eitaa logo
بهلولbohlool😄
446 دنبال‌کننده
19هزار عکس
15.2هزار ویدیو
94 فایل
#تــــــــــــــــوجه👇👇👇 📚 کتاب هایی که قبل ازمرگ باید بخوانیم...👇✅ https://eitaa.com/joinchat/2373517458Cb099503ae7 #مدیر_کانال👇 @Hossein_Hajivand
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبلیغات عجایب
سه صلوات بفرست نیت کن ورو یکی ازسوره ها بزن ببین خدا به مناسبت -غدیرخم 😍 چه تقدیر قشنگی برات رقم زده 🎁 🍂 🍂یـــــس🔴 🍂کـــــوثر⭕️ 🍂بقره🔵
1.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ازفامیلای پت ومت هست🤣🤣🤣
دخترم امسال خفم کرد بس که گفت منو بزار کلاس نقاشی😫 رفتم پرسیدم جلسه‌ای ۷۰ تومن😳😱😳 تا اینکه با این کانال آشنا شدم👇👇👇 آموزششاش عااالیه👌👌 الان یه نقاش حرفه‌ای شده😍😍👇👇 http://eitaa.com/joinchat/351666182Cfb87c1dea3 ⛔️کپی بنر ممنوع❌
هدایت شده از تبلیغات عجایب
🔴داد زدن سر كودكان يعني : 👈انگار 🔪چاقو🔪بهشون زدید! 😳 باوركردني نيست...! از وقتيكه والدين وارد اين كانال شدند 👈همه روانشناسان بيكارشدند. 🎈🎈 👇 http://eitaa.com/joinchat/351666182Cfb87c1dea3 فقط👆
ﺗﻨﻬﺎ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﻧﻢ ﺑﺮﻡ ﺑﺎ ﻏﺮﻭﺭ ﺑﺸﯿﻨﻢ ﺳﺮﻣﻮ ﺑﺎﻻ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺑﮕﻢ " ﻫﻤﻮﻥ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ " ﺍﯾﻦ ﻓﻼﻓﻠﯿﻪ ﺳﺮ ﮐﻮﭼﻤﻮﻧﻪ که ﻓﻼﻓﻼﺵ ﺩﻭﻧﻪ ﻫﺰﺍﺭﻩ😂
هدایت شده از تبلیغات عجایب
شوهرم که مرد ماها به عشق بچه ای که ازش بدنیا میاوردم زندگی کردم شبها باهاش حرف میزدم و روزها منتظر تولدش بودم بلاخره وقت زایمانم شد برف تا نیمه های دیوار بالا اومده بود و حتی قابله هم نمیتونست برای کمک بهم بیاد مادر شوهرم گفت: خودم بالای سرت میمونم زایمان سختی داشتم اونقدر که چشمام نمیدید.. با صدای گریه نوزادم از هوش رفتم. و چند ساعت بعد وقتی بهوش اومدم مادر شوهرم با ناراحتی گفت: قسمت نبود بچت یتیم بمونه اونم رفت پیش پدر مرحومش زندگیم تبره و تار شد. اما سالها بعد توی مجلسی جاری مو دیدم کنارش دختری نشسته بود که انگار سیبی باشه که با من نصف کرده بودن و... ادامه👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4003332534Cf5d40389d1
من اعتراف میکنم بچه که بودم یه بار با آجر زدم تو سر بچه فامیلمون که بببنم از این ستاره ها دور سرش میاد یا نه🤔😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
هدایت شده از تبلیغات عجایب
🔴 داستان زن رقاصه 🔴 ✴️ مرحوم ملا احمدنراقی نقل میکند : زنی جوان، زیبارو و خوش صدا بود که به رقاصی مشغول بود و دور تا دورش را دختران رقاصی مثل خودش گرفته بودند ✴️ روزی همراه دختران برای رفتن به مجلس گناهی میرفتند که از خانه ای صدای وحشتناک فریاد شنیدند، زن تعجب کرد که چه خبر است، برای همین یکی از دختران را فرستاد تا خبری بیاورد ولی از برگشت او خبری نشد، دختر دوم را فرستاد و از او هم خبری نشد،سومی را فرستاد و سفارش کرد حتما برگردد او رفت و بعد از مدتی سراسیمه و هراسان برگشت و گفت... 🔴 برای خواندن ادامه ماجرا کلیک کنید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2052456595Cccd482e3ff
چجوری پدر مادرتون تغذیه کنکور میذاره؟ من کنکور دادم، اومدم خونه، بابام خوابوند زیر گوشم گفت: اول صبحی کدوم گوری بودی؟ مادرم گفت: خوبه والا، علاف سحرخیز ندیده بودیم تاحالا 😂🤦🏻