فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتشار ویژه به مناسبت سالروز پیروزی انقلاب
#پرچم_افتخار✌🏻
https://Eitaa.com/bshmk33
🌹 گمنامی فقط برای شهرت پرستان دردآور است وگرنه همه اجرها در گمنامی است.
به روح پر فتوح همه شهدا از جمله شهید بزرگوار ابراهیم هادی صلوات.
https://Eitaa.com/bshmk33
9.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قطره ها، خودتان را به دریا برسانید!
https://Eitaa.com/bshmk33
🇮🇷امشب همه باهم ساعت ۹شب
به کوری چشم بدخواهان نظام و انقلاب
به کوری دشمنان داخلی و خارجی
امشب همصدا
همه با هم
ندای الله اکبر سر خواهیم داد.
https://Eitaa.com/bshmk33
حرفی نداشتم بزنم، خواستم فقط
خاطر نشان کنم که تو در خاطری هنوز...
#دربهارِآزادی_جایِشهیدان_خالی🍃
https://Eitaa.com/bshmk33
🌷 آشنایی با پیشگامان انقلاب اسلامی
( قسمت دهم و آخر )
🌷 رهبر معظم انقلاب ، #امام_سید_علی_خامنه_ای ( حفظ الله )
👇👇👇
مروری بر خاطرات آیتالله خامنهای از زندانهای ستمشاهی
«من بارها بازداشت شدم. مرا شش مرتبه بازداشت کردند؛ یک بار هم زندان بردند، یک بار هم تبعید شدم. مجموعاً این دورانها نزدیک به سه سال طول کشیده است. دوره زندگی ما در آن زمانها، برای ایرانیها دوران بسیار بدی بود.» ۱۳۷۶/۱۱/۱۴
یاران انقلاب
نسل یاران انقلاب، که حالا بقیةالسلف آنها، آیتالله سیدعلی خامنهای، رهبریِ انقلاب را برعهده دارند، نسلی "مبارز" بود. مبارزه برای نسلهای بعد، تصویری است ذهنی و برای این قوم نوعی از "زندگی" به شمار میآمد. نوعی از زیست اجتماعی و نه ژست سیاسی، که باید برای آن از همه آرزوهای خود میگذشتند[۱] و در راه آیندهای متعالی همه چیز را فدا میکردند. سالهای قبل از انقلاب مشحون از واژگانی بود مثل ساواک، تعقیب، شکنجه و بازداشت.
زندانِ سیاسی سالهای قبل از انقلاب، نه محلی برای اجتماع و تنبه مشتی مخالف سیاسی که محل اقامت میزبانانی بود، درسآموختهی تخصصهای آمریکایی و اسرائیلی[۲]- که در یک «دستگاه جهنمی»، "مبارزه را سخت کنند" که گاهی هم سخت میشد واقعا: «آنقدر از این داعیهداران و خیلی از کسانی که تحلیلهای مارکسیستی و روشنفکری و ادّعا و حرف داشتند، وقتی آن زندانها را دیدند و شکنجههایش را حتّی بسیاری ندیدند، بلکه فقط شنیدند، از وسط راه برگشتند و خودشان را تسلیم کردند!»[۳] زندگی مبارزاتی آیتالله خامنهای اما، نمودار یکی از پرماجراترین زندگینامههای آن عصر است. مردان مبارزی که زندان، ممنوعالسفری[۴]، دوری از خانواده، ترسِ اعضای خانواده، شکنجه کشیدن، شکنجهی دیگران را دیدن، تبعید و حتی هراس از گام برداشتن بر سنگفرش خیابانها[۵] را بازیچهی همتهای بلندشان قرار داده بودند.
