eitaa logo
💥 قرارگاه بصیرتی شهید مهدی کوچک زاده
1.5هزار دنبال‌کننده
51.8هزار عکس
33.8هزار ویدیو
212 فایل
از ۹ آذر ۱۳۹۴ در فضای مجازی هستیم.. #ایتا #سروش_پلاس #هورسا #تلگرام #اینستاگرام #روبیکا جهت تبادل بین کانال ها : @Yacin7 کانال دوم ما در #ایتا ( قرارگاه ورزشی ) @Vshmk33 کانال سوم ما در #ایتا ( قرارگاه جوانه ها ) @Jshmk33
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴اقدامات نسنجیده پزشکیان باعث ایجاد حواشی زیادی برای کشور شده ‌و تبعات امنيت ملی در پیش دارد... از جمله این‌که این سخنان به دشمن پیام ضعیف بودن ایران رو ارسال میکنه و دشمن در افزایش فشار سیاسی، اقتصادی و نظامی جری‌تر خواهد شد. باید مجلس برای کنترل رئیس جمهور اقدام عملی انجام دهد، چرا که حیثیت کشور رو در افکارعمومی جهانی و کشورهای اروپایی و منطقه‌ای دچار خدشه می‌کند. @Bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ْبله، گریه کن... وقتی بمب‌های دو تنی و سه تنی را روی سر زن و بچه مردم می‌اندازید این‌ها که چیزی نیست. کمی صبر کنید، قسمت باحال داستان هنوز مانده. خیلی باید صبر کنید تا متوجه شوید چه بلایی قرار است سرتان بیاید. اصابت 4 موشک به روش‌بینا باعث شده که چند ساختمان به کلی آسیب ببینند و چند نظامی شهرک‌نشین هم به شدت زخمی شوند. @SyrianKhabar@Bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حمله راکتی حزب‌الله به منطقه صنعتی صفد در شرق دریاچه طبریه. همانگونه که مشاهده می‌کنید، حدود 20 تیر موشک تامیر برای رهگیری و انهدام راکت‌ها شلیک شد، اما در آخر می‌توانید صدای اصابت‌ها را بشنوید... درصد موفقیت خیلی خوب مشخص است... @SyrianKhabar@Bshmk33
این بوزینه هرجای دیگه عالم بود تو هر حکومتی بود به علت اقدام علیه امنیت ملی به لوله توپ می بستنش جونور حروم زاده مگه شوخیه خلع سلاح شدن جلوی اینا واینستید بیچاره مون میکننا...! ➯@Bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شهیده مایا غریب اخیرا ازدواج کرده بود. کافی بود بی‌حجاب و اوکراینی باشه تا اسمش هشتگِ شبکه‌های مجازی بشه و گروه‌های فمینیستی یادِ حقوق زنان بیفتند... 🔹لفاظی‌ها در دنیای کنونی ما همینقدر توخالی و پوچند... ✍سِیّد امیرحسین هاشمی ➯@Bshmk33
🔻تحقیر تیم ایرانی توسط اردوغان/ بیرون نگه داشتن تیم همراه پزشکیان توسط ترکیه 😔😔😔 🔹️روز گذشته مسعود پزشکیان در اقدامی بی‌سابقه برای دیدار با اردوغان راهی محل رایزنی فرهنگی ترک‌ها شد. 🔹️این البته اولین بار بود که یک تیم ایرانی برای دیدار با رئیس‌جمهور کشور دیگر از سازمان ملل خارج و به محل اقامت او برود. 🔹️نکته تاسف‌آمیز اما نحوه برخورد تیم ترکیه‌ای با تیم ایرانی است. به گزارش رسانه‌های حاضر در نیویورک، همراهان اردوغان تنها اجازه ورود مسعود پزشکیان و دخترش و ۲، ۳ نفر از همراهان به ساختمان رایزنی فرهنگی ترکیه را صادر کردند و همراهان رئیس جمهور تا پایان دیدار در خیابان منتظر ماندند. 