‏بچه ۴ ساله رو میذارین مهد کودک احساس تنهایی نکنه تو خونه؟ من ۴ سالم بود مامانم از سر‌کار‌ میومد شروع میکرد ‌به زدنم ‌که این قورمه سبزی ‌که ‌پختی چرا کم نمکه😐😂

ریده شده تو موهام دارم گریه میکنم، بابام اومده امید بده، میگه ولی این رنگ موهاتو من تا حالا رو سر هیچ موجود زنده ای ندیدم😭😭 😂😂

اخیششش دیدی فرار کرد😁

حداقل کبابای همو استورین نکنین ناموسن😂 یه کبابو سه جا دیدم 😐😂😂 ‌

🌸به آخرین سه شنبه پاییز🍁 🌾و آذر مـاه خـوش آمـدید 🌸امـــروز ☀️ 🌸نفس بکش 🌾لبخنـد بزن😊 🌸بسم الله بگو 🌾و به شکرانه ی هر آنچه خداوند 🌸به شمـا عطا کرده 🌾مهربان باش و مهر بورز😍

گیف شاخه گل

اینم انار شب یلدا از طرف مدیر به دوستان عزیز😘 نوش جانتون 🍉پیشاپش یلداتون مبارک🍉

پراکتور😑😁

نقش خانواده من تو حل مشکلاتم😑😂

شعر_طنز رفته بودش همسرم با پول من💵 سالن زیبائیِ خیلی خفن!🙄 بود رنگ موی او سبز و بنفش!😕 ارتفاع کله اش همچون درفش!😮 ابروانش رنگِ نارنجیِ مات!😳 گودی چشمان او شکل دونات!😏 پشت پلکش تا حدودی صورتی!☹️ خط چشمانش عجیب و خط خطی!🙁 ناخن دستش چو خون‌آشام بود!😳 صبح رفت و وقتی آمد شام بود!😣 ابتدا با دیدنش رنگم پرید😟 روی من شد مثل موهایم سفید!😨 گفت: « من هستم زنت از من نترس!☺️ مثل آن کودک که می ترسد ز درس!»🙂 گفتمش: « حالا شما باز آمدی☺️ با هزاران عشوه و ناز آمدی😌 شام را آماده کن تا این شکم🙂 اندکی راحت شود از رنج و غم »😀 گفت: « پررو گشته ای عالیجناب!😐 از محل پاشو بخر نان و کباب »😑 گفتم: « عابربانک من دست شماست😕 پس بده آن را که گیرم نان و ماست »🙂 گفت: « عابر بانک تو خالی شده!🙄 صرف این آرایش عالی شده!»😒 گفتمش: « کل حقوق بنده را😑 قسط وام هفته ی آینده را😕 بهر آرایش به سالن داده ای؟🤔 واقعا ای زن که خیلی ساده ای »😠 ناگهان با کفشِ خود زد بر سرم🤕 گشنگی و تشنگی شد برطرف☹️

بابابزرگم داشت میمرد بالا سرش وایساده بودیم یهو گفت: صد ملیوووون... یهو تموم کرد! دو تا مشت زدم تو صورتش زنده شد گفت صد ملیون بدهی دارم! خودم خفش کردم. روحش شاد😢 #طنز #لطیفه #جوک #خنده😃⏪↙ 🎭 @Latifehabad 〰➰ 🎭 @Bohlool_rd 〰➰