مأموریت از جانب خدا
نخستین دستگیری آیتالله خامنهای به زمانی باز میگردد که در محرم سال ۱۳۴۲، یاران امام ماموریت یافتند که منابر را سیاسی کنند و علیه سیاستهای دولت وابسته و جنایات مدرسه فیضیه[۶] اطلاعرسانی کنند. آیتالله خامنهای عازم بیرجند، پایگاه خاندانیِ اسدالله علم شد. مسئولان امنیتی بیرجند در شب تاسوعا، آیتالله خامنهای را بازداشت و پس از یک شب بازداشت، به شرط ترک منبر آزاد کردند. سه روز بعد، واقعه پانزدهم خرداد در شهر قم به وقوع پیوست که ایشان به دلیل فعالیتهای اعتراضی پس از این واقعه دوباره دستگیر و ده روز هم در زندان نظامی محبوس شد. گفتگوی آیتالله خامنهای با ماموران امنتیتی رژیم در ماجرای این دستگیری نشان از روحیه بالای ایشان میدهد: «پرسید: از طرف چه کسی مأمورید؟ گفتم: از جانب خدا... سخت تحت تأثیر قرار گرفت و گفت : این کار خطر دارد؛ مشکلات دارد؛ شما جوانید. گفتم: من فکر نمیکنم بالاتر از اعدام کاری باشد؛ شما بالاتر از اعدام ندارید و من خودم را برای اعدام آماده کردهام. همه کارهای شما زیر اعدام است. واقعاً مبهوت شده بود و گفت: شما که خود را برای اعدام آماده کردهاید، من به شما چه بگویم.»[۷]
رمضان (بهمن) همان سال، فرصت تبلیغ مجددی پیش آمد که آیتالله خامنهای شهرهای کرمان و زاهدان را انتخاب کردند. پس از دو سه روز توقف در کرمان و سخنرانى و دیدار با علمای شهر، عازم زاهدان شدند. سخنرانىهای متعرضانه و کنایهدار ایشان در این شهرها، بهویژه در روز ششم بهمن (سالگرد همهپرسی انقلاب سفید) بهسرعت توجه مراقبان امنیتی رژیم را جلب کرد تا اینکه در روز پانزدهم رمضان، روز میلاد امام حسن (ع)، ساواک شبانه ایشان را دستگیر کرد و با هواپیما به تهران فرستاد. دو ماه زندان انفرادى در قزلقلعه، مجازات این سخنرانیها بود؛ مجازاتی که پس از مراحلی از بازجویی و شکنجههای روانی تعیین شد: «اذیت زبانی و تضییع و اهانتهای خیلی بد [کردند]، حرفهای خیلی زشت آنجا زدند که من یادم نمیرود. [جزئیات آن را] نمیخواهم... بگویم. برخورد خیلی تندی کردند... نه اینکه وحشت کنم بترسم، اما احساس تنهایی کردم؛ واقعا احساس کردم هیچ کس نیست که به من کمک کند و پناه بردم به خدا.»[۸]
۵۲ روز بازداشت انفرادی
بهانه بازداشت سوم در ۱۴ فروردین ۱۳۴۶، فعالیتهای سیاسی آیتالله خامنهای در اعتراض به تبعید آیتالله سید حسن قمی (از علمای مبارز مشهد) به خاش بود.[۹] اما آنچه بیشتر در بازجوییها و دادگاه، اتهام اصلی ایشان عنوان میشد، ترجمه یک کتاب بود؛ کتاب «آینده در قلمرو اسلام». این کتاب، نوشته سیدِقطب، اندیشمند انقلابی مصری بود که وجوه ضداستعماری و سیاسی اسلام را برجسته و با لحنی پرشور و پرمدعا، آرزوی برتری اسلام بر دیگر مرامها را تصویر میکرد. آنچه از مروری گذرا بر متن بازجوییهای این دوره دیده میشود زیرکی و تمرکز آیتالله خامنهای است که با تقیه و دادن پاسخهای هوشمندانه، کوشش بازجویان و قاضیان برای تطبیق اعمال ایشان بر موارد خرابکارانه را بیاثر گذاشت. با این حال، آیتالله خامنهای پس از تحمل ۵۲ روز بازداشت انفرادی و بدون امکان ملا