ایتا - بـوی محـرم

💔:)

299 مشاهده16:24

ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد″
دنبال او شب تار صیاد رفته باشد ..
‌

289 مشاهده16:24

یک زخم بر دو گونه یک چشم نیم بسته″
از زجر یادگاری یک دنده شکسته💔 . . .
‌

269 مشاهده16:25

فهمیده ام دراین شهر معنای سیری ام را″
از ضرب دست خوردم دندان شیری ام را . . .
‌

287 مشاهده16:25

نامحرمی که‌باخود دیشب سر تو را داشت″
وقتی به گوش من زد انگشتر تو را داشت ..
‌

285 مشاهده16:25

طفلی‌که خنده میزد بر این لباس پاره . . .
اوگوشوارمن داشت من زخم گوشواره💔
‌

288 مشاهده16:26

من خار میکشیدم با ناخنی شکسته″
اوباگل سرمن گیسوی خویش بسته💔 
‌

279 مشاهده16:26

وقتی که شعله افتاد از بام روی معجر″
نگذاشت ساربان تا بردارم‌آتش از سر″ 
‌

267 مشاهده16:27

من باز ماندم ازدرد از فرط ناتوانی″
او رفت و پیش پایم انداخت تکه نانی💔
‌

271 مشاهده16:27

من سخت باز کردم انگشت کوچکم را″
او رفت‌وبین دستش‌دیدم عروسکم را💔
‌

288 مشاهده16:28

دیشب که خواب رفتم یک بار بی عمویم″
زنجیرِدست‌و پایم پیچید برگلویم💔😭
‌

1 مشاهده16:28

از کوفه آمدی و سنگ صبور داری″
رنگ محاسنت زرد بوی تنور داری💔
‌

1 مشاهده16:29

مطالب بعدی