🏴 هنگام مصيبت عُظمىٰ(٥)
➖ آنگاه مردی از سپاه دشمن به نام «ابوالحتوف جعفی» تیری به سوی امام رها کرد.
تیر به پیشانی امام اصابت کرد. آن را بیرون کشید، خون بر چهره و محاسن امام جاری شد، عرض کرد: «اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَری ما أَنَا فیهِ مِنْ عِبادِکَ هؤُلاءِ الْعُصاةِ، اللَّهُمَّ أَحِصَّهُمْ عَدَداً، وَ اقْتُلْهُمْ بَدَداً، وَ لا تَذَرْ عَلی وَجْهِ الْأَرْضِ مِنْهُمْ أَحَداً، وَ لا تَغْفِرْ لَهُمْ أَبَداً»
خدایا! تو شاهدی که از این مردم سرکش به من چه میرسد. خدایا! جمعیّت آنان را اندک کن و آنان را با بیچارگی و بدبختی بمیران، و از آنان کسی را بر روی زمین مگذار و هرگز آنان را نیامرز.
سپس به آنان حمله کرد، و به هر کس که میرسید او را با شمشیرش بر خاک میافکند، این در حالی بود که تیرها از هر سو میبارید و بر بدن امام علیهالسلام مینشست و میفرمود:
«یا أُمَّةَ السُّوءِ! بِئْسَما خَلَّفْتُمْ مُحَمَّداً فی عِتْرَتِهِ، أَما إِنَّکُمْ لَنْ تَقْتُلُوا بَعْدی عَبْداً مِنْ عِبادِ اللَّهِ فَتُهابُوا قَتْلَهُ، بَلْ یُهَوِّنُ عَلَیْکُمْ عِنْدَ قَتْلِکُمْ إِیَّایَ، وَ ایْمُ اللَّهِ إِنّی لَأَرْجُوا أَنْ یُکْرِمَنِی رَبِّی بِالشَّهادَةِ بِهَوانِکُمْ، ثُمَّ یَنْتَقِمُ لی مِنْکُمْ مِنْ حَیْثُ لا تَشْعُرُونَ»
ای بدسیرتان! شما در مورد خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله بد عمل کردید. آری! شما پس از کشتن من از کشتن هیچ بندهای از بندگان خدا هراسی ندارید، چرا که با کشتن من قتل هر کس برایتان آسان خواهد بود. به خدا سوگند! من امیدوارم که پروردگارم شما را خوار و مرا به شهادت (در راهش) گرامی بدارد. آنگاه از جایی که گمان نمیبرید انتقام مرا از شما بگیرد.
حصین بن مالک سکونی فریاد برآورد و گفت: «ای پسر فاطمه! چگونه خداوند انتقام تو را از ما بگیرد؟
امام علیهالسلام فرمود: «یُلْقی بَأْسُکُمْ بَیْنَکُمْ وَ یَسْفِکُ دِماءَکُمْ، ثُمَّ یَصُبُّ عَلَیْکُمُ الْعَذابَ الْأَلیمَ»
نزاع و اختلاف در میانتان میافکند و خونتان را میریزد آنگاه شما را به عذاب دردناک گرفتار میسازد.
امام علیهالسلام همچنان میجنگید تا آن که زخمهای بسیاری بر بدن مبارکش وارد شد.
تیری به گلوی امام اصابت کرد
در روایتی آمده است: هنگامی که دشمنان، امام را آماج تیرها قرار دادند تیر به گلوی امام اصابت کرد و فرمود:
«بِسْمِ اللَّهِ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلّا بِاللَّهِ، وَ هذا قَتیلٌ فی رِضَی اللَّهِ»
به نام خداوند و هیچ حرکت و نیرویی جز از جانب خدا نیست و این شهیدی است در راه رضای خدا!
اصابت سنگ به پیشانی امام و زدن تیر سه شعبه بر سینه ایشان
امام علیهالسلام خسته شد، خواست اندکی بیاساید که ناگاه سنگی آمد و به پیشانی امام رسید، خون جاری شد.
امام دامن پیراهنش را بالا زد تا خون از چهرهاش پاک کند که تیر سه شعبه مسمومی آمد و به سینه امام علیهالسلام فرو نشست.
امام (دعای قربانی خواند و) فرمود: «بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلی مِلِّةِ رَسُولِ اللَّهِ» به نام خدا و به یاری خدا و بر آیین رسول خدا.
