◑کنسروی که حاج همت به آن لب نزد
◈شهید عبادیان، مسئول تدارکات لشکر ۲۷ حضرت رسول (صلوات الله) روایت میکند: شام اون شب سبزی پلو با تن ماهی بود، حاجی مشغول قاطی کردن پلو با تن بود که یهو رو کرد به عبادیان و گفت: شام بچهها چیه؟ و جواب گرفت: همین. اما چون عبادیان به صورت حاجی نگاه نکرد، شک کرد و گفت: واقعا همین؟!
◈بازم بدون اینکه به حاجی نگاه کنه، آروم گفت: تن رو گذاشتیم فردا ظهر بدیم.
حاجی قاشق رو زمین گذاشت و از سفره عقب رفت.
عبادیان گفت: به خدا حاجی فردا ظهر بهشون تن میدیم. حاجی هم گفت: به خدا منم فردا ظهر میخورم.
#شـــهــیـد
#حـــاج_ابــراهــیـــم_هـــمــت.
شــادی روح پـــاکش صـلـــوات...🇮🇷🌷
➯@Bshmk33
مادر در خواب پسر شهیدش را میبیندپسر به او میگوید:
توی بهشت جام خیلی خوبه...چی میخوای برات بفرستم؟
مادر میگوید:
چیزی نمیخوام؛ فقط جلسه قرآن که میرم، همه قرآن میخونن و من نمیتونم بخونم خجالت میکشم...
میدونن من سواد ندارم، بهم میگن همون سوره توحید رو بخون!!🥀
پسر میگوید:
نماز صبحت رو که خوندی قرآن رو بردار و بخون!
.بعد از نماز یاد حرف پسرش میافتد!
قرآن را بر میدارد و شروع میکند به خواندن...
خبر میپیچد!
پسر دیگرش، این را به عنوان کرامت شهید، محضر آیت الله نوری همدانی مطرح میکند و از ایشان میخواهد مادرش را امتحان کنند...
حضرت آیتالله نوری همدانی نزد مادر شهید میروند!
قرآنی را به او میدهند که بخواند!
به راحتی همه جای قرآن را میخواند؛
اما بعضی جاها را نه!
میفرمایند: «قرآن خودتان رو بردارید و بخوانید!»
مادر شهید شروع میکند به خواندن از روی قرآن خودش؛ بدون غلط
آیت الله نوری با گریه، چادر مادر #شهید را میبوسند و میفرمایند:
«جاهایی که نمیتوانستند بخوانند متن غیر از #قرآن قرار داده بودیم که امتحانشان کنیم.»✨
شهید #کاظم_نجفی_رستگار
#امام_زمان
#سلامبرشهیدان
#اللھمعجللولیڪالفࢪج
💥قرارگاه بصیرتی شهید مهدی کوچک زاده
➯@Bshmk33
6.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 مردی که بریتانیای کبیر از او میترسید‼️
🔻بنز سیاهرنگی وارد پادگان شد! همه کنار رفتند تا ماشین، خود را به جنازه برساند. یک نفر از آن پیاده شد و در کنار جسد ایستاد. از جسد نمونهگیری کرد و رفت...
سفیر #بریتانیا ی کبیر بود. میخواست به #دولت مطبوعش اطمینان دهد که #نواب دیگر زنده نیست!
📚 کتاب حاشیههای مهمتر از متن نوشتهی محمدعلی الفتپور ص42
◾️بزرگباد؛ یاد و نام #شهید نواب صفوی پیشاهنگ جهاد و شهادت...
➯@Bshmk33
بیشتر مداحیها و مناجاتهای محمد درمورد امام زمان بود.
خیلی دلتنگش بودم، تا اینکه یکشب محمد را در خواب دیدم...
خوشحال بود و با نشاط
یاد مداحی هاش افتادم؛ پرسیدم: محمد اینهمه تو دنیا از آقا خوندی، تونستی آقا رو ببینی؟
درحالی که میخندید گفت: من حتی آقا رو در آغوش گرفتم...
#شهید محمدرضا تورجی زاده
➯@Bshmk33
بیشتر مداحیها و مناجاتهای محمد درمورد امام زمان بود.
خیلی دلتنگش بودم، تا اینکه یکشب محمد را در خواب دیدم...
خوشحال بود و با نشاط
یاد مداحی هاش افتادم؛ پرسیدم: محمد اینهمه تو دنیا از آقا خوندی، تونستی آقا رو ببینی؟
درحالی که میخندید گفت: من حتی آقا رو در آغوش گرفتم...
#شهید محمدرضا تورجی زاده
➯@Bshmk33
#شهیدمحسن_حججی
بوسیدن دست پدر و مادر
- برای دیدن پدر و مادر میرفتم؛ بین راه نیت کردم برای خشنودی قلب #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دست پدر و مادرم را ببوسم. تپش قلب گرفتم، رسیدم و خم شدم و دست مادرم را بوسیدم. دست پدر را هم بوسیدم...
چقدر گستاخانه منتظر پاداش الهی بودم. شب در عالم خواب رویایی دیدم... آنچه در ذهنم ماند #پیراهن_مشکی_نوکریام بود که مادرم در عالم خواب به من گفت: ان شاءالله #شهید شدی این پیراهن را برایم میآورند. من هم گفتم ان شاءالله.
دست نوشته #شهیدمحسن #حججی در صفحه ۶ الی ۱۹ دی یادگار ۱۳۹۵
➯@Bshmk33
📜فرازی از #وصیت_نامه #شهید #حمیدرضا_اسداللهی:
🌱محمد زندگی کن برای مهدی
🌱درس بخوان برای مهدی
🌱ورزش کن برای مهدی
📌محمدمن تورا از خدا برای خودم نخواستم تورا ازخدا خواستم برای مهدی
➯@Bshmk33
—پیکر مطهر رزمنده
#شهید ایرانی در میان #گلهای_عید..🌷
🔹عکس از ژاک پاولوفسکی ۱۸ مارچ ۱۹۸۵ دو روز به عید نوروز/صد کیلومتری جنوب بصره
#شهدا_نگاهی🤲🏻
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
➯@Bshmk33