🔹️این اما تنها بی‌احترامی ترک‌ها نبود و پس از پایان دیدار در اقدامی خلاف شان، هدایای تیم ترکیه در کیسه‌های قرمز رنگ به دست همراهان رئیس‌جمهور داده شد تا صحنه زننده‌ای در خیابان‌های نيويورک شکل بگیرد. 🔹️حضور ۴۸ ساعته پزشکیان در نیویورک با بی‌توجهی‌های رئیس‌جمهور و تیم او به پروتکل‌ها باعث بی‌احترامی‌های متعدد از طرف نمایندگان خارجی به او شده است. لطفاً احترام کشور عزیزمان را حفظ کنید..! @Bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌👌 مناظره کارشناسان سعودی و یمنی کارشناس سعودی: یمن باید دست از درگیری با اسرائیل بکشد/ما اول باید یمن را از دست ایران آزاد کنیم بعد سراغ اسرائیل برویم/تو آدم عاقلی هستی، شما یمنی‌ها باید دست از ایران بکشید و به عربستان پناهنده شوید... کارشناس یمنی: برای مبارزه با اسرائیل مردانگی لازم را ندارید/به عربستان خواهم آمد اما نه برای پناهندگی بلکه برای آزادسازی آن از دست نظام سعودی/شما سعودی‌ها با برانگیختن مسائل مذهبی و نژادی و دامن زدن به اختلافات فارس و عرب، بزرگترین خدمت به اسرائیل را انجام می‌دهید/فکر و عمل و همه چیز شما سعودی‌ها اسرائیلی است جز اسم‌هایتان... ➯@Bshmk33
استعفا بدهید پیامبر اکرم هر که ریاست و مسئولیتی را بپذیرد و بداند که اهلیت آن را ندارد، در قبر و قیامت جایگاه او پر از آتش خواهد شهید چمران آن کس که تخصص ندارد و کاری را می‌پذیرد، بی‌تقواست». آقای پزشکیان شما که دائما قرآن و نهج البلاغه می خوانید آیا اعتقادی به سخن پیامبر اکرم دارید هوشیار باشید که........ م.ر @Bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اطلاعاتی که اعلام الحربی از پایگاه دادو، مقر فرماندهی جبهه شمالی ارتش بچه‌کش رژیم موقت منتشر کرده است. همانگونه که پیش از این هم گفتیم، این مقر مسوول جنگ در جبهه لبنان و سوریه است و هدف قرار گرفتن مکرر آن و اخلال در روند عملیاتی آن یکی از اصلی‌ترین و مهمترین ماموریت‌های مقاومت است. رژیم صهیونیستی فکر کرده که حزب‌الله مانند مقاومت مظلوم و در محاصره غزه است... این ابتدای کار است. @SyrianKhabar@Bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بوی مهر، بوی مهربانی، بوی لبخند، بوی درس و و شوق کودکانه در پیاده روها، بوی نمره های‌ بیست، بوی دفتر حساب و مشق های‌ ناتمام، بوی دوستی و محبت… پاییز با خود شور می آورد و قاصدک ها خبر میدهند، درختان آماده میشوند تا با شوق، برگ های‌ رنگارنگشان را چون کاغذهای رنگی بر سر کودکانی کـه مشتاقانه بـه مدرسه می‌روند بریزند و سارها بر شاخه های‌ انبوه درختان صف کشیده اند، تا آوازهای گرمشان را بدرقه کنند ➯@Bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مهندسان طبیعت ز جامه خانهٔ غیب هزار حله برآرند مختلف الوان @Bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
