هدایت شده از تبلیغات گسترده منتخب | آموزش تبلیغ
یکم بی ادبه ، ولی حرف حق رو میزنه ! 🤣
کوتاه ولی شدیدا بیشعور😂🚷👇
https://eitaa.com/joinchat/4053139964C51d02688de
https://eitaa.com/joinchat/4053139964C51d02688de
وااای ترکیدم از خنده عالیه 😂🚷☝️🏼
هدایت شده از تبلیغات عجایب
صبـح عروسـی دهـه شصتـی ها🤣🔥
دهنت سرویس از وقتی رفتم تو این کانال فقط میخندم 😂😂🔥
یکم بی ادبه ولی تَه خندس 😂👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/4053139964C51d02688de
هدایت شده از لطیفهآباد
من هیچ وقت نفهمیدم
چرا یک نفر باید تو اینستاگرام یه عکس از خودش بذاره بعد زیرش پند اخلاقی بده به بقیه و نصیحت کنه😐😂
هدایت شده از تبلیغات گسترده منتخب | آموزش تبلیغ
5.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😱 این آقا رو میشناسی ؟
آقای اصغری مخترع ابردوا هستن 😍
😳 همونی که هزاران بیمار رو درمان کرده
از کشورای دیگه براش میان ایران 😱
📺 صدا و سیما ازش مستند تهیه کرده
بعد شما کانالشو نداری ؟ 😐
🔻اینم کانال 103 هزار نفری آقای اصغری👇
https://eitaa.com/joinchat/2690974064C9bfb349624
میتونی برا هر بیماری مشاوره رایگان بگیری 😍☝️
هدایت شده از لطیفهآباد
یبارم رفتم بابام رو محکم بغل کردم و گفتم جهان به شوق خنده ی تو زیباست،
گفت باشه ولی دستتو از تو جیب پشتیم دربیار، پولامو میذارم تو جیب پیرهنم.😂😂
هدایت شده از تبلیغات گسترده منتخب | آموزش تبلیغ
🟪 کانال مصطفی آزاد در ایتا افتتاح شد!😂😳
🎬 تمام کلیپ ها، سریالها و سکانسهای طنز مصطفی آزاد فقط در این کانال!
✅ بدون نیاز به فیلترشکن یا اینستاگرام
🟦 برای عضویت کافیه روی لینک زیر کلیک کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/1786773857Cbc7a14d14f
https://eitaa.com/joinchat/1786773857Cbc7a14d14f
📌 تنها مرجع انتشار کلیپهای مصطفی آزاد👆
هدایت شده از تبلیغات عجایب
💜استخاره متولدین🌿فروردین
💜استخاره متولدین🌷اردیبهشت
💜استخاره متولدین🌱خرداد
💜استخاره متولدین🌾تیر
💜استخاره متولدین🍄مرداد
💜استخاره متولدین🥀شهریور
💜استخاره متولدین🌸مهر
💜استخاره متولدین☘آبان
💜استخاره متولدین💐آذر
💜استخاره متولدین🍂دی
💜استخاره متولدین🌳بهمن
💜استخاره متولدین🎍اسفند
روی لینک زیر کلیک کن و سرنوشت تو ببین
https://eitaa.com/joinchat/711196674Ce00d383cfb
هدایت شده از تبلیغات عجایب
من #نجلا ی #دختر_خیلی_خوشکل روستایی که پدرم کارگر خان بود زندگی خیلی سختی داشتیم به حدی که منم مجبور بودم برم سر زمینهای خان کارگری کنم و اغلب شبا نون و ماست میخوردیم یروز خان و پسرش برای سرکشی اومدن سرزمینها دوروز بعد که داشتم از صحرا به خونه بر میگشتم اسب خان و تفنگ چی خان رو جلو خونه دیدم هراسون رفتم داخل خونه، ببینم چی شده بمحض ورودم بقچهی پیچیدمو دادن دستم و گفتن قرار عروسه خان بشم و از همون راه منو راهی عمارت کردن و اونجا بی سرو صدا و بدون اینکه داماد رو ببینم منو به عقد پسره خان در اوردن بعد از عقد منو به ی اتاق بردن همینجور که گوشهی اتاق کز کرده بودم و اشک میریختم یدفعه در اتاق بشدت باز شد و پسرخان به طرفم حمله ور شد دستمو گرفت و منو پرت کرد بیرون و چیزی گفت که از شنیدنش موهای تنم سیخ شد و از حال رفتم خان بخاطر این منو دزدکی به عقد پسرش دراورده بود که...😱😱👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/214368321C8c116b6ca3