eitaa logo
ابتدایی‌دخترانه واحدچهار
618 دنبال‌کننده
13هزار عکس
1.7هزار ویدیو
44 فایل
این کانال جهت اطلاع رسانی برنامه های ابتدایی دخترانه شهید برونسی وابسته به مجتمع آموزشی شهید برونسی ایجاد شده است. ☎️تلفن تماس : ۳۱۸۸۴_۰۵۱ داخلی 112 🌐سایت مجتمع: www.bronsi.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
محدثه بیک نژاد وبرادرش
زینب استادی اول کوثر
🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨 توجه📢📣 با سلام ● جلسه دی ماه معلم با والدین ● سرکارخانم صمدی فر 📙کلاس اول کوثر 🗓چهار شنبه_۲۵ دی 🕙ساعت شروع ۷:۳۰ 🏣 دبستان دخترانه شهيد برونسي ❄❄❄❄❄ 🎀 @dk_bronsi 🎀
فاطمه عالمیان وآدم برفی اش کلاس سوم ریحانه
برنامه این هفته دبستان دخترانه تماشای انیمیشن بنیامین در سینما هویزه می باشد. 🎀 @dk_Bronsi 🎀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▶️ برنامه سینما هویزه مشهد 🎥انیمیشنی ویژه کودکان #اکران_اختصاصی #ابتدایی_دخترانه #کلاس_اول_پسرانه 🇮🇷انیمیشن جذاب و باحال ایرانی #بنیامین 📆 پنجشنبه ۲۶ دیماه ۹۸ @bronsi
یک راه فوق‌العاده برای شگفت‌زده کردن کودکان هنگام مطالعهٔ قبل از خواب این است که زمان داستان خواندن را هرچه بیشتر لذت بخش کنید. عینکی بامزه به چشم بزنید و بگویید این عینک جادویی کتاب خواندن است، یا شنلی بر تن کنید وتبدیل به یک ابرقهرمان کتابخوان شوید! اگر به تغییر لباس و ظاهر علاقه‌ای ندارید، می‌توانید کتاب را با صدای یکی از شخصیت‌های بامزهٔ آن معرفی کنید. #خواندن 🎀 @dk_Bronsi 🎀
دخترانه یاس 🚗🎈ساخت ماشین بادکنکی🎈 🎀 @dk_bronsi 🎀
#حدیث_روز ✨امام علی علیه السلام✨ ✳️ فضیلت شتاب به سوی نیکوکاری و احسان از آن بزرگواران است. 📚میزان الحکمه جلد 10 ✅هم میهنانمان در سیستان و بلوچستان را در یابیم. 🎀 @dk_bronsi 🎀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴سالِ ۷۸ گفته بودی اگر عکسِ مرا پاره کردن عیبی نداره ...💔 سالِ ۸۸ گفتی جانِ ناقابلی دارم...😭 این جمعه چه روضه ای برایِ ما داری؟ #رهبرِمن...❤ روضه‌های‌ده‌ساله... #امام_خامنه_ای #حاج_قاسم_سلیمانی 🎀 @dk_bronsi 🎀
های_جذاب 🎥تماشای فیلم سینمایی بنیامین توسط دانش آموزان ابتدای دخترانه 🤹‍♂بازی دانش آموزان در مدرسه 🎀 @dk_bronsi 🎀
های بهداشتی تصویری ✅اموزش شجاعت . ✅اعتمادبه نفس. ✅پشتکار 🎭 با قصه گویی وتاتر اجراشده 🎁به بهترین نتیجه گیری جایزه داده شد ✅ قصه ها را برای شما مادران عزیز می فرستیم تابرای کودکانمان یادآوری کنید تا در ذهن آنها تثبیت شود (آموزش مفاهیم با روش قصه گویی تأثیرگذاری بیشتری دارد) 🎀@dk_bronsi 🎀
های بهداشتی تصویری ✅اموزش شجاعت . ✅اعتمادبه نفس. ✅پشتکار 🎭 با قصه گویی وتاتر اجراشده 🎁به بهترین نتیجه گیری جایزه داده شد ✅ قصه ها را برای شما مادران عزیز می فرستیم تابرای کودکانمان یادآوری کنید تا در ذهن آنها تثبیت شود (آموزش مفاهیم با روش قصه گویی تأثیرگذاری بیشتری دارد) 🎀 @dk_bronsi 🎀
داستان اول: علی کوچولو و شجاعت در گفتن اشتباه در تعطیلات آخر هفته علی کوچولو همراه خواهرش سارا و پدر مادرشون به دیدن مادربزرگشون رفتن که توی یک مزرعه زندگی میکرد. مادربزرگ علی یک تیرکمون بهش داد تا بره توی مزرعه و باهاش بازی کنه. علی کوچولو خیلی خوشحال شد و دوید توی مزرعه تا حسابی بازی کنه، اما وسط بازی یکی از تیرهاش اشتباهی خورد به اردک خوشگلی که مادربزرگش خیلی دوسش داشت، اردک بیچاره مرد. علی کوچولو که حسابی ترسیده بود اردک رو برداشت و برد یه جایی پشت باغچه قایم کرد. وقتی رویش رو برگردوند