هدایت شده از مجتمع آموزشی شهید برونسی
#تحویل_کارنامه_ها
#تحویل_پرونده
#خدمات_مالی
#امور_ثبت_نام
📝مقطع #دبستان و #متوسطه
◀️فقط و فقط 🔽🔽🔽🔽
👈روزهای #دوشنبه و #چهارشنبه
🕰از ساعت ۸ تا ۱۲
🏢امام رضا۳۱ پلاک ۳۷
✳️@bronsi
هدایت شده از سید محمدرضا یحیی زاده
🔺جام جهانی در جوادیه
🔺داستان خواندنی داوود امیریان برای نوجوانان
🔺کتاب مسابقه سراسری و پویش «بخون، قهرمان شو» با جوایز بسیار متنوع و جذاب
🔺با ۱۵٪ تخفیف: ۱۷۰۰۰ تومان
@bronsi
مجتمع آموزشی شهید برونسی
🔺جام جهانی در جوادیه 🔺داستان خواندنی داوود امیریان برای نوجوانان 🔺کتاب مسابقه سراسری و پویش «بخون، ق
#مسابقه_کتابخوانی_جام_جهانی_در_جوادیه
⚽️برای شرکت در مسابقه به سایت این پویش به نشانی www.ghahremansho.ir مراجعه نمایند.
👱در کتاب «جام جهانی در جوادیه» الکس هیوارد، فرزند سفیر کانادا در تهران است. یکی از بچههای محلۀ جوادیه به نام سیاوش که زبان انگلیسیاش خوب است، به او زبان فارسی یاد میدهد.الکس ماجرای یک دورۀ مسابقات فوتبال در جوادیه را از زبان سیاوش میشنود و یک تیم از بچههای کانادایی را برای شرکت در این مسابقات معرفی میکند.
✳️ اما کار به همین جا ختم نمیشود.تیمهایی از کشورهای دیگر هم از راه میرسند؛ اسپانیا، ایتالیا، ژاپن، چین، سوئیس، آرژانتین، برزیل و... عربهای کوچۀ مروی و نوجوانهای کارگر افغانستانی هم تیم معرفی میکنند. به تدریج یک جام جهانی کوچک با حضور نوجوانان کشورهای مختلف در جوادیه برپا میشود.
⚽️⚽️⚽️⚽️⚽️⚽️⚽️
شما می توانید با خواندن كتاب «جام جهانی در جواديه» قهرمان این #مسابقه شوید...
⚽البته ابتدا باید این کتاب را خرید نمایید، که این کار در مطالب قبلی کانال با #پست_رایگان امکان پذیر است!
سپس براي قهرمان شدن به سايت ghahremansho.ir بروید و به سوالات مسابقه پاسخ بدهید.
سیاوش منتظر شماست!
@bronsi
اطلاعیه #مسابقات_قرآن
مراحل مسابقات از ۸ تا ۱۸ مرداد
زمان برنامه دقیق #مراحل_مسابقات اعلام خواهد گردید
👇👇👇👇👇
معرفی_کتاب_داستانهای_پانچلو
🔺مجموعه پنج جلدی «داستانهای پانچلو»
🔺داستانهایی برای ۷ تا ۷۷ ساله ها
🔺با مقدمه دکتر غلامعلی افروز
🔺این کتاب را میتوانید از کتاب فروشیهای سطح شهر تهیه کنید
@bronsi
مجتمع آموزشی شهید برونسی
معرفی_کتاب_داستانهای_پانچلو 🔺مجموعه پنج جلدی «داستانهای پانچلو» 🔺داستانهایی برای ۷ تا ۷۷ ساله ها 🔺
📚معرفی «داستانهای پانچلو»
📕گاهی آنقدر به نگرشها و عادتهای نادرست جامعه عادت میکنیم، که خودمان هم بدون این که فکر کنیم، همان رفتارها را انجام میدهیم. اگر کتاب بتواند تفکر انتقادی را در ما پرورش دهد، چه بسا بتوانیم در راستای تفکر عمیقتر دربارهی زندگی و پرورش عزت نفس گام برداریم.