آنگاه سرش را به آسمان بلند کرد و عرض کرد: «إِلهی إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقْتُلُونَ رَجُلًا لَیْسَ عَلی وَجْهِ الْأَرْضِ ابْنُ نَبِیٍّ غَیْرَهُ» خدای من! تو آگاهی که اینان کسی را میکشند که در روی زمین پسر پیامبری جز وی نیست.
سپس تیر را بیرون کشید. خون همچون ناودان جاری شد. دستش را بر محلّ زخم گذاشت، چون از خون پر شد آن را به آسمان پاشید و قطرهای از آن به زمین بازنگشت!
بار دیگر دست را از خون پر کرد و آن را به سر و صورت کشید و فرمود:
«هکَذا وَاللَّهِ أَکُونُ حَتّی أَلْقی جَدّی رَسُولَ اللَّهِ وَ أَنَا مَخْضُوبٌ بِدَمی، وَ أَقُولُ: یا رَسُولَ اللَّهِ قَتَلَنی فُلانٌ وَ فُلانٌ»
آری، به خدا سوگند! میخواهم با همین چهره خونین به دیدار جدّم رسول خدا صلی الله علیه و آله بروم و بگویم: ای رسول خدا فلان و فلان مرا شهید کردند.
👇👇👇👇
🏴 هنگام مصيبت عُظمىٰ(٦)
➖ امام علیهالسلام بر اثر زخمهای فراوان از اسب به زمین افتاد، ولی برخاست.
خواهرش زینب علیهاالسلام از خیمهها بیرون آمد و با نالهای جانسوز میگفت: «لَیْتَ السَّماءُ إِنْطَبَقَتْ عَلَی الْأَرْضِ» کاش آسمان بر زمین فرو میافتاد.
عمر بن سعد را دید که نزدیک امام علیهالسلام ایستاده است. فرمود: «أَیُقْتَلُ ابُوعَبْدِاللَّهِ وَ أَنْتَ تَنْظُرُ إِلَیْهِ؟» ای عمر بن سعد! اباعبداللَّه علیهالسلام را شهید میکنند و تو نظاره میکنی!؟
اشک از دیدگان عمر سعد (دیدند) جاری شد و صورتش را برگرداند و چیزی نگفت.
حضرت زینب علیهاالسلام فریاد زد: «وَیْلَکُمْ، أما فِیکُمْ مُسْلِمٌ» وای بر شما! آیا در میان شما مسلمان نیست؟
سکوت مرگباری همه را فرا گرفته بود و کسی پاسخی نداد.
امام علیهالسلام ردایی به تن کرده و عمامه به سر داشت. و با آن که پیاده و زخمی بود چون سواران دلاور میجنگید، نگاهی به تیراندازان و نگاهی به حرم خود داشت و میگفت:
«أَعَلی قَتْلی تَجْتَمِعُونَ، أَما وَاللَّهِ لا تَقْتُلُونَ بَعْدی عَبْداً مِنْ عِبادِاللَّهِ، اللَّهُ أَسْخَطُ عَلَیْکُمْ لِقَتْلِهِ مِنِّی؛ وَ ایْمُ اللَّهِ إِنّی لَأَرْجُوا أَنْ یُکْرِمَنِی اللَّهَ بِهَوانِکُمْ، ثُمَّ یَنْتَقِمُ لی مِنْکُمْ مِنْ حَیْثُ لا تَشْعُرُونَ. أَما وَاللَّهِ لَوْ قَتَلْتُمُونی لَأَلْقَی اللَّهَ بَاْسَکُمْ بَیْنَکُمْ وَ سَفَکَ دِمائَکُمْ ثُمَّ لا یَرْضی حَتّی یُضاعِفَ لَکُمُ الْعَذابَ الْأَلیمَ»
آیا بر کشتن من با هم متّحد شدهاید؟ هان! به خدا سوگند! پس از من بندهای از بندگان خدا را نمیکشید که خداوند را بیش از کشتن من به خشم آورد.
به خدا سوگند! من امیدوارم خداوند مرا با خواری شما گرامی بدارد و انتقام مرا از آنجا که گمان نمیبرید از شما بگیرد.
هان! به خدا سوگند! اگر مرا به قتل برسانید، خداوند شما را گرفتار نزاعی در میان خودتان میسازد و خونتان را میریزد و (هرگز) از شما راضی نگردد تا عذاب سنگین و دردناکی به شما بچشاند.
