eitaa logo
💥 قرارگاه بصیرتی شهید مهدی کوچک زاده
823 دنبال‌کننده
51.9هزار عکس
33.9هزار ویدیو
212 فایل
از ۹ آذر ۱۳۹۴ در فضای مجازی هستیم.. #ایتا #سروش_پلاس #هورسا #تلگرام #اینستاگرام #روبیکا جهت تبادل بین کانال ها : @Yacin7 کانال دوم ما در #ایتا ( قرارگاه ورزشی ) @Vshmk33 کانال سوم ما در #ایتا ( قرارگاه جوانه ها ) @Jshmk33
مشاهده در ایتا
دانلود
📕رمان 🔻قسمت چهل و ششم ▫️حالت نگاه و حرارت نفس‌هایش شبیه همان شبی بود که مرا از دست داعش نجات داده و وقتی چشمش به زخم دستانم بر اثر فشار زنجیر افتاد، نجیبانه عذرخواهی می‌کرد و من مثل همان شب نمی‌دانستم چه بگویم که حرف را به هوایی دیگر بردم: «خیلی اضطراب پیدا کرده، حواستون بهش باشه!» ▪️انگار به همین چند ساعتی که او را در آغوشم پناه داده بودم، دلم بی‌حساب و کتاب برایش می‌تپید که او پدرش بود و من سفارش می‌کردم تا مراقبش باشد. ▫️زینب را با احتیاط روی صندلی عقب ماشین قرار داد و دیگر حرفی برای گفتن نمانده بود که زیرلب خداحافظی کرد و من می‌دیدم دیگر جانی به قد و قامت بلند و چهارشانه‌اش نمانده و نمی‌دانستم حالا با این دختر کوچک و پیکر همسرش در این شهر غریب چه خواهد کرد. ▪️او رفت و من خمار این دیدار دردناک، مات مسیر رفتنش بودم؛ شاید تنها زیارت امام رضا (علیه‌السلام) می‌توانست شفای این قلب غمدیده‌ام باشد و خبر نداشتم سرنوشت خواب دیگری برایم دیده است. ▫️ساعتی از طلوع آفتاب گذشته بود که اتوبوس از مقابل حسینیه حرکت کرد و هنوز از شهر کرمان خارج نشده بودیم که موبایلم زنگ خورد. مهدی بود و همینکه تماس را وصل کردم، ضجۀ زینب دلم را از جا کَند. ▪️صدای مردانۀ مهدی از غصه رعشه گرفته و میان جیغ‌های مدام زینب به سختی می‌شنیدم چه می‌گوید: «از وقتی از خواب بیدار شده داره جیغ می‌زنه. هرکاری می‌کنم آروم نمیشه. دیشب اینجوری نبود؟» ▫️دیشب در آغوش من آرام تا صبح خوابیده بود و می‌دانستم تا دیده من کنارش نیستم، ترس انفجار دیروز به دل کوچکش افتاده که دیگر امان ندادم چیزی بگوید و مصمم پرسیدم: «ما الان خروجی کرمان هستیم، می‌تونید بیاید پیش ما؟» ▪️نورالهدی مات و متحیر نگاهم می‌کرد و من می‌ترسیدم قلب کوچک زینب نتواند اینهمه وحشت را تحمل کند که تماس را قطع کردم و سراسیمه به سمت مدیر کاروان رفتم. ▫️طوری دست و پایم را گم کرده بودم که به زحمت توانستم خودم را در اتوبوسِ در حال حرکت به ردیف اول برسانم و با نگرانی خبر دادم: «من باید پیاده شم، به راننده بگید نگهداره!» ▪️نورالهدی بی‌خبر از همه‌جا دنبالم آمده بود و تا اتوبوس جای مناسبی برای توقف پیدا کند، با صدایی که از دلهره به لرزه افتاده بود، برایش توضیح دادم: «زینب از وقتی بیدار شده وحشت کرده، همش داشت جیغ می‌زد، می‌ترسم یه بلایی سرش بیاد. به باباش گفتم بیاد خروجی کرمان.» ▫️مدیر کاروان عجله داشت مسیر را سریع‌تر به سمت مشهد ادامه دهیم اما دیشب حال زینب را دیده و او هم نگرانش بود که پذیرفت توقف کنیم. ▪️آدرس دقیق این منطقه و نام خیابان را از راننده پرسیدم و دوباره با مهدی تماس گرفتم تا سریعتر ما را پیدا کند. ▫️چند دقیقه بیشتر نکشید تا ماشینش کنار اتوبوس متوقف شد و من همانطور که از پله‌های اتوبوس پیاده می‌شدم دیدم زینب در آغوش پدرش پَر و بال می‌زند. ▪️مهدی به‌شدت ترسیده و او به‌قدری جیغ کشیده بود که دیگر نفسش رفته و رنگ صورتش از کمبود اکسیژن به کبودی می‌زد. ▪️نفهمیدم چطور از پله‌ها پایین دویدم و زینب را از دستان مهدی به سرعت گرفتم؛ سرش را روی قلبم قرار دادم و تلاش می‌کردم با همان آهنگی که دیشب برایش می‌خواندم، آرامش کنم. ▫️باز در دلم متوسل به حضرت رقیه (علیها‌السلام) شده بودم و به چند لحظه نکشید که اشکش بند آمد و نفسش برگشت