشان در خواب یا مکاشفهای خطری را نسبت به انقلاب پیشبینی کرده بودند لذا سریعا به مقام معظم رهبری پیغام داده و توصیه کردند که ....🔰
https://eitaa.com/joinchat/4043833365C3d3968f492
توصیه عجیب آیت الله بهجت به رهبری👆
۱ تیر ۱۴۰۰
6.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹درود به چهارشنبه ۲ تیرماه خوش آمدید🌹
صبح مبارک🌺☀️
سرتـون سـبــز🌸🌼
لبــتون گـــل🌺☀
چشماتون نور🌸🌼
کامتون عسل🌺☀
لحنتون مهر🌸🌼
حرفاتون غزل🌺☀
حستون عشق🌸🌼
دلتــون گــرم🌺☀
لبتون خـندان🌸🌼
حالتون خـوب🌺☀
خوب، خوب🌸🌼
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
۲ تیر ۱۴۰۰
5.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺درود بر شما دوستان و عزیزان با وفا
🌺امـروز قلمویت را بردار
☀دنیایت را رنگارنگتر از همیشه نقش بزن
🌺روی صورتت لبخندی بکش به بلندی افق
☀روی مشکلاتت تیکهای بزرگ سبز بزن
🌺دور اهدافت را دایـرههای زرد بکش
☀و آدمهای نصفه و نیمه زندگیات را
🌺یکبار و برای همیشه به ضربدرهای قرمز مهمان کن
☀امروز قلمویت را بردار و جهانی نو ترسیم کن
🌺آدمی تازه خلق کن ، تنها نقاش زندگی تو
☀خودت هستی و بوم صحنهی روزگار . . .
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
۲ تیر ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹روزت سرشار از انرژی مثبت کائنات🌹
دریافت انرژی کائنات:
خدای من خواندمت، پاسخم گفتی؛از تو خواستم، عطایم کردی؛ به سوی تو آمدم، آغوش رحمت گشودی؛ به تو تکیه کردم، نجاتم دادی؛ به تو پناه آوردم، کفایتم کردی؛خدای من چگونه ناامید باشم، در حالی که تو امید منی چگونه سستی بگیرم، چگونه خواری پذیرم که تو تکیهگاه منی. ای آنکه با کمال زیبایی و نورانیت خویش،آنچنان تجلی کردهای که عظمتت بر تمامی ما سایه افکنده نگاه خود را از ما مگیر.الهی آمین
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
۲ تیر ۱۴۰۰
🔴امام رضا(ع) و عاقبتِ شنیدنِ صدای جن!
راوی میگوید دیدم امام رضا (علیه السلام) بر درِ انبار هیزم ایستاده، آهسته با کسی سخن میگوید و من هیچکس را نمیبینم!!
گفتم: «آقای من، با که آهسته سخن میگویید؟» فرمود: «ابنعامر زهرایی، از جنّیان است. آمده از من سؤال کند و دردش را به من بگوید.»
گفتم: «آقای من! دوست دارم صدایش را بشنوم.»
فرمود: «اگر صدایش را بشنوی...
ادامه این حکایت عجیب در لینک زیر🔰
https://eitaa.com/joinchat/371195984Cc861b12aed
۲ تیر ۱۴۰۰