eitaa logo
روابط عمومی خادمین امین بوشهر
100 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
در جستجوی یک گفتگوی خصوصی 🔸️در ماه مبارك رمضان كه بهار دعا و مناجات است، [معمولا] اگر دعاى افتتاحى، ابوحمزه‏اى مى‏خوانیم، براى خالى نبودن عریضه است [که مثلا] یك ثوابى ببریم. اما اینكه آدم علاقه داشته باشد، بنشیند با خدا درد دل كند، خصوصى صحبت كند، این حال همیشه پیدا نمى‏شود. ۱۳۸۶/۰۶/۲۶ https://eitaa.com/atashbekhtyar
بسم الله الرحمن الرحیم 🔻 ذکر امروز جمعه 4 فروردین ماه 1402 به یاد همه شهداء به ویژه شهید محمد کره بندی ✅با ما همراه شوید. سروش: https://splus.ir/ravabetomomi.boshehr ایتا : https://eitaa.com/boosheher
با شهیدان در مهمانی خدا .............................. مهمان روز دوم : شهید جلیل دازه ✅با ما همراه شوید. سروش: https://splus.ir/ravabetomomi.boshehr ایتا : https://eitaa.com/boosheher
💢 فوری 🔹 نیروهای آمریکایی با چند موشک مواضع شبه نظامیان ایرانی در اطراف شهر دیرالزور را هدف قرار می دهند و شبه نظامیان ایرانی در حال پاسخگویی و بمباران پایگاه آمریکایی ها در میدان کونیکو در شمال دیرالزور هستند
💢تاکنون ۱۵ راکت به لانه تروریست های آمریکایی شلیک شد. ✍️
💢 ️اولین واکنش سپاه به تجاوزات آمریکا در سوریه 🔹 حساب کاربری نزدیک به سپاه نوشت: ‏آتش به اختیار... ✍️
«شعری بسیار زیبا و پر معنا با تمام حروف الفبا برای خدا» (ا) الا یا ایها الاول به نامت ابتدا کردم (ب) برای عاشقی کردن به نامت اقتدا کردم (پ) پشیمانم پریشانم که بر خالق جفا کردم (ت) توکل بر شما کردم بسویت التجا کردم (ث) ثنا کردم دعا کردم صفا کردم (ج) جوانی را خطا کردم زمهرت امتناع کردم (چ) چرایش را نمیدانم ببخشا که خطا کردم (ح) حصارم شد گناهانی که آنجا در خفا کردم (خ) خداوندا تو میدانی سر غفلت چه هاکردم (د) دلم پر مهر تو اما چه بی پروا گناه کردم (ذ) ذلالم داده ای اکنون که بر تو اقتدا کردم (ر) رهت گم کرده بودم من که گفتم اشتباه کردم (ز) زبانم قاصر از مدح و کمی با حق صفاکردم (س) سرم شوریده میخواهی سرم از تن جدا کردم (ش) شدی شافی برای دل تقاضای شفا کردم (ص) صدا کردی که ادعونی خدایا من صدا کردم (ض) ضعیف و ناتوانم من به در گاهت ندا کردم (ط) طلسم از دل شکستم من که جادو بی بها کرد (ظ) ظلمت نفس اماره که شکوه بر صبا کردم (ع) علیمی عالمی بر من ببخشا که خطا کردم (غ) غمی غمگین به دل دارم که نجوا با خدا کردم (ف) فقیرم بر سر کویت غنی را من صدا کردم (ق) قلم را من به قرآن کریمت مقتدا کردم (ک) کتابت ساقی دلها قرائت والضحی کردم (گ) گرم از درگهت رانی نمی رنجم خطا کردم (ل) لبم خاموش و دل را با تکاثر آشنا کردم (م) مرا سوی خود آوردی از این رو من صفا کردم (ن) نرانی از درگهت یا رب که الله راصدا کردم (و) ولی را من تو می دانم تورا هم مقتدا کردم (ه) همین شعرم به درگاهت قبول افتد دلم را مبتلا کردم (ی) یکی عبد گنهکارم اگرعفوم کنی یارب غزل را انتها کردم https://eitaa.com/atashbekhtyar
نامه شهید فتحعلی رستمی به مادرش، یازده روز قبل از شهادت، در سن ۱۹ سالگی! بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیم سلام بر تو ای مادرم! سلام بر تو ای چشمۀ پرفیض، سلام بر تو ای خورشید تابان. امیدوارم که سلامم را بپذیری. تو بزرگی، تو باشکوهی. هر چند که جثّه‌ای ندارم. چگونه بزرگی و صلابتت را بر لوح سفید دفترم بنگارم؟ چگونه شهامتت را شرح دهم؟ می‌دانم که نمی‌توانم. قلم در دستم می‌لرزد، افکارم به جایی بند نمی‌شود، زبانم الکن شده، چه بگویم در مدحت و چه بنویسم در وصفت. ای مادر عزیز، کدامین سخن می‌تواند کمالات تو را بیان کند؟ کدامین نویسنده می‌تواند تو را درک کند و سپس در مدحت شعر و مقاله بنویسد؟ وقتی قاصد خوش‌خبر مژده آورد که پسرانت با هم مجروح شده‌اند، همه فکر می‌کردند که تو تحمل نداری، ولی تو صبر کردی و گفتی که من برای شهادت آن‌ها آماده بودم و گفتی که رضایم به رضای خدا و لبخند زدی. چه بگویمت؟ تو کوهی، تو اسوۀ صبری، صبر خدا در جام داری، تو شوری و صفا. تو مادر برادرم «علی‌اکبر» هستی که زیباترین شعر حماسی را سرود و بر منارۀ عشق اذان خون خواند. تو مادر برادرم «علی‌اکبر» هستی که در زیر شکنجۀ جانیان وحشی همۀ رنج را تحمل کرد. تو مادر برادرم هستی که سر داد تا سردار جماران سرافراز باشد، مؤیّد باشد. تو مادر برادرم هستی که اسماعیل شد. تو مادر برادرم هستی که تازه‌داماد بود، ولی قاسم شد، به میدان رفت و جان داد و به خیل پویندگان راه دوست شتافت. تو اکبر جوانت را به میدان فرستادی تا در کربلای ایران به ندای «هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرنی» حسینِ زمان لبیک گوید. او جان داد تا اسلام پاینده باشد، او رفت تا اسلام نرود. مادرم وقتی نیمه‌های شب گریه‌هایت را می‌شنوم که با خواهرم هم‌ناله شده‌ای، وقتی که شب‌های جمعه بر سر مزار اکبر شهیدم اشک می‌ریزی، وقتی که لباس‌های رزم برادرم را بر تن من می‌کنی، وقتی وظیفه‌ات را ادا می‌کنی، وقتی که وصیت‌نامۀ برادرم را روی سینه می‌گذاری و گاه خسته از داغ هجرش به خواب می‌روی، از دل صبور تو انگشت حیرت به دهان می‌گیرم و درمی‌یابم که داغ فرزند بسیار سنگین است. با خود می‌اندیشم که روز محشر، حضرت زهرا سلام‌الله علیها بر تو لبخند می‌زند. تو آنی که وقتی همرزمان برادرم خبر شهادت او را آوردند، دست آن‌ها را بوسیدی و در جواب گفتی خوشا به سعادتش، گفتی که مگر خون او از خون علی‌اکبر حسین رنگین‌تر است؟ آری مادرم می‌رفتی که جنازۀ فرزندت را ببینی. سرش خونین بود و پاره‌پاره، انگشتانش قطع شده بودند. کوه‌ها اگر به جای تو بودند، از جا کنده می‌شدند و خرد می‌شدند، ولی تو او را بوسیدی. تو در کدامین مکتب درس آموختی که این‌گونه فرهنگ شهادت‌طلبی را به فرزندانت یاد دادی؟ ای مادر تو از کدامین دیاری؟ تو از دیار مادران دل‌شکستۀ صحرای کربلا و صدر اسلامی، تو از تبار زینبی مادرم چه بگویمت؟ گل از دیدنت پرپر می‌شود، آسمان می‌گرید، زمین می‌نالد، بلبلان نجوای شهادت می‌خوانند. مادرم! تو عصارۀ صبر و ایمانی، پس می‌دانم اگر جنازۀ مرا هم برای تو بیاورند شکر می‌کنی، چرا که تو خود مرا را به میدان فرستادی. تو خود خواستی که امانت را به صاحبش بدهی. سلام بر تو باد ای مادرم! سلامم را بپذیر. فرزند کوچکت، فتحعلی آبادان ۱۳۶۵/۱۰/۱۸ مادرشهیدان علی اکبر و فتحعلی رستمی و همسر جانباز شهید حاج عباس رستمی و مادر حجت الاسلام رستمی (نماینده رهبری در دانشگاههای کشور) دیروز اول رمضان(۳ فروردین۱۴۰۲) به همسر و فزندان شهیدش پیوست
ديدار سردار" محمّد بهرامي " معاون تبليغات و روابط عمومي ساع.س فراجا با سردار "عزيزاله ملکي" سردار سرتيپ دوم پاسدار " محمّد بهرامي " معاون تبليغات و روابط عمومي سازمان عقيدتي سياسي فراجا با سردار "عزيزاله ملکي" ديدار و گفت‌وگو و كرد. سردار بهرامي ضمن تبريک سال نو و همچنين آرزوي قبولي طاعات و عبادات کليه همکاران خدوم فرماندهي انتظامي استان گيلان ، از تلاش و تعامل هم افزا سردار فرماندهي انتظامي استان به جهت پيشبرد اهداف و برنامه هاي سازمان عقيدتي سياسي فراجا تقدير و تشکر کرد.
🔴 (۱): تنها یک راه آسفالته در استان سیستان و بلوچستان! 👆پهلوی‌بازها برای تحریف و بهشت جلوه دادن دوران پهلوی، عکس‌های فتوشاپی چند خیابان بالاشهر تهران را نشان می‌دهند، اما نمی‌گویند که تا قبل انقلاب، استان بزرگی مثل سیستان و بلوچستان تنها یک راه آسفالته داشته است! منبع: روزنامه کیهان، ۱۳ اسفند ۱۳۵۶، صفحه ۹
🔺درسی از نهج‌البلاغه 💠امام علی علیه السلام: إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ، فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلَّا بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ، وَ اللَّهُ تَعَالَى سَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِكَ 🔹خداوند سبحان قُوت و نيازهاى فقرا را در اموال اغنيا واجب و معين كرده است، ازاين رو هيچ فقيرى گرسنه نمى‌ماند مگر به سبب بهره‌مندى غنى و ممانعت او از پرداخت حق فقير و خداى متعال دراين باره از آنها سؤال و بازخواست مى‌كند ❇️حکمت ۳۲۸ نهج البلاغه