eitaa logo
🇮🇷🇮🇷آتش به اختیار 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
129 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
4.8هزار ویدیو
28 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
1623739897_D1kA7.mp3
5.35M
عاشقان وقت نماز است اذان میگویند🌺 🕌 اذان با صوت زیبا و دلنشین استاد موذن زاده اردبیلی🤗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان دلنشین شهید مهدی باکری ❤️ فرمانده لشگر عاشورا به زبان ٱذری دوران دفاع مقدس @brjko1402
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🔴🔴🔴 مولوی عبدالهویج فرمانده جدید داعش در ایران + رشوه 7 میلیارد دلاری آمریکا به طالبان برای ناامنی ایران الـٰلّهُمَ ؏َجــِّلِ‌ لوَلــیِّڪَ‌ اَلْفــَرَجْ‌ بحق‌ 🇮🇷🏴 @brjko1402
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 نغمه های ماندگار 🔹 حاج صادق آهنگران فضای جبهه حق شورشی افکنده بر جانم ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ دوران دفاع مقدس @brjko1402
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ گوش ها و چشم هایتان را متبرک کنید... مثل این کلیپ رو خیلی کم میتونید گیر بیارید.. @brjko1402
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این پست سبب پمپاژ اکلیل به قلبتون میشه❤️❤️ 🔹بابای من قهرمان بود به مناسبت بزرگداشت شهدای مدافع حرم. صحنه هایی ماندگار از شیرین کاری های فرزندان شهدای مدافع حرم در محضر رهبر عزیز انقلاب @brjko1402
نام و نام خانوادگی: حسین ولایتی‌فر تولد: ۱۳۷۵/۴/۶، دزفول. شهادت: ۱۳۹۷/۶/۳۱، اهواز. گلزار شهید: گلزار شهیدآباد دزفول، قطعه ۲. @brjko1402
♦️حسین ولایتی‌فر ۶ تیر ماه ۱۳۷۵ در شهرستان دزفول، در خانه‌ای که رنگ و بوی معنویت می‌داد و در خانواده‌ای که از متدیّنین شهرستان بودند؛ دیده به جهان گشود. در همان سنین کودکی به همراه برادر بزرگتر به مسجد می‌رفت. در هشت نه سالگی عضو جلسات قرآن مسجد حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) شد. حضور چندین ساله در فضای مسجد و جلسات قرآن، تاثیر به‌سزایی در شکل گرفتن روحیات حسین داشت. در همین جلسات بود که مسئولیت‌پذیری را آموخت و در حلقه‌ها و گروه‌های مطالعاتی، بر معرفت خود افزود.♦️حسین پس از طی کردن دوره تحصیلی ابتدایی و راهنمایی، رشته معارف را انتخاب کرد و در دبیرستان شهید مطهری دزفول مشغول به تحصیل شد. چند سالی بود در جلسات مسجد حضور داشت و به قول خودش باید زکات حضور در این فضای فرهنگی را می‌داد. از این رو برای تربیت نوجوانان بسیار دلسوزی می‌کرد. ♦️۱۷ ساله بود که در مسجد به عنوان مسئول جلسات قرآن فعالیت می‌کرد. مدتی از حضورش در جلسات گذشته بود که تصمیم گرفت بچه‌های جلسات را به اردوی زیارتی مشهد و قم ببرد که به علت مشکلات مالی، دوستان بزرگتر پیشنهاد دادند به صلاح نیست این اردو برگزار شود. حسین شخصاً پیگیر کمک‌های مالی شد و بعد از گذشت مدتی توانست آن اردو را برگزار کند. بعدها دوستان متوجه شده بودند که حسین برای برگزاری آن اردو وام گرفته بود و تا سال‌ها هنوز درگیر پرداخت قسط وام بود.♦️در کنار فعالیت اقتصادی و ایجاد اشتغال برای خود و دوستان، به تحصیل در دانشگاه هم می‌پرداخت. صبح‌ها تا ظهر مشغول تحصیل در دانشگاه بود و بعد بلافاصله به محل کار می‌رفت. سپس به مسجد رفته و به برگزاری جلسه می‌پرداخت. صبح‌ها که از خانه بیرون می‌رفت تا آخر شب به خانه بازنمی‌گشت. برادر شهید نقل می‌کند که روزی به حسین گفتم: «چقدر خودت را خسته می‌کنی؛ کمی استراحت کن!» حسین در جواب به او گفته بود: «این بدن خمس و زکاتی دارد که باید پرداخت شود.» وقتی می‌دید کسی از دوستان از فضای مسجد دور شده بسیار ناراحت می‌شد و برای بازگشتشان به فضای مذهبی تلاش می‌کرد و می‌گفت: «وقتی می‌بینم کسی از رفقا از فضای مذهبی دور می‌شود جگرم می‌سوزد.» 