👇👇👇👇
🏴 هنگام مصيبت عُظمىٰ(٧)
➖ راوى میگوید: «کنار قتلگاه ایستاده بودم و جان دادن امام علیهالسلام را نظاره میکردم. بخدا سوگند! هرگز به خون آغشتهای را ندیده بودم که خون بدنش رفته باشد ولی این چنین زیبا و درخشنده باشد. آنچنان نور چهرهاش خیره کننده بود که اندیشه شهادت او از یادم رفت.
حسین علیهالسلام در آن حال شربتی آب میخواست. شنیدم مردی سنگدل و بیایمان پاسخ داد: آب نیاشامی تا بر آتش درآئی (نعوذ باللَّه) و از حمیم آن بنوشی. (وَاللَّهِ لا تَذُوقُ الْماءَ حَتَّی تَرِدَ الْحامِیَةَ فَتَشْرَبَ مِنْ حَمیمِها)
امام علیهالسلام در پاسخ فرمود: «إِنَّما أَرِدُ عَلی جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ وَأَسْکُنُ مَعَهُ فِی دارِهِ فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلیکٍ مُقْتَدِرٍ وَأَشْکُو إِلَیْهِ ما ارْتَکَبْتُمْ مِنِّی وَفَعَلْتُمْ بِی»
بلکه من بر جدم رسول خدا وارد میشوم و در خانهاش در بهشت جایگاه صدق و در جوار قرب خدای مقتدر ساکن میشوم و از جنایاتی که نسبت به من روا داشتید به او شکایت میبرم.
سپاه ابن سعد با شنیدن این سخن چنان به خشم آمدند که گویا خداوند در دل آنها هیچ رحمی قرار نداده بود.
👇👇👇👇
🏴 هنگام مصيبت عُظمىٰ(٨)
➖ هنگام مصیبت عظمی فرا رسیده بود. حالت ضعف بر امام علیهالسلام مستولی شده بود، هر کس با هر وسیلهای که در اختیار داشت به آن حضرت ضربه میزد، ولی هر کس به قصد کشتن نزدیک آن بزرگوار میشد، لرزه بر اندامش میافتاد و به عقب بر میگشت.
«مالک بن نمیر» نزدیک رفت و شمشیری بر فرق مبارکش زد که خون از سر آن حضرت جاری شد. امام علیهالسلام فرمود: «هرگز با آن دست، غذا و آب نخوری و خدا تو را با ظالمان محشور گرداند». در تواریخ آمده است که او پس از آن چون بیچارگان در نهایت فقر و تنگدستی به سر میبرد و دستانش از کار افتاد.
«زُرعة بن شریک» ضربهای بر دست چپ آن حضرت وارد ساخت.
«سنان بن انس» با دو سلاح نیزه و شمشیر ضرباتی بر حضرت وارد ساخت، و به آن افتخار میکرد!
زمان به کندی میگذشت و جهان در انتظار حادثهای عظیم بود. عمر سعد میخواست که کار سریعتر تمام شود و انتظار به پایان رسد. به خولی بن یزید که در کنارش بود دستور داد که کار حسین علیهالسلام را تمام کند. وی پیش رفت تا سر از بدن آن حضرت جدا سازد ولی لرزه بر اندامش افتاد و به عقب برگشت.
«سنان بن انس» - بنا به نقلی- جلو رفت و شمشیری را حواله گلوی مبارک امام کرد و گفت: «ترا میکشم و سر از بدنت جدا میکنم در حالی که میدانم تو پسر رسول خدایی و پدر و مادرت بهترین خلق خدایند!» پس سر مبارک امام را از بدن جدا کرد.
در روایت دیگر، شمر بن ذی الجوشن در خشم شد و روی سینه مبارک امام علیهالسلام نشست و محاسن آن حضرت را به دست گرفت و چون خواست امام را به قتل برساند، آن حضرت لبخندی زد و فرمود: آیا مرا میکشی در حالی که میدانی من کیستم؟
شمر گفت: آری، تو را خوب میشناسم، مادرت فاطمه زهرا و پدرت علی مرتضی و جدت محمد مصطفی است، تو را میکشم و باکی ندارم! پس با دوازده ضربه سر مبارک امام علیهالسلام را از بدن جدا ساخت.
