😊 لبخند شهدایی 😊
آقای چریک
جاده رسیده بود به خرابههای آخر جزیرهی مینو. اکبر کاراته گفت: حاجی، من میخوام یه گراز بگیرم. حاجی گفت باشه بگیر. اکبر رفت بالای لودر که خاکارو پهن کنه. با حاجی نقشهای کشیدیم. اکبر کاراته خاکو پهن کرد و اومد پایین. گفتم: اکبر نمیترسی؟ گفت: اصلاً، من اصلاً نمیترسم. نه حاجی. حاجی گفت: آره، اگه گراز میخوای از این سوراخ نگاهش کن. اکبر سرشو کرد داخل سوراخ دیواری که دیدهبانها درست کرده بودند. نگاه کرد و گفت: کو گراز؟ داشت حرف میزد که داد زدم اکبر، عراقیا! و بعد حاج مهدی با چوب خرما زد روی پاهای اکبر. اکبر خواست سرشو از سوراخ دربیاره که سرش محکم خورد به بالای سوراخ. جیغی زد و روکرد به جاده. اکبر فرار می کرد، میدوید و جیغ میزد، که آرپیجییی روبهروش خورد به سر نخلی. سر نخل اومد طرف اکبر. اکبر برگشت طرف من و حاجی، و داد میزد: غلط کردم که گراز بگیرم! یا اباالفضل! حالا عراقیا میخورندم! حاجی گفت: بهبه عجب نترسیدی آقای چریک!
🌷 @byadshohada 🌷
روزہ دارم من و
افطارم از آن لعل لب است
آری ! افطارِ رطب
در رمضان مستحب است . . .
#طاعات_قبول
#التمــاس_دعا
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷
بسيار تقيد داشت كه پدر و مادرش از او راضے باشند. همچنين خيلے به خواندن نماز اول وقت تقيد داشت.
بسيار اهل مطالعه بود، كم مےخوابيد و بيشتر به خودسازے مےپرداخت. مريم استثنايے نبود اما خيلے خودساخته بود؛
نفرت از غيبت، محبت خالصانهاش به ديگران، هيچ چيز را براي خود نخواستن از شاخصههاے اخلاقي او بود.
شهيده مريم فرهانيان همواره مےگفت برخے سكوتها و حرفهاے نابهجا، گناهان كوچكے هستند كه تكرار مےكنيم و برايمان عادت مےشود، گناهان بزرگ را اگر انسان خيلي آلوده نشده باشد متوجه مےشود، اين گناهان كوچك هستند كه متوجه نمےشويم.
#شــهيدهمريـمفـرهانـيان
🌷 @byadshohada 🌷
🇮🇷 زندگی نامه شهدا 🇮🇷
نام
شهيد مصطفي چمران
تاریخ و محل شهادت
31/3/61 دهلاويه
گروه
دفاع مقدس
زندگینامه
دكتر مصطفي چمران در سال 1311 ش در تهران به دنيا آمد. پس از پشت سرگذاشتن تحصيلات ابتدايي و متوسطه، وارد دانشكده فني دانشگاه تهران گرديد و پس از احراز رتبه اول دانشگاه، بورس تحصيلي در آمريكا را اخذ كرد. در امريكا به تشكيل انجمن اسلامي دانشجويان ايراني و انتشار ماهنامه و فعاليتهاي متعدد ضدرژيم پهلوي پرداخت. دكتر چمران سپس راهي مصر گرديد و پس از گذراندن دوره نظامي چريكي، جهت ياري برادران لبناني به آن كشور رفت. وي به مدت هشت سال در آن ديار ماند و همگام با امام موسي صدر خدمات شاياني به ملت مظلوم آن سامان ارايه كرد. دكتر مصطفي چمران پس از پيروزي انقلاب اسلامي و پس از 22 سال دوري از وطن به كشور بازگشت و معاونت نخستوزيري را برعهده گرفت. وي بعدها نماينده امام در شوراي دفاع، وزير دفاع و نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي گرديد و مشغول به خدمت شد. دكتر مصطفي چمران همچنين ستاد جنگهاي نامنظم را در اهواز سازماندهي كرد و ضربات متعددي بر پيكر ارتش متجاوز بعثي وارد نمود. حضور اين سردار رشيد اسلام در جبهههاي نبرد و نيز فرو نشاندن غائله پاوه و سركوب عناصر ضدانقلاب در كردستان از جمله صفحات درخشان زندگي اين شهيد والا مقام ميباشند. سرانجام اين عارف و فرمانده سلحشور در حالي كه چند روز قبل، منطقه عملياتي دهلاويه را از لوث وجود دشمن بعثي پاك كرده بود، در آخر خرداد 1361 در اين منطقه به ديدار معبود شتافت و پيكر پاكش در گلزار شهداي بهشت زهرا، جاي گرفت.