تا بره به ادامه بازیش برسه دید که خواهرش سارا تمام مدت داشته نگاهش میکرده، اما هیچی به علی نگفت و رفت. فردا ظهر مادربزرگ از سارا خواست تا توی آماده کردن سفره ی نهار بهش کمک کنه، سارا نگاهی به علی کرد و گفت مادربزرگ علی به من گفت که از امروز تصمیم گرفته تو کارهای خونه به شما کمک کنه. بعد هم زیرلب به علی گفت: جریان اردک رو یادته. علی کوچولو هم دوید و تمام بساط ناهار رو با کمک مادربزرگش فراهم کرد. عصر همون روز پدربزرگ به علی و سارا گفت که میخواهد اونها رو به نزدیک دریاچه ببره تا باهم ماهیگیری کنن. اما مادربزرگ گفت که برای پختن شام روی کمک سارا حساب کرده است. سارا سریع جواب داد که مادربزرگ نگران نباش چون علی قراره بمونه و بهت کمک کنه. علی کوچولو در همه ی کارها به مادربزرگش کمک میکرد و هم کارهای خودش و هم کارهای سارا رو انجام میداد. تا اینکه واقعا خسته شد و تصمیم گرفت حقیقت رو به مادربزرگش بگه. اما در کمال تعجب دید که مادربزرگش با لبخندی اونو بغل کرد و گفت: علی عزیزم من اون روز پشت پنجره بودم و دیدم که چه اتفاقی افتاد. متوجه شدم که تو عمدا اینکار رو نکردی و دست پدر همین خاطر بخشیدمت. اما منتظر بودم زودتر از این بیای و حقیقت رو به من بگی. نباید اجازه میدادی خواهرت بخاطر یک اشتباه به تو زور بگه و از تو سوء استفاده بکنه. باید قوی باشی و همیشه به اشتباهاتت اعتراف کنی و سعی کنی که دیگه تکرارشون نکنی. اما این رو بدون پیش هرکسی و هرجایی به اشتباهاتت اعتراف نکنی، چون دیگران از اون اعتراف تو به ضرر خودت استفاده می کنند.  
داستان دوم: پویا و عدم اعتماد به نفس بخاطر لکه های سفید روی پوستش پویا کوچولو بعضی روزه در ا با مادرش به پارک میرفت، اون خیلی پارک رو دوست داشت ولی هیچوقت توی پارک از کنار مادرش تکون نمیخورد و با بچه ها بازی نمی کرد. پویا روی دستش یه لکه ی سفیدرنگ داشت و خیال میکرد بچه ها با دیدن دستش بهش میخندن و مسخره ش میکنن. بخاطر همین دوست نداشت با بچه ها بازی کند. تا اینکه یک روز به مادرش گفت که دیگه دلش نمیخواد به پارک بیاد. مادرش ازش پرسید: ولی چرا پویا جان؟ تو که پارک رو خیلی دوست داشتی. پویا گفت : میترسم بچه ها دست منو ببینن و بخاطر لکه ی روی دستم من رو مسخره کنن. مامان پویا بهش گفت: ولی تو که تا حالا با بچه ها بازی نکردی که ببینی مسخره ات میکنن یا نه؟ بعد هم بغلش کرد و گفت فردا باهم میریم با بچه ها بازی می کنیم نت ببینی که مسخره ات نمی کنن و اونا هم دوست دارن با تو بازی کنن. فردای آن روز دوتایی به پارک رفتن و مامان پویا رفت پیش بچه ها و بهشون سلام کرد و گفت: بچه ها پسر من پویا میخواد با شما دوست بشه و باهاتون بازی کنه. یکی از بچه ها جلو اومد و گفت: سلام. اسم من آرشه. ما تو رو می دیدیم که با مامانت به پارک میای. ولی پیش ما نمیومدی. حالا بیا بریم با بقیه بچه ها آشنا بشیم. پویا به مامانش نگاه کرد و بعد همراه آرش رفت. بعد از مدتی که مامانش رفت دنبالش دید که پویا با خوشحالی به طرفش دوید و بعد از بغل کردن مادرش بهش گفت که امروز خیلی بهش خوش گذشته و بچه ها اصلا اونو مسخره نکردند. اون خوشحال بود که دوستای خوب و جدیدی پیدا کرده و با اونا بهش خوش میگذرد. محیط زندگی، کشور، محله رنگ پوست لهجه، گویش پدر و مادر، خواهر و برادر، فامیل ها زیبایی صورت و ظاهر بیماری نقص عضو و ... همگی از طرف خدای بزرگ به انسان ها داده شده اند و هیچ انسان ها اختیاری در انتخاب آن ها نداشته اند، لکه روی دست پویا هم نقص عضوی هست که پویا آن را انتخاب نکرده است.
