*✦•·························😂⃟💐··························•✦
﷽*
*شما توی یه مهمونی بشین بغل یه بچه، اگر این جمله رو نگفت با کف شوی چرخشی پلین بزن تو صورت من!
گوشیتو میدی بازی کنم؟☹️😆
*
#طنز #لطیفه #جوک #خنده😃⏪↙
🎭 @Latifehabad 〰➰
🎭 @Bohlool_rd 〰➰
*✦•·························😂⃟💐··························•✦
﷽*
*دوستم دعوتم کرد به گروه
وارد شدم میبینم فقط منو خودشیم(!!)
میگم خب میومدی pv
میگه
نه اینجا بزرگتره😐
#طنز #لطیفه #جوک #خنده😃⏪↙
🎭 @Latifehabad 〰➰
🎭 @Bohlool_rd 〰➰
*✦•·························😂⃟💐··························•✦
﷽*
*مردی رفت پیش پزشک و گفت : دکتر زود بیا آپاندیس خانومم درد گرفته.
دکتر با تعجب گفت : من هفته پیش آپاندیس خانومت رو عمل کردم. مگه میشه یه نفر دو تا آپاندیس داشته باشه؟
مرد گفت : نه ولی یه مرد که میتونه دوتا زن داشته باشه!!! 😊😂🤣*
#طنز #لطیفه #جوک #خنده😃⏪↙
🎭 @Latifehabad 〰➰
🎭 @Bohlool_rd 〰➰
*✦•·························😂⃟💐··························•✦
﷽*
*اسم بچتونو میذارید بارانا
قبول
ولی آخه برفااااااا
خوبه من اسم بچمو بذارم آفتابا ؟!
اصن میذارم ماهی تابا 😂😂
#طنز #لطیفه #جوک #خنده😃⏪↙
🎭 @Latifehabad 〰➰
🎭 @Bohlool_rd 〰➰
🌸🍃
زندگی نیست بجز نم نم باران بهار
زندگی نیست بجز دیدن یار
زندگی نیست بجز عشق
بجز حرف محبت به کسی
ورنه هر خار و خسی
زندگی کرده بسی
زندگی تجربهی تلخ فراوان دارد
دو سه تا کوچه و پس کوچه
و اندازهی یک عمر بیابان دارد
ما چه کردیم و چه خواهیم کرد
در این فرصت کم؟!
عصر سررررد زمستونی تون بخیر
تنـــــــــور دلتون گرررمِ گرم😍☕️🌱
⬇️🇯🇴🇮🇳⬇️
🌏 @Ajaieb_Jahan
اینقدری که من دنبال یه جوک خوب میگردم
تا واستون بذارم
اگه دنبال زندگیم بودم
.
.
.
.
.
الان دکترا داشتم
به همین سوی چراغ وای فای قسم 😂😂😂😂
.
*✦•·························😂⃟💐··························•✦
﷽*
*دماغم انقد بزرگه بعضی وقتا که میخوام عکس پروفایل بذارم اخطار میده
«حجم تصویر انتخابی شما زیاد است 🤣😁
#طنز #لطیفه #جوک #خنده😃⏪↙
🎭 @Latifehabad 〰➰
🎭 @Bohlool_rd 〰➰
*✦•·························😂⃟💐··························•✦
﷽*
*🔶️برای بچه های الان هرماه تولد میگیرن دوماهگیت مبارک سه ماهگیت مبارک و...
🔶️من یادمه توی این 25 سال عمرم کلا یبار برام جشن تولد گرفتن
🔶️البته اونم چون عقد داییم اون روز بود مامانم گف فک کن تولد گرفتیم برات 😐😂😂
#طنز #لطیفه #جوک #خنده😃⏪↙
🎭 @Latifehabad 〰➰
🎭 @Bohlool_rd 〰➰
تقدیم به پدرم
اولین معلمم
که کلاس درسش را از پشت نیمکت ها به گستره ی تمام شجاعت و ایثار وسعت داد. خود پرواز کرد و با عروج خونینش درس عاشفی و دلدادگی را نه فقط به. دانش آموزان و فرزندان خود ,که به تمام جوانان وطنم آموخت....
.....