#شهید_مصطفی_چمران
🌷 @byadshohada🌷
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷
چه خوبست از خود گذشتن و به ملکوت پيوستن، چه خوبست از هيچ به همه چيز رسيدن و چه خوبست از فنائى به جاودانه رسيدن و چه زيباست شهادت.
#شهيد_مصطفى_ابراهيم_آبادى
🌷 @byadshohada 🌷
😊 لبخند شهدایی 😊
عجب رازداری هستی!
پاشو پاشو بریم!
اینو اکبر کاراته گفت: رانندهی آمبولانس گفت: من از جام تکون نمیخورم. اکبر کاراته گفت: چرا؟ راننده گفت: خب دیگه. اکبر کاراته گفت: اگر نیایی، مجبورم به فرمانده بگم!
- خب بگو! برو به هرکس دلت میخواد بگو.
- اکبر کاراته گفت: خب بگو چه مرگته؟ چرا نمیآیی؟ راننده گفت: یه رازه. اکبر کاراته گفت: فقط به من بگو. راننده گفت: به کسی نمیگی؟
- اصلاً. مگه دیونهام! من رازدار این مقرم و بچههاش. راننده گفت: قول دادی باشه؟ اکبر کاراته گفت: من امینِ امینم. راننده گفت: پس نمیگویی؟
- نه که نمیگم.
- حتی به فرمانده؟
- آره بابا، به هیچکس.
راننده مِنمِنکنان گفت: راستش من میترسم!
هنوز حرفش تموم نشده بود که فرمانده و بچهها رفتند طرفشان و داد زدند: اکبر کاراته چرا نمیآیید؟ اکبر کاراته بلند گفت: آخه این رانندهی آمبولانس میترسه.
هنوز حرفش تموم نشده، راننده گفت: عجب رازداری هستی اکبر کاراته !
🌷 @byadshohada 🌷
#حجاب
#حجاب_وصیت_شهدا
یک #دختر_چادری
اگر #واقعا چادری باشد
دغدغه اش در خیابان
پاک شدن
خط خطی های #صورتش نیست!!!
#عقب_نرفتن_چادرش_است.
•═• •• ••◈◈•• •• • •═•
🍃🌹🍃
@byadshohada
گفته بود
اگر در ماه مبارک رمضان شهید شوم
#زحمت تشیع پیکرم را به مردم نمیدم
در ماه مبارک رمضان شهید شد
اما طبق قراری ک با خدا داشت
«پیکرش بعد ماه رمضان تفحیص و تشیع شد #شهید_جواد_محمدی
@byadshohada
سلام بزرگوارا،طاعات قبول.امشب دعا برای ظهورامام زمان علیه السلام فراموش نشه میگن ندای اسمانی حضرت جبرئیل تو شب بیست وسوم رمضان که شب جمعه هست اتفاق میافته امسال عجیب شبیه هست به اون شرایط احادیث،ان شالله که اتفاق بیفته چون علامت حتمی ظهوره خیلی مهمه ،باید وقت شنیدن صدا سجده کنیم وبگیم سبحان القدوس ،سبحان القدوس ،سبحان ربنا القدوس.تا آسیب نبینیم ،وجزمومنین باشیم ان شاالله.اگه امشب همون شب موعودباشه ان شاالله،ندای آسمانی نزدیک سحره تاقبل از طلوع آفتاب هم ممکنه اتفاق بیفته.والله اعلم. التماس دعای ظهور.
🌷 @byadshohada🌷
هدایت شده از 🌷به یاد شهدا🌷
🔸شهید مهدی زین الدین :
🌹هر گاه شب جمعه #شهدا را یاد کردید، آنها شما را نزد "اباعبدالله" (ع) یاد میکنند.
🌷 @byadshohada 🌷
هدایت شده از 🌷به یاد شهدا🌷
5.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطره ای شنیدنی از زیارت شب جمعه کربلا از راه دور. اشکتون جاری شد شهدا رو یاد کنید
🌷 @byadshohada 🌷
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷
✍خدایا، اگر انسان از اول که بدنیا می آید از عظمت و هیبت تو؛ پیشانی خود، این مقدس ترین جوارح بدن را به خاک نهد و به سجده رود تا آخر دنیا ذکر تو را کند، هنوز هم کم است و اصلا تو به وصف تمام موجودات عالم از اول تا آخر نمی آیی.
✍خداوندا، اگر قرار باشد من الان بمیرم. امشب چه طور فشار قبر را تحمل کنم، فشار قبری که مغز انسان را از فشارش به بیرون می ریزد. من چه طور فراق تو و عذاب تو را تحمل کنم، با این همه گناهانم فردای قیامت چطور می توانم جوابگوی سوالاتت باشم.✨
#شهید_عبدالرسول_ناوک
🌷 @byadshohada🌷
بہ ما بپیوندیـــــــ👆👆👆ــــــد