1.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اذیت نکن داداش بزار آبمونو بخوریم😂😍
#طنز #لطیفه #جوک #خنده😃⏪↙
🎭 @Latifehabad 〰➰
🎭 @Bohlool_rd 〰➰
روزی یک کشتی پراز عسل🍯 در ساحل لنگر انداخت وعسلها 🍯🍯درون بشکه بود...
پیرزنی آمد که ظرف کوچکی همراهش بود و به بازرگان گفت:
از تو میخواهم که این ظرف را پر از عسل🍯 کنی. تاجر نپذیرفت وپیرزن رفت...
سپس تاجر به معاونش سپرد که آدرس آن خانم را پیدا کند و برایش یک بشکه عسل ببرد
آن مرد تعجب کرد وگفت
ازتو مقدار کمی درخواست کرد نپذیرفتی والان یک بشکه کامل به او میدهی؟
تاجر جواب داد :
ای جوان او به اندازه خودش در خواست میکند و من در حد و اندازه خودم میبخشم...
💫پروردگارا......
کاسه های حوائج ما کوچک و کم عُمقند، خودت به اندازه ی سخاوتت بر من و دوستانم عطا
کن که سخاوتمندتر از تو نمیشناسیم....
آرزوهايتان را به دستان خدا بسپارید🌺
#طنز #لطیفه #جوک #خنده😃⏪↙
🎭 @Latifehabad 〰➰
🎭 @Bohlool_rd 〰➰
- عروس خانم چیکارن؟
- خیاط هستند !
- به به، حالا چیا میدوزن؟
- دهن فک و فامیل شوهر !
- گفتين آقا داماد چیکارن؟
- میکانیک هستند !
- به به ، حالا چیکار می کنن؟
- دهن فک و فامیل عروس و سرویس می کنن !
چیزی که عوض داره گله نداره😄
#طنز #لطیفه #جوک #خنده😃⏪↙
🎭 @Latifehabad 〰➰
🎭 @Bohlool_rd 〰➰
دختره گیر داده بود که بره گواهینامه پایه یک بگیره ..!!!
یه اتوبوس بهش دادن و گفتن اینو "پارکش" کن..!!
رفته همه صندلی هاشو درآورده و جاشون گل کاشته
قسمت بوفه راهم داره فضاي سبزش ميكنه...!!!
میگن افسره خودشو خاک کرده میگه من کاکتوسم😁
#طنز #لطیفه #جوک #خنده😃⏪↙
🎭 @Latifehabad 〰➰
🎭 @Bohlool_rd 〰➰
ﺁﻥ ﮐﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﻫﻤﻪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﻭﺳﺖ!؟
خوب منم دیگه....
ㄟ(ツ)ㄏ
)(
][
ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﺍﺭﻩ؟
ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺍﺯﺗﻮﻥ ﺗﻮﻗﻊ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ که ندونییی😜😜😂😂😂
#طنز #لطیفه #جوک #خنده😃⏪↙
🎭 @Latifehabad 〰➰
🎭 @Bohlool_rd 〰➰
تنها جایی که بابام مسئولیتمو قبول کرد صف نذری بود😂 که گفت اینم پسرمه غذاشو بدید به من😐😂
#طنز #لطیفه #جوک #خنده😃⏪↙
🎭 @Latifehabad 〰➰
🎭 @Bohlool_rd 〰➰
ولی درستش این بود اونایی که تازه ازدواج کردن رو یه سال اینترنتشونو قطع کنن تا بتونن کنار هم زندگی کنن😐
#طنز #لطیفه #جوک #خنده😃⏪↙
🎭 @Latifehabad 〰➰
🎭 @Bohlool_rd 〰➰
🌸🍃🌸🍃
ملا نصر الدین سندی داشت که باید قاضی شهر آن را تایید می کرد اما از بخت بد او قاضی هیچ کاری را بدون رشوه انجام نمی داد .
ملا هم آه در بساط نداشت که با قاضی شریک شود و کار تایید سند را به انجام برساند این بود که کوزه ای برداشت و آن را پر از خاک کرد و روی آن عسل ریخت بعد کوزه ی عسل و سند را برداشت و نزد قاضی رفت کوزه را پیشکش کرد و درخواستش را گفت.
قاضی همین که در پوش کوزه را برداشت و عسل را دید بی فوت وقت سند را تایید کرد و هر دو شاد و خندان از هم خداحافطی کردند .
چند روز گذشت قاضی به حیله ی ملانصرالدین پی برد یکی از نزدیکان خود را به خانه ی ملا فرستاد و پیغام داد که در سند اشتباهی شده
ملا به فرستاده قاضی جواب داد از طرف من سلامی گرم به قاضی برسان و بگو اشتباه در سند نیست در کوزهی عسل است
#طنز #لطیفه #جوک #خنده😃⏪↙
🎭 @Latifehabad 〰➰
🎭 @Bohlool_rd 〰➰