طبق نقل تواریخ بعد از شهادت آن حضرت، دگرگونیهایی در عالم تکوین رخ داد که خبر از وقوع حادثه عظیمی میداد. روایات مربوط به دگرگونیهای عالم را، شیعه و اهل سنت متفقاً نقل کردهاند از جمله:
بنا به نقل سید بن طاووس در لهوف: در آن وقت غبار شدید توأم با تاریکی و طوفان سرخ فام آسمان کربلا و اطراف را فرا گرفت، سپاه ابن سعد وحشت کردند و گمان نمودند بر آنها عذاب نازل شده است.
«وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُون» آنها که ستم کردند به زودی میدانند که بازگشتشان به کجاست! (سوره شعرا / 227)
🕯🏴🕯🏴🕯🏴🕯🏴
➯@Bshmk33
💢دکتر شریعتی میگوید:در حادثه کربلا
با سه نمونه شخصیت روبرو میشویم.
اول: حسین (ع)
حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور شود.
تا آخر میایستد.
خودش و فرزندانش کشته میشوند.
هزینه انتخابش را میدهد
و به چیزی که نمیخواهد تن نمیدهد.
از آب میگذرد، از آبرو نه
دوم: یزید
همه را تسلیم میخواهد.
مخالف را تحمل نمیکند.
سرِ حرفش میایستد.
نوه پیغمبر را سر میٔبرد.
بی آبرویی را به جان میخرد
تا به چیزی که میخواهد برسد
سوم: عمرِ سعد
به روایتِ تاریخ تا روز ٨ محرّم در تردید است.
هم خدا را میخواهد هم خرما
هم دنیا را میخواهد هم اخرت
هم میخواهد حسین (ع)را راضی کند هم یزید را
هم اماراتِ ری را میخواهد،هم احترامِ مردم را
نه حاضر است از قدرت بگذرد،نه از خوشنامی
هم آب میخواهد هم آبرو
دستِ آخر اما عمرِ سعد تنها کسی است
که به هیچکدام از چیزهایی که میخواهد نمیرسد.
نه سهمی از قدرت میبرد نه از خوشنامی
ما آدمهایِ معمولی راستش نه جرات و ارادهِ
حسین (ع) شدن را داریم
نه قدرت و ابزارِ یزید شدن را...
اما در درونِ همه ما یک عمرِ سعد هست!
من بیش از همه از عمر سعد شدن میترسم....
➯@Bshmk33
🌹چرا سفارش كرده اند هر روز زیارت عاشورا بخوانید؟
🔻 آیتالله جوادی آملی در كتاب ارزشمند «حماسه و عرفان» درباره فلسفه زیارت و عزاداری وعلت سفارش به خواندن #زیارت_عاشورا بیان می دارند: سرّ این كه سفارش كرده اند هر روز زیارت عاشورا بخوانید و نسبت به اهل بیت (علیهم السلام) تولّی داشته و بر آنان صلوات و درود بفرستید و از دشمنانشان تبرّی بجویید، برای آن است که طرز فکر معاندان ایشان منفور شود، وگرنه هم اکنون سخن از معاویه و یزید نیست تا آنها را لعنت کنیم. نام و یاد آنها رخت بربسته و قبرشان نیز زباله دانی بیش نیست، الآن سخن از فکر و راه یزید و #یزیدیان_عصر است.
◻️ زن فرعون وقتی که به درگاه الهی دعا کرد، نگفت خدایا مرا فقط از فرعون نجات بده بلکه گفت: (ربّ ابْنِ لی عنْدک بیتاً فی الجَنّه ونجّنی من فرْعوْن وعمله ونجّنی من القوْم الظالمین)؛ یعنی مرا از فرعون و فرعونیان، که طرفداران #سنت_سیئه و رفتار ناپسند او هستند، نجات بده. #تفکر برای همیشه باقی می ماند هر چند که اسم و عنوانش تغییر پیدا کند.
◻️ بعد از تار و مار شدن خوارج در نهروان و خارج شدنشان از صحنه حیات و زندگی، به علی بن ابی طالب (علیهماالسلام) عرض شد: این #مقدس_های_خشک از بین رفتند. فرمود: «کلاّ والله إنّهم نُطَف فى أصْلاب الرجال وقرارات النساء کلّما نَجَم منْهم قرنٌ قُطِع، حتّی یکون آخرهم لُصوصاً سَلاّبین»؛ اینها نطفه هایی هستند در پشت مردان و قرارگاه زنان. هرگاه مقداری از اینها از بین بروند، عده ای دیگر ظهورمی کنند تا این که سرانجامِ کار، سارقانِ مسلّح و #رهزنان_غارتگر خواهند شد.
