eitaa logo
💥 قرارگاه بصیرتی شهید مهدی کوچک زاده
833 دنبال‌کننده
52.8هزار عکس
34.6هزار ویدیو
213 فایل
از ۹ آذر ۱۳۹۴ در فضای مجازی هستیم.. #ایتا #سروش_پلاس #هورسا #تلگرام #اینستاگرام #روبیکا جهت تبادل بین کانال ها : @Yacin7 کانال دوم ما در #ایتا ( قرارگاه ورزشی ) @Vshmk33 کانال سوم ما در #ایتا ( قرارگاه جوانه ها ) @Jshmk33
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓 ↯ بعد از کـ🚩ــربلا چه گذشت 2⃣ ❶ دفن شهدای کربلا روز دفن بدن‌های مطهر حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام و اهل بیت و اصحاب آن حضرت به یاری جمعی از بنی‌اسد و با راهنمایی و نظارت امام سجاد علیه‌السلام که به صورت معجزه به کربلا برگشته بود تا اجساد را شناسایی و دفن کنند در کربلا صورت گرفت[1] ❷ ورود اهل بیت به کوفه روز دوازدهم روز ورود اهل بیت علیهم السلام با حالت اسارت به کوفه است چون اسرا را وارد کوفه کردند ابن زیاد دستور داد تمام مردم شهر در قصر اجتماع کنند در این روز ابن زیاد فرمان داد که احدی حق ندارد با اسلحه از خانه بیرون آید و ده هزار سوار و پیاده بر تمام کوچه‌ها و بازارها موکل گردانید که احدی از شیعیان امیرالمؤمنین حرکتی نکند سپس فرمان داد سرهایی را که در کوفه بود برگردانند و در پیش روی اهل بیت حرکت دهند و با هم وارد شهر کرده در کوی و بازار بگردانند مردم با دیدن حالت زار ذریّه پیامبر و سرهای بر نیزه و بانوان و مخدرات در هودج‌های بدون پوشش صدا به گریه بلند نمودند زینب کبری، ام کلثوم، فاطمه بنت الحسین و امام زین العابدین علیهم السلام به ترتیب با جگرهای سوزان و قلوب دردناک ایراد خطبه نمودند که عده‌ای از لشکر با دیدن این اوضاع از کرده خود پشیمان شدند[2] سر حسین ابن علی علیه‌السلام در داخل سپر کنار ابن زیاد قرار داشت با چوب بر لب و دندان اباعبدالله می‌زد و می‌خندید زید ابن ارقم که از صحابه رسول خدا بود وقتی مشاهده کرد ابن زیاد ضربات خود را مانند باران بر لب و دندان اباعبدالله وارد می‌کند! صدا زد: ابن زیاد!!! چوب را از لبان حسین بردار که بخدا قسم مکرر دیدم رسول خدا این لب‌ها را می‌بوسید سپس شروع به گریستن کرد ابن زیاد گفت: خدا همواره چشمانت را بگریاند که برای پیروزی خدا گریه می‌کنی اگر نبود که پیر و خرفت شده و عقلت را از دست داده‌ای، میدادم همین الآن سرت را از بدنت جدا کنند زید گفت: پسر زیاد با امانت رسول خدا چه کردی؟! سپس از مجلس خارج شد و گفت: شما مردم عرب از امروز همگی برده خواهید بود که پسر پیغمبر خدا را کشتید و پسر مرجانه را امیر خود قرار دادید تا نزدیکان شما را بکشد حضرت زینب سلام الله علیها در گوشه‌ای از مجلس ابن زیاد نشست زنان و کنیزان اطرافش را گرفتند ابن زیاد سه بار پرسید: این زن که این چنین گوشه‌نشینی اختیار کرده کیست؟ کسی جواب او را نداد تا اینکه یکی از زنان گفت: این زینب دختر فاطمه دختر رسول خداست این بار ابن زیاد با شماتت گفت: خدا را سپاس که شما را کشت و حرکتتان را باطل گردانید زینب کبری فرمود: خدا را حمد می‌کنم که به وسیله پیامبرش ما را گرامی داشت و از پلیدی‌ها پاک ساخت همانا فاسق رسوا می‌شود و فاجر دروغ می‌گوید و او غیر از ماست پسر مرجانه ابن زیاد گفت: دیدی خدا با برادرت چه کرد؟ حضرت زینب فرمود: من جز زیبائی و خوبی چیزی ندیدم، اینها جماعتی بودند که خدا شهادت را بر ایشان مقدر کرده بود و به قتلگاه آمدند و روزی خدا میان تو و ایشان را جمع می‌کند و با تو مخامصه می‌کنند آنگاه خواهی دید که پیروز کیست؟ مادرت به عزایت بنشیند پسر مرجانه ابن زیاد از نحوه پاسخگویی حضرت زینب به خشم آمد و خواست او را بکشد عمروبن حریث گفت: این زن از مصیبت نزدیکانش ناراحت است و نباید او را مواخذه کرد سپس ابن زیاد نگاهی به اُسرا انداخت و امام زین العابدین را دید و پرسید: کیست این؟ گفتند: علی ابن الحسین ابن زیاد گفت: مگر خدا علی ابن الحسین را در کربلا نکشت؟ امام سجاد فرمود: برادر دیگری داشتم به اسم علی که شما او را کشتید ابن زیاد با وقاحت فریاد کشید: نه خدا او را کشت! امام سجاد فرمود: آری خدا جان هر کس را هنگام مرگ می‌گیرد و هیچکس نمی‌میرد مگر به اذن او جسارت و حاضر جوابی امام خشم ابن زیاد را برانگیخت و فریاد زد: تو را چنین جرأت است که جواب مرا می‌دهی!جلاد نفسش را بگیر حضرت زینب با شنیدن این سخن از جا پرید و امام سجاد را در بغل گرفت و گفت: پسر مرجانه! خون‌هایی که از ما ریختی کافی نیست برایت؟ غیر از این جوان چه کسی را برای ما باقی گذاشتی؟ اگر می‌خواهی او را بکشی اول مرا بکش ابن زیاد نانجیب شرمنده شد و با تعجب گفت: چه خویشاوندی عمیقی! براستی حاضر است با او کشته شود ❸ روز شهادت امام سجاد علیه‌السلام بنابر قولی در این روز در سال ۹۴ هجری در سن ۵۷ سالگی واقع شده است و قول دیگر ۲۵ محرم است ◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️ ✍ منابع: [1]تذکرة الشهداء، صفحه۴۴۵،۴۴۷ [2]لهوف، صفحه ۲۰۰ ↲بحارالانوار، جلد۴۵ صفحه۱۱۴ ↲ارشاد القلوب، صفحه۲۲۸ ↲طبری، ۳۷۱/۱ ↲نفس المهموم صفحه۴۰۴ ↲کامل ۸۱/۴ https://Eitaa.com/bshmk33
✾͜͡♣️• آن کسی که همه اش گریه‌ی عاشورا بود آب می دید به یادجگر سقابود🏴 چشمایش همه شب هیأت واویلاداشت تانفس داشت فقط گریه کن بابابود🏴 شهادٺ یادگار عاشورا امام سجاد(ع)تسلیت باد🏴 https://Eitaa.com/bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•~💛~• حاجت‌ما‌هیئتی‌ها ازتواینه‌امام‌رضا امضا‌کنی‌کہ‌اربعین بریم‌پیاده‌کربـلا https://Eitaa.com/bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
... 💔 غم مخور منتقم خون خدا می آید بر دل زینب غمدیده دوا می آید مزد ایثار حسین آن شه بی سر برسد مرد احیاگر خون شهدا می آید آن قیام حق مهدی هدف عاشوراست مقصد ناب خط کرببلا می آید 💔 https://Eitaa.com/bshmk33
🔴 جوشش خون امام حسین علیه السلام تا قیام امام مهدی‌ ارواحنا فداه 🔵 سالار شهیدان علیه السلام به فرزندش امام سجاد علیه السلام فرمود: 🌕 «سوگند به خدا؛ خون من از جوشش باز نمی ایستد تا سرانجام خداوند، مهدی عّجّّل اللَّهُ تعالی فّرجه الشِریف را برانگیزد» (۱) 🔹 ‌شکی نیست که امام مهدی عّجّّل اللَّهُ تعالي فّرجه الشِریف یگانه منتقم خون امام حسین علیه السّلام است. 🔸‌چنان‌که در دعای ندبه می‌خوانیم: «این الطالب بدم المقتول بکربلا این المنصور علی من اعتدی علیه و افتری…؛ 🔹‌کجاست طالب خون حسین علیه السّلام که در کربلا کشته شد؟ کجاست آن‌که بر متجاوزان و مفتریان بر او یاری شده است؟» ‌📚 مناقب‌ابن‌شهر آشوب، ج۴، ص۸۵ https://Eitaa.com/bshmk33
