eitaa logo
🇮🇷غواص‌ها بوی نعنا می‌دهند🇮🇷
107 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
44 ویدیو
4 فایل
مرد غسال به جسم و سر من خرده مگیر چند سالیست که از داغ حسین لطمه زنم سر قبرم چو بخوانند دمی روضه‌ی شام سر خود با لبه‌ی سنگ لحد می شکنم ملا شدن چه اسان آدم شدن محال است...
مشاهده در ایتا
دانلود
ازدواج هم کرده بود؟ تازه ازدواج کرده بود. با توجه به شرمی که از زحمات ایشان داشتیم، جرات نداشتیم مثلاً بگوییم تو باید این قدر زیادتر در کردستان بمانی، می‌گفتیم شما نیایید، ولی بعد از یک مدتی پیدایش می‌شد. با این که تازه ازدواج کرده بود فقط ۱۵ روز مرخصی خواست. ماه رمضان بود می‌گفت: می‌خواهم بمانم و روی خودم کار کنم. باز نتوانست قبول کند و در همان ماه رمضان آمد منطقه. این حاکی از مسئولیت شناسی ایشان بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹 ماجرای هم‌کلامی شهید امنیت با رهبر انقلاب 🔹شهید عشوری امضای شهادتش را از سرور شهیدان گرفت : از خدا می‌خواهم یک لحظه چشمان قشنگش را باز کند شاید خداوند صبری عنایت کرد تا دلم آرام بشود و به او بگویم شکایت مرا پیش حضرت زهرا (س) نبرد. 🌷 معرفی سردار 💠 ارائه : خادم الشهدا یازینب (س) 📆 شنبه ۱۴۰۰.۰۶.۲۰ ⏰ ساعت ۲۲:۰۰ 🕊گروه جامانده از شهدا eitaa.com/joinchat/2098397195C755e168b84 کانال غواص ها بوی نعنا می دهند👇🍃 eitaa.com/booyenaena
انقلاب اسلامی پس از سال‌ها مجاهدت، ایثار و فداکاری به رهبری حضرت امام خمینی (ره) و همت مردم سرافراز ایران به پیروزی رسید و امروز این نهال که با خون پاک شهدا آبیاری شده به درخت تنومندی تبدیل‌شده و توانسته بسیاری از معادلات دنیا را به هم بزند این از دستاوردهای انقلاب اسلامی است
وجود مردان شجاع و جوانان دلاور و فداکاری که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز در دفاع از ارزش‌ها و آرمان‌های اسلامی در مقابل دشمنان سینه سپر کردند و ایستادند و با خون خود سند افتخاری برای اسلام و ملت شدند.
شهدا نمونه‌ترین بندگان مخلص خدا هستند بلد بودند که چگونه خدای یگانه را بندگی کنند و به کمالات برسند این عزیزان در قبال خدا ایثار کرده و خود را نادیده گرفتن و در معرض نابودی و خطر قرار دادند تا به این مقام الهی رسیدند ماندگاری اسلام مرهون فداکاری شهدا است که سرمایه جان خویشتن را به بهای اندک دنیا نفروختند.
شهید حسن عشوری از شهدای امنیت کشور است که با جان‌نثاری و مبارزه خود در برابر تکفیری‌هایی که چنگ به قلب اسلام ناب محمدی (ع) زده بودند، بار دیگر ارزش‌های والای انسانی را به تصویر کشید.
۲۴ خرداد سال ۱۳۹۶ برای مردم گیلان یادآور روزی است که این شهید والامقام با زبان روزه به دست شقی‌ترین مخالفان اسلام به آرزوی همیشگی خود رسید.
پسرم در شهدا چیزی می‌دید که من نمی‌دیدم مادر شهید بسیجی کربلایی حسن عشوری در گفت‌وگو  با خبرنگار فارس در شهرستان رودسر با بیان اینکه شهید بزرگوار همیشه در مسیر دین و عاشق ولایت بود، اظهار کرد: حسن آقا از کودکی با من و پدرش به مسجد، جلسات قرآنی و هیئت‌های مذهبی می‌آمد و با معنویت الهی و مکتب ائمه اطهار (ع) رشد کرد و از سن کم نمازخواندن و روزه گرفتنش را آغاز و باتربیت اسلامی آشنا شد.
