eitaa logo
🇮🇷غواص ها بوی نعنا می ده🇮🇷
110 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
44 ویدیو
4 فایل
مرد غسال به جسم و سر من خرده مگیر چند سالیست که از داغ حسین لطمه زنم سر قبرم چو بخوانند دمی روضه‌ی شام سر خود با لبه‌ی سنگ لحد می شکنم ملا شدن چه اسان آدم شدن محال است...
مشاهده در ایتا
دانلود
علاقه به ولایت فقیه عشق و علاقه او نسبت به ولایت فقیه و امام به حدی بود که به محض اینکه تلویزیون، تصویر و صدای امام را پخش می کرد، هرکاری که داشت، کنار می گذاشت و به بیانات امام گوش می داد. ایشان در وجود ولایت فقیه ذوب شده بود. دستورات صادره از سوی ولایت فقیه، را همچون دستورات ائمه اطهار واجب الاطاعه می دانست. و به همین دلیل در جبهه حضور پر رنگی داشت. در وصیت نامه نیز پس از توصیه به اطاعت از ائمه، به تبعیت از ولایت فقیه دستور می داد
غیبت نکنید! به نماز اول وقت مداومت داشت. بعد از آن هم از غیبت کردن فراری بود. هم اینکه گاهی حواسمان نبود و شروع می کردیم به غیبت کردن، سریع بلند می شد و می رفت؛ همچنین می گفت: بهتر است از مسائل خودتان صحبت کنید
کم کم! در سوریه و لبنان کلاسهای عقاید راه اندازی کرده بود و توانسته بود جمعیت زیادی را به این جلسات جذب کند. خصوصا برخی زنان غیر محجبه. یک روز نتوانست برود و فرد دیگری را به جای خود فرستاد. روز بعد که آمد، متوجه شد جمعیت کلاس کمتر شده است. علت را پرسید. و فهمید فردی که دیروز آمده بود به زنان بی حجاب تشر زده بود که چرا حجاب را رعایت نمی کنید و به چه حقی سر کلاس نشسته اید؟
شهید نجفی گفته بود: این که راهش نیست. باید کم کم آنها را هدایت کرد و به راه آورد.
زندگی پیامبر اسلام و امیرالمومنین هر زمان که در نامه هایمان به ایشان از سختی زندگی و تعدد مشکلات سخن می گفتیم، ایشان زندگی پیامبر اسلام و امیرالمومنین را مثال می زدند و از سختی ها و مشکلات زندگانی ایشان می گفتند. اینکه این عزیزان چه مشکلاتی را تحمل کرده و جان عزیز خود را در راه دفاع از اسلام فدا کردند.
جبهه را خالی نکنید برای بار آخر که می خواست به جبهه برود، گفتم که جبهه رفتن واجب کفایی است. او پاسخ داد که واجب کفایی که امام فرمودند، برای من حکم واجب عینی را دارد. همیشه توصیه می کرد که اگر نمی توانید به جبهه بیایید، در پشت جبهه فعالیت کنید. در آخرین نامه ای که به پدرم نوشت، گفت: پدرم اگر می خواهید در این انقلاب سهمی داشته باشی، حتما به جبهه بیا.
وصيت نامه دانشجوی شهيد علي نجفي بسم الله الرحمن الرحيم انا هديناه السبيل اما شاكرا و اما كفورا (ما به حقيقت راه (حق و باطل) را به انسان نشان داديم؛ حال خواهد هدايت بپذيرد و شكر اين نعمت گويد و خواه آن را كفران نعمت نمايد.) حمد و ثناي ايزد منان را كه صانع كل شيء و ارض و سماست و بر ماست كه با تمام وجود سر تسليم و بندگي و تعظيم و با كمال افتخار، در برابر او فرود آورده و با كوشش و سجده تنها در محضر او اظهار بندگي كرده و با قلبي آكنده از عشق او و فدا نمودن مال و زن و فرزند و نهايتا با نثار جان بي مقدار براي رضاي او و گام نهادن بر كل موانع دنيوي كه مانع رسيدن به او خواهند بود و سرانجام كسب خشنودي و رضاي او را خواسته و خواستارم.
