بسم الله الرحمن الرحیم
#ادامه_برنامه_شهیدوالامقام_محسن_حججی
شهید حججی را بیشتر بشناسیم و با او ارتباط بگیریم یقین داشته باشید اگر دلتان وصل شود به این شهید عزیز و شهدای دیگر عنایت خاص این عزیزان رو بیشتر خواهید چشید
حقیر خودم با تموم روسیاهیم کربلایی که رفتم رو از عنایت این شهید بزرگوار بود
#سعی_کنید_بایک_شهید_انس_پیدا_کنید_و_رفیق_شوید
#انس_باشهدا_زندگی_انسان_رامتحول_میکند
#۱۸مردادسالروزشهادت_شهیدمحسن_حججی
🔔 یکبار قرار بود با بچهها، برویم موجهای آبیِ نجف آباد. سانس استخر، از هشت شب شروع میشد تا دوازده.
🌐 توی تلگرام به بچههای گروه، پیام داد که: نماز رو چکار کنیم؟ ساعت هشت و نیم اذونه. جواب دادم: تو بیا، بالاخره یه کاریش میکنیم.
📢 گفت: شرمنده، من نمازم رو میخونم، بعدش میام. گفتم: همه باید سر ساعت، هفت و نیم جلوی استخر باشن. اگه دیر اومدی؛ باید همه رو بستنی بدی.
👌قبول کرد. نمازش را خواند و بعد هم به عنوان جریمه، همه را بستنی داد.
#شهید_محسن_حججی
🔺با شهید محسن حججی، بیشتر آشنا شوید
🔸 شما هم رسانه باشید برای فرهنگ ایثار و شهادت
📢 #خاطرات_شهید
💢 متوجه شدم میخواهد دفترچه سربازی پست کند. بهش گفتم بیا با بچههای لشکر صحبت کنم سربازیات بیفتد نجفآباد؛ بعد از ظهرها هم بیا موسسه. زیر بار نرفت.
❌ گفت: میخوام برم یه جای سخت، خدمت کنم. دوست داشت برود لب مرز. حالا چرا؟ قصهی شهید حجتی را برایم یادآوری کرد که زمان شاه میگوید: میخوام برم سختترین جای کشور. او را میفرستند لامرد فارس؛ جایی که نه آب داشت، نه برق. محسن میگفت: شهید حجتی، زمان شاه عقیدهاش این بوده. من که توی جمهوری اسلامی هستم!
#شهید_محسن_حججی
49.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قسمت دوم مستند
{شـــــیـــــ🕊🥀ــــب الخـــضـــیـب}
" پارت 2 "
روایت حمله داعش ۱۶ مرداد🔥
به روایت: سید جابر 🎤
16.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 روایتی از نحوه اسارت و شهادت شهید محسن حججی
جواد تاجیک، راوی شهدا:
🔹 وقتی ترکش به پهلو شهید حججی میخورد، بیهوش میشود و بچه ها فکر میکنند شهید شده است و به عقب بر میگردند.
🔹 شهید حججی در سوریه اسیر میشود و در عراق توسط داعش سر او بریده میشود.
🔹 ۱۶ مرداد، سالروز اسارت شهید مدافع حرم محسن حججی توسط تروریستهای داعش است و دو روز بعد در هجدهم مردادماه ۱۳۹۶ به شهادت رسید.
✅ با شهید محسن حججی بیشتر آشنا شوید
روایتی ناب از شهید حججی عزیز
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ما_ملت_شهادتیم
#درمسیرسعادت_درمسیرشهادت
📚 در مناسبت های مختلف، در مساجد و هیئت های مذهبی و مجموعه ها و مراکز فرهنگی و... نمایشگاه کتاب برگزار می کرد و به صورت چهره به چهره، در بین مردم به تبلیغ کتاب می پرداخت.
📘 مبلغ و مروج کتاب بود و در آمد حاصل از آن را صرف هزینه های اردوهای جهادی و مناطق محروم و کارهای فرهنگی می کرد.
🔸 شما هم رسانه باشید و مبلغ شهدا
#ادامه_دارد
#حتما_همراه_ماباشید
بسم الله الرحمن الرحیم...
😔نحوه اسارت شهید محسن حججی😔
اول صبح وقتی که نیرو ها توی چادر هایشان بودند، سه ماشین انتحاری حمله کرده بودند به پایگاه چهارم.😯
یکی از نیروها که آنها را دیده بود، از چادرش خارج شده بود و فریاد کشیده بود: "داعشی ها،داعشی ها."
محسن آمده بود پشت خاکریز و دوتایی شروع کرده بودند به سمت آنها شلیک کردن.
ماشین اول سیصد متر مانده به پایگاه منفجر شد.
ماشین دوم، لبه خاکریز و ماشین سوم هم آمده بود داخل پایگاه و آنجا منفجر شد!
ضربه ی بسیار سنگینی بود. تعداد زیادی از نیروها شهید شدند.😔
محسن هم مجروح و زخمی افتاد روی زمین و بیهوش شد.😢
از پهلو و دستش داشت همینجور خون می آمد.
یکدفعه تعدادی تویوتا که پر از داعشی بود به پایگاه حمله کردند!
درگیری شدیدی شد. آن از سه ماشین انتحاری و این هم از حمله ی ناگهانی داعشی ها.
فشار لحظه به لحظه بر نیروها بیشتر می شد. عده ای عقب نشینی کرده بودند.
تعدادی هم ایستاده بودند توی میدان و با داعشی ها درگیر شده بودند.
باران گلوله از دو طرف، در حال باریدن بود.
محسن به هوش آمد. چشمانش را باز کرد.
اسلحه اش را برداشت. و با هر سختی بود از جایش بلند شد و دوباره شروع به تیر انداختن سمت داعشی ها کرد.
نفس هایش به سختی بالا می آمد.کمترین جانی در بدن داشت. 😔
داعشی ها قدم به قدم جلو می آمدند.
نیرو ها هم چون تعدادشان بسیار کم بود، دیگر تاب مقاومت نداشتند.
راه چاره ای نبود. همه عقب نشستند.
داعش جلو و جلو تر آمد. بالاخره پایگاه را گرفت و به آتش کشید.
خشاب های محسن تمام شده بود. نفس هایش هم به شماره افتاده بود.😔
تشنه و بی جان و بی توان پشت خاکریز افتاد.به حالت نیمه بیهوش.
داعشی ها او را دیدند. به طرفش رفتند. رسیدند بالای سرش.😢
@brjko1402