پدر شهید عشوری از جانبازان و رزمندگان جنگ تحمیلی است خانم سلیمانی با بیان اینکه ارتباط نزدیک و صمیمی بین شهید بزرگوار و پدرش وجود داشت، افزود: چون در خانه انباری نداریم لوازم اضافی را در پشت‌بام خانه نگه‌داری می‌کنم حسن آقا وقتی کودک بود با رفتن به پشت‌بام و جستجو لای وسایل اگر چیزی از یادگاری‌های دوران دفاع مقدس پدرش را پیدا می‌کرد جوری داد می‌زد و ذوق می‌کرد که انگار گنجی پیداکرده عشق این را داشت که اتاقش را با یک سربند، چفیه یا عکس شهید تزئین کند همین چند سال اخیر به یاد دارم که برای یادواره شهید املاکی رفته بود وقتی برگشت دیدم عکس شهید را با خود آورده تا به دیوار اتاقش بچسباند چون تازه خانه را نقاشی کرده بودیم مانع شدم مبادا چسب رنگ دیوار را بکند وقتی برای نماز صبح بیدار شد سرحال ندیدمش فکر کردم کسالتی دارد از حالش جویا شدم گفت حضرت آقا دیشب به خوابم آمده و مرا به خاطر نچسباندن عکس شهید بر دیوار اتاقش مورد بازخواست قرار داده، دیدم از این مسئله خیلی ناراحت‌ است که گفتم هر کاری دوست داری بکن دیگه مانع نمی‌شوم پسرم در شهدا چیزی می‌دید که من نمی‌دیدم.
گریه شهید عشوری با خواندن وصیت‌نامه شهدا  حسن آقا دل‌بستگی شدید به شهدا داشت به‌طوری‌که خانم سلیمانی می‌گوید " این شهید از کودکی دوست داشت عکسی، وصیت‌نامه‌ای یا خاطره‌ای از شهدا را بشنود در مورد همه شهدا جستجو می‌کرد و علاقه داشت شهدا را بشناسد تا اینکه اواخر جوری شده بود که با خواندن وصایای شهدا گریه می‌کرد و می‌گفت چشیدن شهادت فرق دارد و تأکید می‌کرد که «مامان تو باید مثل مادر وهب باشی» می‌گفتم پسر این چه حرفیه که می‌زنی من کجا مادر وهب کجا، من صبرم کم است آن‌قدر در گرفتاری‌های دنیوی ذوب‌شده‌ام که دیگر توانی برایم باقی نمانده تا فرزندم را در راه اسلام فدا کنم
مخالفت با رفتن حسن آقا به سوریه شهید عشوری عاشق اهل‌بیت (ع) و تابع ولایت بود بارها خواست که برای دفاع از حریم دختر فاطمه (س) راهی سوریه شود اما مادرش مانع می‌شد در این رابطه مادر شهید گفت: عاشق اهل‌بیت (ع) هستم فرزندانم را از کودکی با ائمه آشنا کردم اما وابستگی شدیدی که به حسن آقا داشتم و به بهانه اینکه باید عصای دست پیریم باشد با رفتنش به سوریه موافقت نکردم همیشه از این قضیه ناراحت بود پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه در تربیت‌معلم قبول شد به‌رغم همه تلاش‌های من شهید نپذیرفت که در این حوزه وارد شود، چون نتوانست به سوریه برود داوطلبانه برای کار و ادامه تحصیل به زاهدان منتقل شد اما نتوانستم دوری فرزندم را تحمل کنم و دل‌شوره مادرانه موجب شد تا سخت بیمار شوم گاهی سعی می‌کردم با وسایلش خودم را آرام کنم وقتی از حالم می‌پرسید چیزی نمی‌گفتم که دوری تو مرا از پا درآورده است.