اما نفس مهدی برنمی‌گشت و انگار اینهمه بی‌تابی زینب جانش را گرفته بود که تکیه به ماشین زد و چشمانش را بست. ▫️نورالهدی برای زینب آب آورده بود، مسافران از پنجره‌های اتوبوس با نگرانی ما را نگاه می‌کردند و من نمی‌دانستم حالا چطور باید دوباره او را به پدرش بسپارم و بروم. ▪️مهدی هم شاید با همان چشمان بسته دلنگران همین موضوع بود که پس از چند لحظه چشمانش را گشود و با ناامیدی به سمت من آمد. ▫️در سرمای سخت صبح کرمان، صورت گندمگونش به سرخی می‌زد و برای زدن حرفی که شاید خجالت می‌کشید، نگاهش در فضا می‌چرخید و آخر دل به دریا زد: «شما دارید برمی‌گردید عراق؟» و به جای ما مدیر کاروان فوری جواب نداد: «نه حاجی! باید بریم سمت مشهد، تا الانم خیلی دیر شده.» ▪️مدیر کاوران عجله داشت سریع‌تر حرکت کنیم که به من و نورالهدی اشاره کرد سوار شویم و من حدس می‌زدم مهدی چه می‌خواهد بگوید که در برابر خواهش نشسته در چشمان شرمنده‌اش، مستأصل شدم و او حرف دلش را به سختی زد: «می‌ترسم نتونه تحمل کنه... شما هستید آروم میشه...» ▫️مدیر سوار شده بود و راننده مدام بوق می‌زد تا ما هم برویم و مهدی در برابر من و نورالهدی به اضطرار افتاده بود: «من الان باید دنبال آمبولانس برم تهران، می‌ترسم زینب باز بی‌قراری کنه. شما میتونید با من بیاید؟ فردا صبح که رسیدیم تهران براتون بلیط هواپیما می‌گیرم برید مشهد.»... 📖 ادامه دارد... ➯@Bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تلاوتی زیبا و حزین با صدای استاد محمود شحات انور از سوره مبارکه فجر سلامتی و تعجیل در فرج صلوات. اللَّهُمَّ صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. ➯@Bshmk33
متولی _ بقره ۱۷۷_۲۱۲ (Trimmed).mp3
43.03M
🎙یک تلاوت زیبا و شنیدنی از استاد سیدمتولّی عبدالعال 📖سوره مبارکه بـقـره ، آیات ۱۷۷ الیٰ ۲۱۲ ➯@Bshmk33
⚜سبک زندگی قرآنی : 🍂 شعائر الهی را احترام کنید. 🍂 🔶ذَلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَي الْقُلُوبِ. (حج/۳۲) ⚡️ترجمه : اين است (دستورات خداوند درباره ى حج) و هر كس شعائر خدا را گرامى بدارد، پس اين کار نشانه تقواى دل هاست. 🔴 شعائر یعنی نمادها و علامت‌های دین. تمام عبادت هاى دسته جمعى(مثل حج) از شعائر خداوند است. 💥هر كس به شعائر بى اعتنا باشد، در حقيقت تقواى قلبى او كم است. پس باید سعی کنیم به علامتها و مظاهر دین، احترام بگذاریم. ✅بنابراین؛ یکی از برکات و حکمتهای حج، تقوای قلب است. و هرکس صاحب قلب باتقوا شود، حقیقتا به سعادت رسیده است. 🍁پس لازم است از خدا بخواهیم که با ثبت ناممان در زمره ی حاجیان واقعی، مارا به حقیقت و ثمره ی حج نائل فرماید. ان شاءالله. ➯@Bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅 تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ ۚ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَٰكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ ۗ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا ﴿۴۴﴾ 🔸 هفت آسمان و زمین و هر که در آنهاست همه به ستایش و تنزیه خدا مشغولند و موجودی نیست در عالم جز آنکه ذکرش تسبیح و ستایش حضرت اوست و لیکن شما تسبیح آنها را فهم نمی‌کنید. همانا او بسیار بردبار و آمرزنده است. 💭 سوره: اسراء ➯@Bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 🍃🌸جمعه ها بهار صلوات هست در این آدینه 🌸🍃 دهانمان را خوشبو کنیم به ذکر شریف صلوات بر حضرت محمد (ص) و خاندان مطهرش🍃🌸 (🌸)اللّهُمَّ ✨(🌸)صَلِّ ✨✨(🌸)عَلَی ✨✨✨(🌸)مُحَمَّدٍ ✨✨✨✨(🌸)وَ آلِ ✨✨✨✨✨(🌸) مُحَمَّدٍ ✨✨✨✨(🌸)وَ عَجِّلْ ✨✨✨(🌸)فَرَجَهُمْ ✨✨(🌸)وَ اَهْلِکْ ✨(🌸)اَعْدَائَهُمْ (🌸)اَجْمَعِین @Bshmk33