با درود و سلام و تحيات بر كشتي نجات بشر و درهم كوبنده ظلم و فساد و الحاد. بت شكن كعبه آمال و ﭘيام آور دين مقدس اسلام و نور هدايت بشر از ظلمات خود به سوي نورانيت و … حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار(علیه السلام) و مهدي موعود(عجل الله فرجه) و صالحان و معصومين و متقيان و مخلصين و شهدا و كل ادامه دهندگان راه طريقت و حق و حقيقت، با سلام و تحيات الهي بر ابراهيم و موسي زمان(علیه السلام)، روح خدا حضرت آيه الله امام خميني مرجع عاليقدر و رهبر انقلاب اسلامي… و كل خانواده هاي شهدا، مفقودين و اسراء و مجروحين و كل مسئولين با ايمان، با تقوي و كليه مراجع اسلام كه در خط امام و ائمه معصومين و انقلاب اسلامي حركت مي نمايند.
بارالها تو را سپاس مي گويم و از اينكه اين بنده حقير و بي مقدار را از پدر و مادري مسلمان آفريده و مسلمان زاده شده ام و مسلمان زندگي كرده و مسلمان نيز به سويت رجعت خواهم نمود، با وجودي مملوء از خطا، ولي با دلي سرشار از اميد، به درگاه فياض و موهبت الهي ات، لازم مي دانم در اين عصر كه بر ما منت نهادي و موسي زمان و هادي بشر و مساعد كننده راه امام زمان (عج) و ظهور بر حقش، فرستاده و رسالت خويش را بر ما برملا و صراط مستقيم و راه هدايتي كه تو در قرآن فرموده اي بر ما آشكار ساخت تا بتوانيم راه حق را از كفر و باطل شناخته و با عرفان كامل، گام در راهي كه آئين اسلام آمده نهاده و روش انبياء و اولياء و نهايتا راه حسين (ع) را ادامه دهيم تا سرانجام به سر منزل مقصود و همانا بهترين راه زيستن و مردن و به تو ﭘيوستن را اختيار و از سرچشمه بي كران فيض تو سيراب شويم.
عشق است كه عاشق را به تحرك و حركت سوق داده و عاشق است كه يدك كش عشق بوده و آن جاذبه عشق است كه عاشق را به سويش به حركت درآورده و به او جهت و هدف و عزم و اراده مي دهد تا سرانجام به وصال معشوق دست يابد، هر جاذبه اي كه انسان به سوي او حركت كند تا رسيدن به آن عشق است، محبت است، زمينه ساز است، و به انسان جهت و هدف و انگيزه مي دهد و او را هدفدار يا به سوي مثبت و يا منفي “هدايت ” مي نمايد. اين قداست عشق است كه معشوق را منزه از هر گونه ﭘليدي ساخته و به او عزت، احترام، شرف، قداست و… مي دهد.
اصولا انسان محبت، زيبايي ، نيكي و تمام فضائل نيك را دوست داشته و به همين نسبت از فساد و تباهي و ﭘليدي و اوصاف رذيله متنفر است، كل نظام آفرينش خدا بر مبناي عدالت و نيكي و زيبايي است اين ما هستيم كه با دخل و تصرف در نوع خود ﭘليدي ها و زشتي ها را شكل مي دهيم. علي همچنين در قسمت ديگري از وصيتنامه اش خطاب به همسرش مي نويسد:” حديث شهادت ﭘدرشان را براي آنها عنوان نمائيد و نكات و ظرافت برخورد و شخصيت دادن به آنها را فراموش نكنيد… براي آنها مساله شهادت و اهميت و قداست و اهداف آن را توضيح دهيد تا در جامعه با افتخار و سربلندي، خود را فرزند شهيد بدانند و خط سرخ شهادت را كه راه رسيدن به الله است ادامه دهند…” شهید نجفی در آخر چنین وصیت می کند: خرج مراسم هفتم و چهلم و سالگرد و اندك اندوخته ام را به حساب جنگ زدگان و قحطي زدگان آفريقا واريز نمائيد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊 معرفی 💠 ارائه : خادم الشهدا یازینب (س) 📆 پنجشنبه ۱۴۰۰.۰۵.۱۴ ⏰ ساعت ۲۲ 🕊گروه جامانده از شهدا eitaa.com/joinchat/2098397195C755e168b84 کانال غواص ها بوی نعنا می دهند👇🍃 eitaa.com/booyenaena
فرمانده جانبازي كه سحرگاه به همرزمانش پيوست زندگینامه: اکبر آقا‌بابایی
محمد ملاحسینی: اکبر آقابابایی، فرزند حسین‌علی، در سال ۱۳۴۰ در نزدیکی شهر اصفهان به دنیا آمد.
وی در خانواده‌ای مذهبی و متوسط رشد کرد، همزمان با ورود به مدرسه، به آموزش قرائت قرآن کریم را آغاز کرد. در دوره نوجوانی اوقات فراغت خود را در کارخانه «سنگ بری» می‌گذراند، تا به نوبه خود سهمی در تأمین معاش خانواده داشته باشد. وی در بهمن ماه سال 1357 در کمیته دفاع شهری اصفهان فعالیت خود را آغاز کرد.
چندی بعد به عنوان مربی تاکتیک و سلاح در سپاه پاسداران اصفهان مشغول به کار شد و با آغاز غائله کردستان، مسئولیت عملیات سپاه سنندج را بر عهده گرفت.
آقابابایی در سال 1362 به سمت فرماندهی عملیات ناحیه شمال غرب و کردستان منصوب شد و بعد از مدتی به علت توانائی و کاردانی‌اش فرماندهی تیپ 18 الغدیر را پذیرفت.
او در طول سال‌های دفاع مقدس در عملیات‌های متعددی شرکت کرد و چندین مرتبه مجروح شد، اما عملیات کربلای5، برگ زرینی از رشادت‌های او در دوران دفاع مقدس بود.
بمباران شیمیایی دشمن بعثی در این عملیات، برای همیشه آن سردار رشید سپاه اسلام را به بستر بیماری انداخت.
جانباز سرافراز اکبر آقابابایی، سرانجام پس از سال‌ها صبوری در تحمل درد و رنج حاصل از مجروحیت شیمیایی‌اش در سحرگاه پنجم شهریور ماه 1375 در حالی که فرازهایی از زیارت عاشورا را زمزمه می‌کرد، هنگام دمیدن سپیده سحر همراه قافله صبح به آسمان پر کشید و به فیض شهادت رسید.
برخی از مسؤولیت‌های شهید اکبر آقابابایی: مربی تاکتیک و سلاح در سپاه پاسداران اصفهان فرمانده عملیات سپاه سنندج فرمانده عملیات ناحیه شمال غرب و کردستان فرمانده تیپ 18 الغدیر
حاج اکبر آقابابایی در زمان شهادت، فرمانده عملیات یکی از یگان‌های سپاه پاسداران بود که به سپاه قدس شهرت دارد.
بخشی از وصیت‌نامه سردار سرتیپ پاسدار شهید حاج اکبر آقابابائی: الذین هاجروا و جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا خداوند باریتعالی را شاکرم که این حقیر سراپا تقصیر را هدایت فرموده و در مسیر این راه حق و اسلام عزیز قرار داد که اگر هدایت و رحمت او نبود بنده ای ضعیف چون من به ورطة هلاکت می‌افتاد.
این وصیت را در حالی می نویسم که عازم ماموریتی هستم به منطقه ای که اسلام عزیز سالها د رغربت بسر برده است و برای رشد آن نیاز به جهاد و شهادت است از او که صاحب مرگ و حیات است خواستارم این حقیر گنهکار را به لطف و مرحمت خود بخشیده و شهادت که فخر اولیای الهی است را نصیبم گرداند. ( منظور سردار شهید کشور بوسنی می‌باشد)