eitaa logo
120 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.3هزار ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از راه و هنر شهداء
دیدار و تجلیل از خانواده های بزرگوار شهیدغیبی و شهید اسماعیلیان در چهارمین روز از هفته دفاع مقدس با حضور پرسنل دبیرستان شاهد ابرار و دبیرستان شهید اسماعیلیان و مسئولین حوزه مقاومت بسیج سپاه شهرستان قاینات # قدردان خانواده های شهداء هستیم # جهاد و مقاومت ادامه دارد و هنر شهداء
عصر امروز با نصب و رونمایی از یادبود و ویژه مراسمی یاد و خاطره "شهیده محمودی سرتنگی " در قطعه یک گلزار شهدا گرامی داشته شد . در این مراسم که باحضور فرزندان شهید همراه بود مسئولین بسیج جامعه زنان سپاه استان ، امور بانوان استانداری ، بنیاد شهید و امورایثاران ، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس ، اتحادیه انجمن های اسلامی ، حوزه هنری و جمع دیگری از مسئولین حضور داشتند دختران دهه هشتادی بیرجند با مشارکت بنیاد شهید و امور ایثارگران و اداره کل حفظ آثار ونشر ارزش‌های دفاع مقدس با اجرای کامل مراسم یادمان شهدا ، میزبان بودند .روایت گری آزاده دفاع مقدس ، اجرای سرود ، دکلمه و... از دیگر ویژه برنامه امروز بود .
هدایت شده از راه و هنر شهداء
34.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 به مناسبت گرامیداشت هفته دفاع مقدس برگزار میگردد: 🍃 نمایش میدانی به رسم شهیدان 🔸 زمان ۵ و ۶ مهرماه - از ساعت ۱۸:۳۰ لغایت ۲۰:۳۰ 🔹 مکان: پارک جنگلی قهستان - جنب گلزار شهدای گمنام جبل النور ♨️ هشدار: به دلیل رعایت مسائل ایمنی و اقدامات تامینی، منطقه عمومی اجرای نمایش از چهارم تا ششم مهرماه قرق خواهد بود، لذا جهت تردد در محل اجرای نمایش میدانی از مسیرهای مشخص شده در برنامه شرکت فرمایید.❗️ 🌺 بدینوسیله از همشهریان گرامی خواهشمندیم ، جهت شرکت در برنامه زیرانداز به همراه خود داشته باشند. 🆔 @Qaen_CFU
هدایت شده از راه و هنر شهداء
نام روایت: وصیت نامه برگرفته از روایات پدر بزرگوار شهید محمدرضا غیبی( روستای کره شهرستان قاینات) نویسنده: امیر نظری اولین فرزندم بود. بواسطه حسن خلق و رفتاری که داشت او را بسیار دوست داشتم، خیلی از او راضی بودم و هستم.هیچ کاری را بدون رضایت من انجام نداد. موقعی که برای مرتبه دوم اراده کرد به جبهه برود چندین دفعه پیشم آمد و اجازه خواست، بهانه کردم گفتم فصل درو و برداشت محصول است کنارم باشی بهتر است، با انگیزه و انرژی وصف نشدنی کمر همت بست و دوشادوش من به کار برداشت گندم و جو مشغول شد. همه کارها رو خودش انجام داد. حتی کوبیدن خرمن و بقیه کارها. کار که تمام شد روبرویم ایستاد سرش را پایین انداخت و دوباره اجازه حضور در جبهه را داشت. گفت حالا دیگر بهانه ای نیست. نتوانستم نه بگویم. آن شب از لای درب نیمه باز اتاقش دیدم داشت وصیت می نوشت. چقدر هم طولانی شده بود. دست و دلم لرزید خیلی دلم می خواست بدونم محمدرضا چه نوشته است. صبح اعزامش صورتش را بوسیدم و دیدم که وصیت نامه اش را در جیب پیراهنش گذاشت. دیدار به قیامت شد.محمدرضا ۴ دیماه ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی شلمچه به فیض شهادت نائل آمد اما بواسطه موقعیت خاصی که در آن به شهادت رسیده بود پیکرش چندماه دیرتر برگشت. بماند اینکه در این مدت خبرهایی می آمد که پیکرش مفقود شده یا خبرهایی از این دست. بعد از چند وقت پیکر مطهرش برگشت و بعدتر کیفی که وسایل شخصی اش داخلش بود، اما چشم انتظار وصیت نامه ای ماندم که هیچ گاه بدستم نرسید تا بدانم محمدرضا آن شب چه نوشته بود در نامه ای که برای همیشه سر به مهر ماند. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد. # راه و هنر شهداء
⚜اجتماع بزرگ زنان ودختران جهاد ومقاومت 💢با سخنرانی حجه الاسلام والمسلمین دکتر خداشاهی ⏰زمان:چهارشنبه ۵ مهرماه ،ساعت ۱۶ 🔻مکان:هیئت فاطمی شهرستان طبس نکته: لام به ذکر است مراسم رژه گردان کوثر همراه با تمثال شهدای زن از ساعت۱۵.۳۰ از حوزه بسیج خواهران به سمت هیئت فاطمی برگزار وسپس ادامه مراسم در هیئت اجراخواهد شد پایگاه مقاومت بسیج خواهران حلیمه حوزه مقاومت بسیج خواهران حضرت فاطمه (س) هیئت امنای هئیت فاطمی بنیاد حفظ آثار ونشرارزشهای دفاع مقدس بسیج جامعه زنان ناحیه طبس
هدایت شده از راه و هنر شهداء
هدایت شده از راه و هنر شهداء
نام روایت: برگرفته از روایات حاج حسن اسماعیلیان برادر بزرگوار شهید محمدرضا اسماعیلیان (شهر قاین) نویسنده: امیر نظری خواب عجیبی بود، آشفته و نگران از خواب بلند شدم، آن شب خواب دیدم پیکر محمدرضا را در حالی به همراه سه شهید دیگر آورده بودند که چند تکه شده بود‌. با خودم گفتم حتما اتفاق ناگواری افتاده است. محمدرضا برادر بزرگترم بودم. با نشاط و پر انرژی اما مودب و متین، طوری که همه اهالی محل از حجب و رفتار خوبش می گفتند. سال ۱۳۶۴ دانش آموز دبیرستان بود که از طرف پایگاه شهدای قاین برای اولین بار عازم جبهه شد. بعد از ۳ ماه برگشت و درسش را تمام کرد، دیپلم گرفت و این بار به عنوان سرباز ارتش عازم جبهه شد. بعد از طی دوره آموزشی ویژه در منطقه سومار جایی که به قول خودش خیلی نزدیک به دشمن بعثی بود مشغول خدمت و دفاع از میهن شد‌. یادم هست بعد از ۵ یا ۶ ماه زخمی شد و برای دوره درمان برگشت. مداوا که شد بلافاصله عازم شد. از مسیر تهران هم به منطقه می رفت. آخرین باری که برای مرخصی آمده بود اما رفتار دیگری داشت با همه خداحافظی کرد و به پابوس امام رضا رفت که به قول خودش شاید دیگر در این دنیای خاکی زیارت امام نصیبش نمی شد. سراسیمه از خواب پریدم و پرس و جو کردم اتفاقی برای محمدرضا افتاده؟ یک ماهی بود کسی از او خبری نداشت. آن روز اما از اقوام و دوستان می شنیدیم که ظاهرا محمدرضا مجروح شده اما کسی خبر دقیقی به ما نمی داد. روز دوم رسید رفت و آمدها به خانه ما بیشتر شد، با اصرار اوستای گچکاری که کنارش کار می کردم به خانه برگشتم. قبلش با خواهرم به سپاه مراجعه کردیم بازم حقیقت را به ما نگفتند. تا این که دایی ام به خانه آمد و ساعتی را به من نشان داد که چند وقت پیش به محمدرضا داده بودم. ساعت اما در دست دایی چه می کرد؟ گویی می خواست از چیزی مطمئن شود. حالا دیگر همه چیز برایم روشن شده بود و خوابم به حقیقت پیوسته بود. همان شبی که آن خواب پریشان را دیدم پیکر مطهر محمدرضا به قاین رسیده بود در حالی که پیکر پاکش سر نداشت و همین مسئله کار شناسایی اش را سخت کرده بود. آن روز پیکر پاک و بی سر محمدرضا در میان جمعیت انبوه دوستان و همشهریان تشییع و به خاک سپرده شد تا افتخار سرزمین اش باشد. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد. # راه و هنر شهداء
⭕️ نقش مادران شهدا در ، نقشی بی‌بدیل و زینب گونه در کربلاست. دشمن در دنبال تربیت نسلی از زنان در ایران است که نتوانند شهید باقری‌ها، شهید جلال افشار‌ها، شهید خرازی‌ها و...را پرورش دهند. اما کور خواندند و هنوز هم مادرانی مثل مادر آرمان‌ها و حججی ها و... هستند. https://splus.ir/bonyad.birjand پیام رسان ایتا: https://eitaa.com/bonyadkhj