◻️🌼◻️ ◻️دلنگرانی ام ◻️بابٺ تأخیر تو نیسٺ ! ◻️میدانم می آیی.... ◻️یوسف زهرا🌼 ✨ دلم شورمیزند ✨برای خودم … ! ✨براے ثانیہ اے ڪہ ✨قرارمیشود بیایی ✨ومن هنوز با تو ◻️قرن ها، فاصلہ دارم ... ✨اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج✨ سلام تنها پادشاه زمین و زمان✋ ☘☘☘ https://Eitaa.com/bshmk33
❤️ 🍂چه تلخ می شود این لحظه ها بدون شما چه تلخ تر همه ی عمر ما بدون شما... 🍂منم غریبه و شب تیره و مسیرم سخت کجا روم چه کنم بی شما بدون شما... ✨شب بخیر مولای غریبم✨ تعجیل در فرج مولایمان صلوات 🌸 https://Eitaa.com/bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان شهربانو دختر یزد گرد سوم 🧕مادر امام سجاد (ع) به نام شهر بانو، یکی از دختران یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی بود، شهربانو پس از فتح ایران به دست سپاه اسلام، به صورت اسیر وارد مدینه شد! امام باقر(ع) فرمودند: وقتی دختر یزدگرد را (شهربانو) به اسیری گرفته و وارد مدینه کردند، دختران مدینه برای تماشایش جمع شده بودند. هنگامی که وارد مسجد شد از پرتوش درخشان گشتند(کنایه از اینکه حاضران در مسجد با دیدن جمال او، شاد و شگفت زده شدند) عمر به او نگریست، او رخسار خود را پوشید و به فارسی گفت« اف بیروج بادا هرمز» ( وای! روزگار هرمز سپاه شد) عمر(که زبان فارسی را نمی دانست) گفت: آیا این دختر به من ناسزا می گوید؟ سپس متوجه او شد تا او را بفروشد. امیر المومنینی (ع) به عمر گفت: تو این حق را نداری، اختیار انتخاب را به خودش واگذار کن، هر مردی را او به شوهری برگزید، مهریه اش را از سهم بیت المال همان مرد، حساب کن. عمر رای علی (ع) را پذیرفت و به شهربانو اختیار داد، شهر بانو جلو آمد و دستش را به شانه امام حسین (ع) نهاد، علی (ع) به او فرمود: نامت چیست؟ او پاسخ داد: جهانشاه. حضرت فرمود: بلکه نا م تو شهر بانویه باشد، سپس به حسین (ع) فرمود: « یا ابا عبدالله لیلدن لک منها خیر اهل الارض» ای حسین! حتماً از این دختر، بهترین شخص روی زمین، برای تو متولد می شود 1 . حضرت علی (ع) از شهر بانو پرسید:« از پدرت در حادثه فیل سواران (و شکست سپاه ایران) چه سخنی را به خاطر داری؟» شهربانو در پاسخ گفت: به خاطر دارم که پدرم درآن هنگام می گفت:« هرگاه اراده خداوند برچیزی غالب شد، همه آرزو در برابر آن خوار گشته و ناکام گردد، و هرگاه مدت عمر و شوکت به پایان رسید، مرگ خواهد رسید و چاره ای جز تسلیم شدن در برابر آن نیست.» 🌺حضرت علی (ع) فرمودند:« براستی پدرت چقدر نیکو سخن گفته است، همه امور در برابر مقدرات الهی خوار و تسلیم می گردند، تا آنجا که وقتی اجل فرا رسید، بر تدبیر و خواهشهای انسان، چیره و پیروز گردد.» 📚زنان مرد آفرین تاریخ، ص169. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://Eitaa.com/bshmk33