🌼 بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم *۞اَللّهُمَّ۞* *۞کُنْ لِوَلِیِّکَ۞* *۞الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ۞* *۞صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلی آبائِهِ۞* *۞فی هذِهِ السّاعَه وَفی کُلِّ ساعة۞* *۞وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً۞* *۞وَعَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ۞* *۞طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها۞* *۞طَویلا۞* 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج🌤 ‌# قرار روزانه @Bshmk33
دعای‌عهد۩حجت‌بهرالعلومی.mp3
4.15M
📜 دعای عهد امام زمان (عج) 🎙 با نوای سید حجت بحرالعلومی ✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد... 🤲🌹 🌺 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌➯@Bshmk33
🌴دعای سفارش شده در زمان غیبت 🍃°○●🌴°○●🌴°○●🍃 🌺تعبیر《شکایت》از غیبت امام زمان علیه السلام در بعضی دعاهای ماَثور به ما تعلیم داده شده است.در دعایی که نایب اول حضرت،جناب شیخ عمروی املا فرموده اند و مرحوم سیّدبن طاووس سفارش زیادی به خواندن این دعا در عصر روز جمعه داشته اند،به درگاه خداوند این گونه عرضه می داریم: 🍃اللَّهُمَّ اِنّا نَشکُو الیکَ فَقدَ نَبِیَّنا و غَیبَةَ وَلِیَّنا و شِدَّةَ الزَّمانِ عَلَینا و وُقُوعَ الفِتَنِ بِنا و تَظاهُرَ الاَعداءِ عَلَینا و کَثرَةَ عَدُوِّنا و قِلَّةَ عَدَدِنا.اللَّهمَّ فَفَرِّج(فَافرُج)ذلِکَ بِفَتح مِنکَ تُعَجَّلُه وَ نَصرِِ مِنکَ تُعِزُّهُ و اِمامِ عَدلِِ تُظهِرُه،اِلهَ الحَقِّ رَبَّ العالَمین. 🍃خدایا،به درگاهت شکایت می بریم از فقدان پیامبرمان و غیبت سرپرستمان و سختی روزگارمان و گرفتار شدنمان به فتنه ها و همدستی دشمنان علیه ما و زیادی دشمنانمان و کمی تعدادمان.پروردگارا،از طریق پیروزیی از جانب خودت که هر چه زودتر نصیب(ما)می گردانی و یاریِ خودت که عزیزش می داری و پیشوای عدالت که او را ظاهر می فرمایی فرج و گشایشی(از این گرفتاری ها)قرار ده،ای معبود حق،ای پروردگار جهانیان. 🍃°○●🌴°○●🌴°○●🍃 🌺ایشان فرموده اند که:اگر نسبت به خواندن همه آنچه در تعقیبات عصر روز جمعه آوردیم،عذری داشتی،مبادا در خواندن این دعا سستی بورزی.هر آینه این امر را از فضیلت های اختصاصی خداوند در حق خود می دانیم،پس بر آن اعتماد کن. 📚جمال الاسبوع ص۳۱۸ ➯@Bshmk33
امروز، جمعه است و من، هیچ توقعی ندارم، جز ظهور تو!... این را قبول دارم که کم و کاستی، سراسرِ کوله‌پشتیِ اعمالم را گرفته!... اما وعده‌ی خداوند که شاید و... اما و... اگر... ندارد! و شاید این، تنها و زیباترین توقعی‌ست که منتظر تو می‌تواند داشته باشد!... یا مولای یا صاحب الزمان!... "هذا یوم الجمعه و هو یومک المتوقع فیه ظهورک" سلام! جمعه‌ها دلم بی‌قراری می‌کند! @Bshmk33
▪️سلام شهسوار زهرایی، مهدی جان گل را آب می‌دهند تا عطرافشانی کند، زندگی بخشد و امید بیافریند ... آخر یاس معطر پیامبر را با سیلی نامحرمان چکار ؟ بازآی ای امید غریبان تنها ... بازآی و با گام‌های حیدری‌ات لرزه بر شب‌نشینان سقیفه بیفکن▪️ @Bshmk33
🏝 روز خوب شماست... روزِ بیشتر پناه گرفتن در سایه‌ی امن نگاه مهربان شما... روزِ بیشتر دل سپردن به امواج آرام و روشن یاد شما... روزِ صیقل دادن آیینه‌ی جان با نام زیبا و بهشتی شما... جمعه روزِ بیشتر چشم به‌راه بودن است.... واینک جمعه‌ی دیگری از راه رسید و من باز هم با قلبی مالامال اشتیاق دیدارت در پیچ جاده چشم به راه ایستاده‌ام... یا ایها العزیز، مسنا و اهلنا الضر... # صبحتون مهدوی ➯@Bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماه دل آرا بیا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @Bshmk33