پدر مهربانم، تو که پاسدار ارزش های اسلام بودی و معلم ایثار و شجاعت. درس آموز مکتب خمینی بودی و فدایی راه حسین گشتی، سنگرت را از کلاس درس و پشت نیمکت های مدرسه به وسعت جبهه ایثار گستراندی و چه زیبا بال گشودی به سوی محبوبت، پدر عزیزم، روزت که روز تمام شجاعت هاست، روز تمام خوبیهاست و روز تمام احساسهای زیبای عالم مبارک.... پدر شجاعم، تو همیشه با من هستی. صدایم را میشنوی و پاسخم میدهی. تو همیشه با من هستی، حاضر در لحظه هایم، پیدا در صحنه صحنه زندگیم و موثر در تمام گامهایی که بر میدارم. درست مثل روزها و سالهای اول عمرم که عطر وجودت در کوچه باغ جانمان هویدا بود. درست مثل روز اولی که با تو راه رفتن را یاد گرفتم، به شیرینی تمام خوشیهای پنج ساله ای که با تو داشتم، به رنگ رنگی تمام گلهایی که تو باغچه کوچک خانه میکاشتی و به من می آموختی مراقبت از آنها را. آری، تو همیشه با من هستی پدر خوبم. . معلم اولم، پاسدار تمام ارزشهایم.... روزت مبارک
#روزپدرمبارک
#روزت_مبارک_پدر
cнαɴɴεℓ 💓჻ᭂ࿐✰
◍⃟ @MadarPedar 💓჻ᭂ࿐✰
.
داستان کوتاه
قشنگه, قابل تامل
"کشتی" در طوفان شکست و "غرق شد."
فقط "دو مرد" توانستند به سوی جزیره ی کوچک بی آب و علفی شنا کنند و "نجات یابند."
دو نجات یافته دیدند هیچ نمی توانند بکنند، با خود گفتند؛
"بهتر است از خدا کمک بخواهیم."
بنابراین دست به "دعا" شدند و برای این که ببینند دعای کدام بهتر "مستجاب" می شود به گوشه ای از جزیره رفتند...
"نخست،" از خدا "غذا" خواستند؛
فردا "مرد اول،" درختی یافت و "میوه ای" بر آن، آن را خورد.
اما "مرد دوم" چیزی برای خوردن نداشت.
هفته بعد، مرد اول از خدا "همسر و همدم" خواست، فردا کشتی دیگری غرق شد، "زنی" نجات یافت و به مرد رسید.
در سمت دیگر، مرد دوم هیچ کس را نداشت.
مرد اول از خدا "خانه، لباس و غذای بیشتری" خواست، فردا، به صورتی "معجزه آسا،" تمام چیزهایی که خواسته بود به او رسید.
مرد دوم هنوز هیچ نداشت.
دست آخر، مرد اول از خدا "کشتی" خواست تا او همسرش را با خود ببرد.
فردا کشتی ای آمد و در سمت او "لنگر" انداخت، مرد خواست به همراه همسرش از "جزیره" برود و مرد دوم را همانجا "رها" کند..!
پیش خود گفت:
مرد دیگر حتما "شایستگی" نعمت های الهی را ندارد، چرا که درخواستهای او پاسخ داده نشد، پس همینجا بماند بهتر است!
زمان حرکت کشتی، ندایی از او پرسید: «چرا همسفر خود را در جزیره رها می کنی؟»
مرد پاسخ داد: «این همه نعمت هایی که به دست آورده ام همه مال خودم است و خودم درخواست کرده ام. درخواست های همسفرم که پذیرفته نشد. پس چه بهتر که همینجا بماند.»
آن ندا گفت:
اشتباه می کنی!
تو مدیون او هستی...
هنگامی که تنها "خواسته او" را اجابت کردم، این "نعمات" به تو رسید...
مرد با تعجب پرسید:
«مگر او چه خواست که من باید مدیونش باشم؟»
* و آن ندا پاسخ داد:
«از من خواست که تمام دعاهای تو را مستجاب کنم!!..» *
نکته:
* شاید داشته هایمان را مدیون کسانی باشیم که برای خود هیچ نمی خواستند و فقط برای ما دعا می کردند...
ممکن است همه موفقیت و ثروت و هر چیز دیگر که داریم را...
"مدیون آن دو فرشته ای" باشیم که ما را بزرگ کردند... * (پدر و مادر)
بدون هیچ توقعی!❤️
#روزپدرمبارک
#روزت_مبارک_پدر
cнαɴɴεℓ 💓჻ᭂ࿐✰
◍⃟ @MadarPedar 💓჻ᭂ࿐✰