eitaa logo
برنا منتظر 😎
14.3هزار دنبال‌کننده
635 عکس
370 ویدیو
44 فایل
خودت رو بشناس و عاشق خودت باش. «اجتماع نوجوان بُرنا منتظر» بُرنا یه استودیوی هنری متمرکز بر مفاهیم مدیریت خویشتنه که تلاش داره برای دوران پُرچالش نوجوانی یه همراه اَمن باشه. سایت Borna.montazer.ir ادمین جوابتو میده @poshtibaan_borna1 تماس ۰۲۱۵۵۹۶۱۴۱۲
مشاهده در ایتا
دانلود
بچه هایی که: √ حال نداشتن در دورهمی پنج‌شنبه بیان! √ یا راهشون دور بوده و توی شهرهای دیگه بودن و نتونستن بیان! √ یا خیلی دوست داشتن بیان امّا بابا مامان اجازه ندادن! √ یا اصلاً در جریان دورهمی بُرنا نبودن! یا ...... ولی میخوان حتماً عضو برنا باشند و تمام خبرهایی که قراره توی بُرنا اتفاق بیفته براشون پیامک بشه: لطفاً از طریق لینک زیر واردِ سایت بُرنا بشن و فرم مربوط به عضویت رو پُر کنند: 🌐 borna.montazer.ir/borna-register دورهمی‌ها، کارگاه‌ها، تخفیف‌ها، کتابها و بازی‌های جدید و .... تمام اتفاق های مهم براتون پیامک میشه @bornamontazer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: تو به خودت چجوری نگاه می‌کنی؟🧐 • یه پسر با مغز متفکر رباتیک یا یه دختر احساسی رمان‌خون؟ • همونی که روش نمیشه شغل باباشو بگه یا اونی که دختر مدیر مدرسه‌ست؟ • تو هم مثل من وقتی میشینی به آینده‌ت فکر می‌کنی، هزار جور سوال و نگرانی میاد سراغت؟ • اینکه بعدها می‌خوای چه رشته‌ای بخونی و چه کاره بشی، برات استرس ایجاد میکنه یا امیدوارت میکنه؟ • تو هم مثل من این مرض بعضی وقتها به جونت میفته که به همهٔ رشته‌ها ورود کنی و همه چیز رو یاد بگیری یا نه ... حالِ فکر کردن به این موضوع رو هم نداری؟ این سوالها، نگرانیا، : که با خوندن بعضیاشون چشمات قلبی شد😍 یا اعصابت بهم ریخت😖 یا هیچ حسی بهش نداشتی 🫥 یه ریشه‌ی مشترک دارن. و یه جواب مشترک ! اما جوابش یک کلمه‌ای نیست... شایدم باشه، اما نمیشه گفتش! باید فهمیدش! برای همین هم، ما این هفته، هر روز عصر یه پست مرتبط با این مسئله برات میذاریم، تا به امید خدا کم‌کم بتونیم به قشنگ‌ترین حالتِ ممکن به خودمون نگاه کنیم. جوریکه نگاه ما تحت تاثیر هیچ ترس و اضطرابی قرار نگیره. روزی ۱۰ دقیقه برا بُرنا وقت بذار؛ کافیه. eitaa.com/bornamontazer
11.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۱ وایستا جلوی آینه و چند تا موقعیت مختلف رو درنظر بگیر! مثلاً روز اول مدرسه، جلوی همه‌ی هم‌کلاسیات! یا جلوی آنتن پخش زنده‌ی یه برنامه تلویزیونی! ✘ تُ خودتُ در موقعیت‌های مختلف چجوری معرفی میکنی؟🤨 مجری نوجوان : فاطمه چاوشی eitaa.com/bornamontazer
به نام خدا ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فهرست محصولات کودک و نوجوان.pdf
6.31M
🖥 کاتالوگ محصولات فرهنگی کودک و نوجوان انتشارات محیی (بُرنا منتظر) ※ ۱۲ جلد کتاب فارسی کودک ( که دو جلدِش تازه منتشر شدن ) ※ ۴ جلد کتاب انگلیسی کودک ※ ۲ جلد رمان نوجوان (یک جلد تازه منتشر شده ) ※ ۴ جلد کتاب کار والدین ※ ۱ بازی کارتی شما می‌تونین برای دریافت محصولات یکی از سه روش زیر رو انتخاب کنین: √ به غرفه کودک و نوجوان در نمایشگاه کتاب سر بزنین: سالن ناشران کودک و نوجوان، ورودی c1، راهرو 1، غرفه 44 √ سایت محیی: 🌐 mohipub.ir √ ادمین فروش: 🆔 @forosh_ketab1 گروه کودک و نوجوان «بُرنا منتظر» eitaa.com/bornamontazer
• سفر به درون خویش۱ • دیواری کج و مأوج و سیمانی بود؛ که خیال می‌کنم پدربزرگ بعد از خرید خانه، خودش آن را بنا کرده و اتاقکی کنج حیاط، برای نان پختن مادربزرگ، ساخته و در آخر، تکه آینه‌ای باریک، روی آن نصب کرده‌است. هرروز هنگام بازگشت از کار، خود را در آن می‌نگرد، دستی بر سر و رویش می‌کشد، یقه‌اش را مرتب می‌کند، لبخندی می‌زند و بعد وارد خانه می‌شود. و من از کودکی آن آینه را به یاد دارم. همان دورانی که با تمام توان بالا می‌پریدم، تا خود را در آن ببینم و موفق نمی‌شدم، تا حالا که... بماند. • اما اکنون دیگر برایم اهمیتی ندارد. هرزمان که مهمان آن منزل باشم، روزی چندبار از جلوی آن می‌گذرم و حتی وجودش را از یاد می‌برم. تا اینکه یک روز مرا شکار کرد... • گویی او مرا به یاد داشت و می‌شناخت. روبه‌روی آینه ایستادم و به درونش نگاه کردم. ولی تنها چیزی که نمی‌دیدم آینه بود و تمام چیزی که می‌دیدم، موجودی عجیب و ناشناخته... در چشمانش نگاه کردم؛ گاه شکوفه‌هایی سفید و صورتی می‌دیدم و گاه پرنده‌ای به پرواز درآمده. و گاهی هم خورشیدی روشنی‌بخش و دلگرم‌کننده. حیرت‌زده شدم و قدمی عقب کشیدم. اما آن نگاه نه! او در آرامش مطلق بود! در عمق چشمانم نگاهی انداخت و لبخند زد. با لبخندش، من نیز لبخندی غیرارادی زدم. دروغ چرا مهرش بر دلم نشست؛ گویی غریبه‌ای آشنا یا بهتر بگوییم آشنایی غریب بود! • ناگاه متوجه آینه شدم. اندکی تأمل کردم: اگر آینه روبه‌رویم است، پس... پس آن موجود منم؟! • لحظه‌ای مکث کردم. یعنی من تاکنون با خودی زیسته‌ام که او را نمی‌شناختم؟! • دوباره آینه را نگریستم. دیگر او را در آینه ندیدم، اما حضورش را هر لحظه و هرجا احساس می‌کردم. نویسنده نوجوان : تارا سلیمانی eitaa.com/bornamontazer
به نام خدا ❤️
☑️ جهان نوجوانی چند سال ممکنه طول بکشه؟ ☑️ اینکه من فکر می‌کنم کمتر کسی، منو درک میکنه، طبیعیه؟ @bornamontazer