eitaa logo
💥 قرارگاه بصیرتی شهید مهدی کوچک زاده
1.3هزار دنبال‌کننده
57.5هزار عکس
38.7هزار ویدیو
234 فایل
از ۹ آذر ۱۳۹۴ در فضای مجازی هستیم.. #ایتا #سروش_پلاس #هورسا #تلگرام #اینستاگرام #روبیکا جهت تبادل بین کانال ها و تبلیغات : @Yacin14 کانال دوم ما در #ایتا ( قرارگاه ورزشی ) @Vshmk33 کانال سوم ما در #ایتا ( قرارگاه جوانه ها ) @Jshmk33
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️جو بایدن: اگر من انتخاب شوم، آنها (ایرانی ها) بهای سنگینی (بابت دخالت در انتخابات امریکا) خواهند پرداخت! ستاد جو بایدن در ایران: جو بایدن غلط کرد ما به احترامش سیاه می پوشیم! 💬 مجید قربانی 🌼@bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آخرین حرفی که صدام پای چوبۀ دار دربارۀ ایرانیان زد موفق الربیعی، سیاستمدار و وزیر سابق امنیت ملی عراق، که در مراحل تحقیقات و بازجویی از صدام تا لحظۀ اعدام او حضور داشت در مصاحبه با شبکۀ عراقی «آسیا» تأکید کرد صدام توهم ایران هراسی داشته است. الربیعی گفت: «وقتی که جلو در مرکزی که قرار بود حکم اعدام در آن اجرا شود صدام را تحویل گرفتم و به اتاق قاضی بردم تا لایحۀ اتهاماتش قرائت شود، صدام تکرار می کرد: مرگ بر ایران... مرگ بر ایرانی های مجوس». الربیعی تأکید می کند که صدام هنرپیشۀ بسیار خوبی بود و تمام زندگی برایش به مثابۀ یک تئاتر بود که باید در آن نقش بازی می کرد. حتی در آخرین لحظات زندگی هم تظاهر به قوی بودن می کرد طوری که وقتی وارد اتاق اعدام شد و طناب دار را دید گفت: «دکتر، این برای مرد است»! الربیعی می گوید که صدام تا آخرین لحظات خونسرد بود و قبل از مرگ با خدا راز و نیاز یا طلب مغفرت نکرد؛ چون گفته می شود که او اساسا به عالم غیب ایمان نداشت. حتی در لحظات مرگ شهادتین را فراموش کرده بود و ما به یادش آوردیم که بگوید، که البته آن را فقط تا نیمه گفت. او نتوانست جمله اش را کامل کند؛ زیرا زیر پایش خالی شد. وی می گوید صدام در جواب این سوال که چرا با جنگ و خون ریزی مانع پیشرفت کشور شده گفت: «من می خواستم اما ایران نگذاشت»! الربیعی می گوید صدام از اسم ایران هم هراس داشت و حتی اگر دو تا ماهی در تنگ آب به جان یکدیگر می افتادند آن را به ایران مربوط می کرد. او معتقد بود ایرانی ها مجوس و آتش پرست هستند و لحظات قبل از اعدام هم چون می دانست که تصاویر ضبط شده و بعدا برای مردم پخش خواهد شد دائما شعار «مرگ بر ایران» و «مرگ بر ایرانیان مجوس» را سر می داد. این سیاستمدار عراقی خاطرنشان کرد که روز اعدام صدام، بیشتر مسئولان داخلی و خارجی از بغداد خارج شدند تا در مسئولیت مرگ او شریک نباشند و فقط نوری المالکی مانده بود که ما هم بعد از اجرای اعدام، جسد صدام را با بالگرد به منطقۀ سبز بردیم تا به رؤیت او برسد و بعد هم برای دفن به استان صلاح الدین منتقل شد. نکته قابل توجه این جاست که الربیعی می گوید: «تا قبل از اعدام صدام ما تحت فشار زیادی بودیم، هم از جانب حکومت های منطقه و هم طرف های بین المللی. حتی نهادهای مختلف دولت آمریکا در این رابطه دو نظر متفاوت داشتند و حاکمان کشورهای حوزۀ خلیج فارس هم اصرار داشتند این کار صورت نگیرد؛ چون معتقد بودند با این کار مردم منطقه نسبت به حکام خود جسور خواهند شد» منبع: پایگاه خبری العالم 🌼@bshmk33
شکار گرگ در میان برخی از اسکیمو ها روش متفاوتی برای شکار گرگ وجود دارد، آنها لبه چاقو را تیز کرده و به خون آغشته می کنند. سپس چاقو را در میان برف ها قرار داده و در کمین می نشینند! گرگ با بو کشیدن خون به سمت چاقو امده و خون روى چاقو را میمکد. به دلیل سرمای شدید هوا زبان گرگ بی حس شده و انقدر چاقو را میمکد تا زبانش بریده شده و ندانسته خون خود را تا سر حد مرگ می خورد! حالا حکایت مردم ماست زمانی که بعضی از مردم به خیال گران تر شدن ملک و ماشین و دارایی خوشحال میشوند اما غافل از اینکه دارند خون خود را میمکند تا انجا که همان دارایی را باید بفروشند تا از گرسنگی نمیرند 🌼@bshmk33
“حسینقلی خان صدرالسلطنه” معروف به ، نخستین سفیر ایران در آمریکا به علت آبروریزی ناشی از ذبح گوسفند در بالکن هتلی در شهر نیویورک در روز عید قربان، به تهران احضار شد. ناصرالدین شاه خطاب به او گفت: "ما را نزد جوانترین دولت دنیا بی‌آبرو کردی، و ملت چندین هزار ساله ما را سخره عالمیان کردی، خداوند از تو نگذرد." 🌼@bshmk33
گرانی گوشت در کتاب مظفرنامه چنین حکایت شده که در ایران گوشت از قرار هر کیلو دو ریال بوده ،روزی قصابی های تهران سر از خود گوشت را یک ریال گران کردند. مردم چون چنین دیدند عصبانی شدند و به خیابان ها ریخته و بر علیه قصاب ها شعار دادند! این خبر به گوش مظفرشاه رسید و اعضاء دولت برای آرام کردن مردم از او کمک خواستند! سلطان صاحب قران فکری کرد و گفت: بروید و به قصاب ها بگویید گوشت را دو ریال گران تر از آنچه خود گران کرده اند به مردم بفروشند! یعنی هر کیلو گوشت شد از قراری پنج ریال! مردم چون دیدند قیمت گوشت بالاتر رفته این بار به خیابانها ریخته و این بار مغازه ها را به آتش کشیدند. هیئت دولت نزد قبله عالم رفتند و به عرض همایونی رساندند که تدبیر شاه شاهان کارساز نشد و مردم این کردند و آن نمودند! این دفعه مظفرالدین شاه گفت: حالا بروید و یک ریال گوشت را ارزانتر کنید! یعنی هر کیلو گوشت شد چهار ریال! و مردم هم پس از آن چون دیدند گوشت یک ریال ارزانتر شده برای سلامتی شاه دست به دعا شدند و در خیابان ها نماز شکرانه خواندند!عجب حکایتیست... حکایت این روز های ماست...  🌼@bshmk33