مــادر ... مــادر ...جان میمیرم اگر بروے 💔 بدون‌بابا‌میرے ...تنها!! _ مگه قول ندادی با بابا‌حیدر بمونی؟ مــــــادر !!دعای سینه زن تویے💔 دلیل‌پــــر‌زدنم‌و این چنگ‌زدنا‌به صورتم این‌گریہ‌هاے‌بی‌امون‌توے‌مــادر .. مــــــادر‌شما‌پنــاھ‌ محشࢪ‌منے‌؛مــادر💔 اے‌مــــادر‌ازهمہ‌خســتم!! بمیــرم‌برات دردت دامن فرزندت‌"محسنتم"رو هم گرفته فقط..حسنت‌مــادر داد‌میــزد!به‌اون‌نامــر‌میگفت: برو دیگہ‌سیلے‌نــزن‌بسہ؛💔😭 -توخوابم‌فکر‌نمیکردیم‌غــم‌ناموس‌میبینیم! خــــــدای‌کاش‌میمردم حسینت رو‌ندیدے‌مــادر!! خودت‌گفتے‌نیا‌دجلــو .. وگرنہ‌دل‌تو‌دلش‌برات‌نبو‌د و باهرظربه‌اول‌حسین‌درد‌میکشید!!💔 زینب‌پشت‌حسینت‌بود!!!مــادر... وایی‌بابا:💔 پاشــو‌اینطورے‌مارو‌نده‌عذاب!!کلیمنی بری‌از‌پیشم‌میشم‌خونه‌خــراب‌کلمینی بین‌این‌همه‌سلام‌بی‌جواب‌کلیمنی.. کمی حرف بزن !!علیت‌ نمیرھ💔.. حرف رفتن نزن علیت میمیرھ💔.. میکشی‌منو‌با‌اشکای ‌بی صدات سرتو‌بگیر‌ بال‌جون‌علــــے‌... علیت‌بمیره💔✋🏾 ر‌نگ‌صورتت‌شده‌سرخ‌کبود خانومم‌رفیق‌نیمه‌راه‌شدی!! قرار‌این‌نبود!! -فقط‌اونجا‌که‌گفتی‌ -حسن‌جان‌مادر‌هرچی‌باباپرسیدبگو‌ندیدم‌ هیچے! مــــــادر‌بمیرم‌بــرات💔