eitaa logo
بهلولbohlool😄
448 دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
15.1هزار ویدیو
94 فایل
#تــــــــــــــــوجه👇👇👇 📚 کتاب هایی که قبل ازمرگ باید بخوانیم...👇✅ https://eitaa.com/joinchat/2373517458Cb099503ae7 #مدیر_کانال👇 @Hossein_Hajivand
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یکم بی ادبه ، ولی حرف حق رو‌ میزنه ! 🤣 کوتاه ولی شدیدا بیشعور😂🚷👇 https://eitaa.com/joinchat/4053139964C51d02688de https://eitaa.com/joinchat/4053139964C51d02688de وااای ترکیدم از خنده عالیه 😂🚷☝️🏼
هدایت شده از تبلیغات عجایب
صبـح عروسـی دهـه شصتـی ها🤣🔥 دهنت سرویس از وقتی رفتم تو این کانال فقط میخندم 😂😂🔥 یکم بی ادبه ولی تَه خندس 😂👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/4053139964C51d02688de
هدایت شده از لطیفه‌آباد
‏من هیچ وقت نفهمیدم چرا یک نفر باید تو اینستاگرام یه عکس از خودش بذاره بعد زیرش پند اخلاقی بده به بقیه و نصیحت کنه😐😂
5.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😱 این آقا رو میشناسی ؟ آقای اصغری مخترع ابردوا هستن 😍 😳 همونی که هزاران بیمار رو درمان کرده از کشورای دیگه براش میان ایران 😱 📺 صدا و سیما ازش مستند تهیه کرده بعد شما کانالشو نداری ؟ 😐 🔻اینم کانال 103 هزار نفری آقای اصغری👇 https://eitaa.com/joinchat/2690974064C9bfb349624 میتونی برا هر بیماری مشاوره رایگان بگیری 😍☝️
هدایت شده از تبلیغات عجایب
8.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدایت شده از تبلیغات عجایب
8.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدایت شده از لطیفه‌آباد
یبارم رفتم بابام رو محکم بغل کردم و گفتم جهان به شوق خنده ی تو زیباست، گفت باشه ولی دستتو از تو جیب پشتیم دربیار، پولامو میذارم تو جیب پیرهنم.😂😂
🟪 کانال مصطفی آزاد در ایتا افتتاح شد!😂😳 🎬 تمام کلیپ ها، سریال‌ها و سکانس‌های طنز مصطفی آزاد فقط در این کانال! ✅ بدون نیاز به فیلترشکن یا اینستاگرام 🟦 برای عضویت کافیه روی لینک زیر کلیک کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/1786773857Cbc7a14d14f https://eitaa.com/joinchat/1786773857Cbc7a14d14f 📌 تنها مرجع انتشار کلیپ‌های مصطفی آزاد👆
هدایت شده از لطیفه‌آباد
296.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من شبای امتحان :🤣🤣🤣🤣
هدایت شده از تبلیغات عجایب
من ی روستایی که پدرم کارگر خان بود زندگی خیلی سختی داشتیم به حدی که منم مجبور بودم برم سر زمینهای خان کارگری کنم و اغلب شبا نون و ماست میخوردیم یروز خان و پسرش برای سرکشی اومدن سرزمینها دوروز بعد که داشتم از صحرا به خونه بر میگشتم اسب خان و تفنگ چی خان رو جلو خونه دیدم هراسون رفتم داخل خونه، ببینم چی شده بمحض ورودم بقچه‌ی پیچیدمو دادن دستم و گفتن قرار عروسه خان بشم و از همون راه منو راهی عمارت کردن و اونجا بی سرو صدا و بدون اینکه داماد رو ببینم منو به عقد پسره خان در اوردن بعد از عقد منو به ی اتاق بردن همینجور که گوشه‌ی اتاق کز کرده بودم و اشک میریختم یدفعه در اتاق بشدت باز شد و پسرخان به طرفم حمله ور شد دستمو گرفت و منو پرت کرد بیرون و چیزی گفت که از شنیدنش موهای تنم سیخ شد و از حال رفتم خان بخاطر این منو دزدکی به عقد پسرش دراورده بود که...😱😱👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/214368321C8c116b6ca3