هدایت شده از عجایب جهان
انرژی_مثبت
صبح که می شود؛
دنبالِ اتفاقاتِ خوب بگرد
دنبالِ آدم هایِ خوبی
که حالِ خوبت را
با لبخند هایشان
به روزگارت سنجاق کنی ...
یک روزِ خوب، اتفاق نمی افتد،
ساخته می شود...
صبحتون پر نشاط
پاییز از جایی شروع میشه که خونه بوی شلغم بده
ہآباد ❢ #طنز ❥
•●❥JOiN👇🏼
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
Jõıň ⇄☞ @LatifehAbad ←•→
هیچوقت اینایی که میان نونوایی یدونه نون میگیرن رو درک نکردم، من فقط یدونه تو راه میخورم.
ہآباد ❢ #طنز ❥
•●❥JOiN👇🏼
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
Jõıň ⇄☞ @LatifehAbad ←•→
تنها قسمتِ مثبت زندگيم
گروه خونيمه 😑😂
ہآباد ❢ #طنز ❥
•●❥JOiN👇🏼
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
Jõıň ⇄☞ @LatifehAbad ←•→
انگار ۹۰% از خستگی آدم تو جورابشه
این جورابو که در میاری راحت میشی😂😂😂
ہآباد ❢ #طنز ❥
•●❥JOiN👇🏼
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
Jõıň ⇄☞ @LatifehAbad ←•→
هرچی درمورد قزوین میگن غلطه
خیلی هم آدماش مهربونن
خودِ من از یه پیرمرده آدرس پرسیدم
به زورمیخواست منو ببره خونشون
میگفت غریبی بیا بریم مهمون ما باش جیگر 😂😂
ہآباد ❢ #طنز ❥
•●❥JOiN👇🏼
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
Jõıň ⇄☞ @LatifehAbad ←•→
برید کنارررر
؛ 🌚)
؛ ( //_\
؛ 😍)\
؛ | |
؛ _\
از گروه بغلی لولو آوردم بترسونتون
(😩)من دخترم، منو بزار زمين
کصاااافت
(😄)(😄)ببخشيد اشتباه شد خب چرا آرايش نکردی نکبت ملعون!!!😂😂
ہآباد ❢ #طنز ❥
•●❥JOiN👇🏼
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
Jõıň ⇄☞ @LatifehAbad ←•→
هدایت شده از عجایب جهان
در باور ایرانیان دوره ساسانی فرستادن یک کیسه نمک نشان از «وفاداری عهد» بود !
شاهان ایرانی هرگاه عهدی میبستند یا وعدهای میدادند همراه با نامه مهرکرده خود کیسه نمکی هم میفرستادند که نشانه وفای به عهد بود و ما ایرانیان هنوز به هرکسی که در حق ما بدی میکند میگوییم : نمک نشناس !
3.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خداوند انگار
بعضی ها را خیلی با حوصله آفریده ...
از عشق ، از محبت ، صبر ، وفاداری ، معرفت به مقدارِ زیاد در وجودشان گذاشته ...
اصلا این بعضی ها انگار صرفا برای خوب شدنِ حالمان آمده اند ...
نه نقش بازی می کنند ، نه اَدا در می آورند .
وقتی تمامِ درها به رویت بسته می شود ، یک نگاهشان کافیست برای روزها آرامشت ...
یک حرفشان ، یک خنده شان کافیست تا غُصه از در و دیوارِ زندگیت پاک شود ...
شانه شان را که داشته باشی ، انگار تمامِ دنیا را یک جا داری ...
بی نهایت تکیه گاهند ، عجیب پناهگاه ...
بی توقع به دردت گوش می کنند و بی انتها حسِ خوب می بخشند ...
باور کنید اینها خیلی با حوصله آفریده شده اند .
فرقی نمی کند
پدر ، مادر ، همسر ، دوست یا ...
اگر یکی از اینها را کنارتان دارید ، خوشبختید ...
قدرش را خیلی بدانید ...
#قدر_دان_باشیم_زود_دیر_میشود.
