12.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حرف بزن آقای محترم...
چرا نون به نرخ روز میخوری؟!
این صحبت های استاد ازغدی رو باید با طلا نوشت.
💥قرارگاه بصیرتی شهید مهدی کوچک زاده
➯@Bshmk33
اى كميل !
هر روز (بسم الله الرحمن الرحيم ) بگو،
سپس ذكر (لاحول ولا قوة الا بالله ) را بخوان، و توكل بر خدا كن ،
سپس اسامى ، (ائمه معصومين ) را بگو ،
و بر آنها درود و صلوات بفرست،
و به خدا پناه ببر و بعد به ما پناهنده شو،
و همچنين خود و اولاد و آنچه دارى ، همه را به خدا و ما بسپار، از شر آن روز مصون خواهى ماند.
🌹امیرالمومنین علیه السلام🌹
#کمیل
#مصون_از_شرور
-----------------------------------
➯@Bshmk33
تقویمها به شوقِ تو تکرار میشوند
بوی خوشِ بهار پس از هر خزان تویی!
از ابتدای عشق تویی تا تمامِ عشق
هم ساربان تو هستی و هم کاروان تویی!
در کورهراهِ حادثه دل بر تو بستهام
طوفان گذشت، جلوهی رنگینکمان تویی!
ای یار! ای ترانهی شبهای انتظار!
خوشتر ز شعرِ خواجه کدام است؟
آن تویی!
➯@Bshmk33
💢 راز سه شنبه شبــهـای
#شهید_محمدرضا_تورجــیزاده...🌷🕊
◇ محمد را صدا کردم و گفتم: باید معاون گردان شوی. قبول نمی کرد، با اصرارِ من گفت : به شرطی که سه شنبه تا عصر چهارشنبه با من کاری نداشته باشی!
با تعجب گفتم : چطــور؟با خنده گفت : جان آقای مسجدی نپرس! قبول کردم و محمد معاون گردان شد. مدیریت محمد خیلی خوب بود. مدتی بعد دوباره محمد را صدا کردم و گفتم : باید مسئول گردان شوی.رفت و یکی از دوستان را واسطه کرد که من این کار را نکنم. گفتم : اگه مسئولیت نگیری باید از گردان بری!کمی فکر کرد و گفت : قبول می کنم ، اما با همان شرط قبلی! گفتم : صبــر کن ببینم! یعنی چی که تو باید شرط بذاری؟! اصلا بگو ببینم بعضی هفته ها که نیستی کجا می روی؟ اصرار می کرد که نگوید. من هم اصرار می کردم که باید بگویی کجا می روی؟
◇ بالأخره گفت.: حاجی تا زنده هستم به کسی نگو، من سه شنبه ها از این جا می رم مسجد جمکــــران و تا عصر چهارشنبه بر می گردم. با تعجب نگاهش می کردم چیزی نگفتم. بعدها فهمیدم مسیر 900 کیلومتری دارخــوئیــن تا جمکـــران را می رود و بعد از خواندن نماز #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بر میگردد.
◇ یکبار همراهش رفتم. نیمه های شب برای خوردن آب بلند شدم. نگاهی به محمـد انداختم. سرش به شیشه بود. مشغول خواندن نافله بود. قطرات اشک از چشمانش جاری شده بود.در مسیر برگشت با او صحبت می کردم. می گفت: یکبــار 14 بار ماشین عوض کردم تا به جمکران رسیدم. بعد هم نماز را خواندم و سریع برگشتم.
➯@Bshmk33