eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
914 ویدیو
634 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 روایت تحریف/بخش سوم 🔴 نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری 🔹 در بخش دیگری از کتاب جدیدالانتشار منسوب به آقای ؛ ادعای وی در خصوص زمینه‌سازی برای درج شده است و خاطره‌سازی به نحوی دنبال شده که گویی مردم اقبالی به امام نداشتند و ایشان شخصیت شناخته شده‌ای نبود و حتی شهریه طلاب را هم نمی‌داد اما آقای منتظری نقش ویژه‌ای در ترویج مرجعیت ایشان داشته است: پس از فوت از روزنامه‌ها آمده بودند با طلبه‌ها راجع به مراجع مصاحبه می‌کردند. ما آیت‌الله خمینی را هم مطرح کردیم و روزنامه‌ها نام ایشان را هم جزو مراجع نوشتند... رساله ایشان هم با اصرار و پیگیری ما به چاپ رسید.... 🔸 « ایشان مایل نبود رساله‌اش به چاپ برسد. آقای مولایی آمد به من متوسل شد که بالاخره باید کاری کرد که رساله ایشان به چاپ برسد. ایشان هم حاشیه بر «عروة الوثقی» داشت هم حاشیه بر «وسیلة النجاة» و هم رساله فارسی ظاهرا به اسم «نجاة العباد»؛ که آن وقت از ایشان گرفته شد و به همراه حاشیه عروه به صورت جداگانه به چاپ رسید. بعد از رحلت مرحوم آسیدعبدالهادی، در نجف‌آباد تقریبا مرجعیت آیت‌الله خمینی تعین پیدا کرد. ظاهرا در آن موقع در شهرهایی که مرجعیت ایشان به صورت گسترده مطرح بود یکی در نجف‌آباد بود و دیگری در رفسنجان، اما در شهرهای دیگر از ایشان خیلی تقلید نمی‌کردند. پس از فوت مرحوم آسیدعبدالهادی در نجف‌آباد یک جلسه فاتحه گرفتیم و آقای حاج آقا باقر تدین در آن جلسه منبر رفت و به طور رسمی اعلام کرد که نظر ما برای تقلید به آیت‌الله العظمی حاج آقا روح‌الله خمینی است و بالاخره مرجعیت ایشان در میان مردم نجف‌آباد تثبیت شد. 🔹 ما عنایت داشتیم که آیت‌الله خمینی به طلبه‌ها بدهند، اما ایشان می‌فرمود ما چه داعی داریم که پول قرض بگیریم و شهریه بدهیم، ولی ما عنایت داشتیم که شهریه ایشان همیشه پابرجا باشد، چه در همان اوایل مرجعیت ایشان و چه در زمان و زمان تبعید ایشان که بعدا پیش آمد. آقای غیوری می‎‌گفت ما یک مقدار از تهران راه می‌اندازیم، ما هم از نجف‌آباد و جاهای دیگر مقداری جور می‌کردیم و به هر شکلی بود شهریه ایشان را راه می‌انداختیم، عقیده ما این بود که شهریه ایشان باید محفوظ باشد.»(ص267-266) ◀️ نقد در ادامه... 🔸🔸🔸 http://bonyadtarikhbook.ir 🔹🔹🔹 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
📸 خاطرات خودنگاشت همسر امام(۱۶) ◀️ تلخی‌ها را به ما چشانید تا شیرینی آزادگی را بچشیم 🔸 یادم می‌آید در یک زمانی پول #شیر برای #فرزندان نداشتیم، امروز را موکول به فردا می‌کردیم و فردا را به پس فردا ... یک چارک شیر(1) پنج شاهی(2) بود ولی متاسفانه پنج شاهی در بساط نبود... فرزندمان #گرسنگی می‌کشید و ما پنج شاهی نداشتیم ولی با تمام این احوال آقا زیر بار شهریه نمی‌رفت، حاضر بود بچه‌اش گرسنگی بکشد حتی شیر نداشته باشد ولی از کسی پول و #شهریه نگیرد، آن هم شهریه‌ای که همه طلبه‌ها و فضلا می‌گرفتند اگر او از همه آقایان و مراجعی که شهریه می‌دادند می‌گرفت به ده تومان می‌رسید و وضع‌مان خیلی خوب می‌شد. 🔹 او تلخی‌ها را به ما چشاند تا شیرینی #آزادگی را بچشیم و من صبر را پیشه خود ساختم تا او حاج آقا #روح‌الله باقی بماند، خلاصه آن‌که سختی و مشکلات را به زانو در آوردم. بچه گرسنه بود و پول برای خرید شیر نبود و من هم شیر نداشتم، هردو بر این توافق کردیم که از غذا‌های خودمان به بچه بدهیم ، که متأسفانه بعضاً مریض می‌شدند. می‌رفتیم نزد حکیمی به‌نام میرزا علی‌نقی که نسخه‌های از قبل تهیه شده و نوشته داشت و زیر تشک گذاشته بود ... این هم طبیب بچه‌‌هایم بود! ... (زندگینامه بانو خدیجه ثقفی (همسر امام) ص۶۷) 🔸پی‌نوشت: 1_ یک چارک : ده سیره و 40 سیر یک من و یک من سه کیلو است. 2_ یک شاهی: معادل 50 دینار و 20 شاهی معادل یک قران بود. قران در قاجاریه و اوایل پهلوی واحد پول ایران بود. #خاطرات_خودنگاشت_همسر_امام 🔹🔹🔹 Bonyadtarikhbook-ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