❥•═•↷ ℳaイŋɦaყ↬εkɦas ↶•═•❥
#ݥݓــــݩهــآے_ڂــــآڝ
₯↬☞ @Matnhayekhas ⊂⇝❤️⇜⊃
🌻ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ:
ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﻫﻢ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ؛
ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﺑﻠﻨﺪﯼ ﻛﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﮔﻠﻮﯾﯽ ﺭﺍ
ﻣﯽ ﻓﺸﺎﺭﻧﺪ ﻭ ﻧﻔﺲ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ...
🌻ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ:
ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﻫﻢ ﭘﺎ ﺩﺍﺭﻧﺪ؛
ﭘﺎﻫﺎﯼ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﻛﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﺟﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺩﻟﯽ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ
ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ...
🌻ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ:
ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﻫﻢ ﭼﺸﻢ ﺩﺍﺭﻧﺪ ؛
ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﻛﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷﺮﻣﯽ ﺑﯿﮑﺮﺍﻥ ﻓﺮﻭ ﻣﯽ ﺑﺮﻧﺪ ...
🌻ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ:
ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﻫﻢ .........
ﺟﺎﻥ ﺩﻝ
ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﻣﺒﺎﺩ ...
ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻨﯽ ﯾﺎ ﻧﻪ
ﺳﻨﺠﯿﺪﻩ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻦ ﺍﺯ ﺳﮑﻮﺕ ﻫﻢ ﺩﺷﻮﺍﺭﺗﺮ ﺍﺳﺖ ...
#ݪطيـــــڣـه_طݩــــــݫ ...
{👀 @Latifehabad
مسافر تاڪسى آهسته روى شونهى راننده زد.
چون ميخواست ازش يه سوال بپرسه.
راننده داد زد، ڪنترل ماشين رو از دست داد، نزديک بود ڪه بزنه به يه اتوبوس، از جدول ڪنار خيابون رفت بالا، نزديک بود ڪه چپ ڪنه، اما ڪنار يه مغازه توى پياده رو، متوقف شد.
براى چندين ثانيه، هيچ حرفى بين راننده و مسافر رد و بدل نشد.
تا اين ڪه راننده رو به مسافر ڪرد و گفت:
هى مرد! ديگه هيچ وقت، اين ڪار رو تڪرار نڪن، من رو تا سر حد مرگ ترسوندى!
مسافر عذرخواهى ڪرد و گفت: من نميدونستم ڪه يه ضربهى ڪوچولو،آنقدر تو رو ميترسونه.
راننده جواب داد: واقعآ تقصير تو نيست، امروز اولين روزيه ڪه به عنوان يه رانندهى تاڪسى، دارم ڪار ميكنم،
آخه من ۲۵ سال، راننده ماشين نعش ڪش بودم …
«گاه آنچنان به تڪرارهاى زندگى عادت ميڪنيم، ڪه فراموش ميڪنيم جور ديگر هم ميتوان بود»
#ݪطيـــــڣـه_طݩــــــݫ ...
{👀 @Latifehabad
حاجی در مورد حلال و حرام صحبت میکرد و می گفت :
روزی سه تا دزد به خونه یک تاجر دینداری زدند و کلی پول و سکه رو روی خر صاحبخونه گذاشتن و زدن بیرون!!
تو مسیر دوتاشون دسیسه چیدن که سومی رو بکشن تا سهمشون بیشتر بشه و همین کارو هم کردن!!
بعدش آب و غذایی خوردن و باز راه افتادن که یه دفعه یکیشون خنجر کشید و رفیق دومیش رو هم کشت!!
شب که شد دزد آخر دلدرد شدیدی گرفت و بر اثر سمی که شریک قبلیش در غذایش ریخته بود ، مُرد!!
الاغ که تنها مانده بود ، راه صاحبخونه را در پیش گرفت و بهمراه مال به خانه تاجر دیندار برگشت...
این یعنی مال حلال به صاحبش برمیگردد!!
مردم صلواتی بلند فرستادند که ، معتادی بلند شد و گفت:
حاژ آقا!
تمام دزدا که مردند، پس جریان رو کی واستون تعریف کرده!؟؟ خره؟!
بعد از آنروز دیگر کسی حاجی را ندید!! 😂
#ݪطيـــــڣـه_طݩــــــݫ ... 😉
{👀 @Latifehabad 😹🙌}
{👀 @bohlool_rd😹🙌}