📙مجموعه کتابهای: «تو بینظیری»، «بهتر از همه»، «تو برای من عزیزترینی»، «هدیهی مخصوص تو» و «ای کاش بینی من هم سبز بود»، هر کدام داستانی جداگانه از زندگی «پانچلو» که نمادی از کودک درون هر انسان است، «ومیکیها» و «ایلای» را روایت میکنند.
📘«ومیکیها» آدم چوبیهایی هستند که «ایلای» نجار دهکده آنها را ساخته است. در بیشتر داستانهای این مجموعه، «ومیکیها» گرفتار وضعیت ناخوشایندی میشوند، که با دانایی و خرد «ایلای» از وضعیتی که در آن گرفتار شده اند، رهایی پیدا میکنند. «ومیکیها» همان مردم جامعه هستند و «ایلای» میتواند خالق هستی یا به تعبیر دیگر، خرد و فهم انسان باشد.
مفاهیم بنیادین روانشناسی، مانند: عزتنفس، خود دوستی و عشق به دیگران، در این مجموعه، به شکلی غیرمستقیم و در لابهلای داستان، آموزش داده شدهاند.
متن، دارای ترجمه روان و واژگان مناسب است. تصویرهای رنگی و جذاب، متن را همراهی میکنند که از نقاط قوت این مجموعه هستند.
📗در داستان «تو بی نظیری» اهالی شهر «ومیکیها» مرتب همدیگر را قضاوت میکنند. به واسطه توانمندیهای جسمی به هم ستاره میدهند و بابت ناتواناییها، به هم برچسب دایره میچسبانند.
«پانچلو» هر کار میکند، نمیتواند ستاره بگیرد. به او فقط دایره میچسبانند و روز به روز از جمع کسانی که ستاره گرفتهاند، دورتر میشود و به همین دلیل بسیار غمگین است.
تا این که روزی با «لوسیا» آشنا میشود که هیچ برچسبی به او نمینچسبد، نه ستاره و نه دایره ...
📕در داستان «هدیهی مخصوص تو» یک روز صبح «ومیکیها» هدیههایی هماهنگ با علاقههایشان دریافت میکنند.
آنها کنجکاو میشوند تا بفهمند چه کسی این هدیهها را برایشان فرستاده است. ولی هنگامی که مشغول کمک به تازهواردها به دهکده میشوند، درمییابند که موضوعی بسیار مهمتر در پس این هدیهها وجود دارد....
📒در داستان «تو برای من عزیزترینی» اهالی شهر «ومیکیها» مشغول جمع کردن جعبه و توپ هستند. «پانچلو» هم برای اینکه از دیگران عقب نیفتد، سعی میکند هر کاری لازم است انجام دهد تا مثل آنها شود.
او تصور نمیکرد مجبور شود این قدر تلاش کند و از چیزهایی که برایش مهم است صرفنظر کند تا صاحب جعبهها و توپ های بیشتری شود. او تمام تلاشش را میکند تا تایید دیگران را بدست بیاورد تا اینکه ...
📔و در داستان «ای کاش بینی من هم سبز بود» در شهر «ومیکیها» داشتن بینی سبز مـد شده است. گرچه «پانچلو» در ابتدا فکر می کند این کار احمقانه است و داشتن بینی سبز او را سریعتر، باهوشتر یا قویتر نمیکند، بلکه فقط او را شبیه بقيهی مردم شهر میکند، ولی کمکم بینی رنگشده چندان هم به نظرش احمقانه نمیآید.
او دلش میخواهد مورد پذیرش بقیه «ومیکیها» باشد پس خودش را به شکل آنها درمیآورد تا از طرف جامعه طرد نشود!
سرانجام او در این داستان درسی میآموزد که هرچند با سختی همراه است ولی نتیجه آن ....
@bronsi