داستان سوم: پشتکار بهتر از استعدادی است که به آن مغرور می شویم در زمان قدیم دهکده ای بود که بیشترین محصول گندم را داشت. روزی آفت وحشتناکی به گندم های این دهکده زد. معلم تنها مدرسه آن دهکده شاگردانش را صدا زد و به آنها گفت من دوستی دارم که در دهکده ای دیگر زندگی میکند. او راه از بین بردن این آفت را بلد است. باید یکی از شما را به همراه نمونه گندم آفت خورده پیش او بفرستم تا راه نجات از این مشکل را بیابد و ساختن سم آفت کش را به شما یاد بدهد. حالا چه کسی داوطلب انجام دادن این کار است؟ زرنگ ترین شاگرد کلاس گفت که من انقدر باهوشم که میتوانم سریع روش ساختن سم را یاد بگیرم و برگردم. من میروم. معلم قبول کرد اما گفت من یکی از شاگردان معمولی کلاس را نیز همراه تو میفرستم تا تنها نباشی. مراقب او باش. آنها فردا صبح به سمت دهکده ی دیگر حرکت کردند و بعد از چند هفته برگشتند. همه منظر بودند تا داستان را بشنوند و نحوه ی ساختن سم را یاد بگیرند. شاگرد زرنگ گفت که از ترکیب چند ماده ی ساده میتوانیم سم را بسازیم و آفت را ازبین ببریم و سپس چند ماده را باهم مخلوط کرده و روی مزارع پاشید. اما نه تنها آفت ها از بین نرفتند بلکه بیشتر شدند. این بار معلم شاگرد معمولی را صدا زد و خواست که هرچه به یاد دارد را بگوید. او کامل و دقیق مرحله به مرحله از تمیز بودن ظرف سم و اندازه ی دقیق مواد تا زمان آب ندادن به مزرعه را برایشان شرح داد. اینبار سم را ساختند و روی مزرعه ها پاشیدند, بعد از مدتی آفت گندم ها از بین رفت. همه با تعجب از معلم سوال کردند که چطور ممکن است که روش شاگرد زرنگ عمل نکرده باشد اما شاگرد معمولی توانسته باشد روش درست را یاد بگیرد؟ معلم گفت شاگرد زرنگ به هوش خودش مغرور شده بود و به آموزش دوست من زیاد دقت نکرده بوده است، چون فکر میکرده که با هوش زیاد خود میتواند از پسش بربیاید. اما شاگرد معمولی با دقت کافی و پشتکار زیاد توانست بخوبی سم آفت کش را یاد بگیرد.
وجدان های بیدار و آگاه همواره ستایشگر انسان هایی است که با احساس مسئولیت و تعهد کامل به تربیت همه جانبه نسل نو همت می گمارد.فرهیختگانی که از حریم شخصیت و عزت نفس غنچه های زیبای گلستان تعلیم و تربیت پاسداری می کنند. 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 اینک که می توانیم نام را بنویسیم از زحمات خالصانه شما در کسوت مدیریت دبستان قدردانی می کنیم. 🙏🌹🙏🌹🙏🌹🙏 🎀 @dk_bronsi 🎀
#حدیث_روز ✨امام علی علیه السلام✨ ✳️ دعا پیوسته در حجاب است. تا آن گاه که بر محمد و خاندان محمد درود فرستاده شود. 📚کافی جلد 2 ان شاالله استجابت دعای همه شما همراهان و در راس همه حاجات فرج امام زمان عج 🎀 @dk_bronsi 🎀
⁠⁣🌹⁣🍃🌿🌸🍃🌾 🍃🌺🍂 🍂🌿 🌾 #هر_روز_یک_آیه ✳️ بخشی از گره هایی که در زندگی پیدا می شود به خاطر بی تقوایی است. ✳️ البته بخشی از مشکلات افراد باتقوا به خاطر ابتلا و آزمایش است. ✳️تقوا ظرفیت انسان را بالا می برد و برای افراد با تقوا تحمل سختیها آسان است. ✅ تقوا عبارتست از انجام واجبات و ترک محرمات و حفظ و نگهداری از خود در برابر آنها 🎀 @dk_bronsi 🎀