🔻 نقد تحریفات باند منتظری نسبت به آیت‌الله العظمی بروجردی و حوادث پس از ارتحال ایشان/بخش سوم ⚫️به مناسبت سالگرد ارتحال آیت‌الله العظمی بروجردی 🔹 در بخش دیگری از کتاب خاطرات منسوب به آقای ؛ ادعای وی در خصوص زمینه‌سازی برای درج شده است و خاطره‌سازی به نحوی دنبال شده که گویی مردم اقبالی به امام نداشتند و ایشان شخصیت شناخته شده‌ای نبود و حتی شهریه طلاب را هم نمی‌داد اما آقای منتظری نقش ویژه‌ای در ترویج مرجعیت ایشان داشته است: پس از فوت از روزنامه‌ها آمده بودند با طلبه‌ها راجع به مراجع مصاحبه می‌کردند. ما آیت‌الله خمینی را هم مطرح کردیم و روزنامه‌ها نام ایشان را هم جزو مراجع نوشتند... رساله ایشان هم با اصرار و پیگیری ما به چاپ رسید.... 🔸 « ایشان مایل نبود رساله‌اش به چاپ برسد. آقای مولایی آمد به من متوسل شد که بالاخره باید کاری کرد که رساله ایشان به چاپ برسد. ایشان هم حاشیه بر «عروة الوثقی» داشت هم حاشیه بر «وسیلة النجاة» و هم رساله فارسی ظاهرا به اسم «نجاة العباد»؛ که آن وقت از ایشان گرفته شد و به همراه حاشیه عروه به صورت جداگانه به چاپ رسید. بعد از رحلت مرحوم آسیدعبدالهادی، در نجف‌آباد تقریبا مرجعیت آیت‌الله خمینی تعین پیدا کرد. ظاهرا در آن موقع در شهرهایی که مرجعیت ایشان به صورت گسترده مطرح بود یکی در نجف‌آباد بود و دیگری در رفسنجان، اما در شهرهای دیگر از ایشان خیلی تقلید نمی‌کردند. پس از فوت مرحوم آسیدعبدالهادی در نجف‌آباد یک جلسه فاتحه گرفتیم و آقای حاج آقا باقر تدین در آن جلسه منبر رفت و به طور رسمی اعلام کرد که نظر ما برای تقلید به آیت‌الله العظمی حاج آقا روح‌الله خمینی است و بالاخره مرجعیت ایشان در میان مردم نجف‌آباد تثبیت شد. 🔹 ما عنایت داشتیم که آیت‌الله خمینی به طلبه‌ها بدهند، اما ایشان می‌فرمود ما چه داعی داریم که پول قرض بگیریم و شهریه بدهیم، ولی ما عنایت داشتیم که شهریه ایشان همیشه پابرجا باشد، چه در همان اوایل مرجعیت ایشان و چه در زمان و زمان تبعید ایشان که بعدا پیش آمد. آقای غیوری می‎‌گفت ما یک مقدار از تهران راه می‌اندازیم، ما هم از نجف‌آباد و جاهای دیگر مقداری جور می‌کردیم و به هر شکلی بود شهریه ایشان را راه می‌انداختیم، عقیده ما این بود که شهریه ایشان باید محفوظ باشد.»(ص267-266) ◀️ نقد در ادامه... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
رد ادعای منتظری در خصوص نقش برجسته وی در مرجعیت امام به‌مناسبت فراخوان مقام معظم رهبری به‌منظور پاسخ‌دهی به روایت‌های مخدوش علیه انقلاب اسلامی/15 🔴 نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری 🔹 در بخش دیگری از کتاب منسوب به آقای ؛ ادعای وی در خصوص زمینه‌سازی برای درج شده است و خاطره‌سازی به نحوی دنبال شده که گویی مردم اقبالی به امام نداشتند و ایشان شخصیت شناخته شده‌ای نبود و حتی شهریه طلاب را هم نمی‌داد اما آقای منتظری نقش ویژه‌ای در ترویج مرجعیت ایشان داشته است: پس از فوت از روزنامه‌ها آمده بودند با طلبه‌ها راجع به مراجع مصاحبه می‌کردند. ما آیت‌الله خمینی را هم مطرح کردیم و روزنامه‌ها نام ایشان را هم جزو مراجع نوشتند... رساله ایشان هم با اصرار و پیگیری ما به چاپ رسید.... 🔸 « ایشان مایل نبود رساله‌اش به چاپ برسد. آقای مولایی آمد به من متوسل شد که بالاخره باید کاری کرد که رساله ایشان به چاپ برسد. ایشان هم حاشیه بر «عروة الوثقی» داشت هم حاشیه بر «وسیلة النجاة» و هم رساله فارسی ظاهرا به اسم «نجاة العباد»؛ که آن وقت از ایشان گرفته شد و به همراه حاشیه عروه به صورت جداگانه به چاپ رسید. بعد از رحلت مرحوم آسیدعبدالهادی، در نجف‌آباد تقریبا مرجعیت آیت‌الله خمینی تعین پیدا کرد. ظاهرا در آن موقع در شهرهایی که مرجعیت ایشان به صورت گسترده مطرح بود یکی در نجف‌آباد بود و دیگری در رفسنجان، اما در شهرهای دیگر از ایشان خیلی تقلید نمی‌کردند. پس از فوت مرحوم آسیدعبدالهادی در نجف‌آباد یک جلسه فاتحه گرفتیم و آقای حاج آقا باقر تدین در آن جلسه منبر رفت و به طور رسمی اعلام کرد که نظر ما برای تقلید به آیت‌الله العظمی حاج آقا روح‌الله خمینی است و بالاخره مرجعیت ایشان در میان مردم نجف‌آباد تثبیت شد. 🔹 ما عنایت داشتیم که آیت‌الله خمینی به طلبه‌ها بدهند، اما ایشان می‌فرمود ما چه داعی داریم که پول قرض بگیریم و شهریه بدهیم، ولی ما عنایت داشتیم که شهریه ایشان همیشه پابرجا باشد، چه در همان اوایل مرجعیت ایشان و چه در زمان و زمان تبعید ایشان که بعدا پیش آمد. آقای غیوری می‎‌گفت ما یک مقدار از تهران راه می‌اندازیم، ما هم از نجف‌آباد و جاهای دیگر مقداری جور می‌کردیم و به هر شکلی بود شهریه ایشان را راه می‌انداختیم، عقیده ما این بود که شهریه ایشان باید محفوظ باشد.»(ص267-266) ◀️ نقد در ادامه... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔻 نقد تحریفات باند منتظری نسبت به آیت‌الله العظمی بروجردی و حوادث پس از ارتحال ایشان/بخش سوم ⚫️به مناسبت سالگرد ارتحال آیت‌الله العظمی بروجردی 🔹 در بخش دیگری از کتاب خاطرات منسوب به آقای ؛ ادعای وی در خصوص زمینه‌سازی برای درج شده است و خاطره‌سازی به نحوی دنبال شده که گویی مردم اقبالی به امام نداشتند و ایشان شخصیت شناخته شده‌ای نبود و حتی شهریه طلاب را هم نمی‌داد اما آقای منتظری نقش ویژه‌ای در ترویج مرجعیت ایشان داشته است: پس از فوت از روزنامه‌ها آمده بودند با طلبه‌ها راجع به مراجع مصاحبه می‌کردند. ما آیت‌الله خمینی را هم مطرح کردیم و روزنامه‌ها نام ایشان را هم جزو مراجع نوشتند... رساله ایشان هم با اصرار و پیگیری ما به چاپ رسید.... 🔸 « ایشان مایل نبود رساله‌اش به چاپ برسد. آقای مولایی آمد به من متوسل شد که بالاخره باید کاری کرد که رساله ایشان به چاپ برسد. ایشان هم حاشیه بر «عروة الوثقی» داشت هم حاشیه بر «وسیلة النجاة» و هم رساله فارسی ظاهرا به اسم «نجاة العباد»؛ که آن وقت از ایشان گرفته شد و به همراه حاشیه عروه به صورت جداگانه به چاپ رسید. بعد از رحلت مرحوم آسیدعبدالهادی، در نجف‌آباد تقریبا مرجعیت آیت‌الله خمینی تعین پیدا کرد. ظاهرا در آن موقع در شهرهایی که مرجعیت ایشان به صورت گسترده مطرح بود یکی در نجف‌آباد بود و دیگری در رفسنجان، اما در شهرهای دیگر از ایشان خیلی تقلید نمی‌کردند. پس از فوت مرحوم آسیدعبدالهادی در نجف‌آباد یک جلسه فاتحه گرفتیم و آقای حاج آقا باقر تدین در آن جلسه منبر رفت و به طور رسمی اعلام کرد که نظر ما برای تقلید به آیت‌الله العظمی حاج آقا روح‌الله خمینی است و بالاخره مرجعیت ایشان در میان مردم نجف‌آباد تثبیت شد. 🔹 ما عنایت داشتیم که آیت‌الله خمینی به طلبه‌ها بدهند، اما ایشان می‌فرمود ما چه داعی داریم که پول قرض بگیریم و شهریه بدهیم، ولی ما عنایت داشتیم که شهریه ایشان همیشه پابرجا باشد، چه در همان اوایل مرجعیت ایشان و چه در زمان و زمان تبعید ایشان که بعدا پیش آمد. آقای غیوری می‎‌گفت ما یک مقدار از تهران راه می‌اندازیم، ما هم از نجف‌آباد و جاهای دیگر مقداری جور می‌کردیم و به هر شکلی بود شهریه ایشان را راه می‌انداختیم، عقیده ما این بود که شهریه ایشان باید محفوظ باشد.»(ص267-266) ◀️ نقد در ادامه... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db