ندانم از پی چندین جفا که با من کرد نشانِ مهر وی اندر دلم چراست هنوز؟ 👤سعدی کــــانــــال سُـــــخَـــــنْ بُــــــزُرْگـــــٰان @bozorghan

🎙آیت الله محمدرضانکونام 🔘 تفسیر سوره حمد شماره 1⃣ #طوفان_الاقصی #اسلام #غزه #حجاب #قرآن #سخن_بزرگان #امام_زمان #مادر #روز_مادر #حاج_قاسم #شهید_القدس کــــانــــال سُـــــخَـــــنْ بُــــــزُرْگـــــٰان 🆔@bozorghan

تفسیر سورۀ حمد آیت‌الله نکونام جلسۀ اول - 1⃣ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم "اقرأ کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا" با این آیه معمولا به یاد مرگ و قیامت می‌افتیم. ما گمان می‌کنیم آن‌روز عملی در کار نیست و روز جزاست و خواندن کتاب هم سودی ندارد و هرچه انسان نخواند به نفعش است. برای همین "علیک" آمده؛ یعنی هر چیزی که علیه تو و به ضرر توست در آن هست. اما می‌توان گفت این آیه برای قیامت نیست. برای الان است. به‌خاطر واژه‌ء "الیوم". "الیوم" یعنی همین امروز. این کتاب، همین امروز شما را کافی است. 🔸پس اگر "کتاب" را صحیفه‌ء عمل انسان بدانیم، به قیامت می‌خورد. 🔸اما اگر بتوانیم بگوییم منظور از "الکتاب"، الکتاب‌الکریم است و منظور از "الیوم" امروز است، به معنای دیگری می‌رسیم. ✅تمام آیات الهی باید در دنیا فعلیت پیدا کند، نه در قیامت. چون فعلیت قیامت به کار ما نمی‌خورد. اگر این کتاب(قرآن) برای ما آمده، باید در دنیا به کار آید. چیزی که به عمل ما مربوط شود نافع است. ☆عمل هم در دنیاست، نه قیامت. ♡با این آیه شروع کردیم که توجهی به قرآن پیدا کنیم. ببینیم قرآن چیست و ما از آن چه استفاده‌ای کرده‌ایم. 🗓اینجا به مقدمه‌هایی می‌پردازیم ۱- یکی تفاوت قرآن با سایر کتاب‌هاست، چه کتب آسمانی و چه غیر آسمانی. 🔹تفاوت قرآن با دیگر کتب آسمانی: - همه‌ء کتب آسمانی مقطعی بوده‌اند اما قرآن مقطعی و فصلی نیست. - تمام کتب آسمانی دستخوش تحریف شدند، غیر از قرآن. 🔹تفاوت قرآن با کتب غیرآسمانی: - هیچ کتابی خالی از نقص نیست دیوان حافظ، شفای بوعلی، اسفار ملاصدرا... بااینکه کتب ممتاز و بی‌مانندی هستند خالی از نقص نیستند اما نقص به ساحت قرآن راه ندارد. کتابی عِدل قرآن نداریم. البته سنّت، تنزیلی از قرآن است، مقابل آن نیست. مثلا وقتی نهج‌البلاغه را نگاه می‌کنی، می‌بینی در یک قسمتش چند آیه به هم پیچیده. سنّت، آیات الهی را بیان می‌کند به‌طوری‌که اگر آیات را از صحیفه یا نهج‌البلاغه برداریم، چیزی نمی‌ماند. پس می‌بینیم که هیچ کتابی مقابل قرآن نیست. ۲- مطلب دوم این است که ببینیم ما به‌طور مباشر و تسبیب با قرآن چه کرده‌ایم 🔸مباشر یعنی آن کسی که دست به قرآن داشته 🔸و تسبیب یعنی کسی که به مباشر خط می‌داده - تسبیب از سیاست بنی‌امیه و بنی‌عباس تا یهود و نصارا را شامل می‌شود. اینها به‌صورت تسبیب در فهم و برداشت قرآن نقش داشته‌اند. به مباشران خط می‌دادند که مثلا آیات را این‌طور معنا کنید. بخش عمده‌ای از برداشت‌های قرآنی در عمر اسلام از این ناحیه بوده(نقش‌های تسبیبی). - اما مباشرت در قرآن مربوط به افرادی است که قرآن را بالعیان به دست داشتند؛ از اهل ظاهر و ادبیات گرفته تا فلاسفه و عرفا ◇ اهل ظاهر نسبت به فهم معانی قرآن جمود داشتند. ◇ فلاسفه توجیهاتی داشتند و مطالب فلسفی را به قرآن وارد می‌کردند. ◇ عرفا تأویلات داشتند؛ مثلا گاهی در سوره‌ء عصر، والعصر را به معنی فشار می‌گرفتند و تأویل می‌کردند. ◇ بعدها طبیعیون و دهریون و متجددمآب‌ها با گرایش‌های مادی و انگیزه‌های طبیعی به سراغ قرآن رفتند. پس بااینکه در طول تاریخ درباره‌ء قرآن کارهای فراوانی صورت گرفته و استفاده‌های خوبی از آن شده، اما این مسائل هم بوده و افراد مختلفی با گرایش‌های خود به سمت قرآن رفته‌اند. یعنی به‌جای آنکه از قرآن استفاده کنیم، قرآن را در مخاطرات علمی خود قرار داده‌ایم. به همین‌خاطر گاهی یک تفسیر را که باز می‌کنی، از ابتدایش متوجه می‌شوی که تا آخر به چه می‌پردازد. مثلا تفسیر کشّاف با گرایش ادبی به مطالعه و تفسیر قرآن می‌پردازد. تفسیر دیگر، کلامی و جمودی. دیگری تأویلی، بعدی توجیهی... 🔺یعنی قرآن را دستخوش امور جنبی خود کرده‌ایم. ما با این کارها به قرآن خط داده‌ایم، به‌جای اینکه از قرآن خط بگیریم. مثلا در آیه‌ء "وَ مَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا" ابن‌سیناست که به قرآن خط می‌دهد و می‌گوید: یعلمها کلّیتًا حالا بعد از این هر فیلسوفی که می‌آید می‌گوید علم خدا به جزئیات تعلق نمی‌گیرد (چون ابن‌سینا گفته...). بعد می‌بینی که یک انقلابی پویای درگیر عواطف و احساسات گنگ و گاه هم گمراه و بریده از دین، عصر را فشار معنی می‌کند. یا در "یؤمنون بالغیب"، غیب را کارهای زیرزمینی و پنهانی معنی می‌کند. یکی از عوامل گمراهی منافقان هم همین نوع اندیشه‌های الحادی بود. همین مسئله باعث گمراهی و تباهی تعداد زیادی از جوانان ما شد. به این‌صورت گاهی خود قرآن باعث گمراهی می‌شود. "شفاءُ و رحمةٌ للمؤمنین و لایزید الظالمین الا خسارا". طرف به‌جای اینکه از "غیب" به یاد آسمان و عوالم مینا بیفتد، آن را به فعالیت‌های زیرزمینی و خیانت و پنهان‌کاری تفسیر می‌کند. حرّیت را از غیب می‌گیرد درحالی‌که غیب باید آزاد باشد. "یؤمنون بالغیب". همین‌طور تأویلات عرفا؛ حتی جناب محی‌الدین که عارف چیره‌دستی بود گرفتار تأویلات شد. ادامه دارد...