، تکه کلامی داشت که می‌گفت: یه چادری از حضرت زهرا (س) به خانم ها ارث رسیده و داشتن این حجاب و حفظ کردن اون لیاقت میخواد..❤️ و حجاب دری ست به سوی بهشت همان حجابی که تقوا را افزون میکند ...🌷🕊 ➯@Bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⇜✿‍✵ ✵✿⇝ 💠🔹مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی در بیانی معنای غیبت حضرت ولی عصر عج را اینگونه تشریح می‌کنند: سؤال شد امام زمان عج غایب است یعنی چه؟ گفتم غایب؟ کدام غایب❗️ بچه دستش را از دست پدر رها کرده و گم شده می‌گوید: پدرم گم شده است ما مثل بچه‌ای هستیم که پدرش دست او را گرفته است تا به جایی ببرد و در طول مسیر از بازاری عبور می‌کنند بچه جلب ویترین مغازه‌ها می‌شود و دست پدر را رها می‌کند و در بازار گم می‌شود و وقتی متوجه می‌شود که دیگر پدر را نمی‌بیند گمان می‌کند پدرش گم شده است در حالیکه در واقع خودش گم شده است انبیاء و اولیاء پدران خلق‌اند و دست خلائق را می‌گیرند تا آنها را به سلامت از بازار دنیا عبور دهند غالب خلائق جلب متاع‌های دنیا شده‌اند و دست پدر را رها کرده و در بازار دنیا گم شده‌اند امام زمان عج گم و غایب نشده است ما گم شدیم و محجوب گشته‌ایم امام غایب نیست تو نمی‌بینی آقا را او حاضر است، چشمت را که اسیر دنیا شده اگر از دنیا دست بردارد آقا را می‌بیند خلاصه نگو آقا غایب است! تو نمی‌بینی ↲برگرفته از کتاب امام زمان عج در کلام اولیای ربانی مهدی لک علی آبادی، صفحه ۳۰ بی تو ای یوسف زهرا گره از کار کسی وا نشود❗️ ‌➯@Bshmk33
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ 🌸اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ ➯@Bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📕رمان 🔻قسمت سی و هفتم ▫️سپس با هر دو دستش بازوانم را گرفت و اینبار نه اعتراض که عاشقانه التماسم کرد:«آمال!من هفت سال منتظر این لحظه بودم که بیای پیشم،حالا که بلاخره تو رو بدست اوردم با دلم راه بیا!» ▪️دیوانه‌وار با آبرویم بازی کرده بود، تا سرحدّ مرگ دلم را لرزانده و با وحشتناک‌ترین تهدیدها مرا از خانواده و وطنم ربوده بود و حالا انتظار داشت همراهش شوم اما همین چند کلمه‌ای که با محبت خرجم کرد، بغضم را شکست: «اگه واقعاً دوستم داری، یکم فرصت بده!» ▫️از اینکه به اندازه همین تقاضای ساده او را محرم دردهایم دانسته بودم از تهِ دل خندید و چه خنده‌ای که همزمان اشکش چکید و لحنش لرزید: «هرچی تو بخوای عزیزم!» ▪️او به من مهلت داد و هر چه می‌گذشت و هرچه محبت می‌کرد، در دل من ذره‌ای اثر نداشت که درد آنهمه شکنجه روحی از خاطرم نمی‌رفت و می‌دانستم با اولین ساز مخالفتم، دنیا را روی سرم خراب خواهد کرد و همین هم شد. ▫️حدود دو هفته از حضورم در منزلش گذشته و من همچنان تنهایی را به همراهی او ترجیح می‌دادم و خبر نداشتم چه شب سختی در انتظارم نشسته که درِ خانه به ضرب باز شد و فریاد عامر چهارچوب تنم را لرزاند: «آمال! کجایی آمال؟» ▪️کنج اتاق نشیمن روی مبلی نشسته بودم و از ترس فریادش، از جا پریدم. ▫️درِ خانه را پشت سرش با تمام قدرت به هم کوبید، حتی کفشش را در نیاورد، با بی‌تعادلی به سمت من می‌آمد و دیوانه‌تر از همیشه عربده می‌کشید: «مگه نگفتم این موبایل رو بذار کنار؟» و پیش از آنکه فرصت پاسخی پیدا کنم، موبایل را از دستم چنگ زد و کف زمین کوبید. ▪️صورتش خیس عرق بود، سفیدی چشمانش به