eitaa logo
بهلولbohlool😄
447 دنبال‌کننده
19هزار عکس
15.2هزار ویدیو
94 فایل
#تــــــــــــــــوجه👇👇👇 📚 کتاب هایی که قبل ازمرگ باید بخوانیم...👇✅ https://eitaa.com/joinchat/2373517458Cb099503ae7 #مدیر_کانال👇 @Hossein_Hajivand
مشاهده در ایتا
دانلود
@Muzicshadjadid4_5990004056653836706.mp3
زمان: حجم: 4.29M
حسین فخری        نوحه محرم 1404 🏴 ⬇️🇯‌🇴‌🇮‌🇳⬇️ 🌏  @Ajaieb_Jahan
یسنا هنوز پایین نیومده بود و آهسته به مامان اشاره کردم کجاست و مامان چهره‌ی نگران به خودش گرفت و شونه بالا انداخت. رُزا که باز هم لباس فوق جذب پوشیده بود و روسری نداشت، بهم گفت: وای! من دیگه نمی‌تونم طاقت بیارم! جان من بگو زودتر خانمت بیاد ببینمش! یسنا حلال‌زاده بود که همون لحظه بهم زنگ زد و جواب دادم. آهسته و نگران گفت: سلام! شما کجایی؟ - اومدم خونه، پایین پیش بقیه نشستم. - منم بیام؟! نگران بودم! خیلی نگران بودم که نکنه مامان و نادیا در موردش درست گفته باشن و با مانتو بیاد! چاره‌ای نبود و با کلافگی گفتم: آره بیا! تماس رو قطع کردم و متوجه شدم بقیه به مکالمه‌ی من گوش دادن. مامان به قدری دلواپس بود که با بی‌قراری زانوش رو ماساژ می‌داد و نادیا هم از جاش بلند شد تا بره. پشت به پله‌ها نشسته بودم و چیزی نگذشت که آرمان به یکباره ساکت شد و نگاهش مات پله‌های رو‌به‌روش شد! سکوت بدی حاکم شد و رُزا جوری به پله‌ها زل زده بود که انگار می‌خواد دیدنی‌ترین پدیده‌ی تاریخ رو ببینه! صدای پای یسنا که پله‌ها رو یکی یکی پایین می‌اومد، توی گوشم پیچید و با خودم گفتم مگه کفش چی پوشیده که اینجوری صدا می‌ده؟ باورم نمی‌شد استرس گرفته باشم! فقط من بودم که نگاه نمی‌کردم! دستم رو مشت کردم و به عقب متمایل شدم تا بتونم پله‌ها رو ببینم و نامزد محجبه‌ام رو دیدم که........ ادامه‌ی این رمان هیجانی اینجاست👇🏼👇🏼 https://eitaa.com/joinchat/1005977702Cc8f1adff91
هدایت شده از تبلیغات عجایب
مادرم گفت زن محجبه‌ام بلد نیست لباس بپوشه و توی مهمونی آبرومون رو می‌بره! منم بهش گفتم اگه آبروریزی کنه وای به حالش! ولی وقتی پله‌ها رو پایین می‌اومد...... رمان جذاب دلبر گیسو طلا👇🏼👇🏼👇🏼 https://eitaa.com/joinchat/1005977702Cc8f1adff91
هدایت شده از لطیفه‌آباد
مورد داشتیم دختره سرعتش زیاد بوده میخواسته ترمز بگیره امااااا.... غرورش بهش اجازه نداده گفته: چرا من ترمز بگیرم . ترمز باید بیاد منو بگیره 😐 روحَش شاد و یادَش گرامی😂😂😂 😂
1.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هولم داد عقب افتادم رو تشک خودم و مسعود تو اتاق مشترکم با مسعود جایی که توش بارها و بارها مسعود برام حرف های بود، میخواست تو اتاق خودم بدبختم کنه... لبخند شیطانی زد و گفت الان که بزرگ شدی شبیه مهین شدی، شب عروسی دیدمت... ... حیف که اولین بار قسمت من نشداما عیب نداره...اتاق دور سرم میچرخید... گوشم زنگ میزد و بدنم سرد سرد شده بود، نفس نفس میزدم و تلاش میکردم از خودم دفاع کنم، اما حتی باز نگه داشتن چشمهام برام سخت بود، در نهایت با وجود ضعفی که کل وجودم رو گرفته بود چشم هام بسته شد و .....https://eitaa.com/joinchat/1844904645C57201642e2 داستان جذاب و نفس گیر 👆
هدایت شده از تبلیغات عجایب
عاشق شوهرم بودم ولی مادر شوهرم سرم هوو آورد منم برای تلافی یک شب رفتم اتاق مادر شوهرم و کاری کردم که دیگه هیچ وقت نتونه... https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c دلانه👆👆‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌😱🙏
1.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☕️ چای روضه... ❤️قلب عاشق را هوایی می کند یاد بی آبی دلم را نینوایی می کند😔 عصرتون‌ حسینی ☕️🖤 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎⬇️🇯‌🇴‌🇮‌🇳⬇️ 🌏  @Ajaieb_Jahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مشتریان چمران
⭕️داستان زعفر جنی در کربلا ♨️زعفر جنی که بود و در واقعه کربلا چه کرد ‼️ 🔰داستان حاج آقا بهجت فوت زعفر جنی‼️ https://eitaa.com/joinchat/3671523394C6d18e9ca29 ♨️چرا امام حسین کمک جنیان و فرشتگان را در روز عاشورا قبول نکرد⁉️
هدایت شده از تبلیغات عجایب
اگه گره یا مشکل یا بسته شدن تو کارت افتاده نیت کن و بزن رو قفل ها انشالله خیره🍃👇 🔐🔓🔐🔓🔐🔓🔐🔓🔐🔓🔐 🔐🔓🔐🔓🔐🔓🔐🔓🔐🔓🔐 اگرم مدام خودت ، زندگیت یا فرزندت تو معرض چشم زخم هستی بزن رو چشم نظرا طالعتو ببین😱👇 🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿 🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿
ساعت ۳ شب رفتم دکتر، واسم سرم نوشته میگه همین الان باید بزنی... مرد حسابی پس چی یاد میدن بهتون توو دانشگاه؟ نمیدونی الان کسی آنلاین نیست استوریش کنم ریپلای نمیخوره؟ 😐😂
دخترا وقتی میخوان آشپزی کنن