ما را ز تو غیر از تو تمنایی نیست از دوست به جز دوست نمی‌باید خواست 👤رهی معیری کــــانــــال سُـــــخَـــــنْ بُــــــزُرْگـــــٰان @bozorghan

برای من که پُرم از فراق، قصه نگو اگر کتاب تو باشی، کتابخانه منم! 👤سیدتقی سیدی کــــانــــال سُـــــخَـــــنْ بُــــــزُرْگـــــٰان @bozorghan

«من از عالم تو را تنها گزینم روا داری که من غمگین نشینم? 😢🖤 #مولانا #سخن_بزرگان @bozorghan

همه نابغه هستند،اما اگر شما یک ماهی را با تواناییش در بالا رفتن از درخت قضاوت کنید او تمام عمرش با این باور زندگی میکند که یک احمق است... 👤اینشتین @bozorghan

جهان به مجلس مستان بی‌خرد ماند که در شکنجه بود هر کسی که هشیارست 👤صائب تبریزی کــــانــــال سُـــــخَـــــنْ بُــــــزُرْگـــــٰان @bozorghan

من، تو را می‌نوشتم وقتی که همه فکر می‌کردند شعر می‌نویسم... 👤جمال ثریا کــــانــــال سُـــــخَـــــنْ بُــــــزُرْگـــــٰان @bozorghan

دور از تو ماه من همه غم ها به یکطرف وین یکطرف که منت دونان کشیده ام 👤شهریار کــــانــــال سُـــــخَـــــنْ بُــــــزُرْگـــــٰان @bozorghan