◻️ اکنون نیز، هم #راه_سالار_شهیدان زنده است و هم مرام و مسلک اموی و مروانی و عباسی وجود دارد. این که سفارش فراوان به اشک ریختن و عزاداری کردن نموده اند برای آن است که اشک بر شهید #اشتیاق_به_شهادت را به همراه دارد، #خوی_حماسه را در انسان زنده و طعم شهادت را در جان او گوارا می گرداند. چون اشکْ رنگ کسی را می گیرد که برای او ریخته می شود و همین رنگ را به صاحب اشک نیز میدهد
➯@Bshmk33
⭕️مکتب اسلام زنده شد
🔹 ... مکتب را داشتند از بین میبردند؛ #شهادت_حضرت_سیدالشهداء (ع) مکتب را زنده کرد، خودش شهید شد، #مکتب_اسلام زنده شد؛ و رژیم طاغوتی معاویه و پسرش را دفن کرد... و سیدالشهداء (ع) هم چون دید اینها دارند مکتب اسلام را آلوده میکنند، با اسم خلافت اسلام خلافکاری میکنند و ظلم میکنند و این منعکس میشود در دنیا که خلیفه رسول الله دارد این کارها را میکند، #حضرت_سیدالشهداء (ع) تکلیف برای خودشان دانستند که بروند و کشته هم بشوند؛ و محو کنند آثار معاویه و پسرش را. پس کشتن، شهادت سیدالشهداء (ع) چیزی نبود که برای اسلام ضرر داشته باشد؛ نفع داشت برای اسلام؛ #اسلام را زنده کرد.
بیانات حضرت امام ۵۸/۰۴/۱۳
منبع: سایت جامع امام خمینی (ره)
#امام_خمینی
➯@Bshmk33
▫️امام سجّاد علیهالسلام
▫️«أنَا ابنُ مَنَ بَكَت عَلَيهِ مَلائِكَةُ السَّماءِ أنَا ابنُ مَن ناحَتْ عَلَيهِ الجِنُّ فِي الأرضِ و الطِّيرُ فِي الهَواءِ»
▫️«من پسر كسى هستم كه فرشتگان آسمان بر او گريستند. من پسر كسى هستم كه جنّيان در زمين و پرندگان در هوا بر او نوحهسرايى كردند.»
📚مناقب آل ابیطالب، ج ۳، ص ۳۰۵
💠💠💠
➯@Bshmk33
🏴🚩 اهمیت سوگواری و عزاداری روز عاشورا🚩🏴
🚩 امام رضا علیه السلام در اهمیت سوگواری و اندوه در غم واقعه روز عاشورا فرمودند: "هرکه روز عاشورا، روز سوگواری و اندوه و گریهاش باشد، خداوند عزوجل روز قیامت را روز شادی و سرور او قرار دهد.(۱)
🚩 همچنین آن حضرت میفرمایند: "هر که در روز عاشورا کار و کسب خود را فرو گذارد، خداوند حاجتهای دنیا و آخرت او را بر آورده سازد(۲)
🚩 امام صادق(علیه السلام) فرموند: "روز شهادت امام حسین علیهالسلام سوگناکترین روزها است.(۳)
🚩 همچنین آن حضرت به مسمع که از سوگواران و گریه کنندگان بر عزای حسینی بود، فرمود: "خدای، اشک تو را مورد رحمت قرار دهد. آگاه باش، تو از آنانی که از دلسوختگان ما به شمار میآیند، و از آنانی که با شادی ما شاد میشوند و با اندوه ما غمگین میگردند. آگاه باش! تو هنگام مرگ، شاهد حضور پدرانم بر بالین خویش خواهی بود.(۴)
🚩 امام رضا(علیه السلام) همچنین فرمودند: "روز عاشورا، روز مصیبت و حزن و گریه (امام کاظم علیهالسلام) بود و میفرمود:"در چنین روزی بود که حسین علیهالسلام کشته شد.(۵)
📚منابع:
۱) علل الشرائع:ج۲ص۲۲۷منتخب میزانالحکمة: ۳۸۲
۲) علل الشرائع، ص ۲۲۷
۳) علل الشرائع، ص ۲۲۵
۴) وسائل الشیعه، ج ۱۰،ص۳۹۷
۵) الأمالی، صدوق، ص ۱۲۸
🚩🏴 صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین🚩🏴
➯@Bshmk33