🌹♦️با وجود اینکه حسین در پرورش دام و طیور درآمد خوبی کسب می‌کرد، اما همیشه آرزوی پوشیدن لباس پاسداری که به قول خودش لباس شهدا بود را داشت. دو سالی گذشت، حسین در ۲۰ سالگی جذب سپاه شد. دوره‌های تکاوری را پشت سر گذاشته بود. حالا دیگر لباس پاسداری به تن داشت. همان لباسی که از نوجوانی و جوانی آرزوی پوشیدنش را داشت. محل خدمت حسین بعد از گذراندن دوره‌های ابتدایی اهواز بود. دیگر حسین از زادگاهش دور شده بود دیگر فضای کار در جلسات قرآن وجود نداشت. حسین فقط سه روز آخر هفته را در دزفول بود و همین فرصت برای پوشیدن لباس خادمی هیئت محبان اباالفضل العباس علیه‌السلام کافی بود. ♦️حسین اصلا اهل ریا نبود. تلاش او فقط برای انجام گرفتن کارها بود و کاری به تمجید و تعریف دیگران نداشت. 🌹♦️در جمع رفقای هیئتی، حسین لقب سردار داشت. سردار هیچ‌وقت اهل ریا نبود، اما یکجا ریا کرد آنجایی که گفت: «بذار ریا بشه تا بقیه یاد بگیرند. من می‌دونم شهید می‌شم.» همیشه می‌گفت: «من یک روز شهید می‌شوم.» 🌹 ♦️حسین از همان اول تعلقی به دنیا نداشت. هم از آنجایی که کسب و کار خوبی داشت ولی همه را کنار گذاشت تا لباس پاسداری بپوشد؛ و هم آنجایی که هر وقت یکی از رفقا به مشکلی برمی‌خورد حسین سریعا ورود می‌کرد تا مشکل او را رفع کند. اوج رهایی حسین از این دنیا زمان روضه‌ها بود. مخصوصا زمانی که روضه حضرت رقیه(سلام الله علیها) خوانده می‌شد. حسین عاشق روضه سه ساله امام حسین(علیه‌السلام) بود، وصیت کرده بود اگر شهید شدم سر مزارم روضه حضرت رقیه(سلام‌الله علیها) بخوانید. چند وقتی پیگیر اعزام به سوریه شد؛ اما شرایط جوری نشد که بتواند مدافع حرم شود. ♦️سرانجام روز ۳۱ شهریور ماه ۹۷ در حمله تروریستی دشمنان بزدل نظام جمهوری اسلامی، حسین ولایتی‌فر در سن ۲۲ سالگی به شهادت رسید. یکی از دوستان و همرزمان شاهد حسین نقل می‌کرد که حسین استاد کمین و ضدکمین بوده است. اگر می‌خواست در آن معرکه جان خود را حفظ کند امکان نداشت تیر بخورد. وقتی در آن سر و صدا و شلوغی و هیاهو همه می‌خوابند روی زمین، حسین جانبازی را می‌بیند که نمی‌تواند فرار کند و روی ویلچر گیر کرده، حسین هم به سمت آن جانباز می‌دود تا او را عقب بیاورد و جان او را حفظ کند. که چندین تیر به سینه‌اش می‌خورد و آسمانی می‌‌شود.🕊 🌹 @brjko1402
ای شام، کربلای تو یا زین العابدین دل بزم ابتلای تو یا زین العابدین یک عمر در فراق جوانان هاشمی شد خونِ دل، غذایِ تو یا زین العابدین شهادت جانسوز چهارمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت سید الساجدین و زین العابدین یعقوب کربلا روضه مجسم کربلا آقا امام سجاد علیه السلام ( به روایت ۲۵ محرم ) را به ساحت مقدس امام زمان (عج ) و تمام دوستداران اهل بیت (علیهم السلام ) تسلیت عرض مینماییم 🏴🏴🏴 @brjko1402
29.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕ سخنرانی آتشین آقای دکتر حسن عباسی روی آنتن زنده شبکه استانی مازندران . @brjko1402
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای کتک خوردن شمر تعزیه از مردم و جان دادنش و اتفاقات عجیب بعد از آن😭 @brjko1402
41.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مداحی حاج محمود کریمی شب شهادت جانسوز آقا امام سجاد( علیه السلام ) 🏴🏴🏴 @brjko1402
شب‌های غربت تو گذشت و سحر نداشت حتی سحر غم از دل تو دست برنداشت در حیـرتم کـه سلسله آهنین مگـر جایی ز زخم گردن تو خوب‌تر نداشت زخم تن تو را همه دیدند و هیچکس غیر از خدا ز زخم درونت خبر نداشت دنیا چه کرد با تو که هجده عزیز تو تن‌هایشان به روی زمین بود، سر نداشت سنگت زدند بـر سر بازارهای شام با آنکه جز تو یوسف زهرا پسر نداشت هجـده سـر بریـده برایت گریستند آهت هنوز در دل دشمن اثر نداشت سوزم بر آن عزیز که در آفتاب سوخت یک سایبان به جز سرِ پاکِ پدر داشت حـال تـو بـود در دل گـودال قتلگاه چون بسملی که بال زد و بال و پر نداشت مهمـان شـام بـودی و بهر تو میزبان جز گوشة خرابه مکانی دگر نداشت سوز شما به سینه«میثم» اگر نبود اینقدر نخل سوخته او ثمر نداشت اجرک الله یا صاحب الزمان (عج ) 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @brjko1402
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا