eitaa logo
🇮🇷غواص ها بوی نعنا می ده🇮🇷
109 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
44 ویدیو
4 فایل
مرد غسال به جسم و سر من خرده مگیر چند سالیست که از داغ حسین لطمه زنم سر قبرم چو بخوانند دمی روضه‌ی شام سر خود با لبه‌ی سنگ لحد می شکنم ملا شدن چه اسان آدم شدن محال است...
مشاهده در ایتا
دانلود
تصمیم گرفته بود توی جبهه دبیرستان راه بیندازد. می گفت: «امروز بچه ها دارند این جا می جنگند و خون می دهند، عده ای بی تفاوت و اشراف زاده هم در شهرها عین خیالشان نیست !با خیال راحت درس می‌خوانند، فردا هم که جنگ تموم بشود، همه مسولیت ها ی کلیدی مملکت را بدست می‌گیرند، این رزمندها هم می شوند محافظ یا زیر دست آنها!» معرفی
وسعت دید عجیبی داشت؛برای رزمندها می سوخت. یکی از روزها یک گوشه خلوت نشسته بود حال غریبی داشت تا آمدم حرف بزنم گفت : «چیزی به شروع عملیات نمونده، بعد از عملیات هم دیگه منو نمی بینی، کار من با دنیا تموم شده ، کار دنیا هم با من تموم شده! نه من دیگه با دنیا کار دارم نه دنیا بامن». معرفی
درست چند روز بعد از عملیات کربلای 5 خبر شهادتش در تمام شهر پیچید. معرفی
وی در حال گذراندن دوره فرماندهی درتهران بود که عملیات کربلای 4 شروع شد و به محض اطلاع خود را به جبهه رساند و در این عملیات شرکت کرد. شهید مطهرنیا که در عملیاتهای مختلف بارها به شدت مجروح شده بود، سرانجام در تاریخ 30 دیماه 65 درحالی که مانند آقایش ابا عبدالله .ع. سر بر بدن نداشت به دیدار حضرت دوست شتافت. خاک لاله خیز شلمچه و عملیات کربلای 5 یادمان پرواز ملکوتی این عاشق واصل است. پیکر مطهر شهید در نهم بهمن ماه 1365 در جهرم تشیع و در کنار همرزمانش به خاک سپرده شد معرفی
شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات التماس دعا معرفی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از هوایی تنفس می کنید که بوی خون شهدا می دهد، در زمینی راه می روید که از خون شهدا گلگون است و این شهیدان بر همة اعمال شما ناظرند. https://eitaa.com/joinchat/2098397195C755e168b84
✨معرفی شهیدی که امام او را بغل میگیرد و بر پیشانی اش بوسه میزند... 💠 ارائه : بزرگوار خادم الشهدا یازینب 📆 شنبه ۹۹.۱۱.۰۴ ⏰ ساعت ۲۰:۳۰ 🕊گروه به یاد شهدا http://eitaa.com/joinchat/2098397195C755e168b84 کانال غواص ها بوی نعنا می دهند👇🍃 eitaa.com/booyenaena
مروری بر زندگی نامه سردار تنگه اٌحد شهید مرتضی جاویدی
چهار روز از عملیات والفجر گذشته بود و پادگان عظیم حاج عمران و... توسط رزمندگان دلیر اسلام به تصرف درآمده بود و در این راستا گردان فجر از سه طرف در تپه بردزرد محاصره‌ی شدید نیرو‌های بعثی بود و تنها یک راه عقب‌نشینی وجود داشت که این گردان به مدت چهار روز با ده‌ها شهید و زخمی و اسیر با دشمن زبون در جنگ بود و هراسی به خود راه نمی‌داد.
شهيد مرتضي جاويدي يکي از انسانهاي به مقصد رسيده و مجاهدی که جان عاشق خود را به فرمان امام در کف گرفت و راه را بر دشمن میهن بست! که خود گفته بود: من هرگز اجازه نمی دهم ماجرای احد بار دیگر در تاریخ اسلام تکرار شود و آن تنها رزمنده ای بود که پس از رشادتهایش حضرت امام او را در آغوش گرفت و تقدیر خود را بر پیشانی بلند و آسمانی او بوسه زد.
او پس از خود ساختگی خویش به فکر ارتقاع بُعد معنوی نیروها نیز بود به طوری که مرتب تلاش می کرد کلاس های اخلاق در گردان برگزار شود
در زیر مروری خواهیم داشت بر زندگی نامه و رشادتهای این دلیر مرد فارسی
در بیست و دوم تير سال 1337 در روستاي جليان فسا کودکي در يک خانواده مستضعف و مذهبي به دنيا آمد خانواده اش او را مرتضي ناميدند
همزمان با تحصيل به کارهاي مختلفي چون دامپروري و کشاورزي مشغول گرديد تا بدينوسيله علاوه بر تأمين هزينه تحصيل به امرار معاش خانواده کمک نمايد. وي تحصيلات خود را در سال ۱۳۵۶ با مدرک ديپلم تجربي با موفقيت به پايان رساند.
شهيد جاويدي که برحسب دستور امام خميني(ره) مبني بر ترک پادگان ها از خدمت سربازي در رژيم ستم شاهي امتناع ورزيد ،پس از پيروزي انقلاب با انگيزه اي متعالي به جمع آفتابي پاسداران پيوست و به عضويت اين نهاد مردمي در آمد. تمام دوران حضور در سپاه در صحنه هاي خطر در داخل و خارج از کشور همیشه پیش قدم بود.
پس از شروع جنگ تحميلي به خوزستان رفت و عاشقانه در عملياهاي مختلف شرکت کرد. او در ابتدا فرمانده گردان 941 بود
فرماندهی گردان فجر:  در عملیات والفجر مقدماتي ، گردان فجر و گردان 941 در مجاورت يکديگر عملیات داشتند . یک شب قبل از شروع عمليات «شهيد کيهان پور» به شهادت رسيد و در حین عمليات هم «جليل اسلامي» فرمانده گردان فجر مجروح شد. «مرتضي» به ناچار در حاليکه گردان 941 را هدايت مي کرد هدايت گردان فجر را هم به عهده گرفت و از همان تاريخ به بعد فرمانده گردان فجر شد.
جلیل اسلامی» پس از بهبودی و بازگشت به جبهه «مرتضی» را فرمانده گردان فجر می دانست و «مرتضی» نیز «جلیل» را فرمانده گردان فجر مي خواند . تا اینکه شهید «جلیل اسلامی» در عملیات بدر مفقودالاثر شد .
گردان فجر تقريباً در تمام عملياتها، از جمله والفجر 1 ، 2 ، 4 ، 8 خيبر، بدر، کربلاي 4 و 5 و 8 کربلاي 10 ، بيت المقدس 7 ، والفجر 10 و... شرکت کرد و در همه جا به تکليف الهي خود عمل نمود و «مرتضی» گردان را براي خدمت به اسلام مي خواست .
مجاهدات این شهيد عزيز منحصر به گردان فجر نبود بلکه قبل از تأسيس گردان فجر از ابتدا در جنگ حضور همه جانبه داشت و در مناطق عملياتي مختلف از جمله: عمليات ثامن الائمه ( شکست حصر آبادان ) - طريق القدس ( آزادي بستان ) فتح المبين بيت المقدس و آزادي خرمشهر - کرخه نور و کردستان و همه جاي جبهه هاي نبرد فداکاري هاي زيادي نمود.