سرخی می‌زد و با هر نعره، از بوی تند دهانش حالم به هم خورد: «تا کِی می‌خوای منو پس بزنی؟» ▫️از شدت وحشت زبانم بند آمده و او نقطه ضعفم را می‌دانست که با دستش چانه لرزان از ترسم را محکم گرفت و زیر گوشم زوزه کشید: «نکنه هوس کردی عکست رو بفرستم رو اینترنت؟» باور نمی‌کردم الکل مصرف کند و شاید همین مستی غیرتش را از بین برده بود که حالا همسرش بودم و دوباره تهدیدم می‌کرد تا با همان عکس آبرویم را ببرد. ▪️لب و دندانم از ترس به هم می‌خورد و او طوری مست کرده بود که حتی فرصت نداد کلامی بگویم و با مشت به صورتم کوبید. ▫️یک لحظه هیچ چیز ندیدم و تنها درد شدیدی را احساس می‌کردم که تمام جمجمه‌ام را گرفت و شدت ضربه به حدی بود که نقش زمین شدم. ▪️در تنگنایی از درد و وحشت زیر دست و پایش بودم و الکل کاری با عقلش کرده بود که نمی‌فهمید با چه شدتی کتکم می‌زند و حتی فرصتی برای التماس نبود. ▫️لگدهای محکمش کمر و پهلویم را در هم خرد می‌کرد، با مشت‌های پی در پی در سر و صورتم می‌کوبید و حتی به اندازۀ یک ناله امانم نمی‌داد. ▪️درد تمام استخوان‌هایم را در هم می‌کوبید؛ مطمئن بودم امشب از زیر دستش زنده بیرون نمی‌روم که با هر نفس به خدا التماس می‌کردم نجاتم دهد و رحمی به دل مستش نبود که به قصد کشتن کتکم می‌زد و من زیر هر ضربه، با نفس‌هایی شکسته حضرت زهرا (علیهاالسلام) را صدا می‌زدم. ▫️نمی‌دانم چند دقیقه طول کشید تا بلاخره دست از تنبیهم کشید و شاید دیگر رمقی برایش نمانده بود که چند قدم عقب رفت و بی‌حال روی کاناپه افتاد. ▪️جرأت نمی‌کردم از روی زمین بلند شوم، هنوز دستانم روی سرم حفاظ بود، همچنان از شدت درد زیر لب ناله می‌زدم و با همان چشمان وحشتزده‌ام دیدم سرش روی پشتی کاناپه رها شد و مثل کسی که مرده باشد، خوابش برد. ▫️باورم نمی‌شد هنوز زنده هستم؛ دلم می‌خواست از این خانه فرار کنم و می‌دانستم عامر به مجازات این گریختن، تهدیدش را عملی کرده و با آبرویم قمار می‌کند که حتی راه فرار به رویم بسته بود. ▫️تمام ذرات بدنم از درد می‌لرزید و دیگر حساب این زندگی دستم آمده بود که پذیرفتم به بهای زنده ماندنم کنیز عامر باشم و تلخ‌ترین روزهای زندگی‌ام از همان شب شروع شد. ▪️هرازگاهی با نورالهدی درددل می‌کردم و او کاری از دستش برنمی‌آمد که هربار با دلسوزی پاپیچم می‌شد: «من که بهت گفته بودم عامر با همسر سابقش چی‌کار کرده، چرا قبول کردی زنش بشی؟» ▫️نمی‌دانست عامر مرا مجبور کرد و خبر نداشت ذره‌ای غیرت برای برادرش باقی نمانده که اگر لحظه‌ای باب میلش نباشم، در عالم مستی با همان عکس جعلی آزارم می‌دهد و با هر چه به دستش برسد، بدنم را کبود می‌کند. ▪️حدود چهار سال در غربت آمریکا و وحشت خانۀ عامر گذشت و فقط خوشحال بودم خدا به ما فرزندی نمی‌دهد که نمی‌خواستم پارۀ تنم هم شریک اینهمه بدبختی باشد. ▫️از بازگشت به عراق خبری نبود و من ناامید از این زندگی، فقط زنده بودم و خبر نداشتم خداوند چه معجزه‌ای برایم در نظر گرفته که همزمان با روزهای آغازین پاییز ۲۰۲۳، خبری عجیب دنیا را تکان داد... 📖 ادامه دارد... ➯@Bshmk33